در پستی که در باره «دستم به دامانت یا فاطمه معصومه» ماجرای تهیه زمین برای حوزه را گفتم. بعد از این که

زمین تهیه شد چند سالی زمین راکد ماند.


چون پولی برای ساخت و ساز نداشتیم. طبق قرار داد باید ساختمان به سقف می رسید تا از اعتبارات مرکز

برخوردار می شدیم.


دوباره راهی قم شدم، با نامه سربرگ دار و مهر مدرسه، رفتم حرم نامه را نوشتم با این بیان:

که خانم جان تشکرمی کنم از تهیه زمین ولی قربونت شکل ماهت برم زمین بدون پول را چکنم؟


وقتی برگشتم مؤسس گفت مدیر کل منطقه آزاد 50 تن میلگرد ساختمان را فرستاد. از طرف دیگر یک کاندیدای

نمایندگی مجلس 10میلیون تومان اهدا کرد.


ساختمان ساخته شد. برای مخارج مدرسه نیاز مند منابع پایدار بودیم.


که باز هم الطاف بانوی کریمه اهل بیت دست مان را گرفت، پارکینگ منطقه ای به نام آسیاب خرابه که آبشار

زیبایی دارد و هر روز گردشگران زیادی را جذب می کند؛ به مدت چهل سال در اختیار مدرسه قرار گرفت.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت