من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





تیر 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

چرا طلاب انگیزه درس خواندن ندارند ...

 مدرک گرایی حفظ دروس بدون مباحثه

 

قرار شده بود هفته ای یک روز برای مشاوره دینی برویم دانشگاه،

روزی که بنده رفتم، آقای روحانی که مسئول فرهنگی دانشگاه بود؛ یک دانشجوی آقا را آورد و  دانشجو را  معرفی کرد.

گفت : این آقا دانشجوی نخبه ماست که همزمان در دو رشته فنی درحال تحصیل است و کتاب تالیف کرده است و اختراع هم دارد.

درحالیکه من با این پیش فرض که برای دانشجویان دختر مشاوره خواهم داد، آنهم در مسائل ارتباط دختر و پسر.

حالا شما فکر کنید که من طلبه فقط احکام خوانده باشم و دعا و ذکر بلد باشم، آیا می توانم پاسخگوی یک دانشجوی نخبه به قول خودشان باشم آنهم بدون اطلاع قبلی از سوالات.

وقتی با سوالات دانشجو مواجهه شدم، متوجه شدم که عمدا این سوالات را مطرح کرده اند تا از یک سو توانایی یک طلبه را بسنجند، از طرفی گمان می کردند که یک خانم طلبه حتما از پاسخ گویی به یک آقا خود داری خواهد کرد!

گفتم: بنده آماده هستم تا سوالات شما را پاسخ بدهم.

جوان گفت: هر سوالی داشته باشم می توانم بپرسم گفتم بله تا جاییکه پاسخ آن را می دانم جواب شما را می دهم و آنجاییکه ندانم موکول می کنم به یافتن پاسخ در فرصتی دیگر خواهم گفت.سوالات دانشجو عبارت بود از:

1-با توجه به پیشرفت علم بشر و رشد عقلی انسان چرا باید به دین اعتقاد داشته باشیم؟

2- چرا باید بانوان حجاب داشته باشند، در حالیکه من بیشتر اوقات به خارج کشور سفر می کنم  و با زنان بی حجاب ارتباط دارم برایم مشکلی پیش نیامده است؟

3- چرا خود ارضایی کار بدی است؟

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-04-01] [ 11:10:00 ب.ظ ]

طلابی که فکر می کنند دروس حوزوی نمی تواند پاسخ گوی شبهات باشد ...

ایادروس حوزوی می تواند پاسخ گو باشد

عضو انجمن اولیا بودم، رفته بودم مدرسه تا به اوضاع احوال دخترم و سایر بچه ها سری بزنم.

مدیر سوالش را این چنین شروع کرد، با یک قیافه حق به جانبی گفت : چندتا از بچه ها سوال اعتراضی به قوانین اسلام داشتند، منهم جوابشون را دادم حالا شما گوش بده ببین درست گفته ام؟

پرسیدم سوالشان چه بود؟

گفت: می گویند چرا در اسلام ارث زن  و دیه زن نصف مرد است؟

و این ظلم به زنان است برای همین ما دیگر نماز نمی خوانیم!

مدیر گفت: من در جوابشان گفتم ، خداوند هرکسی را چیزی خلق کرده است کسی حق ندارد اعتراض کند یکی سنگ، یا چوب، و حیوان آفریده شده است. شما اگر بخواهید نماز نخوانید باید بروید مسیحی یا یهودی شوید آن وقت مشکلی نخواهید داشت!

گفتم: چه کسی می گوید برای مسیحی و یهودی نماز واجب نیست؟!

با تعجب پرسید مگر برای آنهاهم نماز واجب است؟

گفتم بله که واجب است مگر در قرآن نخوانده های” یا مریم اقنتی لربّك و اسجدی و اركعی مع الراكعین” آل عمران(43)

در استمرار گفت‏ و گوی ملائكه با مریم(علیهاالسلام) فرشتگان با ابلاغ پیام الهی به گونه ‏های كه عظمت مطلب را مى ‏رساند از آن حضرت خواستند كه در برابر آن سه فضیلت و بشارت (اصطفای نفسى، تطهیر نفسی و اصطفای نسبی) سه حق‏شناسی به جا آورد و در خضوع دائم و سجده و ركوع و دارای آیین نمازگزاران باشد كه سجده و ركوع از اجزای مهم نمازند و سجده برترین جزء نماز است.

حضرت مریم وقتی در معبد بود به دین حضرت موسی علیه السلام بود که باید نماز می خواند و بعدا هم که حضرت عیسی متولد می شود باز هم نماز وجود دارد.

اینکه اکنون مسیحیان و یهودیان نسبت به نماز و حجاب و سایر مناسک دین بی خبر هستند دلیل نبودن نماز و حجاب در این دینها نیست.

بعد براش توضیح دادم مگر حدیث معراج را نشنیده ای که حضرت رسول در معراج،  روایتی است که شیخ صدوق از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛« زمانی که پیامبر به معراج رفت ، خداوند پنجاه نماز را واجب کرد ، پیامبر پس از گرفتن این دستور از پیامبران عبور می کرد و هیچ کس به او چیزی نگفت تا آنکه به موسی بن عمران رسید و او سوال کرد که خداوند چه چیزی را به تو امر کرد ؟ پیامبر پاسخ داد خواندن پنجاه نماز ، موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان خواندن این تعداد نماز را ندارند ، پیامبر از خداوند تخفیف خواست و خداوند ده نماز را کم کرد …باز موسی گفت از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز تخفیف خواست و خداوند ده نماز دیگر کم کرد، …باز با موسی ملاقات کرد و موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز چنین کرد و خداوند ده نماز دیگر کم کرد و مجموعا بیست نماز واجب شد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان بجا آوردن ندارند ، پیامبر نیز تخفیف خواست و خداوند ده نماز کم کرد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه، خداوند پس از آن پنج نماز کم کرد و تنها خواندن پنج نماز در روز را واجب کرد …موسی باز گفت برو از خدایت تخفیف بخواه .

پیامبر در این مرحله پاسخ داد که من دیگر از خداوند حیا می کنم که از او این درخواست را کنم و این شد که پیامبر با وجوب خواندن پنج نماز بازگشت …»الفقیه ج۱ ص۱۹۷

 باید یک طلبه حد اقل هرماه یک کتاب غیر درسی را مطالعه کند وبعضی مطالب آن را یاداشت کند تا با نوشتن مطلب در ذهنش ماندگار شود.

اگر طلبه دروس حوزوی که مبانی هستند را نخوانده باشد هرگز نمی تواند بصورت متقن جواب گوی شبهات باشد.

حالا شما فکر می کنید که اگر بنده دروس حوزوی را نخوانده بودم بداهه می توانستم این مطالب را بگویم!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ق.ظ ]