زنهای بینوا

وقتی من را دید گفت برو روی تخت تا معاینه ات کنم، درِ اتاقی که زنها جمعی در حال زایمان بودند باز بود و قبل از ورود به اتاق منظره زایمان یک زنی که با دستگاه در حال زایمان  دیده بودم؛ و آقای دکتری در حال آموزش دادن به دو نفر ماما بود!

همه این کار ها در یک اتاق جمعی زایمان انجام می شد!

گفتم : در بازه، مرد که وارد نمی شه؟

ماما با عصباینت جواب داد تو را آقای دکتر کورتاژ میکنه!

با سرعت از روی تخت بلند شدم گفتم من نمی خواهم مرد عملم کنه.

گفت برو هرجا می خواهی شکایت کنی برو!

 

 ادامه دارد

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت