من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





تیر 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31  



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 7
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 1
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

امام صادق علیه السلام ...

 

  • سه کار است که هرکس یکی از آن ها را انجام دهد خداوند بهشت را بر او واجب گرداند؛ انفاق کردن در تنگدستی، خوش رویی با همه عالم و انصاف داشتن.

  •                                                                                           الکافی ج 2 ص 103
موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-04-29] [ 09:32:00 ق.ظ ]

...روش تربیت امام صادق (ع) ... ...

دوران تربیتی معصومین معصوم عليهم السلام

 دوران حيات چهار تن از ائمه هدي عليهم السلام كه از زمان امام سجاد(ع) آغازمی شود و تا بخش‌هايي از دوران امام كاظم(ع) ادامه می يابد، از منظر ترويج تعليم و تربيت اسلامي نقطه عطفي است در تاريخ پر فراز و نشيب زندگاني امامان معصوم عليهم السلام.

در اين ميان حيات شيخ الائمة امام صادق (ع) هم از منظر طولاني‌تر بودن عمر ايشان از ساير ائمه اطهار عليهم السلام و هم از نگاه تغييراتي كه در دستگاه خلافت رخ داده بود، از برجستگي ويژه‌اي برخوردار است.

در اين دوره با گسترش حوزه‌هاي علميه، فرصت طلايى بسط و نشر معارف اسلام ناب و پرورش شاگردان براى امام صادق(ع) به‌وجود آمد و عبارت جمله “قال الصادق” شعار علم حديث شد.


 حضرت صادق(ع) را رييس مذهب مي‌نامند،

تنها امامي كه بيشترين فرصت را براي بيان معارف ديني پيدا كرد، اين امام بزرگوار است. امامان معصوم(ع) براي زمان امام صادق (ع) مقدمه چيني كردند، به منظور گسترش معارف ديني در جامعه آن روزگار و امامان بعد از ايشان نيز از بركات امام ششم(ع) خوشه چيني كردند.

 رئيسان تمامي مذاهب اهل سنت براي امام صادق(ع) احترام ويژه‌اي قائل بودند،  بسياري از مشتركات احكام مذاهب اسلامي حاصل زحمات امام صادق(ع) است و اين به دليل اين بود كه بسياري از رئيسان مذاهب اهل سنت شاگرد امام صادق(ع) بودند و از ايشان درس‌هاي فراواني گرفتند.

دوران حيات ائمه “عليهم السلام” را به سه دوران تقسيم و تصريح مي‌شود: دوره اول سه امام بزرگوار محور رسالت امامان امر ولايت و سرپرستي جامعه اسلامي بود، دوره دوم كه از امام سجاد(ع) آغاز مي‌شود تا نيمه‌هاي حيات امام كاظم را در بر مي‌گيرد و رسالت حضرات معصومين(ع) تعليم و تربيت است. دوره سوم نيز امامان ديگر و حتي دوران غيبت صغري را در مي‌گيرد كه دوره آمادگي مردم براي غيبت و پذيرش نيابت ائمه هدي عليهم السلام و مراجعه به علما است.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-04-27] [ 01:25:00 ب.ظ ]

"چادر"ای عفت زنان ...

 

“چادر”
ای همه شعور عشق
ای محجوب ترین نقاب
ای بزرگ یادگار
مطلع جاودان
ای عفت  زنان
ای صدای صبر و قرار
ای ریشه ی عشق و وفا
ای طنین ماندگار
من تورا میخواهم،با عشق، با وفا
چورا دوست دارم ازکودکی،برای وقار
من برای تو، گریه ها کردم
آنقدر، تا که حاجت روا گشتم
آشکار شد حرف تو در سیاهی ات
گویا تورا نامند آسمانی است
در جهان نام تو گشته محدودیت
من، هیچ ندیدم ،جز مصونیت
حکیمه حسن بگلو

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[جمعه 1395-04-25] [ 10:41:00 ق.ظ ]

پرده و چادر ...

 

پرده و چادر
چادر یعنی صدف، چادر یعنی دژ،چادر یعنی فاطمه ی زهرا.سلام الله علیها

.،چادر یعنی حیا،یعنی عفت،یعنی خواهرم بپوش،یعنی خواهرم سر کن چادرت را،چادر که سر کنی مانند مرواریدی هستی در صدف.
همانطور که همه برای بدست آوردن مروارید تلاش می کنند برای بدست آوردن تو خیلی کارها می کنند.


چادر یعنی خون شهیدان وطن،یعنی شهیدان بخاطر حفظ چادرت جان داده اند، چادرت خاری است بر چشم دشمنانت،چادر یعنی عزت زن،

یعنی تو می توانی دنیا را با سیاهی چادرت تغییر بدهی، چادرت را با دستانت محکم بگیر که در خطری!

با سیاهی چادرت قلبهای سیاه و تاریک را نجات بده، دل امام زمانمونو که شکسته ایم و نگران فردای ماست درنظر بگیر چرا فطرت پاک تو لکه دار می کنی؟؟!!
پرده نیز مانند چادر است

همانگونه که چادر سر می کنیم کسی انداممان را نبیند، پرده نیز نصب می کنیم که داخل خانه ای که با کمال راحتی و آسودگی زندگی می کنیم از بیرون دیده نشود.

هردو کاملا به یک معنی هستند هردو یعنی دیوار ضخیمی که پشت آن در امانی از چشمهای بیمار دنیا،ولی در این زمانه، ولی در این زمانه تعریف چادر و پرده را عوض کردن و حرمت چادر شکستن،

بجای چادر ضخیم چادر های توری و گل دار جایگزین کردند ،عوض اینکه پرده ای بگیرند که اسرار خانه از بیرون دیده نشود اولین چیزی که اولویت قرار میدهند نازکی و گلها و رنگش!!
چرا خودمان را به خواب زدیم،چرا نمیخواهیم بدانیم کجاییم؟؟

چکار می کنیم؟چرا بازیچه ی دست جاهلان شده ایم؟

البته در ظاهر می گوییم ولی در عمل…؟؟!!
چه کسی عمل میکند؟

درظاهر میگوییم حجاب خوب است ولی نمی توانیم حرمتش را حفظ کنیم.

بخدا قسم دل مادرمان از دست ما خون است.

تا کی یوسف زهرا بر غفلتهای جاهلانه ما خون گریه کند؟؟

چرا خون عزیزانمان را که بخاطر حیا و عفت ما جان داده اند پایمال میکنیم؟
عمیق تر که بیندیشیم در می یابیم که اینها تنها باید غفلت را کنار بگذارند و به طینت پاک خود باز گردیم

پس این بازگشتن تنها با صدای موعود است این بیداری شیرینی است که همه منتظر آن هستیم
در تعجیل ظهورش صلوات
زهرا فراموشی(پایه اول)

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-04-24] [ 10:49:00 ب.ظ ]

روسری کوتاهش را زیر گلو گره زده بود... ...

 

 


 

-

بچه بغل داشت آستین مانتو اش به برکت مدل های جدید کوتاه بود ساق دست دستش نبود چیزی به حرکت سرویس ها نمانده بود چطور می توان در چنین وضعیتی مراقب بود که تا مچ دست نمایان نباشد؟ کاش یادش مانده بود ساق به دست کند. !!!

- تلفن همراهش زنگ خورد صدای فلان خواننده مجاز بود با آهنگ کذایی. کاش احساس می کرد صدای زنگ تلفن هرکس نشان شخصیت و علایقش هست و صدای زنگ تلفن او باید با خیلی ها متفاوت باشد.!!!

- روسری کوتاهش را زیر گلو گره زده بود کاش یک لحظه فکر می کرد که محیط آموزشی با مهمانی زنانه متفاوت است.!!!

- چادرش یک لحظه کنار رفت، شلوار روشنش چقدر جلب توجه می کرد کاش یادش می آمدکه اینجا حساب دیگر روی او باز می کنند.!!!

- نمی دانم اسمش مانتو است یا تونیک! قدیم ترها مانتوها تا زیر زانو بودند و می شد در آنها نفس کشید کاش موقع خرید به خودش یادآوری می کرد که این مانتو را برای یک محیط آموزشی میخواهد.!!!

- دیر شده بود می خواست خیلی سریع وارد اتوبوس شود در آن زمان کوتاه نتوانست دستش را با چادر بپوشاند کاش ساق دست در دست داشت.!!!

- خیلی هیجان زده بود برای اولین بار به استخر رفته بود می خواست همه ماوقع را برای دوستش تعریف کند هیجان در صدای بلندش کاملا مشهود بود کاش حواسش بود که صدایش به راننده می رسد.!!!

- صدای پاشنه ی کفشش سکوت سالن را می شکست حتی وقتی قدم هایش را آهسته بر می داشت کاش یکبار دیگر آیه ۳۱سوره نور را با دقت مرور می کرد.!!!

- چادر به سر می کند تا پوشش کامل داشته باشد و چادر بدنش را کاملا بپوشاند کاش می دانست که این نوع چادر اصلا چنین خصوصیتی ندارد.!!!

- لباسی که به تنش داشت خیلی تنگ نبود اما رنگ و مدلش تمام نگاهها رابه سوی خود می کشاند کاش موقع انتخاب لباس الزامات یک محیط آموزشی را در نظر می گرفت.!!!

- موهایش را بالای سرش جمع کرده، مدل گل سرش هم بزرگ بود پشت سرش از زیر چادر کاملا برجسته بود کاش یکبار دیگر مرور می کرد روایت پیامبر اکرم را که در آن زنانی را که در آخر زمان موهایشان را مثل کوهان شتر می بندندلعنت کرده است. کاش خود را حتی ذره ای به آنها شبیه نمی کرد.!!!

- چادرش خیلی براق بود گمان می کرد این نوع چادر عرف شده است کاش می دانست این نوع چادر حتی اگر عرف هم شده باشد جلب توجه می کند. 

-گردی صورتش کاملا پیدا بود، کاش می دانست که به نوع ابروی او فقط اصلاح اطلاق نمی شود بلکه زینت محسوب می شود و زینت را باید از نامحرم پوشاند.

-گرچه مدل کفش اش باز بود اما جورابش نازک بود کاش دوباره این خط رساله را می خواند که از نظر همه مراجع پای زن باید کاملا پوشیده باشد کاش می دانست این نوع جوراب پای او را نمی پوشاند.

- بوی عطرش تمام سالن را پرکرده بود کاش لعن ملائک را از زمانی که از خانه بیرون آمده بود با خود همراه نمی کرد.

-گرچه به حساب خودش کرم ضد آفتاب زده بود اما کاش یکبار دیگر به درجه روشن کنندگی کرمش نگاهی می انداخت.

بیرون از اینجا….

دنیایی از نیاز من و تو را به سوی خود می خواند و من تو باید آن قدر خود رابه هر آنچه خدا می پسندد ملزم کنیم که حرکتمان حرکت ساز باشد

باید بخواهیم و متوسل شویم و تلاش کنیم تا تمام افکار و گفتار و رفتار رنگ و بوی او را بگیرد

که اگر رنگ خدایی بگیریم هم به خود رسیده ایم و هم می توانیم دست دیگران را بگیریم و آن را برای رسیدن به مقصد یاری کنیم.

 

وظایف

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-04-22] [ 08:27:00 ب.ظ ]

مرده شور چاردت ببره!!! ...


دم مدرسه منتظر بود، تا مادر ش بیاد دنبالش یکی از همکلاسی ها ش هم منتظر مادرش بود،منتها با ابن تفاوت که این با پوشش کامل

و او با بد حجابی کامل ! کلاس پنجمی بودند.

وقتی مادر دوستش آمد دنبال دخترش؛و او را با چادر دید به چادر ش توهین کرد،گفت:مرده شور  چادرت ببره.

دختر چادری  گفت: تو به چادر حضرت زهرا توهین کردی، فقط همین را گفت!!!

فردا وقتی منتظر مادرش بود؛ اون خانم هم آمد که دخترش ببرد چادر سر کرده بود ،در حالیکه اشک تو چشماش بود آمد گفت :دختر

جان معذرت می خواهم ، تا صبح نتوانستم بخوابم ، از حرفی که زدی موبه تنم سیخ شد.

منو حلال کن.


موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ب.ظ ]

با چادر روی سکو ... ...









مقام معظم رهبری:
من سجده‌ی شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.مسئولین فدراسیون جودو:این کار شما، برای ما خیلی بد شده است!


خانم سمیه حیدری، اولین بانوی مدال آور در رقابت های جهانی در رشته‌ی جودو:

صفحات: 1 · 2

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]

چرا حجاب دختران متدینین ... ...


راه کارهای بازگشت به حجاب اسلامی
راه اول :تبلیغ
راه دوم :جریان سازی مردمی
راه سوم :عمل به وظیفه در دستگاه های دولتی
راه چهارم :شناخت گلوگاه ها
مطالب بالا در افق حوزه توسط حجت الاسلام رسول فلاحتی نوشته شده است.
________________

پ ن

ولی متاسفانه راه کار اول به عهده کسانی است که تبلیغ این امر مهم به عهده آنها است

و اکثرشان در تبلیغ فرزندانشان غافل هستند

و با وضع بسیار زننده ای در کنارشان در اجتماع رفت و آمد می کنند که بنده شاهد آن بودم

با عده ای از ائمه جمعه در سفر سرمربیان صالحین به مشهد در طول یک هفته باهم بودیم

تا جاییکه به دختر یکی از بزرگواران با محبت تذکر دادم و او از من به پدرش شکایت کرد

و پدر حرف بنده تایید نکرد!


و در عمل به وظیفه راهکار سوم، اکثریت به اتفاق مسئولین در رده های بالا هم همسران و دختران بد حجاب دارند!

به علت اینکه در جمع همه این گرو ه ها به مناسبت شغلم شرکت داشتم از روحانیان، قوه قضاییه تا پلیس 110 و فرهنگیان و …

یعنی این ویروس بد حجابی در اکثر خانوادهای نسل بعد از انقلاب رخنه کرده است.


لذا گناه این تغافل، بر دوش تمامی نهادهای آموزشی و علمی و دولت هایی که بعد از جنگ سر کار آمدند می باشد رضا شاه ملعون تنهایی بارکش گناه نیست !

زیرا علاوه بر این که از این امر مهم غافل شدند به این بد حجابی دامن زدند!

 هرچه بگنند نمکش می زنند
وای بروزی که بگندد نمک!

أولئک هم الغفلون

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]

نمیدانید چه لذتی دارد... ...

 

نمی دانید چه لذتی دارد!

وقتی سیاهی چادرم ، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش رنگترین زن هاست ، مهر احترام میزند…

نمی دانید چه لذتی دارد!

وقتی مردهایی که به خیابان می آیند تا لذت ببرند، ذره ای نسبت به تونگاه حیوانی ندارند…

نمی دانید چه لذتی دارد

وقتی در خیابان و دانشگاه و … راه می روید و صد قافله دل کثیف، همراه شما نیست…

نمی دانید; واقعا نمی دانید چه لذتی دارد این حجاب!

خدایا ! لذتم مدام باد….


توسط زهرا

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-04-21] [ 07:11:00 ب.ظ ]

چادر سر کنم...البته نه مث شنل!!مث بچه ادم!.. ...

یکی از دوستان گفت چه جالب که توو نوشته هات خبری از گلایه و شکایت نیس…مام گفتیم شاید متقاضی داشته باشه به گلایه ای بکینم

والا الان مد شده همه از خدا و قسمت و تقدیر گلایه میکنن چرا میگم مد شده؟

چون واقعا مد شده… مال خیلیا از سر اعتقاد قلبی نیست..البته این خودش جای شکر داره!


ما نه از این مدل گلایه ها خوشمون میاد نه …نه خوشمون میاد!!


میخوام از اونایی گلایه کنم که فک میکنن روشنفکری ینی رد دین!!

فک میکنن مترقی بودن ینی کنارگذاشتنه خدا و پیغمبر

اگه کنارم نذارن نمیتونن به دیندار بودن خودشون افتخار کنن

سر اصلیه قضیه توو مشت خودمونه!

...........

اگه منه حرف ربط با اعتقاد..با افتخار تیپ مذهبی بزنم برم بیرون…

فلان جور شلوارو نپوشم…

یا چادر سر کنم…البته نه مث شنل!!مث بچه ادم!..

به نداشتن دوست غیر همجنس افتخار کنم…

فلان کشور خارجی رفتم شکل اونا نشم…

هرجا هستم برم سر وقتش نمازمو بخونم…

به نداشتن عکسای آنچنانی تو فیسم افتخار کنم…

فک نکنم وبم هرچی مبتذل تر شیکتر!

فک نکنم حرف حق زدن املیه!

اونوخ کیه که بتونه با حرفاش این اعتقاد و افتخار رو از من بگیره

 

حالا اینا نمونه های شایعه….خیلی خیلی بیشتر از اینا برد داره قضیه!

 

مشکل اینجاس ما خودمون هنو باور نکردیم دینمون حقه! حرف اخره! اند تکامله!


اون بنده خداهایی که انقلاب صنعتیشون با حذف دین از دایره علومشون همراه بود مسلمون نبودن که!

یه مشت دستنوشته های بی سند و مدرک و پر از ضدو نقیض و یه فله تحریف و بدعتو به اسم دین به خورد طفلیا داده بودن!

فک میکنی مسیحیتی که اونا داشتن همون دین الهی بود!؟

نخیر!!تبدیل شده بود به یه مشت خرافه که هیچ عقل سلیمی نمیپذیرفتشون

....…………………….....


اونا دین خدارو کنار نذاشتن!
بدعتای کلیسارو کنار گذاشتن!

یه نگا به فلاسفشون بندازین…خدا رو قبول دارن…اما مسیحیت رو نه!
این ینی با بدعت مشکل داشتن نه با خدا!

حالا بعضیا بس که بی اطلاعن! بس که کج فهمن! خیال میکنن مام برای پیشرفت باس دینو کنار بذاریم!!!

یکی نیست بگه چخماخ..این کجا و اون کجا

ح-ر

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]

از ماست که برماست ...


همینکه حرف از اعتیاد جوونا میشه این حرفارو می شنوی خب چون کار نیست؟!؟!
چون گرونی و ازدواج نکرده؟! چون امکانات ورزشی نیست؟!چون بیسواد بوده؟!واما وقتی می شنوی که یه کیف قاب زن به یه خانم حمله کرده وبرای دزدیدن کیفش او را تا مرحله کشت زده و حالا تو بیهوشیه باز همون حرفای قبلی رو میگن به نظر شما یعنی علتش همین چیزهاست؟؟؟؟؟

______________________

پ ن

اما هیچ وقت نمی شنوی پس اون خانمی که  معتاد به شیشه شد هم تحصیلات عالی داشت هم شاغل بود ومربی باشگاه ورزشی بود از سرخوشی زیاد در ؟!جشن تولد دوستان خواسته بود خوش گذرانی کند که به این روز افتاده؟!

واون پدری که به علت اعتیاد کود ک یک ساله اش را در بیابان رها کرده بود چون در توهماتش به  او گفته بودند اینکار را انجام بده که ازدواج کرده بود وکارهم داشت؟!

؟!!؟!!واون یکی دیگری که به علت خوردن زیادی وکمی تحرک چاق شده بود وبرای رفع چاقی به شیشه پناه برده  پس چرا گرفتار اعتیاد شد؟!؟!؟!

هیچ کس یادش نمی افته که اگر همه اینها دین دار بار آمده بودند این اتفاقات براشون نمی افتاد!!!!

حتی اون خانم مجروح از ظلم معتادین می پرسی چه جوری!!!

اگر اون خانم محترم یه چادر ناقابل سرش می کرد وکیفش زیر چادر بود اون حیونا بهش حمله نمی کردند!!!!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]

ویژگی حوزه انقلابی ...

1- ورود به مسائل سیاسی و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی

2- تبیین مفاهیم اسلامی و دفاع از دین اسلام

3- مواجهه با شبهات و مبارزه با خرافات

4- توجه به اخلاق و تهذیب نفس در حوزه ­ها

5- تقویت علمی و حضور در صحنه ‏های فلسفی، فقهی و کلامی دنیا

6- ایجاد تحول همه جانبه در حوزه­ها

7- سیاست­گذارى و ترسیم چشم­انداز برای حوزه

8- تقویت اجتهاد در همه رشته­ ها

9- تشکیل کرسی هاى آزاداندیشى

10– آینده­نگری برای حوزه­های علمیه

11- طرد افرطیها و تکفیریها از سوی علمای شیعه و سنی

12- گفتمان­سازی در تبلیغ

13- حضور فعال و مؤثر در مساجد

14- حفظ قداست روحانیت

16- ضرورت زمان­شناسی علما و روحانیت شیعه و سنى

17- صمیمیت و مردمی بودن روحانیت

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-04-20] [ 11:14:00 ق.ظ ]

تمدن اسلامی ...

 

 

حوزه انقلابی و تمدن اسلامی و نسبت میان این دو، حوزه انقلابی را مبنای ایجاد تمدن اسلامی است.
به جهاد فرهنگی، فهم کامل از واژه‌هایی مانند حوزه انقلابی و تمدن اسلامی را مورد تاکید است: انقلابی بودن یعنی اعتقاد به اسلامی که تمام ابعاد زندگی انسان را بیان می‌کند و روشن است که این دیدگاه تفاوت بسیاری با اسلام ارتجاعی، که تنها با نگاه به امور شخصی و عبادی اسلام را تفسیر می‌کند، دارد.
محدود کردن اسلام به عبادت‌های شخصی و دوری از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی همچنین افراطی بودن مانند زمانی که کوزه‌ای که فرزند امام از آن آب می‌نوشید را آب می‌کشیدند، نمونه‌ای از این اقدامات متحجرانه است.
بزرگترین کار امام خمینی(ره)را احیای بخش عظیمی از دستورات اسلامی در ابعاد مختلف زندگی انسان است . با همین نگاه انقلابی، باید ابعاد تمدن اسلامی روشن شود.
مهمترین تفاوت میان تمدن غربی و تمدن اسلامی، تحول در بینش جامعه نسبت به زندگی و فرهنگ است، به عبارت دیگر اسلامی بودن تمدن به آن است که روح جامعه، باورها و افکار اسلامی شود که در این جاست که نسبت میان تمدن اسلامی و حوزه انقلابی روشن می‌شود.

آیت الله مصباح یزدی

موضوعات: آموزشی  لینک ثابت
[جمعه 1395-04-18] [ 09:49:00 ق.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم16 ...

 

رمضان من بی تو پر ملالم

رمضان من شیفته هلالم

رمضان من دلبسته دعای افتتاحم

خدا کرده تورا برتر از هزار ماهم

رمضان تو افضلی بر یازده ماهم

رمضان تو ما را سپری از آتش جهنم

محمدی

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-04-14] [ 02:30:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 15 ...

 

رمضان ای حلقه وصل دلدادگی

زدی بر تارک ما تاج بندگی

کردیم یک ماه با تو زندگی

 یک ماه با میزبان کردیم عاشقی

من شیفته شادی افطار و سحری

رمضان تو باعث زنجیر ابلیسی

ما با تو بودیم دور از پلیدی

همه بودیم با هم صمیمی

همه بود در سایه لطف الهی

محمدی

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-04-13] [ 01:59:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم14 ...

رمضان ای شادی افطار من
رمضان ای سفره میزبان پرکرم
بعد تو من چه گویم با این شکم
می برد ما را سراغ هم و غم
می رود از دست ما، ماه خدا
می شود تکرار روز ها مثل هم

محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[شنبه 1395-04-12] [ 02:52:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 13 ...

رمضان ماه خدا
تا شدم با تو آشنا
تا بگیرم از تو من تقوای روح
می شوی از ما جدا
رمضان ای سید ماه خدا
دست مارا توبگیر تا انتها
تا بگویم هر سحر ذکر و تسبیح رکوع
تو نکن مارا رها

محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-04-10] [ 09:55:00 ق.ظ ]

دل نوشته های رمضانیم12 ...

 

شهر رمضان آمد و رفت
سفره رضوان آمد و رفت
ماه مهمانی شد تمام
سور و ضیافت آمد و رفت
باز روز ها مثل هم شدند
قصه خورد و خوراک شکم شدند
کاش مهمانی می شد ناتمام
سفره افطار وسحری باهم می شدند

محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-04-09] [ 09:09:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 11 ...

 


کجایند مردان بی اختلاف1

کجایند حاجیان در طواف2

کجاینددختران سراپا عفاف3

کجایند سفره های بی اسراف4

کجایند روزه داران شفّاف5

کجایند شهیدان تشنه ی بی خلاف

کجایندمدافعان حرم بی طواف6

محمدی

___________________________________________

1مسئولین شهید :،بهشتی …و

2 حاجیان شهید منا

3 دختران اسیر در اسارت

4 پابرهنگانی که امام هیشه از انها یاد می کرد

5 شهیدان بی افطار جبهه ها

6 مدافعان ی که اجسادشان باز نکشته است

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 10:49:00 ق.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 10 ...

معبودم! تو را سپاس،از فرصتی که دادی تا کنون مهمان سفره رمضاهایت باشم.
مولایم! نمی دانم رمضان سال آینده در ضیافت دعوت هستم یا نه?!
خدایا! از تو می خواهم در این شب قدر مهمانی سال آینده را برایم مقدر فرمایی.
سیدی! یک آرزو دارم، که سال آینده مهمان ضیافت رمضان، در فضای ظهور مهدیت باشم.

 محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-04-08] [ 01:24:00 ب.ظ ]

دل نوشته های رمضانیم 9 ...

 

 

ای خدای شبنم و ژاله


ای خدای گلهای آلاله


ای خدای شب های پر ستاره


ای خدای جوانان سربراه


ای خدای ناله های علی در چاه

می دانم قلبم شده پر ز گناه

ای خدای شهید این ماه

لحظه ای کن تو مارا نگاه

محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-04-07] [ 08:19:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم5 ...

 

 

اگر علی بود
خدا آن دم، آدم می سرشتش
گمان منظورش علی بود
یقین ابلیس هم سجده می کرد
اگر دستور سجده برعلی بود
زلیخا از جمالش محتضر بود
اگر یوسف جمالش چون علی بود
ثمود عاد را معبود حق بود
اگر آنها پیمبرشان علی بود
زقوم لوط فسقی بر نمی خواست
اگر آن قوم را رهبر علی بود
پسر از نوح ، سرپیچی نمی کرد
اگر جای پدر ، آنجا علی بود
یقین نمرود هم شیعه می گشت
اگر آن بت شکن آنجا علی بود
به فخر، نیل دنیا را آب می برد
اگر موسی به همراهش علی بود
مسیح هرگز به معراجش نمی رفت
که آن جا ، از شوق دیدار علی بود
محمد (ص)را رسالت سر نمی یافت
اگر مولا کسی غیر از علی بود
فلک هرگز وجودش را نمی یافت
اگر علت کسی غیر ازعلی بود
علی از پشت ضربت نمی خورد
چو در مسجدیکی یار علی بود
بشر را تا چه حدهیچ عقل و دل نیست
که برخی را فقط دشمن علی بود


مهجده انتظاری

موضوعات: سروده های طلاب  لینک ثابت
 [ 05:33:00 ب.ظ ]

بهشتی در حال صعود و پرواز دیدم ...

دیدم

پس از فاجعه هفتم تیر، به علت کسالت علامه طباطبایی از خبر رسانی به ایشان جلوگیری می کردند.
در همان لحظات علامه به یکی از شاگردانش فرمود:«چه بگویید چه نگویید ،من آقای بهشتی را در حال صعود و پرواز می بینم»
پیش از شهادت آیت الله بهشتی، حضرت امام خمینی «رح»در خواب دیده بودند که عبایشان سوخته بود.
و این خواب خود را به آقای بهشتی گفته بودند و سفارش کرده بودند که مواظب خود باشد و افزوده بودند: «شما عبای من هستید که در خواب سوخته بود.»

 زمهر افروخته:ص223

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم8 ...

بگذاربه خیمه علی پر بزنم
بر فرق شکسته علی سربزنم
گر روز مجال رفتنم را ندهی
امشب شب احیا ست به سر بزنم
گویند:علی خفته به محراب چو گل
خواهم که نظر بر گل پرپر بزنم
داماد پیمبرم چرا پرپر شد
در حسرت او به سینه وسربزنم

رقیه رقمی

موضوعات: سروده های طلاب  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ب.ظ ]

دل نوشته های رمضانیم 7 ...

من طفل گدای شب شهر رمضانم
از روز و شب نوزدهم دلنگرانم
ای وای رسیده شب ایام شهادت
دشمن به علی و عملش کرده حسادت
دانم که علی باز شود کشته محراب
دردانه زهرای محمد گل بی خواب
باز آی بر مرغ شکسته دل فرقان
بنشین به بالینش و خوان آیه قرآن
معود در این شب گذر از کرخه ما کن
بر روح علی حاجت دلها تو روا کن
شب هم شب قدر است شفاکن تو شفاکن
بردرد به درمان تو دواکن تو دواکن
بگشای گره وزدا غصه ز سینه
باخیر دعایت برد از سینه ز کینه
باز آی که جان همه عالم به فدایت
لبیک بگویند خلایق به ندایت به ندایت
ای ساقی کوثر تو کجایی توکجایی
در شعر رقیه تو همایی تو همایی

رقیه رقمی

موضوعات: سروده های طلاب  لینک ثابت
 [ 02:59:00 ب.ظ ]

یک برداشت ...

 

یک برداشت

شاید برداشت های بهتری هم از کتاب شب های بیقراری بتوان داشت،
ما نباید به خودمان مطمئن باشیم و خیالمان راحت باشد که هرگز گرد و غبار گناه به ما نخواهد رسید و همین اولین قدم در راه گناه خواهد بود .
ما نسبت به بعضی مسایل معصوم هستیم، و هرگز به آن هم فکر نمی کنیم چون تبعات زشت آن را با جان و دل حس می کنیم تا جاییکه در خواب هم گرفتار آن نمی شویم،مثل خوردن نجاسات..و… اما زشتی گناهان دیگر را نمی توانیم متوجه شویم.مثلا ناسپاسی گناه بزرگی است که خیلی دیر متوجه تبعات آن می شویم که دیگر نعمت از دست مان رفته است.
خلاصه در هرصورت اکثر ما گرفتار گناه می شویم، چاره کار هم آن است که باید در پیشگاه پروردگار اعتراف کنیم، چون خداوند دوست ندارد که انسان در برابر دیگران رسوا گردد. و از طرفی زشتی ها در جامعه منتشر و قبح آن از بین برود.
 اصولا مشکل ما باور نداشتن عذاب آخرت است. خداوند مهربان برای رفع جهنمی شدن ما، ماه رمضان و شب های قدر که از بهترین فرصت هایی است که برای آمرزیده شدن بندگان قرار داده است .
بهترین کار صله رحم است که مهمترین و اصلی ترین مصداق آن اهلبیت علیهم السلام است که پدر شیعیان هستند. بنابراین با دوری از گناه به این ولی نعمتان خود، آنان را یاری کنیم به خصوص امام عصر عج »را که به علت گناهان ما در زندان غیبت مانده است واز مشکلات شیعیان در رنج است.


کتاب شب های بیقراری:صص116-18-22-23-25-28-52

 

 

 

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-04-06] [ 04:03:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 3 ...

 

سیدی! دچار تردیدم که ایمانم را تا هنگام قبض روح و تحویل دادن روحم به حضرت عزرائیل بتوانم حفظ نمایم، مولای من!به حق پدرم مولای شیعیان- که شهادتش به دست شقی ترین فرد روی زمین در این شبها پیش آمد- قسمت می دهم یاریم فرما تا بتوانم ایمان این هدیه الهی را که بدون هیچ زحمتی درقلبم قرار داده ای را بارور نمایم.
مولای من! نگرانم که نسبت به کسانیکه از برادران و خواهران دینی من هستند و به من ظلم کرده اند کینه ای در دل داشته باشم، و همین باعث بخشیده نشدنم در این ماه رمضان گردد؛ چرا که شرط آمرزیده شدن در این ماه خالی بودن سینه از کینه نسبت به شیعیان است.

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[شنبه 1395-04-05] [ 01:24:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 2 ...

معبودا!می ترسم از اینکه این ماه با عظمت بگذرد و من نتوانم آمرزش گناهانم را از پیشگاه بلندت بطلبم و نیامرزیده از ماه بزرگت خارج شوم!
مولایم!نگران و ترسانم که از پس زبان فضولم بر نیایم !
پروردگارم!ترس من از این است که پلکهایم در هنگام دیدن محرماتت به موقع فرود نیاد و مرا از دیدن چهره مقدسانت محروم سازد!
خدایا!قدم هایم لرزان است از این که بر خلاف دستوراتت مرا به حرکت وا دارد!
مولایم!امان از گوشهایم! مرا تشویق به شنیدن لهویات می کند!
مولاجان می ترسم نتوانم نسیم شب قدر را درک نمایم!

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 11:14:00 ق.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم 6 ...



سلام عالمیان بر تو ای نگاره عشق
سلام تو بر همه دلداده های مکتب عشق
به زیر بار محنت و ظلم جور زمان
شبانه زمزه های همه یا علی یا عشق
تو او که لبان پیمبر معطر به نام اوست
تو او که زهرا همه عمر دلداده اوست
تو آن یگانه فتی در جمود نامردی
تو آنکه دل غریب شیعه در امانت اوست
همیشه که بود میان ظلمت شب
روی بسته، ذکر یا خدا بر لب
نان و خرما به دوش می رفت
بر در خانه یتیم عرب
علی بدون تو نخلستان غریبی کرد
بدون تو چاه هم گریه زاری کرد
بدون حیدر کرار، شیر خدا
کوفه تمام عمر عزاداری کرد
مهجده انتظاری

موضوعات: سروده های طلاب  لینک ثابت
[جمعه 1395-04-04] [ 10:38:00 ب.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم ...

خدایا! ببخش که برای نزدیک شدن به تو در شب قدر سنگینی پلکهایم مرا از بیدار ماندن محروم کرد!
خدایا! بیامرز مرا که برای رسیدن به رحمتت در شب قدر از ترحم بر بینواغافل گشتم!
خدایا! عفو کن مرا که برای عبور از صراط در شب قدر از دادن صدقه محروم ماندم!
خدایا!بگذر از من که برای دریافت میوه های بهشتی ات در شب قدر زبانم از تسبیح قاصر ماند!
خدایا! ببخش مرا که برای دور شدن از آتش دوزخت در شب قدر در حق دیگران از دعاکردن غفلت کردم!
خدایا!ببخش مرا که برای خرسندی تو از خواندن دو رکعت نماز در شب قدر غافل گشتم!

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 04:56:00 ب.ظ ]

نتیجه دعا نکردن ...

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله:هرروزه داری، دعای مستجاب دارد.و دعای روزه دار رد نمی شود.1 واقعا چه لحظه های نابی در این ماه مبارک وجود دارد! همه خوبی هاسر سفره آماده است! و ما میهمانان غافلیم!

چه دعا هایی که اگر کرده بودیم اکنون بحرین گرفتار نبود! یمن آزادشده بود! غزه و الخلیل هروز شاهد شهید شدن کودکان و مرد و زن شهر اشغال شده نبودند.داعش در سوریه و عراق کشتار نمی کرد. و مدافعان حرم با خانواده سر سفره افطار بودند.

مردان شهرمان باغیرت بودند و زنان شهرمان با عفت! این معضلات همه از بی دعایی ماست.
1.مراقبات ماه رمضان ص77

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ب.ظ ]