من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اسفند 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 1
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 1
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

نگاه آیینه خدایی به مرگ ...

خدایا! کسانی که در راه تو تلاش می کنند به نجات  ورستگاری می رسند، مراهم مانند آنان به نجات و رستگاری برسان و ثواب آنان را به من عطا کن!

خدایا!مومنان به وعده های تو باور دارند و فقط به تو توکل می کنند، از تو می خواهم کاری کنی که همانند آنان وعده های تو را باور کنم وبه تو توکل کنم،

آری،هرکس که به توکل کند او را یاری می کنی.

خدایا! از تو راحتی در هنگام مرگ و آرامش در هنگام حسابرسی روز قیامت را می خواهم!

عده زیادی از مرگ می ترسند، آنان مرگ را پایان خود می دانند،

ولی من از تو می خواهم مرا منتظرمرگ قرار قرار بدهی!

وقتی یکی از عزیزان من به سفر برود، من چشم انتظار آمدن او هستم،

هر لحظه با خود می گویم: او کی از سفر باز می گردد؟

خدایا تو کاری کن که این گونه، چشم انتظار مرگ باشم.

منبع:کتاب دعای مادرم

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-29] [ 01:59:00 ب.ظ ]

آیینه خدا در دعای بعد از نماز ظهر ...

 

دعایی که حضرت فاطمه بعد از نماز ظهر می خواند

خدایا1 تورا تسبیح می کنم،تو آن خدایی هستی که پاک و منزه هستی!

تو خدای یکتا هستی و هیچ همتایی نداری،

تو هیچ کدام از ویژگی ها و صفات مخلوقات خود را نداری.

من نباید تورا به چیزی تشبیه کنم و همه صفات و ویزگی هایی را که در بین مخلوقات می بینم،باید از تو دور بدانم.

وقتی به تو فکر می کنم، اول باید از عمق وجودم اعتراف کنم که تو بالاتر از هر چیزی هستی که به ذهن من می آید.

اگر برای تو جسم فرض کنم، اگر برای تو، مکان  وزمان فرض کنم، این خدایی است که من در ذهن خود ساخته ام.

تو خدای یگانه ای، تو بودی که زمان ومکان را آفریدی، تو بالاتر از آن هستی که به زمان یا مکان وصف شوی.

همه ویژگی هایی که من در آفریده ها می بینم، برای تو عیب و نقص حساب می شود،

تو از هر عیب و نقصی پاک و منزه هستی!تو به هیچ کس ظلم نمی کنی، جاهل نیستی، ناتوان نیستی،هرگز از بین نمی روی!

منبع:کتاب دعای مادرم

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ب.ظ ]

آیینه خدا در دو جهان ...

شدجهان پرشوروغوغا               صفحه ی گیتی مصفا
بیت احمد,طورسینا                   پانهدزهرابه دنیا

دروازه های آسمان گشوده می شود وبارانی شگفت باتلألویی ازنور سرتاسرزمین رافرامی گیرد..
مکه رابوی یاس فرامی گیردوملائک هلهله کنان فرودمی آیند.

حضرت پیامبر بیقراراست وشادمان.
طلیعه ی نورخدا می آید.. خداکوثرمی نامدش.
انااعطیناک الکوثر
بانویی شگفت که عفتش سرلوحه ی زنان تاریخ است.

زهرامی آید تادختران زنده به گورشده ی تاریخ عرب غرورِ زن بودن را اززیر خروارهاخاک حس کنند.
فریادسرخِ کوچه های مظلومیت علی می آید. حورای هستی می آید.
ای خاتون دوعالم..
ای شمس وقمرزمین وآسمان که رخ بنمادی و عیان گشتی
به دنیاآمدی تادخترباشی برای محمد صلی الله علیه و آله
ازدواج کردی تاهمسرباشی برای علی علیه السلام
ومادرشدی تااا مادرباشی برای همه ی دنیا.
تومصداق بارز بهشتِ زیرپای مادری.ای نگین دست علی
توآمدی و بهشت را معنا دادی.

زهرا محمدی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ق.ظ ]

مشقی دروصف فضای سبز حوزه ...

 

“توصــــیف”
چه سکوت مطلقی!
چه آرامشی!
تاریکی شب همه جارا فراگرفته و تمام عالم درخواب و رویافرورفته اند..
سراسیمه ازخواب بیدارشدم نیرویی فرازمینی مرا به سمت راهروکشاند.
چقدحوزه آرام است انگارنه انگارساعاتی پیش همه دررفت وآمدوگفت و گوبودند..
کمی احساس سرمامی کنم
چه صدای دلپذیری می آید
تق تق تق.. صداهی تندتر و پی درپی ترمی شود
صدای باران است که می کوبد برسقفِ محوطه ی حوزه..
فضای حوزه چه دلنشین و معنویست
روح آدمی آرام می گیرد.
سه طبقه دارد که از هرسه حوض آبی کوچک وسط محوطه دیده می شود.آب حوضش چقدر در سکون است..ساعتی پیش شرشر آب گوشم رانوازش می کرد. چهارطرف حوض آبیمان را گل های چتری با چندنمونه گل دیگر حصارکرده است.ترکیب دلنشینی از آبی حوض و سبزی باغچه.. کمی به لبه ی دیوارک طبقه سوم تکیه می دهم وهمراه باصدای باران به محیط حوزه می نگرم.
ناگهان…
صدایی می آید
اعوذبالله من الشیطان الرجیم..
آری صدای وحی الهی ست
بسم الله الرحمن الرحیم…
والشمس وضحی ها
صوت استاد عجیب حک می شود برذهن و روح آدمی.
القمر اذا تلاها …
ناخودآگاه چشمانم بسته می شوند برای درک این لحظات ملکوتی..
ازطرفی صدای دلنشین باران برروحم می نوازد وازطرفی صوت استاد مجنونم می کند..
چقدرروحم سبک است دراین فضا.
چقدراین اصوات مناسب این فضاهستند!.
راه می فتم برای تطهیر روحم. مسح بندگی میکشم روح وجسمم را.
اذان می گوید.
خدامراصدامی زند
چادرسفیدم راسرمی کنم وپشت می کنم به تمام دنیا.
آماده ی سخن گفتن باپروردگارمهربانم..
یاانیس من لاانیس له
یاحبیب من لاحبیب له
مرادریــاب!

(((گوشه ی حوزه نشستم سربه زیر و ساکتم..
همچنان دل داده چون تکویرعبدالباسطم..
صوت والشمس وضحی پیچیده فکرم پیش صوت
ازتمام ناامیدی ها به دور و ساقطم..
حوض زیبا درمیان جمعی ازطلاب ما
دل تمنای فضیلت درمیان جمع ما
این چه شوری این چه حالی درمیان معرفت
دل شده گویای احوالِ دلِ آشوبِ ما
گفته استاد گرامی ادبیات فارسی متنی گویای وصف..
درخصوص حوزه واوصاف آن…
مینویسم ازبرای درس فردا متنکم را

زهرا محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-26] [ 03:24:00 ب.ظ ]

طلبه بی تقوی در فضای مجازی ...

بسم تعالی
گوشی را برداشتم وارد فضایی شدم پر از بی حرمتی و حتاکی
فیلم هایی بس عجیب در این چار چوب غریب.
یکی می گوید با ادب سلام یکی با عکسی می گوید حرفی بی کلام
یکی می گذارد پستی دیگری می کند لایکی .
فضا فضایست دور و پر از شور. دختری عکس … می گذارد و پسری دختر نما لایکش
می کند .
ای وای که ساخته دست بشر اینگونه می شود به دست بشری دگر عامل فسخ و فجور .
خلاصه باید گفت که از این زندان بدون حصار و میله برایمان همه ی جهان را زندان کرده اند. پس راه چاره آموزش تقوای کلام در فضای مجازی است.
یا علی به امید مطلبی دیگر…

تولیدی خودم زهرا نعمت الهی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-25] [ 10:53:00 ب.ظ ]

حضرت فاطمه علیها السلام الگوی زندگی با اقتصاد مقاومتی ...

حضرت زهرا(س)مدت 9سال در خانه حضرت امیرالمومنین زندگی کرد.
چو ن آغاز پیشرفت اسلام بود وحضرت علیه السلام از مهاجرین مکه بود لذا در مدینه زمین و مستغلات و درآمدی نداشت و دوران جنگ با مشرکان بود، به همین سبب بیشتر اوقات را یا در جهاد بود و یا آماده باش بود!!!
و این بانوی یگانه اسلام بود که باید هم اداره زندگی را به عهده می گرفت و هم فرزندان را تربیت می کرد!!! 

  چه بسیار ایام بود که باید جو و یا گندم با دستاس آرد می کرد و نان می پخت!!!و چه روزهایی که هم خودش و فرزندا نش گرسنگی می کشیدند!!!
ابوالمؤید موفق بن احمد، از محدثین اهل سنت از جابر نقل می کند که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت فاطمه علیها السلام را دید که لباسی ازپشم شتر پوشیده و با دستاس آرد تهیه می کند، پیامبر صلی الله علیه و آله گریست و فرمود:«یا فاطمه اصبری علی مراره الدنیا لنعم الآخره غدا»فاطمه جان برای رسیدن به نعمت های آخرت بر مرارت و تلخی های دنیا صبر و برد باری پیشه کن!!!!
جابر گفت: به دنبال این ماجرا آیه شریفه «ولسوف یعتیک ربک فترضی»نازل شد.

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
[جمعه 1395-12-20] [ 11:08:00 ق.ظ ]

اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است ...

 فضای مجازی

 

قبل از هر چیزی لازم به ذکر است که توضیحی از فضای مجازی بدانید. فضای مجازی، فضایی است که در آن افراد با برقراری ارتباط غیرحقیقی که در آن حضور عینی ندارند، قدرت مجازی می ­یابند و بین یکدیگر تبادل اطلاعات می کنند که هیچ صحتی ندارد و اثرات زیان باری به دنبال دارد. افرادی که تقوای کلام در فضای مجازی را رعایت نمی کنند در آن فضا به نوعی دچار سکولاریسم می شوند از شخصیت خویش یک فرد مجازی می سازند و خود را در آن فضا آزاد و رها می بینند و گمان می کنند دین از سیاست جداست،  در حالی که چنین نیست، دین و سیاست مکمل یکدیگرند. سیاستی که از دین جدا باشد همانند جسمی هست که روح ندارد. فضای مجازی و هر نوع توطئه هایی که در آن وجود دارد به نوعی نقشه دشمنان است. آنان دوست دارند با برقراری چنین فضاها و ارتباط هایی جامعه ای به سبک سکولاریسم بسازند و جامعه مطلوب را از مسیر اصلی خویش انحراف کرده و با قدرت مجازی بر جامعه تسلط یابند. مقام معظم رهبری می فرماید: اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است. فضای مجازی چنان که تعریف شد به خودی خود بد نیست بلکه این بستگی به ما دارد که چگونه از آن بهره ببریم. هر چیزی و هر امکاناتی که بیش از حد و اندازه اش و به طور غیر صحیح استفاده شود بار منفی به با می آورد. ززندگی مانند چاقو هست اگر برعکس و به طور اشتباه استفاده کنیم به ضرر خود آدم تمام می شود فضای مجازی نیز چنین هست. اگر استفاده صحیح از آن نشود این خود ما هستیم که آسیب می بینیم.

نامحرم، نامحرم است چه در فضای مجازی و چه در دنیای حقیقی . ولی یادمان باشد خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است و به بد و خوب اعمالمان آگاه است وقتی هوا سرد می شود با لباس ضخیم خود را می پوشانیم تا سرما نخوریم پس لازم هست هر چه جامعه فسادتر می شود لباس عفت و تقوا را ضخیم تر کنیم تا نفوذی به ما نکند.

خواهرم، حجاب و عفتی که از فاطمه به یادگار داری به دست دشمن مسپار. همان فاطمه که خود را در برابر مرد نابینا پوشاند، تقوا پیشه کرد و عفت درونی اش را حفظ کرد. پس چه خوب است گاهی پازل زندگیمان را زیر و رو کنیم تا از نو بچینیم و به جایی برسیم که شایسته اش هستیم.

خواهر خوبم، تو می توانی با الگو قرار دادن زندگی حضرت زهرا و با اندکی تغییر جامعه ای بسازی که شایسته آن هستی.

نوروزی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-14] [ 04:22:00 ب.ظ ]

فاطمه علیها سلام خودش ولی بود ...

کوچه ها مدینه چه غریبانه زهرای علی  قدم بر می دارد چه غریبانه درها را می کوبد و آنها را به حق دعوت می کند ولی درها به رویش بسته می شودخدای من چه زود اعوان وانصار پیامبر دخترش را از یاد بردند چه زود حرمت شکستند و با عداوت و دشمنی شوهرش را برای بیعت با غاصبان خلافت امیر المومنین به مسجد کشاندند خدای من زهرا چه کند با این همه جور و جفا چقدر تحمل کند مرگ پدرش را تنها گذاشتن جنازه پیامبر خدا را فراموش کردن واقعه غدیر را بیعت علی را خدای من مگر چقدر فاصله بود قرنها ماهها شیطان نفس چه می کند با انسان انسان را از عرش به فرش تنزل می دهد خواصی را که تا دیروز یار و انصار پیامبر بودند و در جنگها با او بودند در حجه الوداع همراه ایشان بودند سخنان خدا را از زبان پیامبر شنیدند و با ولی خدا بیعت نکردند چه شدکه بیعت پیامبر خدا را شکستند چه شد که فاطمه سیلی خورد هرگز دست از علی نکشید فاطمه تا پایان جان از ولایت حمایت کرد. نه به خاطر اینکه علی همسر او بود به خاطر اینکه علی امام ومولای او بود. وظیفه هر کس نسبت به امام زمان خود فرمان برداری و اطاعت بی چون چراست این را زهرا می داندچون در خانه ولایت به دنیا آمده پدرش ولی شد شوهرش ولی وفرزندانش ولی خدا هستند می داند و مردم را به حق می خواند ولی گوش شنوایی نمی یابد چشم بینایی نمی یابد که حق را ببیند و بشنود چه کند مگر فاطمه چقدر صبر دارد دیگر توان تحمل این همه ظلم و ستم را ندارد چراغ خانه علی رو به خا موشی میرود و علی را با تمام غربتش تنها می گذارد.

سمیه معصومی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-12] [ 11:53:00 ق.ظ ]

هنوز جراحات سینه و پهلویش ...

بنام خدا

خداوند متعال لحظاتی از شب معراج را به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها اختصاص داد و خبر را اینگونه به پیامبر صلی الله علیه وآله می دهد:به دخترت ظلم می شود،حرمتش شکسته می شود و حقی که تو برای او قرار داده بودی غصب می گردد.او را در حال بارداری می زنند و به حریم او هجوم می آورند و بدون اجازه ی او وارد خانه اش می شوند.این جاست که اوظلم و بی توجهی مردم را به خود احساس می کند،و هیچ مدافعی نمی یابد و فرزندی که در رحم دارد سقط می شود و با همان ضربات به شهادت خواهد رسید .پیامبر صلی الله علیه وآله خطاب حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید تو اولین نفر اهل بیتم هستی که به من ملحق می شوی و تو سرور زنان اهل بهشتی تو بعد از من ظلم و کینه خواهی دید تا آنجا که مورد ظلم واقع می شوی و یکی از استخوان های سینه ات شکسته می شود..آخرین لحظه های زندگی پیامبرصلی الله علیه وآله با گریه بر مصیبت های دخترش زهرا زهرا سلام الله علیها بود و عرض شد یا رسول الله چرا گریه می کنید فرمود به خاطر اهل بیتم و آنچه اشرار امتم بعد از من با آنان رفتار می کنند .می بینم که به فاطمه ظلم می شود و او ندا می کند:پدرم پدرم اما هیچ کس از امتم او را کمک نمی کند.اولین کسانی که حضرت زهراسلام الله علیها از آنها شکایت کرد آن دونفر بود که آن دو فدک را از من گرفتند و هیزم بر در خانه ام آوردند و درب خانه اتش گرفت و  عدو با تازیانه بر بازویم زد و با لگد به در هجوم آوردند و بعد سیلی به صورتم زد و کبود شد. در آنجا بود که عدو اصرار بر اتش زدن خانه زهرا زهرا سلام الله علیها کرد و برای رسیدن به هدفش دستور داد به در خانه زهرا هیزم جمع کنندو خانه را اتش بزنند حضرت زهرا سلام الله علیها با شنیدن صدای عدو پشت در آمد و گفت پدر جان یا رسول الله پس از تو چه مصیبت هایی که به من نرسید لعنت خدا بر دشمنان خدا و پیامبرش باد… آتش گرفت و شعله ور شد اما هنوز زهرا زهرا سلام الله علیها پشت در نشسته بود ، برخواست و دو دست بر دو طرف چهارچوب گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد و حرارت آن بر بدن و ش می خورد در آن لحظه  عدو به در نیمه سوخته لگد زد و آن را از جا کند و شکست حضرت زهرا سلام الله علیها بین در و دیوار گرفتار شد و بر بدن آن حضرت اسیب رسید.حضرت زهرا زهرا سلام الله علیها بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله و حضرت محسن سومین شهید آل محمد صلی الله علیه وآله بود که پس از 95روز در حالی که هنوز جراحات سینه و پهلویش خون جاری بود به شهادت رسید آن حضرت در سن 18سالگی از دنیا رفت.
منبع:کتاب از شهادت حضرت زهرا
معصومه تقی نژاد

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-11] [ 09:36:00 ب.ظ ]

حفاظت از دین در فضای مجازی ...


1.ارتباط با نامحرم باید در حد متعارف باشد و شوونات اسلامی رعایت شود و حدالامکان ازهر نوع ارتباط با نامحرمان پرهیز شود.
2.درارتباط با افراد نامحرم لحن کلام باید رسمی و غیر صمیمی باشد و استفاده از کلمات عاشقانه و تحریک آمیز به هیچ وجه جایز نیست.
3.هیچ گاه نباید عکس های شخصی و خانوادگی را در فضای مجازی و در دسترس همگان قرار داد، زیرا افراد مریض و سودجو ممکن است از این طریق سو استفاده های بسیاری از افراد بکنند.
4.از انتشار خبرهای کاذب و غیر واقع قطعا باید پرهیز شود.
5.فقط باید در صورت ضرورت از فضای مجازی استفاده کرد و نگذاشت این کار به عنوان یک عادت و در نتیجه به اعتیاد منجر شود.
6.باید به این نکته مهم توجه داشت که چه سازمان ها و گروه هایی پشت پرده برنامه های فضای مجازی هستند و از این برنامه ها چه اهدافی دارند و سرانجام سود آنها در جیب چه کسانی ریخته می شود.
7.استفاده از فضای مجازی صرفا باید برای کارهای علمی،تبلیغ دین باشد،یعنی به طور کلی باید هدفمند باشد و شخص نباید به صورت بی هدف و تنها برای اتلاف وقت به وب گردی بپردازد.
8.استفاده از برنامه های جاسوسی وهک کردن حساب های شخصی افراد،بانک ها،سازمان هاو…به هیچ وجه جایز نمی باشد.
9.باید از مشاهده و انتشار فیلم ها و عکس های غیراخلاقی خودداری کرد.
10.به افرادی که اخلافیات را مراعات نمی کنند اجازه ندهیم با نام و مشخصات ما از فضای مجازی استفاده کنند.
زهرا ابوالحسنی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-09] [ 06:08:00 ب.ظ ]

فضای مجازی میدانی برای خودشناسی ...

محیط مجازی محیطی است که انسان در فضایی غیر از محیط حقیقی به نام اینترنت به اطلاعات مورد نیازش دست میابد .این محیط نیز همانند محیط حقیقی است.انسان ها همان اندازه که در محیط حقیقی در برابر همدیگر مسئولیت دارند، در فضای مجازی هم به همین صورت است.انسان اگر از خدا بترسد در هر فضایی که باشد نفس خود را از آلودگی حفظ می کند. آلودگی و فساد در هر فضایی وجود دارد چه مجازی و چه محیط ظاهری که زندگی می کنیم در همه این شرایط فقط تقوای الهی نجات دهنده است. اگر انسان خود را موجودی با ارزش بداند تمام چیزهایی را که با انسانیتش منافات دارد کوچک می بیند. و همین انسان تلاش می کند در فضای مجازی نیز هم نوعان خودش را راهنمایی کند، به همین دلیل هر متن و عکس و مطلبی را که باعث هدایت در مسیر انسانیت می شود در اینترنت منتشر می کند و در روشنگری مردم گام برمی دارد.
در هر زمان و دوره ای انسان به واسطه امتحان هایی از طرف خدا آزموده می شود که این امتحان بستری می شود که خود را بشناسد،روحش صیقل یابد و رشد کند.هر کس به این گفته امام (ره) که فرمودند:«عالم در محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید» اعتقاد داشته باشد،خود را از گناه و آلودگی نگه می دارد، و هرگز به نفسش اجازه نمی دهد تا او را از مقام انسانیتش پایین بیاورد.اینترنت نیز همانند سایر نعمت های الهی است.اگر در انسان خود شناسی باشد و در ادامه آن به خدا شناسی می رسد و هر کس که خداشناس باشد، خود رامسئول می داند تا استفاده صحیح از اینترنت را به سایر انسان ها آموزش دهد.
و در پایان امیدوارم هر یک از ما در فضای مجازی سهمی در روشنگری مردم و تبلیغ دین داشته باشیم.

پریسا عبادی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]

وابستگی تقوی فضای مجازی به فضای حقیقی ...

منشاء تقوی، در فضای مجازی از تقوی حقیقی می باشد. یعنی کسی که در فضای حقیقی مواظب حلال و حرام خدا می باشد، برای چنین شخصی گفتمان  چهره به چهره با نامحرم چه در فضای مجازی باشد چه حقیقی تفاوت ندارد. همانگونه که از جهت شرعی نکات اخلاقی را رعایت می کند، در این فضا هم رعایت می کند. فضای مجازی مثل پنجره اتاق منزلمان می باشد که به خانه همسایه مشرف است. وقتی کسی تقوی دارد هرگز ازپنجره چه آشکار چه پنهان به خانه همسایه سرک نمی کشد که خدای نکرده چشمش به منظره ای مثل عریانی مرد یازنی بیفتد.

کسی که در فضای حقیقی دروغ نمی گوید، غیبت نمی کند ،تهمت نمی زند ،دیگران تمسخر نمی کند. زود باور و ساده اندیش نیست، طبیعی است که چنین فردی در فضای مجازی هم محترمانه و با  رعایت باید ها و نباید های شرعی ؛ ورود و خروج می کند، در فضای مجازی هم با حساب وکتاب وارد می شود.

اگر با کسی  در فضای مجازی مواجه شدیم، شناخت شان خیلی ساده است. وقتی گفتمان و چت کردن و تصاویری که منتشر کرده است با دین اسلام همخوانی نداشت  و مطالب خرافی را نشر داده است ، یعنی فردی بی تقوی بدون شناخت و دارای اندیشه ضعیف می باشد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-07] [ 01:18:00 ب.ظ ]

بعد تو چاه از اشک ها ...

آن شب که غسل زخم تو می داد حیدر

چهره به روی نیلی ات بنهاد حیدر
با اشک رخسار تو رامی شست حیدر

یک عضو سالم درتنت می جست حیدر

زهرا جان!
بعد تو چقدر سخت است نفس کشیدن در کوچه های مدینه ،صدای گریه ها و آه کشیدن هایت هنوزهم که هنوز است به گوش می رسد.
مردم  مدینه بعد تو آن در سوخته آن مسمار و آن سیلی نامرد خود را نفرین می کنند .
بعد تو چاه از اشک ها و ناله های علی سیراب است ، چقدر زود حسن و حسین و زینبت را تنها گذاشتی.
درست است تو در برابر این همه سکوت کردی ولی صدای سکوتت گوش جهانیان را کر کرد،این سکوتت عرش را به لرزه درآورد.
بعد تو مدینه دیگر روی خوش به خود ندید.
زهراجان!
چقدر غریبانه رفتی آن قدر غریب که حتی قبرت را کسی نشناخت وهنوز هم که هنوز است غریبانه ترینی زهراجان.

کاش مهدی ز جهان هویدا می کرد
گره از مشکل سنجیده ی ما وامی کرد
کاش می آمدوبا آمدنش
قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد

نرگس پور ولی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-04] [ 03:32:00 ب.ظ ]

زهرا چون به گل پرپر شده ...

تورا در کوچه های بی کسی چه ها گذشت
تو را پشت در سوخته چه ها گذشت
وقتی که سقط شد محسنت تو را چه ها گذشت

در سوگ پدر دگر نماند قرار
زهرا برفت و علی تنها ماند دگر
در غریبانه ترین کوچه های آشنا جای پای زهراست.

در شهر بی وفایی علی تنها ماند.
 زهرا چون به گل پرپر شده

در پی حق اش شده .
ناکسین شهر مدینه ریختند

بر سر علی و فاطمه

بی تاب شدند طفلان فاطمه.
سیلی به بانو زدند درندگان مدینه

مرگ بر عدو که در پی تبو ک و سلطنت
دریدند اهالی آیه تطهیر را
به آتش کشاندند خانه معرفت را

در این هنگام آه زهرا ستون های عرش الهی را به لرزه درآورد.
سالیان سال است که زهرا برفت و شیعه سینه سوخته در فراقش می گرید .
بافته شد به هم دین و سیاست در آن روز نفس گیر گیتی .
شب است و آسمان می گرید و علی با دیدن پهلو ی شکسته و صورت جای دست مانده و میخ بر سینه همچو ابر بهاری می گرید.
با همه ی این ها اسلام زنده است نفس می کشد، ولی طاغوت هنو ز در پی مقصد شومش است.
زهرا نعمت الهی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-12-03] [ 06:10:00 ب.ظ ]

تنها ماند علی ...


این روزها همه جا حرف در کوچه افتادن توست ،حرف ناله ها و گریه بی پرده ی توست،چه شده است ای فاطمه؟ باز اندوهگینی چرا؟
گریه بر سر داری از که محزونی باز از زمین یا آسمان یا از دشمنان دینت باز،باز شب اندوهگین فرا رسید شب غصه و آه و ناله فاطمه فرا رسید چه شده است یا رسول الله حلقه غم بستند بر خانه ی دخترت چرا؟چرا کوچه ها تاریک است و ستاره ای نمی درخشد؟ آیا باز فاطمه اندوهگین شده است؟ آری صدیقه کبری، نگین خاتم پیامبر بر آسمان پر کشید جانم فدایت ای فاطمه! چرا دنیا با تو خوشی نکرد بشکند دستی که به روی بانوی هستی ز حسد سیلی زد, روبروی چشم مجنون سیلی به لیلی زد.
یا فاطمه اگر شوق رفتن داری علی با که تسلی جوید بچه های بی مادرت از که گرما گیرد، آغوش از آنها مگیر. دنیا بی تو سرد است.  اگر می روی برو ولی دعایت بر پسر عمویت یادت نرود.

تنها ماند علی باز غم بر دوش گرفت

در نبود تو بوی جدایی را گرفت

سینه را نالان کنم از این همه زخم تو

باز چشم را گریان کنم از قطره ی اشک تو

باز میرسد وقت فراق آه که چه سخت است این جدایی

می کنم باز آه و ناله باز جدایی و جدایی…
عاشقان ناله کنید بر دخت پیمبر که اوست شه بانوی دو عالم, هر که پی او به شوقی رود می رسد آخر به وصال دلش…
کبری تقی زاده

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]

تاریخ شرمنده پهلوی شکسته ...

(*ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاهم عندالله یرزقون*)
درمسلخ عشق جز نکو را نکشند/

روبه صفتان زشت خو را نکشند/

گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز/

مردار بود هرآنکه او را نکشند!
دستی از جس آتش جهنم بر چهره ی معصوم بهشتی سیلی زد،

گل علی علیه السلام بر زمین افتاد،

با اینکار عدو، شراره های آتش جهنم شعله ور تر می گشتند و گر می گرفتند….

عدو هنوز آتش درونش سرد نشده بود،چند روز سپری شد،عدو دنبال فرصت بود،به در خانه ی علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام لشکر کشید،فاطمه در میان در و دیوار مانده بود و زجر می کشید و عدو قهقهه هایی شیطانی از دل برمی آورد!

تاریخ خجلت زده ازین کار عدو عرق شرم بر سر و رویش جاری است….و به دور از اینهمه هیاهو شیطان رجیم گوشه ای ایستاده بود و به کارهای عدو پوزخند می زد!و از غفلت عدو به وجد امده بود.
آنروز گذشت وچند روز دیگر به همین منوال…سرانجام گل حیات علی علی علیه السلام درسکوتی سرشار از امید به خدا و باذکر(*ان الله مع الصابرین*)دیدگانش را فروبست.بابسته شدن دیدگان فاطمه علی علیها السلام ،انگار که تمام دنیا تعطیل شده باشد،زمین از چرخش ایستاد،عقربه های زمان زنگ زدند و متوقف گشتند،فروغ ستارگان به یاس گرایید،خورشید تیره و تارگشت،مدینه در ظلمت مطلق فرو رفت،بلبلان خوش الحان نغمه ی غم می سرودند،رودخانه های روان عشق، یخ بستند و ایستادند،آسمان آبی تیره و تار گشت و اشک غم آسمان برسر مردم بارید و همه را محزون کرد،گل های رنگارنگ حیاط فاطمه علی علیها السلام پژمرده گشتند و رنگ باختند،آسمان آبی مدینه چادر آبی خود را عوض کرد و چادر سیاه برسرکرد و مردم حیرت زده شهر را زیر بال و پر خود جا داد!
بهار در اوج سرسبزی خود از شدت حزن و اندوه موهایش سفید گشت و جای خود را به زمستان سرد و بی روح داد،عشق به ناامیدی گرایید،غم و تاسف در آسمان شهر معلق مانده بود!
بانوی مطهر دو جهان دیدگان حق بین خود رامظلومانه بر این جهان فرو بسته بود…عشق گوشه ای محزون ایستاده بود از او سوال شد که چرا نمی سراید،عشق لب به سخن گشود و گفت زبان من از وصف چنین شخصیت ممتازی قاصر است.
من نیز همچون عشق سر تعظیم در برابر تو فرود میآورم،کلمات قاصر من یارای وصف تو نیست بانوا!اعلام ارادت میکنم و بس…. دستم به دامانت و راهت پررهرو….

پریسا تقی نژاد

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-02] [ 02:37:00 ب.ظ ]