در یکی از سال های مدیریتم، دو نفر طلاب از گم شدن پول هایشان در خوابگاه شکایت کردند.
گفتم بررسی می کنم، فردا بیایید نتیجه کار را به پرسید.
در احوال این دونفر فکر کردم، دیدم این ها سه تا دوست هستند و تخت هایشان کنار هم است، برایم سوال شد، که چرا نفر سوم شکایت نمی کند؟!
فردا آمدند گفتند چی شد؟
گفتم از پول های دوستتان دزدی نشده است؟
گفتند چرا پول های او را هم برده اند!
پرسیدم چرا او شکایت نمی کند؟!
گفتند: او می گوید بنده خدا هرکسی بوده حتما نیاز داشته است، من حلالش می کنم.
من هم با تاکید گفتم: من دزد را پیدا کرده ام، منتها به او فرصت می دهم تا توبه کند اگر پول هایی را که برداشته به صاحبانش برگرداند من هم قول می دهم که این موضوع را مثل یک راز نگهدارم!
روز بعد هر سه نفر آمدند و گفتند کسی که پول هایمان را برده بود آورده و سرجایش گذاشته است.

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت