من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





دی 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30            



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

آقای رئیس جمهور مواظب حرف زدنت باش ...

 

گمراهی رئیس جمهور

قابل توجه افرادی که این روز ها سخنان گمراه کننده ای را برزبان می آورند که نقد کردن امام عصر را مجاز می شمارند، گوینده گمراه گردن خود را برای شمشیر امام عصر آماده کرده است.
امام صادق
قائم در جریان نبرد خود با مسائلی روبرو خواهد شد که رسول خدا با آن مواجه نشده است .چون زمانی که پیامبر مبعوث گردید ، آنان سنگ و چوب تراشیده (بت)می پرستیدند. اما در زمان حضرت قائم، مردم بر او می شورند و کتاب خدا را برای آن حضرت تاویل وتفسیر می کنند و به همین جهت با او می جنگند. بحار ج 52 ص 363
ومی بینیم که چگونه فرمانروایان و علماء سوء و درباری آنان ، آیات خدا را در رابطه با دشمنی با حکومت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی تاویل وتفسیر نمودند و به مبارزه برخاستند.
به گفته برخی روایات،حمله شدید حضرت مهدی شامل منافقین، کسانی که در پوشش اسلام خود را مخفی نگه می دارند و چه بسا بعضی از آنان خود را دربین اطرافیان آن حضرت جا زده باشند نیز ، می شود.کتاب عصر ظهور علی کورانی ص 203
امام صادق علیه السلام
زمانیکه آن مرد بالای سر قائم می ایستد و او را امر و نهی می کند، حضرت می گوید او را برگردانید پس اورا بر می گردانند، آنگاه حضرت امر به زدن گردن او می نماید و در شرق و غرب جهان چیزی باقی نمی ماند مگر این که از آن بزرگوار ترس و وحشت بدل دارد بحار ج 52 ص 355
در روایت آمده که آن حضرت هفتاد نفر از علما ء ودانشمندان سوءرا که عامل گمراهی و فتنه و آشوب و اختلاف در میان شیعه هستند بقتل می رساند، 1بحار ج52 ص115

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-29] [ 04:54:00 ب.ظ ]

مشکلات قیام ایرانیان ...

منکر معروف زشتی خوبی گناه ثواب

هشت مانع بزرگ امر به معروف و نهی از منکر
1-مشخص نبودن معیار های معروف و منکر در حوزه های پژوهشی و آموزش
2-معرف? نشدن مصداق های مهم و معروف و منکر،در میادین اطلاع رسانی و تبلیغی
3- معروف شدن منکر و بی ارزشی معروف نزذ برخی زوشن فکر نمایان
4-نداشتن برنامه ریزی جدی برای مبارزه با منکر در سطح عالی تصمیم گیری.
5- بی اعتقادی بعضی کار گزاران به حاکمیت دین در جامعه.
6- نفوذ نفاق در ارکان نظام.
7- عدم فتوای روشن نسبت به بعضی منکرات اجتماعی
8- مصلحت اندیشی بعضی مسئولان و بیم خارجی

«در علائم ظهور می خوانیم که درفش یمنی ها هذایت بخش تر است از درفش ایرانیان ، در حالیکه بسیاری از از وزیران حضرت ایرانی هستند و کشته های یشان شهید نامیده می شوند.

دلیل هدایت بخش تر بودن یمنی ها به چند نکته مربوط  می شود.یک آنها در اداره کشورشان از افراد مخلصی برخوردار هستند و دوم اینکه آنها نسبت به خیانت کارا نشان سختگیر هستن و این رفتار شان به حکومت حضرت مهدی شبیه تر است سوم اینکه از بین الملل و سیاست خارجی تبعیت نمی کنند. ولی ایرانیان برخلاف آنها در اداره کشور بسیار ملاحظه سیاست بین الملل را  رعایت می کنند وخیانات کاران را در ملاعام مجازات که نمی کنند بماند دوباره بر سر کار می آورند.

در حالیکه در منشور امام علی علیه السلام به مالک اشتر  در خصوص صفات حضرت مهدی عجل آمده است که « نسبت به کارگزارن و کارمندنان خود سختگیر  و نسبت به بینوایان مهربان است.»

منبع کتاب عصر ظهور

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-10-28] [ 10:46:00 ق.ظ ]

نواب و تقاضای اعزام بسیجیان برای کمک به فلسطین ...

مردی که نواب بود شهید

نواب وتلاش براى اعزام نيرو به فلسطين‏
هنگامى كه جنگ در فلسطين بين اعراب و يهود به خطرناك‏ترين مراحل خود رسيده بود و اخبار دل‏خراشى از وضعيت مسلمانان آن ديار به گوش مى‏ رسيد، با تلاش فراوان نواب صفوى و ياران فداكارش، قريب پنج هزار نفر براى اعزام به فلسطين نام‏نويسى كردند و اعلاميه‏اى با اين مضمون ازطرف فداييان اسلام صادر شد: هو العزيز، نصر من الله و فتح قريب. خون‏هاى پاك فداييان رشيد اسلام در حمايت از برادران مسلمان فلسطين مى‏ جوشد. پنج هزار نفر از فداييان رشيد اسلام عازم كمك به برادران فلسطينى هستند و با كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت سريع به‏ سوى فلسطين را مى‏ خواهند و منتظر پاسخ سريع دولت مى‏ باشند. از طرف فداييان اسلام.

سيد مجتبى نواب صفوى.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-10-24] [ 03:11:00 ب.ظ ]

بازهم حسن روحانی دل دشمن را شاد کرد ...

دوستی با دشمنان نتیه اش سقوط

چرا حرمت شکنی!؟ تا کی حرمت شکنی !؟ تا کی به سخنان دشمن شاد کن!؟وقتی مقام ولایت امام خامنه ای فرمود : باید امر به معروف و نهی ازمنکر در جامعه باب شود.گفتی ما مردم را بزور نمی توانیم به بهشت ببریم! وحالا هم که حرف های دهن کجانی که گفتند می توان امام حسین راهم استیضاح کرد ،نشخوار می کنی!؟

ما در کشور  معصوم نداریم، همه مسوولان قابل نقد هستند حتی امام دوازدهم!” جناب #روحانی! می‌توان از امام معصوم سوال کرد می‌توان نقد کرد، می‌توان هم متلک گفت، می‌توان نظر خود را با جنگ روانی و هوچی‌گری نیز به امام تحمیل کرد، و حتی می‌توان پشت او را در میدان جنگ خالی کرد!

آری! خیلی کارها می‌توان کرد، خود امام با آن که معصوم از گناه و اشتباه است هم این قدر کریم و بزرگوار هست که اجازه نقد و اعتراض بدهد و حتی دعوت کند که تاریکی شب را غنیمت بدانید و از یاری امام دست برداید و جان و زندگی خود را حفظ کنید؛ حتی می‌توانید مثل یاران سست عنصر امام حسن علیه السلام ایشان را مذل‌المؤمنین بخوانید یا مثل یاران کج فهم امام علی علیه السلام ایشان را به اسم نقد، مطالبه، تعامل، صلح یا اصلاح، مجبور به پذیرش حکمیت یا صلح یا پذیرش قطعنامه کنید و حتی به قول برخی منحرفان، در نقد خدا هم راهپیمایی کنید! ولیکن اینها ارزش نیست هر چند ممکن است؛ ارزش این است که بفهمیم امام جامعه از ما چه می‌خواهد حتی اگر آن را به زبان نیاورد؛ هنر آن است که مثل سلمان فارسی پاجاپای امام خود بگذاریم و اگر جایی مثلاً در جنگ خندق مشورت خواستند هم مودبانه مشورت دهیم ولی تابع محض نظر او باشیم و نه این که با اعتراض، جنگ‌روانی، پروپاگاندا، متلک، تعلل و تمرد در برابر او، کرامت امام را بهانه‌ای برای بی‌ادبی، حرمت‌شکنی و تحمیل‌گری بدانیم و این زشتِ ممکن را شیوه‌ی مطلوب بخوانیم و در نهایت هم مثل صفّینی‌ها امام را مقصر تحمیل گریها و حرف‌نشنیدن های خود بشناسیم! هنر آن است که اجرای منویات امام جامعه را بسترسازی کنیم نه این که در مسیر آن سنگ بیندازیم و مانع بتراشیم و با ژست روشنفکری، این‌ها را نقد سازنده، گشایش و اصلاح بنامیم!
پ ن:
آقای روحانی اون عمامه اشتباهی بالای سرتونه البته این عمامه روی سر ابوموسی اشعری هم بود!

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[شنبه 1396-10-23] [ 05:46:00 ب.ظ ]

نواب مردی بزرگ وعالمی نستوه ...

نواب معلم رهبری در انقلاب

شهيد نواب صفوى، هيچ‏گاه فريضه امر به معروف و نهى از منكر را فراموش نمى‏ كرد. او حتى در ملاقات‏ هايش با بزرگان و احيانا پادشاهان، از فرصت استفاده مى‏ كرد و آنان را اندرز مى‏ داد. گويند: پس از به پايان رسيدن كنگره بزرگ اسلاميِ فلسطين در سال ۱۳۵۰ ق، ملك حسين پادشاه اردن از اعضاي كنگره دعوت مي كند تا ساعتي با آن‏ها باشد. شهيد نواب صفوى كه از كارنامه دست‏نشانده اجانب آگاهى داشت، با هيبتى شكوهمند بر وى وارد شده، مى‏گويد: «من هرگز با هيچ پادشاهى ملاقات ننموده‏ام، اما چون تو سيّد هستى و از فرزندان رسول خدايى، براى نصيحتت آمدم. اى پسر عمو، اگر كاشتن گندم بر پشت بام خانه‏ ها، رفع احتياج از بيگانه مى‏ كند بهتر است به آن كار اقدام كنى؛ نه اين‏كه دست گدايى به‏سوى دشمنان اسلام دراز كنى… تو بايد از فلسطين دفاع كنى.»

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-22] [ 05:19:00 ب.ظ ]

این مردم همیشه پشتیبان ولایت بوده اند ...

بسیج مردم منتظر ولایت

 نقش مردم و امام خمينى(ره) در فرارشاه‏
بدون ترديد مردم ايران و امام خمينى، نقش تعيين ‏كننده وبى‏ بديلى هم در فرار شاه از ايران (در ۲۶ دى ۱۳۵۷) و هم جلوگيرى از بازگشت دوباره او به كشور ايفا كردند. هنگامى كه شاه از ايران خارج شد، شواهد و دلايل فراوانى وجود داشت كه نشان مى‏داد، انقلاب اسلامى ايران در آينده ‏اى نه‏ چندان طولانى پيروز شده و حاميان داخلى و به‏ ويژه خارجى شاه و مجموعه نظام شاهنشاهى پهلوى به‏ رغم تمام تلاشهاى پيشگيرانه پيدا و پنهانى كه مى‏ كردند، قادر به نجات آن از سقوط نهايى نخواهند شد. در آن برهه حساس و سرنوشت‏ ساز، علاوه بر ايستادگى و مقاومت فزاينده مردم كشور در برابر واپسين تلاشهاى حكومت و حاميان خارجى آن، انقلاب ايران از رهبري هاى هوشمندانه، دليرانه و بس قاطعانه و آشتى‏ ناپذير امام خمينى برخوردار بود، كه به حد كمال، تمام تحولات و رخدادهاى انقلاب ملت ايران را دنبال كرده و هدايت مى‏نمود و در راستاى پيشبرد اهداف آن مواضع صريح، روشنگرانه اتخاذ كرده و تصميمات دقيق  مى‏ گرفت؛ اعتقاد و اعتماد، اطاعت و پيروى قاطبه انقلابيون از فرامين و ديدگاه هاى سياسى و اجتماعى رهبرى، علاوه بر اين‏ كه، حركت انقلاب را در چارچوب اهداف تعيين‏ شده هدايت‏ كرد، تلاشهاى حاميان و عوامل داخلى حكومت و نيز توطئه‏ ها و طرحهاى كشورهاى خارجى را براى مهار انقلاب و يافتن راهكارهايى براى نجات شاه از سقوط حتمى و بازگردانيدن دوباره او به كشور عقيم مى‏ گذاشت. بايد به ياد داشته باشيم كه به‏ ويژه آمريكاييان و هم پيمانان انگليسى آن‏ها تا هنگام سقوط قطعى و نهايى نظام شاهنشاهى پهلوى هم به‏ دنبال يافتن راهى براى بازگرداندن دوباره شاه به قدرت بودند. در اين ميان هيأت حاكمه آمريكا نظير آنچه در سال ۱۳۳۲ اتفاق افتاد، از مدتها قبل از خروج شاه از كشور تا روزها پس از پيروزى انقلاب اسلامى ملت ايران، هنوز طرحهايى براى به راه ‏انداختن كودتايى نظامى در ايران بود! كه البته هوشيارى، ايستادگى و مقاومت همدلانه و نزديك رهبرى و قاطبه ملت ايران تمام آن توطئه‏ ها را، ناكام گذاشت.

منبع گزارش فرهنگی

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ق.ظ ]

کشتی نفت کشی که قراربود نان سفره مردم شود ...

کشتی نفت کش کالای چینی تولیذ ملی

نفتکش ایرانی در دریای چین با کشتی چینی تصادف دچار حریق شد، سی دونفر از خدمه و ساکنین کشتی در آتش سوختند تا تمام سوخت کشتی دود شود و به دریا وارد نشود.
و چون در محدوده دریای چین بود ،ایران حق خاموش کردن نداشت و این وظیفه چین بود که برای خاموش کردن حریق اقدام کند.
ولی اقدام نکرد چرا؟! چون برای حفظ طبیعت زیستی دریایش اهمیت قائل بود و نمی خواست نفت روی کشتی به دریا نشت کند و ماهیها نابود شوند و یا فراری شوند.
و ما ملتی غافل از کالای تولید ملی استفاده نمی کنیم ، و منتظر فروش نفتی هستیم تا از کالا های خارجی که بیشتر چینی هستند استفاده کنیم، و به همین راحتی به کفاری که جان انسان در میان آتش گرفتار شده برایش ارزشی ندارد بلکه شکم مردمش مهم است کمک کنیم .
اگر ما یک دهم چینیها به سفره کارگران هم وطنمان اهمیت می دادیم اکنون وضع اقتصادمان جور دیگر بود!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-10-20] [ 04:18:00 ب.ظ ]

ایرانیها گرسنه هستند ...

تولید ملی اربعین لذت سختی

یه روز به فرزندش که خیلی بهانه گیری می کرد، که این چه زندگییه که ما داریم و غذامون تکراری و لباسمون تا پاره نشه باید ازش استفاده کنیم، گفت:  همسایه را که می شناسی هم پولشون زیاده هم حاضرند که یه نفر را به عنوان نوکری و کلفتی استخدام کنند و در ازای کارش بهش هم غذای غیر تکراری و هم لبلاس متنوع بدهند. خب حالا تصمیم با خودته حاضری این عزتی که در خونه خودمونه و آبگوشت و املت وسیب زمینی و لباسی که تمیز و اتو شده دست های مادرت هست را با اون چیز ها که گفتم عوض کنی؟!
چند لحظه ای فکر کرد گفت : نه من یه لحظه هم نمی تونم سر سفره دیگری غذا بخورم و لباسی که دیگران بدهند استفاده کنم.
حالا بعضی از مردم هم گرفتار تنوع طلبی شده اند! خب اگر تا زمانی که لباس تمیز و قابل استفاده است لزومی به تهیه لباس جدید نیست که دنبال خرید باشیم و از پس قیمت آن بر نیاییم و ناچار جنس خارجی ارزان بخریم و جیب کفار را پر کنیم و کارگر خودمان از کارخانه اخراج شود و فرزندش گرسنه بماند تو مقصری.
و از همین باب است تمامی ابزار زندگی را می توان از داخل استفاده کرد که گاهی هم ممکن است مشکلاتی داشته باشد که تحمل مشکل بهتر است از رفتن زیر بار منت دشمنان. که هم از ما ارتزاق کنند و هم علیه ما دشمنی کنند و هم تحقیر کنند که ایرانیها گرسنه هستند.
اگر مردم اسراف نکنند ،اسراف مصادیق بسیاری دارد ،بعضی را با دور ریختن و بعضی را با زیاد خریدن و بعضی را با از رده خارج کردن و گرفتار مد شدن انجام ندهیم ، همه خواهند دید که ثروتمند هستند. ما حتی حاضر نیستیم از فضای مجازی تولیدی ایرانی استفاده کنیم و هم مرگ بر اسرائیل می گوییم هم با استفاده از تلگرام و اینستا گرام به آنها کمک مالی می کنیم و دشمنانمان را با مطلع کردن  ازنقاط ضعف و قوت خودمان آگاه می کنیم. و توقع داریم که کیسه اعمالمان لبریز از ثواب باشد.

ما هر روز آرزوی شهادت می کنیم  که، کاش این جمعه بیاید،ولی  شتاب زده به دشمن یاری می رسانیم و ظهور را به تعویق می اندازیم! این تذهبون به کجا چنین شتابان
دیگر لازم نمی شود که ما را تحریم کنند ، چون همه چیز را خواهیم داشت.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ق.ظ ]

درسی که امروز از 19 دی می گیریم ...

امروز 19 دی امام خامنه ای خمینی

ملت همان امت است رهبر جانشین همان امام خمینی (ره)

9دی همان انگیزه ای است که 19 دی ماه سال 56 جرقه آن زده شد. جرقه آنروز را شاه ملعون روشن کرد و دودمان خود را بر باد داد، و9 دی را هم جرقه اش را آمریکا و اذناب داخلیش روشن کردند و ان شاءالله دودمانشان برچیده خواهد شد.

مقام معظم رهبری(مدظله‏ العالی):
درس ۱۹ دى ۵۷؛ شناخت دشمن و روش دشمنى + مقابله به‏ هنگام با هر وسيله ممكن‏
 ۱۹ دى؛ سرآغاز حضور خونين مردم‏
نوزدهم دى، سرآغاز حضور خونين مردم عزيز ما در صحنه‏ هاى نهضت خونبار اسلامى است.(۱۹/۱۰/۱۳۷۰) در چنين روزى بود كه مردم قم، اولين حركت بزرگ مردمى بر ضد دستگاه فاسد و وابسته و ضد دين را به ‏راه انداختند و براى دفاع از امام بزرگوار(ره)، در مقابل وابستگان به استكبار، سينه خود را سپر ساختند و جمعى از بهترين جوانان آنان در راه خدا شهيد شدند و اين سرآغازى بود براى حركت عظيم ملت ايران.(۱۸/۱۰/۱۳۷۶)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-10-19] [ 05:31:00 ب.ظ ]

هاشمی رفسنجانی از تخت بروی تخته ...

هاشمی رفسنجانی جوادی آملی

اولا این تعریف حضرت عالی  از ایشان درست مثل تعریف آقای هاشمی از سید حسن خمینی که بسیار مبالغه آمیز اورا علامه نامید ،ازز آن روز سرنوشت علامه ها هم تغییر کرد.

اما ایشان در باره اسکی بازی ایشان در روز تاسوعا (تاسوعایی که حتی اقلیت های مذهبی هم در چنین روزی حرمت نگه می دارند) در سد لتیان  واستفاده از بیت المال از هلیکوپتر  برای گردشگری و فرار از شایعه زلزله  در تهران  هیچ نفرمودند و همچنین اسفاده از استخر مخصوص فرح پهلوی  هیچ نفرمودند که در کدام بخش شخصیت ایشان قرار دارد که ایشان  از تخت بروری تخته رفت تغییر نکرد ! ایشان همیشه روی تخت بوده یا تخت ریاست جمهوری یا تخت ریاست تشخیص مصلحت نظام ! سوال ما از آیت الله جوادی این است آیا این گونه عالمان را برای ما به عنوان الگو معرفی می نمایند! یعنی اخلاق متعالی این است!؟ بقیه تغییرات آقای رفسنجانی بماند. چرا آیت الله جوادی چنین تغیراتی را ندیده و یا نشنیده و نخوانده است؟!  وقتی عالمان مشهور ما روز تاسوعا را چنین پاس بدارند، با توجه به این کریمه ،الناس علی دین ملوکهم» آیا از یه جوان رشد کرده در این دوره که علمای مطرح روزگار ما خاطرات سخیف خودرا با افتخار نشر می دهند غیر ازاین توقعی هست؟!


ولی یک درس از امام راحل خمینی کبیر آموختیم «میزان حال فعلی افراد است»

 به حضرت شعیب خطاب آمد: صد هزار نفر گرفتار بلا می شوند اما شصت هزار نفرشان به علت آن که گناه کردن و نافرمانی دیگران را می دیدند اما نمی گفتند و تذکر نمی دادند که گناه نکنید؛ بنابراین، در اثر گناه عذاب الهی بر همه نازل می شود و تر و خشک با هم می سوزند.

یعنی زمانه ای شده که که منکر ات  انجام شده توسط بزرگان مورد تشویق بزرگان قرار می گیرد!

بخشی از پیام آیت الله جوادی آملی در باره آیت الله رفسنجانی

در بخش‌هاي پاياني سورة مباركه بقره ذات اقدس اله مي‌فرمايد آنان‌كه براي رضاي خدا انفاق مي‌كنند، ثوابي دارند. مستحضريد، كه يك فقيه از اين آيه‌اي كه تلاوت مي‌شود، وجوب زكات يا استحباب صدقات را استفاده مي‌كند، اين يك استنباط فقهي است. اما يك خليق، يك متخلق، يك فنّان اخلاقي، از يك جمله به تعبير زيبا و رسايي كه در اين آيه هست، بهرة اخلاقي ببرد. «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏». در اين آيه مي‌فرمايد، كساني كه در راه خدا انفاق مي‌كنند، براي رضاي خدا انفاق مي‌كنند، اجري و پاداشي دارند كه در ذيل آيه است. قربت آنها و قصد آنها الهي است، آن هم در جمله دوم و سوم همين آيه است.
اما اثر انفاق، يك وقت كسي انفاق بكند «قربة إلى الله»، يك وقت انفاق بكند براي اينكه جامعه را از فقر برهاند، همة اينها فضيلت است و ثواب هم دارد. اما كسي كه انفاق مي‌كند و مي‌خواهد موقعيت خودش را تثبيت كند، يعني همانند سلسله جبال البرز بشود، كه نه تنها نلغزد و نلرزد، بلكه يك كُره‌اي را ثابت كند. تعبير نمكين، لطيف، خليق و اخلاقي قرآن كريم اين است: «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏». اين «تثبيتاً» برهان اخلاقي است. يعني كسي كه انفاق علمي، مالي، آبرو، جاه، حكومت و هرچه هست را در راه خدا بكند، تا موقعيت خودش را تثبيت كند، بايد مثل كوه باشد، كه نلرزد و نلغزد و زمين را حفظ بكند. اين‌كه در قرآن كريم آمده ما سلسله جبال را رآسي قرار داديم. اينكه در بيان نوراني امير بيان آمده: «و وتّد بالصخور ميدان أرضه» «ميدان» يعني نوسان و اضطراب. خداوند با اين سنگ‌هاي بزرگ و كوه‌ها جلوي اضطراب زمين را گرفته است. 1. اين كوه‌ها ثابتند؛ 2. زمين را نگه‌ مي‌دارند؛ 3. خاصيت راسيه دارند. اين كريمه مي‌گويد، مردان الهي با انفاق خود را تثبيت مي‌كنند، نمي‌لرزند، نمي‌لغزند، گله نمي‌كنند، آشفته نمي‌شوند و جامعه را آشفته نمي‌كنند، و نمي‌گذارند جامعه‌اي بلرزد، بلغزد و متشدّد و آشفته شود.
آيت الله هاشمي رفسنجاني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ اين‌چنين بود و نمونه‌اش در پيش‌گاه شما مورخان، عبرت‌شناسان و سياست‌شناسانِ روز است. ملاحظه كرديد كه او از تخت به تخته كشانده شده و هيچ تكان نخورد. معلوم مي‌شود آن وقتي كه روي تخت بود، آيت الله هاشمي رفسنجاني بود و آن وقتي كه روي تخته آمد، آيت الله هاشمي رفسنجاني بود. معلوم مي‌شود آنچه بيرون از جان اين مرد بزرگ بود، در جان او اثر نگذاشت، و اين معناي اخلاق است. و لانعني بالاخلاق إلا همين جمله قرآن كريم كه فرمود: « مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏». 

 

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]

قصه پر غصه امروز کشورم از کجا شروع شد ...

دشمن شناسی بیتعهدی
غفلت و ناسپاسى‏
غفلت به‏ عنوان مهم‏ترين عامل مانع رشد و پيشرفت، اگرچه دامنه ‏اى گسترده دارد ، غفلت از دشمن و شگردها و تاكتيك هاى جديد آن است. در اهميت و ضرورت توجه به غفلت همين بس كه، بيشترين چيزى كه در كلام امام خمينى(ره) و خلف صالح وى امام خامنه‏ اى(مدظله‏ العالى) از ابتداء انقلاب تاكنون مطرح بوده و نسبت به آن هشدار داده شده است، همين موضوع مى‏ باشد ،

اولاً اصلى ‏ترين خروجى و محصول پليد غفلت ‏ها، فتنه‏ هايى است كه ممكن است قوام و انسجام يك امت و يا جامعه را با چالش جدى مواجه سازد.
ثانياً غفلت اگرچه براى همه اقشار و آحاد مردم خطرناك و آسيب و آفتى است جدى اما اين بزرگان و خواص و نخبگان جامعه به‏ ويژه مسؤولان و مديران بخشهاى مختلف هستند كه بيشتر در معرض چنين آسيبى قرار داشته و در صورت آلودگى به آن ممكن است زمينه چالش ها و آفت هاى غيرقابل جبرانى را فراهم نمايند.
در باب غفلت حداقل دو دسته عامل همواره بايد مورد توجه خاص و عام به‏ ويژه مسؤولان نظام قرار داشته باشد: دسته اول، عوامل زمينه ‏ساز   غفلت و دسته دوم، آثار سوء غفلت مى‏ باشد.
كافى است نيم‏ نگاهى به فرمايشات حضرت امير(عليه‏السلام)  داشته باشيم، البته از فحواى كلام حضرتش اين‏ گونه مى‏ توان فهميد كه مخاطب اصلى اين‏ دست هشدارها، كارگزاران حكومتى و مديران جامعه هستند كه البته با غفلت‏ زدگى اينان، جامعه و مردم دچار چالش و مشكل می‏ شود و چه‏ بسا فتنه‏ زده و ناامن مى ‏گردد.
جامعه ‏اى پويا و امن و رو به رشد و پيشرفت خواهد بود كه مديرانش با داشتن تعهد و تخصص لازم خود را همواره خادم دلسوز و بى‏ منت مردم دانسته و در مقام عمل نيز با پرهيز از هرگونه غفلت، ضمن رصد توطئه‏ هاى دشمنان و بستن مجارى نفوذ بدخواهان، بر سرمايه‏ هاى اجتماعى به‏ ويژه اعتماد و اطمينان مردم بي فزايند و بدين سان مهم‏ترين مولفه عزت و وحدت و انسجام ملى را در جامعه نهادينه سازند. در اين مجال چند نمونه از عوامل بروز و ظهور غفلت از منظر امام على(عليه‏السلام) را به اميد بيدارى خواب‏رفتگان تشنه قدرت و ثروت و سياست‏ زدگان انقلابى‏ نما يادآور مى‏ شويم:

۱. دست‏كم گرفتن دشمن
«لَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَدُوّاً وَ إِنْ ضَعُف‏»(غررالحكم، ص ۶۳۰)؛ هرگز دشمن را دست‏كم نگير و كوچك مشمار ولو اين‏كه به‏ واقع ضعيف و كوچك باشد.
«مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَكَايِد»؛ كسى‏كه از دشمن غافل بشود، بداند كه حيله و مكر و كيد دشمن او را بيدار مى‏كند (و چه‏ بسا دير باشد.)
۲. خوش‏بينى و خوش‏خيالى در برابر دشمنان
امام(عليه ‏السلام) خطاب به مالك اشتر: «وَ لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّن‏»(نامه ۵۳)؛ بعد از حتى صلح با خصم بدان ممكن است دشمن به تو نزديك بشود تا تو را غافل سازد بنابراين دورانديشى پيشه كن و خوش‏بينى را متهم ساز.
۳. اعتماد به دشمن‏
«لَا تَأْمَنْ عَدُوّاً وَ إِنْ شَكَر»؛ از مكر و حيلت دشمن در ايمن مباش هرچند از تو تشكر كند (و به تو روى خوشى نشان بدهد.)
۴. بى‏ مسؤوليتى و بى ‏تعهدى‏
«مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه‏»؛ كسى‏كه بخوابد (خواب غفلت) بايد بداند دشمنش هوشيار و بيدار است.
۵. سهل‏انگارى و بى ‏برنامگى‏
«تُكَادُونَ وَ لَا تَكِيدُون‏…»؛ دشمن طرحهاى مكارانه دارد ولى شما هيچ…
«لَا يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُون‏»(خطبه ۳۴)؛ دشمن براى حمله به شما خواب ندارد ولى شما در خواب غفلت و بى‏خبرى هستيد.
اين‏ها نمونه‏ هايى از عوامل زمينه‏ ساز غفلت بود كه چه ‏بسا آسيب هايى همچون فتنه را دامن مى ‏زند، بنابراين اگر مديران و خواص با درك واقعيت هاى جامعه به‏ ويژه مشكلات و گرفتاريهاى مردم، صادقانه و دلسوزانه و با نگاهى ملى نه شخصى و جناحى، عرصه خدمت به مردم به‏ ويژه طبقات ضعيف را عبادتى براى خويش باور داشته باشند، قطعاً دشمنان با هر حربه و يا تاكتيك و نقشه‏ اى بخواهند به گلوگاه‏ هاى تصميم ‏ساز و تصميم‏ گير، نفوذ و يا جامعه را با ناامني هاى مختلف و فتنه‏ هاى مرموز مواجه سازند، هرگز موفق نخواهند شد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-10-18] [ 09:58:00 ق.ظ ]

بدحجابی یعنی اضطراب... ...

 بد حجاب، بی عفتیريا، بی حیای،

به شهادت تاریخ در واقعه کشف حجاب و مقدمه حذف عفت، این زنان غیور بودن که تا پای جان مقاومت کردند.بدين‏ سان از فرداي آن روز، بر سر كردن چادر در خيابان‏هاي تهران ممنوع شد و دولت و ساير دستگاه هاي اجرائي در كشور موظف گرديدند براي پيشبرد اين طرح در ولايات مختلف بكوشند. به همين منظور از اقدامات تبليغاتي و انتظامي در حد وسيعي بهره‏ گيري شد و حتي مسؤولين در بسياري از موارد، كاربرد قوه قهريه را نيز در اولويت قرار دادند.
آموزگاران و دختران دانش‏ آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زناني كه حجاب داشتند راه نمي‏رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمي‏دادند و در معابر پاسبان‏ ها از اهانت و كتك زدن به زن‏هايي كه چادر داشتند با نهايت بي‏ پروايي و بي‏رحمي فروگذار نمي‏كردند. حتي بعضي از مأموران به‏ خصوص در شهرها و دهات، زن‏هايي را كه پارچه روي سر انداخته بودند، اگرچه چادر معمولي نبود از سر آن‏ها كشيده و پاره پاره مي‏كردند و اگر زن فرار مي‏كرد او را تا توي خانه‏ اش تعقيب مي‏كردند و به اين هم اكتفا نكرده اتاق زن‏ها و صندوق لباس آن‏ها را تفتيش كرده، اگر چادر از هر قبيل مي‏ديدند پاره پاره مي‏كردند يا به غنيمت مي‏بردند.
اقدامات خشونت‏آميز بر ضد زنان با حجاب‏
اعمال محدوديت بر ضد زنان با حجاب در آغاز و پس از آن، استفاده از شيوه‏ هاي سركوب‏گرانه پليسي، . در همين زمان، برخي از مغازه‏ دارها نيز هم‏گام با شهرباني، در اعمال محدوديت‏ها شركت و با چسباندن اطلاعيه‏ هايي بر در مغازه خود بدين‏ مضمون كه: «به چادري‏ها جنس نمي‏فروشيم»، با مأموران همكاري مي‏كردند. پس از مدتي به مأموران دستور داده شد خشونت بيشتري به خرج دهند.
بر اساس گزارش‏ هاي شاهدان عيني، پليس در گوشه خيابان‏ ها مي‏ايستاد و زنان چادري را زير نظر مي‏گرفت و چادر از سر آن‏ها برمي‏داشت و پاره مي‏كرد، به‏ گونه ‏اي‏ كه جوي‏ هاي آب كنار برخي از خيابان‏ها، از چادر انباشته شده بود.

لعنت بر پهلوی و آتا تورک  که بنیان گذار بی حجابی شدند.

 

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-10-17] [ 02:43:00 ب.ظ ]

فساد،تبعیض،غربزدگی در ارکان دولت جرقه نارضایتی ...

رهبری اقتصاد بیکاری قاچاق فرهنگ 

حوادث اخير ثابت كرد كه هشدارهاى دلسوزان نظام به‏ ويژه امام خامنه ‏اى(مدظله ‏العالى) اگر در گذشته شنيده مى‏ شد و مورد توجه قرار مى ‏گرفت، چه‏ بسا چنين اتفاقاتى را اكنون شاهد نبوديم؛ از آن‏جمله است:
- عدم اعتماد به غرب به‏ ويژه شيطان بزرگ آمريكا
- عدم اعتماد به رژيم ‏هاى وابسته منطقه به‏ ويژه آل‏سعود
- حقانيت راهبرد اقتصاد مقاومتى‏
- توجه به صنايع و توليدات داخلى و مبارزه با قاچاق‏
- حقانيت جبهه مقاومت و دفاع از حرم اهل بيت‏
- ضرورت مبارزه با فساد و تبعيض و رانت در ابعاد مختلف آن‏
- مراقبت از روزنه‏ هاى نفوذ
- ضرورت نظارت دقيق و نافذ بر گلوگاه‏ هاى تصميم‏ ساز و تصميم‏ گير
- اولويت دادن به حل معضلاتى همچون بيكارى و فقر
- توجه به آسيبهاى اجتماعى و ضرورت اقداماتى مؤثر و جهادى در كنترل و رفع آنها
- حفظ روحيه انقلابى و تقويت عناصر انقلابى جامعه‏
- پرهيز از سياست ‏زدگى و كشمكش هاى سياسى و جناحى‏
- اهميت رصد و كنترل بيشتر فضاى مجازى‏
- ضرورت ايجاد شبكه ملى اطلاعات و فاصله گرفتن از شبكه‏ هاى مرموز وارداتى‏
-رسیدگی به مجرمان اقتصادی
-جلوگیری از ادامه کار مجرمان در برنامه های دولت
-جلوگیری از فعالیت اقتصادی فامیل وبرادران و آقازادگان منصوب به مسئولین-

-جلوگیری از رشد اشرافی گری مسئولین

-مبارزه با امر به معروف ونهی از منکر

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1396-10-16] [ 12:23:00 ب.ظ ]

مداد العلما یا خود عالم کدام برتر از خون شهید ...

مداد کدام عالم برتر از خون شهید

امام صادق علیه السلام از پیغمبر صلی الله علیه وآله نقل می فرماید:خداوند به سه گروه اذن داده تا از گنهکاران شفاعت کنند،پیامبران ، علما وشهدا.«بحار 3، 299
دقیقا دشمنان دین با همین سه گروه مبارزه می کردند و می کنند و همیشه تاریخ مملو از مبارزات پیامبران و علما و به پیروی از اولیاء،  شهدا با ظالمان و تبهکاران بوده است. یعنی همانطور که در دنیا از روی لطف تلاش در نجات این گروهای طغیانگر بودند و نگذارند که آنها و پیروانشان در دنیا وآخرت نگون بخت شوند. در قیامت هم باز همان مسئولیت را ادامه می دهند ، البته در آن دنیا دست کسانی را می گیرند که محب اهل بیت بودند ولی براثر خطا گرفتار شده اند.پس برای تشخیص حق و باطل همین حدیث کافی است . که چرا استکبار با این سه گروه مبارزه می کند!

و اسلام چه ضربه هایی از عالمان بی بصیرت خورده است و هنوز هم می خورد. فتنه هایی که از اول انقلاب تا کنون به این ملت وارد شده  و جبران ناپذیر بوده و گروهی را به دنبال خود به سوی جهنم سوق داده اند . از شریعتمداری گرفته تا قائم مقام و سید صادق شیرازی و بقیه کسانی که بعضی در حصر و یا مغروق و بعضی مرحوم مغروق را چنان ستوده که و از مصادیق متعالی علما نامیده است که گمان می کنی که مصداق آیات معروف قرآن است و متخلق به اخلاق حمیده ،غیره…..و شگفت آور تر اینکه این علما در مطالعات و تالیفات خود از احادیث امام صادق علیه السلام چه درسی می آموختند و آموزش می دادند. و از این نکته پی می بریم که مداد العلما افضل من دماءالشهدا که این مداد علما بوده که برتر از خون شهید بوده نه خود عالم چرا که بعضی این عالمان سخن امام معصوم را می نوشتند ولی خودشان یا به معنای آن پی نمی بردند یعنی بصیرت نداشتند و یا عالم بی عمل بودند.واین عالمان بی بصیرت زحمات علمای بصیر را مثل امام خمینی (ره)انقلاب بزرگی را که آرزوی مستظعفان جهان است  بوجود آورد را خنثی می کنند.

بصیرت و رهبری

بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر1388/07/15

یک مطلب راجع به مسائل کلى کشور و انقلاب عرض کنم. ببینید برادران و خواهران عزیز! خداى متعال به پیغمبرش در آن دوران دشوار مکه میفرماید: اى پیغمبربگو من با بصیرت حرکت میکنم؛ «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیرة انا و من اتّبعنى»؛خودِ پیغمبر با بصیرت حرکت میکند، تابعان و پیروان و مدافعان فکر پیغمبر هم با بصیرت . این مال دوران مکه است؛ آن وقتى که هنوز حکومتى وجود نداشت، جامعه‌اى وجود نداشت، مدیریت دشوارى وجود نداشت، بصیرت لازم بود؛ در دوران مدینه، به طریق اولى‌. اینى که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأکید کرده‌ام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه‌ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‎کنند و قدم برمیدارند، همه‌ى تیغ‌هاى دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمی‌تواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان و لو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه‌ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانى بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه می‌کنید مى‌بینید در محاصره‌ى دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضى آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط می‌شود. این قطب‌نما همان بصیرت است.

موضوعات: آموزشی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-10-14] [ 09:58:00 ق.ظ ]

لپ بصیرت ...

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم آذربایجان شرقی:
۲۸ / بهمن / ۱۳۹۴
مردم در انتخابات درست عکس خواست دشمن عمل کنند

1.هوشمندی
عمر، یک کالانیست که که بشود با آن شوخی کرد، هر لحظه اش کیمیایی است که اگر از دست برود، قابل برگشت نیست. پس صرف آن در هر کاری باید با بینش روشن و آگاهی کامل باشد.
2.شناخت حق از باطل
بدون شناخت راه صحیح از راه نادرست، گام برداشتن انسان در ظلمات خواهد بود. انسان ها بدون ارتباط با وحی و پیروی از فرستادگان خداوند، در بسیاری از امور زندگی نمی توانند راه درست را از نادرست تشخیص دهند. پس دو معیار داریم: عقل و دیگری وحی و سیره انبیا و اوصیا.
امام علیه السلام فرمودند: «اعرف الحق ثم تعرف اهله»حق را بشناس، سپس اهلش را با محک بزن.نهج البلاغه کلمات قصار
3. اندیشیدن با بصیرت و عبرت گرفتن
بصیرت است که به ما می فهماند انجام چه چیزی لازم است و چه چیزی مفسده دارد.امام علی علیه السلام فرمودند:«نظر البصیر لا تجدی اذا عمیت البصیره...» «آن که بصیرتش را از دست بدهد، نگاه چشمش نیز نادرست است.»
4. شناخت دشمنان
شناخت دوست و دشمن در سرنوشت و سعادت و شقاوت انسان ها بسیار کار ساز است. البته تنها شناخت کفایت نمی کند، بلکه علاوه بر شناخت، آگاهی از اهداف و روش های فریب دشمن، مقابله همه جانبه و ایستادگی و مقاومت تا ناکامی آنان بر هر فرد و ملتی لازم است.
یکی از مهم ترین مشکلات در عصر حاضر این است که افراد کورکورانه تحت تاثیر تبلیغات مسموم رسانه های جهانی قرار می گیرند و بدون آن که بیندیشند سرنوشت آنان به کجا می انجامد، ایده ها و الگوهای دشمنان انسانیت را سبک زندگی خود قرار می دهند. جهالت مدرن با رسانه های مجازی و ماهواره ها و اجرای برنامه های گسترده شیطانی بر سر مردم جهان سایه افکنده و اغلب آنها را در طلسم خود گرفتار کرده است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-08] [ 11:22:00 ب.ظ ]

حتی معاندان امام حسن عسکری علیه السلام را می ستودند!!! ...

 پدری برای پسری که منجی شد

سعد بن عبد الله اشعرى از علماى معروف شيعه كه به ملاقات امام عسكرى عليه السّلام  شرفياب شده مى‌گويد: در شعبان سال  ٢٧٨  - هيجده سال پس از رحلت امام عليه السّلام - در مجلس احمد بن عبيد الله بن خاقان فرزند وزير معتمد عباسي  كه آن روزها مسئوليت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نيز عداوت مى‌ورزيد نشسته بوديم. سخن از طالبيون ساكن سامرا و مذهب و موقعيت آنان در پيش حاكم به ميان آمد، احمد گفت: من كسى از علويان را چون حسن بن على عسكرى عليه السّلام در سامرا نديده و نشنيده بودم كه اين چنين به وقار و عفاف و زيركى و بزرگ منشى در ميان اهل بيت خود شناخته شده و پيش سلطان و بنى هاشم محترم باشد، چنان كه او را بر افراد مسن حتى امراء و وزراء و منشيان نيز برترى مى‌دادند. روزى من بالاى سر پدرم ايستاده بودم؛ آن روز پدرم براى ديدار با مردم نشسته بود. يكى از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا در بيرون در ايستاده است. پدرم با صداى بلندى گفت: او را اجازه ورود بدهيد و آن حضرت وارد شد. . .
وقتى پدرم او را ديد چند قدم به سوى او رفت، كارى كه نديده بودم با كسى حتى امرا و ولات عهد انجام بدهد. وقتى به او نزديك شد، دست به گردنش انداخت و صورت و پيشانى او را بوسيد. آنگاه دستش را گرفت و در جاى خود نشاند. پدرم خود روبروى او نشست و با وى به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با كنيه-كه حاكى از احترام او بود-مورد خطاب قرار مى‌داد و مرتب مى‌گفت: پدر و مادرم فدايت. . . شب هنگام نزد پدرم رفتم. . . و از وى پرسيدم: پدر! آن شخص كه امروز آن همه اجلال و احترامش نمودى، چه كسى بود كه حتى پدر و مادرت را فداى او مى‌كردى؟ گفت: او ابن الرضا، امام رافضيان بود؛ آنگاه ساكت شد. چند لحظه بعد سكوتش را شكست و ادامه داد: فرزندم اگر روزى خلافت از دست بنى عباس بيرون رود، در ميان بنى هاشم، جز او كسى شايستگى تصدى آن را ندارد. او به خاطر فضل، صيانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نيكو سزاوار مقام خلافت است. اگر پدر او را ديده بودى مردى بود بزرگوار، عاقل، نيكوكار و فاضل. با شنيدن اين سخنان آتش خشم سر تا سر وجودم را فرا گرفت. در عين حال حس كنجكاويم براى شناختن او برانگيخته شد. از هر كس از بنى هاشم، منشيان، قضات، فقها، حتى مردم عادى كه درباره‌اش سؤال مى‌كردم او را در نزد آنان در نهايت جلالت و بزرگوارى و مقدم بر ساير افراد اهل بيت مى‌يافتم. همه مى‌گفتند: او امام رافضيان است. از آن پس اهميت وى پيش من رو به فزونى گذاشت؛ زيرا دوست و دشمن او را به نيكى مى‌ستودند.است.
اين روايت با توجه به راوى آن كه خود يكى از معاندان سر سخت اهل بيت بوده، موقعيت اخلاقى و اجتماعى امام را در ميان عامه مردم و حتى خواص نشان مى‌دهد.

از کتاب استاد جعفریان

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-10-05] [ 07:06:00 ب.ظ ]

تفاوت ره از کجا تا کجا !... ...

تفاوت ره از کجا تا کجا  !…

 فتح المبين ، مژده و بشارت خداوند به مومنان .
آيا عهد رسول باز نگشته و واقعه‌اي درست به همان گونه تكرار نشده ، لشكر ايمان در مقابل كفر مردمي ساده و باصفا مجهز به سلاح ايمان ، رهبري از جنس نور ، مردم چونان عهد رسول دور او را گرفتند ، به سان پروانه‌هايي گرد شمع .
فتح المبين ، روز انتخاب ، روزي كه زيبايي، آرامش و امنيت جنگ را بر زيبايي، آرامش و امنيت خانه برگزيدند . انتخاب، انتخابي مهم ، انتخابي بين عبد و معبود، بين عاشق و معشوق ، معبود چه كسي را برمي‌گزيند و عبد چه چيزي را . روز عيد است و شادي‌، خدايا كدام را برگزينم شادي را بر دل و جان خانواده‌ام بنشانم يا شادي را بر دل و جان خانواده‌هايي برگردانم اشك را بر چشمان عزيزانم جاري گردانم يا اشك اندوه را از ديده‌هاي عزيزان ديگر پاك گردانم و به جاي آن اشك شوق بنشانم .
عاقبت برگزيدند و برگزيده شدند . جنگ را كه ظاهري نا امن دارد برگزيدند خدا مي‌داند كه امنيت آنجا بود امان نامه و امان آنجا بود امان نامه خدا از شر شيطان و اين بالاترين امنيت‌هاست . آن‌ها برگزيدند و برگزيده شدند آن‌ها برگزيدند , نه جنگ را ، جنگ بهانه وصال بود آن جا كساني بودند كه سرگردان به دنبال وصال معشوق همه جا گشته بودند ، فلسطين، لبنان و اين بار ايران   كساني كه گلوله سفير آزادي شان شد از اين قفس تن و در خاك سرد در ميان آتش و خون چه آرام آرميدند ، پر كشيدند و عاقبت عقد و وصالشان بسته شد.  چه سعادتي بالاتر از اينكه خداوند انسان را برگزيند .
اما آن‌ها كه ماندند چه ؟
نخل‌هاي سوخته و سربريده خوزستان خيلي حكايت‌ها دارند كه بگويند و مي‌گويند اگر ما بفهميم ، چگونه و چرا از ميان آن همه آتش و خون كه مي‌باريد هنوز پابرجا مانده‌اند، سوخته‌اند ،  اما ساخته‌اند و مي‌سازند .  آيا آن‌ها كه مانده‌اند نقششان جز اين است ، شهدا حسين‌وار رفتند و آن‌ها زينب‌وار بايد بمانند وظيفه آن‌ها سنگين تر است .
كربلا در كربلا مي‌ماند اگر زينب نبود .
دشمن نيامده بود ، تا ايران را بگيرد، آن‌ها آمده بودند تا نو نهال حكومت اسلامي را تيشه بر ريشه‌اش زنند . اسنادي كه از گاوصندوق صدام پيدا شد و اعترافات آن‌ها به روشني گواه اين مطلب است .
« ذلك بان الله مولا الذين آمنوا و ان الكافرين لا مولا لهم » ( سوره محمد آيه 11)
نصف دنيا بود و ما بوديم ، مجهز ترين سلاح‌ها در مقابل يك كلاشينكف ساده، به راستي چه چيز باعث شد تا پوزه شان را بر خاك بماليم؟ و چه چيز باعث شد ژنرال عراقي در مقابل كودك رزمنده 13 ساله ايراني چون بيد بر خود بلرزد تا جايي كه خودش را چون كودكان خيس كند ؟ چه چيز باعث شد تا صداي حسن  باقري كه از پشت بي‌سيم شنيده مي‌شد لرزه بر اندامشان بيندازد ؟ چه چيز باعث شد تا صداي الله اكبر رزمندگان آن‌ها را خشمگين ساخته و بلرزاند ؟ آيا جز الله و نيروي الله چيز ديگري بود؟ آيا جز ايمان به الله دليل ديگري داشت ؟ چه كس و چه چيز ايمان را به ما آموخت آيا در مكتب اسلام نياموختيم آيا اسلام پيام آور آزادي ما نيست ؟
جنگ امروز ما ادامه جنگ ديروز است وقتي پشتوانه ، پناهگاه، و تكيه‌گاه خدا باشد نه تجهيزات و ملت‌هاي ديگر، وقتي ايمان عامل برگزيده شدن باشد وقتي اسلام مشوق باشد نه فنون نظامي، در واقع جنگ با چنين ملتي آيا جنگيدن با خدا نيست ؟
وقتي دشمن پي به اين راز برد، ترسيد، پس بايد اين پشتوانه و تكيه‌گاه و پناهگاه را از بين ببرد ، پس جنگي ديگر شروع كرد .
اگر آن روز جنگ‌ما جنگ‌نظامي بود ، امروز جنگ ما، جنگ فرهنگي است . مي‌خواهند پناهگاه،‌‌ پشتوانه و تكيه‌گاه ما باشند . مي‌خواهند عامل پرورش مردان آسماني را از بين ببرند .
اگر آن روز خوزستان، ايلام، كرمانشاه و … زير چكمه‌هاي‌متجاوزان مانده و له شد، امروز نه‌آن‌جاها‌، نه خانه‌ها، بلكه تك تك قلب‌هاي‌ساده زير چكمه‌هاي ننگين‌آن‌ها مانده و‌ له‌مي‌شوند . آن روز‌‌ آتش جنگ عضوي از ايران را سوزاند و ويران كرد . امروز آتش جنگ دامن گير روح ايران شده است .
« يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم » ( سوره نسا ، آيه 59)
آنروز ديدي كه دشمن وارد خانه‌ات شد، خانه‌ات را تصاحب كرد، اما راستش را بگو، آيا مردانه نجنگيدي؟ كودكي كه هنوز تكليف برعهده‌اش نبود تفنگ برداشت. اما امروز، دشمن به دست خودمان، خانه‌مان را  ويران مي‌كند بي‌آنكه دفاعي بكنيم. آن روز دو نبرد بود يكي در درون و يكي در برون، اما امروز اگر بر دشمن دروني ( هواي نفس ) نه بگوييم با او بجنگيم، اگر شيطان درونمان را مطيع سازيم دشمن بيروني خود به خود شكست خورده است .
جنگ آن روز زخم كاري بر تن‌ها مي‌زد، بند بر دست و پا مي‌زد، اما جنگ امروز زخم كاري بر جان‌ها مي‌زند بند بر جان‌ها مي‌نهد . امروز روح انسان‌ها به اسارت كشيده مي‌شود بي آنكه تنش زخمي گردد . 
آنچه از جنگ گذشته برجا ماند، افتخار، سرافرازي و پيروزي است. با تمام فشارهايي كه منافقان  و دشمنان از درون و برون  وارد مي‌كردند . بياييد ما نيز از اين جنگ افتخار پيروزي و سرافرازي بر جاي بگذاريم . بياييد منافقان و دشمنان داخلي و خارجي را بر زمين بكوبيم. قلب ما خانه خدا است و فقط همين . از اين جا پل به آسمان مي‌زنيم از اين جا تكيه مي‌دهيم هر كس يا هر چيزي لايق نيست پا به قلبمان بگذارد . پس اجازه ندهيم كسي آن را ويران كند .
عمليات والفجر 3، خواهر زاده صدام كه فرمانده عراقي‌ها بود اسير شد، چون مجروح بود،  به خون احتياج داشت، هر كاري كردند نگذاشت خون ايراني در رگ هايش جاري شود. پس ما نيز نگذاريم فرهنگ غني اسلاميمان كه پوست و گوشت و خونمان به آن آميخته است، با فرهنگ بي‌ارزش آن‌ها و حاميانشان آميخته شود كه قصد آن‌ها نيز چنين است . احساس مي‌كنم كه آن‌ها بهتر از ما اسلام و شهدا را شناخته‌اند كه چنين به جنگش آمده‌اند .
بياييد فكر كنيم آن‌ها چه مي‌خواهند ، با چه مي‌جنگند ، و چرا مي جنگند .
والسلام
نويسنده : خديجه اكبري طلبه پايه سوم روستاي زنجيره شهرستان مرند
انا فتحنا لك فتحآ مبينا

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ق.ظ ]

روشهای دین زدایی ...

فرقه های سمی        

روند فرقه گرایی


مقدمه :

 فرقه گرایی و انحرافات مذهبی در ایران سابقه ای دیرینه دارد . نگاهی به تاریخ معاصر ایران ، نشان می دهد که جامعه ایران همواره از ناحیه فرقه های مذهبی مانند بابیگری ، عرفان کاذب و تصوف یا صوفیگری مورد تهدید قرار گرفته است . با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی که بر اساس آموزه های دینی استقرار یافته است این تهدید افزایش یافته و همچنان ادامه دارد . چرا که فرقه های منحرف مذهبی و سیاسی با استفاده از فرصت بوجود آمده پس از پیروزی انقلاب ابتدا با ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی بخشی از جامعه ایران را مقابل هم قرار داده و نظام برای مقابله با این تهدید هزینه های زیادی پرداخته است .


طرح مساله
جامعه دینی ایران در دوران کنونی حیات تاریخی- سیاسی خود ، بیش از هر عصر و دوران دیگری درمعرض چالشها و تهدید های سیاسی- مذهبی و امنیتی قرار دارد .در سالیان اخیر شاهد پیدایش و شکل گیری فرقه های منحرف مذهبی بودیم .
از سویی ، نظام سیاسی ایران بر اساس آموزه های دینی شکل گرفته و اداره می شود و این موضوع باعث شد دشمنان با نفوذ در بین گروه ها و فرقه های مذهبی و یا حتی تاسیس فرقه های منحرف مذهبی در راستای اهداف خود نظام دینی را با چالش و حتی با تهدید امنیتی – سیاسی مواجه سازند . از سوی دیگر انقلاب اسلامی که با هویت فرهنگ دینی ساختار سیاسی – امنیتی رژیم پهلوی را از بین برده و درصدد نهادینه کردن آموزه های اصیل دینی در جامعه است از طرف فرقه های منحرف مذهبی مورد تهدید قرار دارد .


تعریف مفاهیم
فرقه (( SECTدر علوم سیاسی تعریف خاصی دارد که ذیلاً به آن اشاره می کنیم .
« این واژه هم در مورد بخشی از جامعه که از مذهب رسمی جدا شدهیا به آیین گرویده باشند و توسط همگان به اسمیت شناخته نشده است به کار می رود و هم مسامحتاً در هر نوع جنبش جدایی طلب ( زبانی ، مذهبی ، سیاسی و غیره ) اطلاق می گردد بنابراین فرقه در این جا یعنی گروهی که از آموزه های اصیل اسلامی منحرف شده و در حدود تعریف جدیدی از مذهب رسمی است .
فرقه گرایی نیز در علوم سیاسی تعریف خاص دارد که برای آشنایی بهتر بدان اشاره می شود . « این واژه به معنای قطع رابطه با افراد بیرون از یک گروه و تعصب شدید نسبت به گروه خود و در نتیجه تبدیل شدن به یک دسته جدا از مردم می باشد » . با این تعریف می توان گفت فرقه گرایی یک نوع جدایی طلبی از متن جامعه و تاسیس گروهی که اعمال و افکارشان در مقابل هنجارهای رسمی جامعه است .
انحراف (Deriance) واژه انحراف در جامعه شناسی این گونه تعریف می شود : « انحراف هر گونه رفتاری است که با انتظارات جامعه یا یکی از گروه های مشخص درون جامعه منطبق و سازگار نباشد . انحراف دوری جستن و فرار از هنجارهاست و هنگامی رخ می دهد که فرد یا گروهی معیار های جامعه را رعایت نمی کند». بنابراین افراد یا گروه های منحرف براساس یک شاخص و معیار جامعه تعریف و سنجیده می شود .


تاریخچه مختصری از تصوف
تصوف و صوفی گری از بدعت های بزرگی بود که در اسلام رواج یافت . در ورد پیدایش تصوف در اسلام میان محققین و اندیشمندان ، اختلافات فاحشی وجود دارد . گروهی تصوف را پدیده ای بیگانه با اسلام و به اصطلاح وارداتی می دانند و معتقدند که تصوف در جوامع و مکاتب و ادیان دیگر به وجود آمده و بعدها در جامعه اسلامی رخنه کرده است . برخی از محققین ، توحید و عرفان اسلامی را به عنوان اساسی ترین علت به وجود آمدن تصوف می دانند . در منابع و متون اسلامی از جمله قرآن کریم ، بسیاری از مباحث عرفانی مانند لقاء الله ، رضوان الهی و دعا های پیامبر (ص) و اولیای دین و حالات معنوی آن بزرگواران ، الگوی عرفانی اسلامی به شمار می رود . و مهمتر از همه این گروه معتقدند : شرایط زندگی فقیرانه و بسیار ساده مسلمانان صدر اسلام ، علل مهم پیدایش تصوف به شمار می رود .
در صدر اسلام پیروان رسول خدا (ص) با نام های « مسلمان » ، « عابد » ، « صحابه » و « شیعه » شناخته می شدند اما واژه صوفی از قرن دوم هجری پدید آمد . بسیاری از بزرگان صوفیه با تحریف تاریخ سعی کردند آغاز تصوف را همان آغاز اسلام معرفی کنند و تاریخچه ای به بلندی تاریخ اسلام برایش بسازند. برخی از محققان معتقدند در زمان جنگ های اسپارت در یونان باستان ، آنان که شهامت جنگ را نداشتند به گوشه نشینی پرداخته و از جنگ فرار کردند . صوفیانی که در اسلام پدید آمدند تحت رهبانیت مسیحی و ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی بودند .
اولین « خانقاه » را یک معمار مسیحی مصری برای ابو هاشم صوفی در کوفه ساخت . ابو هاشم اولین شخصی بود که به نام صوفی خوانده شد و او در قرن دوم هجری می زیست . نقل است امام صادق (ع) در جواب سوالی در مورد وی می فرماید : « همانا او جدآ فاسد العقیده است و او همان کسی است که از روی بدعت مذهبی را اختراع کرد که به آن تصوف گفته می شود و آن را محلی برای عقیده خبیث خود ساخت» .
سیری در تاریخ صوفیه و نگاهی به روایات اهل بیت عصمت (ع ) نشان می دهد که تصوف و صوفی گری جریانی بود که برای شکستن موقعیت علمی و معنوی اهل بیت (ع) در بین امت اسلامی به وجود آمد . حمایت بنی امیه و روابط آنها با سران صوفیه و یا حداقل زمینه سازان پیدایش این جریان بوده اند . چرا که معمولا این جریان « صوفیه » و دراویش در برابر ایمه اطهار (علیهم السلام) موضع گیری می کردند در یک جمع بندی مختصر می توان گفت صوفی گری و تصوف پایه تصوف در اندیشه و عرفان اسلام قرار دارد . اما تحت تاثیر ادیان و مذاهب دیگر از جمله آیین ریاضت ، اندیشه های نو افلاطونی که بر پایه سیر و سلوک و محبت و معرفت برای رسیدن به شناخت خدا قرار دارد و آیین زرتشت که اساس رستگاری در آن رهایی از ظلمت و رسیدن به نور است و بخشی از تصوف تحت تاثیر رهبانیت دین مسیحیت قرار گرفته است .
بنابراین تصوف آمیزه ای از عفاید اسلامی ، بودایی ، زرتشتی ، برهمایی ، مسیحی و … است.  اصلاح تصوف از صوف به معنای پشم گرفته شده و این به خاطر پوشیدن لباس پشمینه توسط صوفیان نخستین بود .


فرقه های تصوف در ایران :
تصوف دارای فرقه های زیادی است . انتساب هر گروه از صوفیان به یک قطب یا سلسله  از اقطاب سبب شده است که فرقه های صوفیه به شمار قطب و مشایخ رقم بخورد . در اینجا به برخی از فرقه های تاثیر گذار اشاره می شود :
1 – فرقه نعمت اللهیه :
این فرقه منسوب به « شاه نعمت الله ولی کرمانی » است . وی از عرفا و صوفیان بزرگ قرن هشتم هجری است که به « سید » یا « شاه » ملقب است . شاه نعمت الله ولی در سال 730 ه-ق در شهر حلب به دنیا آمد و در سال 843 ه-ق در « ماهان » از توابع کرمان از دنیا رفت . دراویشی که در قم و تهران فعالیت دارند غالبا نعمت اللهی بوده و پیرو سلطان محمد گنابادی هستند وی ادعا کرده است که تصوف را از معصوم علیشاه رکنی فرا گرفته و او شخصیتی است هندی که از مرتاضهای بت پرست هندی تصوف را آموخته است .سلطان محمد گنابادی در سال 1327 توسط مرحوم آخوند خراسانی مرتد اعلام شد و مردم او را به قتل رساندند . پس از وی فرزندان ملاعلی نور علیشاه و پس از وی فرزندش صالح علیشاه قطب درویش شد .
 پس از او سلطان حسین تابنده معروف به رضا علیشاه قطب آنان شد که در سال 1371 ه.ش از دنیا رفت . وی در زمان رژیم پهلوی از طرفداران نظام بود به طوری که ارتشبد نصیری رییس ساواک و اسد الله علم از مریدان وی گردیدند .
در سال های پس از انقلاب این فرقه منحرف با افزایش فعالیت خود بخصوص در شهرهای مذهبی مانند قم در صدد جذب افراد و توسعه اندیشه های انحرافی خود بود که با برخورد مناسب مسئولین شهر ،فعالیت آنان متوقف شد .
2- فرقه « اهل حق » یا « علی اللهی »
فرقه اهل حق به دلیل اغراق و افراط در مورد حضرت علی به « علی اللهی » نیز مشهور شده اند ، هر چند خود این نام را قبول ندارند . با این حال این فرقه به دلیل برخی از اعتقادات افراطی از غلات به شمار می آید و از نظر فقهای اسلامی چه شیعی و چه سنی ، محکوم به ارتداد شده اند .
بیشتر پیروان « اهل حق » در مناطق غربی ایران و مناطق کرد نشین عراق ساکن هستند و مهمترین علامت و مشخسه این فرقه ، سبیل های بلند و پر پشت است که روی لب ها را کاملا می پوشاند . اهل حق معتقدند حضرت علی  (ع ) سبیل خود را نمی تراشیده و از این رو تراشیدن سبیل ، از نظر آنها عملی زشت و گناهی کبیره محسوب می شود
عقاید « اهل حق » یا « علی اللهی » آمیخته ای است از عقاید اسلامی ، زرتشت ،یهودی ، مسیحی ، مانوی و هندوی و در کتاب « سرانجام » که راهنمای اعتقادی آنان است ، شرح داده شده است .از جمله انحرافات این فرقه ترک واجبات شرعی است اینکه عبادات را در مرحله اول سیر و سلوک که به اصطلاح آنان مرحله شریعت است ، لازم می دانند اما وقتی از مرحله شریعت گذشتند و به مرحله بعدی یعنی طریقت ، معرفت و حقیقت وارد شدند ، عبادت های شرعی را لازم نمی دانند بنابراین این فرقه یک یا چند بار در هفته در محلی به نام « جمع خانه » یا « جم خانه » مراسم عبادی خود را با ذکر « یا علی » آغاز می کنند . این ذکر همراه با نواختن ضرب و طنبور و سایر آلات موسیقی اجرا می شود و سپس نوبت به رقص و سماع می رسد.
فرقه اهل حق معتقدند فرقه آنان در قرن دوم هجری پدید آمده و در قرن هفتم تجدید حیات یافته است . برخی زمان تاسیس این فرقه را قرن چهارم هجری می دانند و موسس آن را شخصی به نام « مبارک شاه » که به « شاه خواشین » ملقب بوده ، معرفی می کنند . 
3- فرقه صفویه
صفویه فرقه ای است که از سروردیه منشعب شده و پیروان این فرقه در آذربایجان و اکثرا در شهر اردبیل سکونت داشته اند .
رییس این فرقه ، شیخ صفی الدین اردبیلی است پیروان این فرقه توانستند در سال 907 هجری به رهبری « شیخ اسماییل صفوی » سلسله پادشاهی « صفویه » را د رایران تاسیس کنند . البته در مورد انحراف این گروه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست .
4- فرقه حروفیه
این فرقه پیرو فضل الله نعیمی استرآبادی مشهور به « حروفی » بوده اند استرآبادی در سال 740 ه. ق در استرآباد بدنیا آمد و در سال 796 ه.ق به دست میدان شاه ، پسر تیمور کشته شد . استرآبادی معتقد بود که همه حروف الفبا مقدس هستند و در هر حرفی ، سری نهفقه است . او معتقد بود که خدا از جنس نور بوده و اعضای وجودش ، شبیه به حروف الفبا است .
5- فرقه ذهبیه
فرقه درویشی ذهبیه ، یکی از سلسله های معروف دراویش در ایران است این فرقه به خاطر انشعابات زیاد به « اغتشابیه » معروف است . یکی از شعبات فرقه ذهبیه ، فرقه « مهدویه فتحیه گمنامیه » است . قطب این فرقه به نام « فتحعلی » مدعی ماموریت از سوی امام زمان (عج) شد . پس از وی فردی به نام سید علی تهران ، معروف به « کفری » جانشین فرقه شد . پس از وفات کفری افراد متعددی جانشین وی شدند که یکی از آن ها « ه-م » است . سایت بازتاب در مورد وی می نویسد « وی مدتی در تهران به خیاطی اشتغال داشته و در سال 1336 در بانک ملت استخدام می شود . «ه-م »مسافرت های خارجی زیادی رفته که از جمله آن ها که توانست در فعالیت های وی موثر باشد ، مسافرت به هندوستان است . »

                                                                                                                         ادامه دارد

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[شنبه 1396-10-02] [ 11:40:00 ق.ظ ]

وقتی سبک خوراکی هایمان غربی شد ...

نوشابه سم تدریجی

 

واقعا دنیای عجیبی داریم، والدین ،میزبانان در مهمانی و غیره  برایمان خوردنی و نوشیدنی هایی را تهیه می کنند که خود ودیگران را هرچه زودتر به سوی بیماری ومرگ سوق دهند. این هم نتیجه غربزدگی در سبک خوراک مردم ایران  است. که آنها هم از درآمد این گونه خوردنی ها ونوشیدنی ها از دیگر ملتها سود می برند هم وقتی بیمار شدند باید از داروهایشان استفاده نمایند. وسرانجام از اینکه ملتهای دیگر بیمار غیر سالم باشند به اهداف استعماری خود جامه عمل بپوشانند.

وقتی نوشابه ها و اونواع شکلات ، چیبس و کیک و سوس غیره را در بازار کشورها رواج دادند از این راه کسری درامد خود را تامین کردند،حالا با ملت های چاق که عمر کوتاهی دارند مواجه هستیم. مردم مکزیک چاق ترین مردم دنیا هستند!

این سبک زندگی باعث درامد زایی شرکت های کشور ماهم شده است، سازمان بهداشت ماهم چشمش را روی این سم مهلک تدریجی بسته است صداو سیماهم برای درآمد زایی تبلیغات گسترده ای در این جهت می کند در مدارس هم به کودکان از این سم فروخته می شود.

دوغ های طبیعی با طعم عرق نعنا، آب زرشک ، آب آلبالوهای خودمان را فراموش نکنیم.https://article.tebyan.net/161069/

 

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی, دلنوشته  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-01] [ 10:40:00 ق.ظ ]