چراطلبه شدم…

گرچه موضویمان درباره ی چرایی طلبه شدنمان است ولی من می خواهم اول از چگونگی طلبه شدنم برایتان بگویم،بعدبرسم به چرایی طلبه شدنم…

طلبه شدن من قصه ی طولانی دارد…شاید دوستانم قصه هایی طولانی و فراتر از من را تجربه کرده باشند…

من درسال 1395مدرک دیپلم را گرفتم وارد کلاس پیش دانشگاهی شدم علاقه شدیدی به شغل معلمی داشتم همیشه به جایگاه معلمان و آنهایی که از دانشگاه فرهنگیان قبول می شدند غبطه می خوردم.و از طریق آشنا شدن با یک معلم مهربان و دلسوز(خانوم ملاآقایی که خود طلبه بود) جرقه ای در زندگی من رخ داد و این آشنایی باعث شد نظرمن به شغل معلمی تغیرکند ،مرا به دنیایی معرفی کردکه پراز معنویت و درآخر رسیدن به قرب الهی …

این دنیای معنوی همان دنیای طلبگی است. من طلبه شدم تا اول خودم را بسازم تا بعد به اصلاح  جامعه بپردازم ،اما حالا به انگیزه ی فراتر از آن رسیدم،وقتی از یکی از طلبه ها پرسیدم انگیزت از طلبه شدن چیه ؟

گفت: اول خودم را اصلاح کنم بعد می خواهم کل دنیا را اصلاح کنم،تازه معنای(همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدند)را فهمیدم…حال می خواهم با عزمی راسخ و با توکل بر خدا به اصلاح کل جامعه بپردازم…

شبنم آرمون

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت