من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 7
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 1
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

روسری کوتاهش را زیر گلو گره زده بود... ...

 

 


 

-

بچه بغل داشت آستین مانتو اش به برکت مدل های جدید کوتاه بود ساق دست دستش نبود چیزی به حرکت سرویس ها نمانده بود چطور می توان در چنین وضعیتی مراقب بود که تا مچ دست نمایان نباشد؟ کاش یادش مانده بود ساق به دست کند. !!!

- تلفن همراهش زنگ خورد صدای فلان خواننده مجاز بود با آهنگ کذایی. کاش احساس می کرد صدای زنگ تلفن هرکس نشان شخصیت و علایقش هست و صدای زنگ تلفن او باید با خیلی ها متفاوت باشد.!!!

- روسری کوتاهش را زیر گلو گره زده بود کاش یک لحظه فکر می کرد که محیط آموزشی با مهمانی زنانه متفاوت است.!!!

- چادرش یک لحظه کنار رفت، شلوار روشنش چقدر جلب توجه می کرد کاش یادش می آمدکه اینجا حساب دیگر روی او باز می کنند.!!!

- نمی دانم اسمش مانتو است یا تونیک! قدیم ترها مانتوها تا زیر زانو بودند و می شد در آنها نفس کشید کاش موقع خرید به خودش یادآوری می کرد که این مانتو را برای یک محیط آموزشی میخواهد.!!!

- دیر شده بود می خواست خیلی سریع وارد اتوبوس شود در آن زمان کوتاه نتوانست دستش را با چادر بپوشاند کاش ساق دست در دست داشت.!!!

- خیلی هیجان زده بود برای اولین بار به استخر رفته بود می خواست همه ماوقع را برای دوستش تعریف کند هیجان در صدای بلندش کاملا مشهود بود کاش حواسش بود که صدایش به راننده می رسد.!!!

- صدای پاشنه ی کفشش سکوت سالن را می شکست حتی وقتی قدم هایش را آهسته بر می داشت کاش یکبار دیگر آیه ۳۱سوره نور را با دقت مرور می کرد.!!!

- چادر به سر می کند تا پوشش کامل داشته باشد و چادر بدنش را کاملا بپوشاند کاش می دانست که این نوع چادر اصلا چنین خصوصیتی ندارد.!!!

- لباسی که به تنش داشت خیلی تنگ نبود اما رنگ و مدلش تمام نگاهها رابه سوی خود می کشاند کاش موقع انتخاب لباس الزامات یک محیط آموزشی را در نظر می گرفت.!!!

- موهایش را بالای سرش جمع کرده، مدل گل سرش هم بزرگ بود پشت سرش از زیر چادر کاملا برجسته بود کاش یکبار دیگر مرور می کرد روایت پیامبر اکرم را که در آن زنانی را که در آخر زمان موهایشان را مثل کوهان شتر می بندندلعنت کرده است. کاش خود را حتی ذره ای به آنها شبیه نمی کرد.!!!

- چادرش خیلی براق بود گمان می کرد این نوع چادر عرف شده است کاش می دانست این نوع چادر حتی اگر عرف هم شده باشد جلب توجه می کند. 

-گردی صورتش کاملا پیدا بود، کاش می دانست که به نوع ابروی او فقط اصلاح اطلاق نمی شود بلکه زینت محسوب می شود و زینت را باید از نامحرم پوشاند.

-گرچه مدل کفش اش باز بود اما جورابش نازک بود کاش دوباره این خط رساله را می خواند که از نظر همه مراجع پای زن باید کاملا پوشیده باشد کاش می دانست این نوع جوراب پای او را نمی پوشاند.

- بوی عطرش تمام سالن را پرکرده بود کاش لعن ملائک را از زمانی که از خانه بیرون آمده بود با خود همراه نمی کرد.

-گرچه به حساب خودش کرم ضد آفتاب زده بود اما کاش یکبار دیگر به درجه روشن کنندگی کرمش نگاهی می انداخت.

بیرون از اینجا….

دنیایی از نیاز من و تو را به سوی خود می خواند و من تو باید آن قدر خود رابه هر آنچه خدا می پسندد ملزم کنیم که حرکتمان حرکت ساز باشد

باید بخواهیم و متوسل شویم و تلاش کنیم تا تمام افکار و گفتار و رفتار رنگ و بوی او را بگیرد

که اگر رنگ خدایی بگیریم هم به خود رسیده ایم و هم می توانیم دست دیگران را بگیریم و آن را برای رسیدن به مقصد یاری کنیم.

 

وظایف

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-04-22] [ 08:27:00 ب.ظ ]

مرده شور چاردت ببره!!! ...


دم مدرسه منتظر بود، تا مادر ش بیاد دنبالش یکی از همکلاسی ها ش هم منتظر مادرش بود،منتها با ابن تفاوت که این با پوشش کامل

و او با بد حجابی کامل ! کلاس پنجمی بودند.

وقتی مادر دوستش آمد دنبال دخترش؛و او را با چادر دید به چادر ش توهین کرد،گفت:مرده شور  چادرت ببره.

دختر چادری  گفت: تو به چادر حضرت زهرا توهین کردی، فقط همین را گفت!!!

فردا وقتی منتظر مادرش بود؛ اون خانم هم آمد که دخترش ببرد چادر سر کرده بود ،در حالیکه اشک تو چشماش بود آمد گفت :دختر

جان معذرت می خواهم ، تا صبح نتوانستم بخوابم ، از حرفی که زدی موبه تنم سیخ شد.

منو حلال کن.


موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ب.ظ ]

با چادر روی سکو ... ...









مقام معظم رهبری:
من سجده‌ی شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.مسئولین فدراسیون جودو:این کار شما، برای ما خیلی بد شده است!


خانم سمیه حیدری، اولین بانوی مدال آور در رقابت های جهانی در رشته‌ی جودو:

صفحات: 1 · 2

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]

چادر سر کنم...البته نه مث شنل!!مث بچه ادم!.. ...

یکی از دوستان گفت چه جالب که توو نوشته هات خبری از گلایه و شکایت نیس…مام گفتیم شاید متقاضی داشته باشه به گلایه ای بکینم

والا الان مد شده همه از خدا و قسمت و تقدیر گلایه میکنن چرا میگم مد شده؟

چون واقعا مد شده… مال خیلیا از سر اعتقاد قلبی نیست..البته این خودش جای شکر داره!


ما نه از این مدل گلایه ها خوشمون میاد نه …نه خوشمون میاد!!


میخوام از اونایی گلایه کنم که فک میکنن روشنفکری ینی رد دین!!

فک میکنن مترقی بودن ینی کنارگذاشتنه خدا و پیغمبر

اگه کنارم نذارن نمیتونن به دیندار بودن خودشون افتخار کنن

سر اصلیه قضیه توو مشت خودمونه!

...........

اگه منه حرف ربط با اعتقاد..با افتخار تیپ مذهبی بزنم برم بیرون…

فلان جور شلوارو نپوشم…

یا چادر سر کنم…البته نه مث شنل!!مث بچه ادم!..

به نداشتن دوست غیر همجنس افتخار کنم…

فلان کشور خارجی رفتم شکل اونا نشم…

هرجا هستم برم سر وقتش نمازمو بخونم…

به نداشتن عکسای آنچنانی تو فیسم افتخار کنم…

فک نکنم وبم هرچی مبتذل تر شیکتر!

فک نکنم حرف حق زدن املیه!

اونوخ کیه که بتونه با حرفاش این اعتقاد و افتخار رو از من بگیره

 

حالا اینا نمونه های شایعه….خیلی خیلی بیشتر از اینا برد داره قضیه!

 

مشکل اینجاس ما خودمون هنو باور نکردیم دینمون حقه! حرف اخره! اند تکامله!


اون بنده خداهایی که انقلاب صنعتیشون با حذف دین از دایره علومشون همراه بود مسلمون نبودن که!

یه مشت دستنوشته های بی سند و مدرک و پر از ضدو نقیض و یه فله تحریف و بدعتو به اسم دین به خورد طفلیا داده بودن!

فک میکنی مسیحیتی که اونا داشتن همون دین الهی بود!؟

نخیر!!تبدیل شده بود به یه مشت خرافه که هیچ عقل سلیمی نمیپذیرفتشون

....…………………….....


اونا دین خدارو کنار نذاشتن!
بدعتای کلیسارو کنار گذاشتن!

یه نگا به فلاسفشون بندازین…خدا رو قبول دارن…اما مسیحیت رو نه!
این ینی با بدعت مشکل داشتن نه با خدا!

حالا بعضیا بس که بی اطلاعن! بس که کج فهمن! خیال میکنن مام برای پیشرفت باس دینو کنار بذاریم!!!

یکی نیست بگه چخماخ..این کجا و اون کجا

ح-ر

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-04-21] [ 06:12:00 ب.ظ ]