من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





مهر 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

طلبه کیست؟ ...

ضمن اظهار خشنودی وسعادت ازاینکه توفیقی به من نائل شده تادراین راه قدم بگذارم ومسیرزندگی خودرا بهبود سازم بلکه واقفم تابه اعمال و وظایف خود عامل باشم که همانا علم بدون عمل ضلالت و گمراهیست.درابتدا طلبه به معنای طالب اهل بیت علیهماالسلام است.طلبگی یعنی حمل رسالت عظیم وپرمسئولیت یک بندگی خالصانه…یعنی تربیت نفس خویشتن و زنجیرایمان را بستن درجامعه ای که عده ای داغ دل امام زمان را تازه میکنند وترویج دینداریرا حاشامیکند.طلبگی یعنی درس اخلاق نه تنها برای خویشتن بلکه برای اطرافیان. یعنی سرنسپردن به غرب و پیروی نکردن ازولایت شیطان.طلبه یعنی حمایت ازتولید اجناس داخلی..یعنی پشتوانه ومطیع مقام معظم دلبری…

من یک طلبه ام آماده ام برای جهاد درهر زمینه ای.طلبه یعنی پیروزی معنویت وفضائل درسرکوب کردن رذائل اخلاقی.یعنی عمل به واجبات ودوری ازمحرمات.من اگربنشینم تواگربنشینی چه کسی برخیزد؟من اگربرخیزم تواگربرخیزی همه برمیخیزند…ماهمه طلبه ایم سرباز گمنام امام زمانیم.سرباز جنگ نرم آقاهستیم.پیروحیدریم.زندگی طلبگی به ماساده زیستی ودوری ازتجملات را آموخته است.ودرانتهاطلبه یعنی بنده مخلص ومتواضع خدا.طلبه یعنی رفتاری عمارگونه درمقابل امام عصرخویش.

ماازخم پرجوش ولایت مستیم/

عهدی ازلی باره مولابستیم/

گفتندوظیفه چیست دراین هنگام؟/

ماافسرجنگ نرم ٱقاهستیم.

زهرا محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-07-01] [ 01:45:00 ب.ظ ]

من یک طلبه هستم ...

یک لحظه باصدای استاد از افکارم خارج شدم و دیدم سر کلاس هستم.در آن موقع فهمیدم که آمده ام حوزه ی علمیه که از اولم میخواستم بیایم و حالا اینجا هستم. من از اول به طلبه شدن فکر کرده بودم و می دانستم که کسی که میخواهد طلبه شود باید حجابش کامل ،دین و ایمانش کامل باشد برای همین همیشه در مورد حجاب زیاد کوشیدم هدفم در مورد طلبه شدن این بود که میخواستم سطح علمیم در مورد دینم و بقیه ی دروس ها بالا رود . احساسم درباره ی این موضوع این بود که با آمدنم به اینجا می توانم به خدا و امام دوازدهم (عج) نزدیک تر شوم ویکی از یاران امام شوم و به حرف هایشان عمل کنم تا بتوانم به کسانی که از دین و…سوالی دارن به آنها کمک کنم که به جواب سوالشان  برسن و اگر خواستن آنها هم به حوزه ها بروند. حالا من از خداوند و خانواده خودم خیلی تشکر میکنم که مرا برای رسیدن به هدفم تشویق و حمایت کردند.

فرزانه یوسفی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ب.ظ ]