نماز در بین زمین . اسمان با نصف لیوان آب

از سفر عمره مفرده برمی گشتیم، زمان نماز صبح را در هواپیما بودیم؛ به علت انتظار در فرودگاه، خستگی چیره شد تا در حال پرواز چرتی بزنیم.
برای اینکه نمازمان قضا نشود، خواستیم نمازمان را در حال پرواز اقامه کنیم، برای وضو تعدادی حاجی پشت در روشویی جمع شده بودند؛ دیدم به من فرصت نخواهد رسید و دیگر اینکه در یک روشویی تنگ که با توالتش یکی بود و سنگ توالت تقریبا به کنار روشویی چسبیده بود، امکان نجس شدن چادر و لباس زیاد بود،

گفتم بهتر است که ما همین جا بیرون از روشویی وضو بگیریم.
آخر هواپیما که دیگر صندلیی برای نشستن نبود، یک فضای کوچک خالی وجود داشت؛ از مهماندار یک لیوان آب گرفتم رو به پنجره و پشت به مسافران کف هواپیما نشستم، یه چفیه که در طول حج همراهم بود، روی پاهایم ولو کردم.
یه وضو دلچسب گرفتم، وقتی تمام شد، می خواستم بقیه لیوان را بنوشم؛ که یه خانمی که بالای سرم ایستاده بود تماشا می کرد، گفت: بقیه آب را بده من وضو بگیرم!
یعنی با یک لیوان آب دو نفر وضو گرفتیم آن هم وضوی شاداب!

نماز را هم بین صندلی های هواپیما که محل عبور افراد هست، روی یک روزنامه با مهر همراهمان اقامه کردیم، خیلی شیرین بود، بالای ابرها باشی و روحت هم بپرواز در آید به روحمان چسبید.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت