من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

آماده این شرایط هستی ...

آمام عصر ارواحنا فداه، بعد از ظهور به313 یاران چنین شرط می کند:

«هیچ برنامه روشنی برای شما ارائه نمی دهم، مگر این که با من هم پیمان شوید که سی خصلت را همواره مراعات کنید و هرگز هیچ یک از آنها را تغییر ندهید و رها نکنید، در برابر پیمانی که شما با من می بندید، من هم با شما پیمان می بندم، هشت خصلت را همواره مدنظر داشته باشم.»
آنان عرض می کنند: ما گوش به فرمان و مطیع هستیم، ای پسر پیامبر خدا! هر شرطی که می خواهی مطرح فرما، پس از آن که یاران اعلان آمادگی کردند، حضرت صاحب الزمان(عج)، به طرف کوه صفا حرکت می کند و آنان نیز همراه آن حضرت حرکت می کنند، در آنجا امام زمان(عج) خطاب به آنان می فرماید: «اما آن سی نکته ای که باید منشور هم پیمانی شما با من باشد، مواردی است که در ذیل می آید:
1- هرگز از اطاعت من سرپیچی نکنید و از هیچ یک از اصول توافقات عقب نشینی نکنید.
2- هرگز دست به دزدی نزنید.
3- هرگز به زناکاری آلوده نگردید.
4-هرگز فعل حرام انجام ندهید.
5- هرگز به فحشا و فساد گرایش نداشته باشید.
6- به ناحق هیچ کس را نزنید.
7- به زراندوزی و جمع کردن طلا مبادرت نکنید.
8- به جمع کردن نقره مشغول نشوید.
9- گندم را احتکار نکنید.
10- هرگز جو را احتکار نکنید.
11- هیچ مسجدی را خراب نکنید.
12- هرگز شهادت باطل ندهید.
13- هرگز از مؤمنین بدگویی نکنید.
14- هرگز ربا نخورید.
15- در سختی ها بردبار باشید.
16- بر هیچ خداپرستی لعنت نفرستید.
17- هرگز شراب نخورید.
18- هرگز لباس زربافت (بافته شده از تار و پود طلا) نپوشید.
19- هرگز پارچه ابریشمی را به روی خود نیندازند.
20- لباسی که از دیباج «پارچه ابریشمی رنگ شده» دوخته شده است را نپوشید.
21- دشمن شکست خورده در حال فرار را تعقیب نکنید و نکشید.
22- هیچ خون ناحقی را نریزید.
23- با هیچ مسلمانی به حیله و نیرنگ برخورد نکنید.
24- حتی بر کفار هم تجاوز و ستم نکنید.
25- با منافقان به تجاوز و ستم برخورد نکنید.
26- هرگز لباس دوخته شده از ابریشم بر تن نکنید.
27- در زندگی ساده زیست باشید و خاک، فرش زندگی شما باشد.
28- از فساد و فحشا همواره بیزاری بجویید.
29- امر به معروف را سرلوحه زندگی خویش قرار دهید.
30- همواره نهی از منکر کنید.
هرگاه شما نسبت به این 30مورد ذکر شده با من پیمان بستید، این حق را خواهید داشت که من هم در مورد هشت چیز با شما پیمان بسپارم:
1- متعهد می شوم، شما دوستان خاص من باشید و دیگران را بر شما ترجیح ندهم.
2- لباس هایی را که می پوشم، مانند لباس های شما باشد.
3- غذا و خوراکم مانند غذای شما باشد.
4- مرکب سواری من همتراز مرکب شما باشد.
5- در همه حال و هر زمان با شما باشم.
6- همواره همراه با شما حرکت کنم.
7- در زندگی به مقدار کم راضی باشم.
8- زمین پر از ظلم و جور شده را پر از عدل و داد کنم.
پس همگان، خدا را آن گونه که شایسته است، عبادت می کنیم، من به عهدم با شما وفا می کنم و شما هم به عهدتان با من وفادار بمانید.»

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-01-28] [ 03:34:00 ب.ظ ]

توهم انتظار ...

انتظار واقعی

به ما میگن توهم انتظار داشتن، ما منتنظر خیالی هستیم.
چون درد انتظار ما درد خصوصی است.
اگر منتنظر هستیم چون می خواهیم مشکلات خودمان حل شود. چون شنیده ایم که اگر ظهور اتفاق بیفتد دیگر گرسنه ای…. یافت نمی شود. هرچند این سخن درست است اما اینگونه نیست که من فقط برای حل مشکلات خود بخواهم که در ظهور تعجیل شود.
بلکه باید« برای ایجاد انتظار فرج، باید اعتراض را در دل احیا کرد؛ …کسانی که وضع موجود خود، بدون حضور حضرت راضی هستند… قطعا منتظر موعود محسوب نمی شوند. این ها نه تنها به اینکه دیگر انسان ها خدا را نمی شناسند و یاتحت ستم طاغوتیان به سر می برند، هیچ اعتراضی ندارند، بلکه حتی به محرومیت خویش از مواهب بی حد عالم هم معترض نیستند.» انتظار عامیانه عالمانه عارفانه .پناهیان

وقتی ذکر مرگ بر آمریکا می‌شنویم، دلمان می گیرد که چه کار دارید تحریکش می کنید میآید با ما می جنگد. امام زمان خودش میآید او را از بین می برد!

وقتی حرف از کمک به مردم فلسطین می شود، می گوییم مگر ما ضامن دیگران هستیم.

بله امام زمان زمانی می آید تا مردمی باشند که احساس همدردی و حل مشکلات دیگران از مهمترین کارهایشان باشد.علاوه بر این که اعتراضی به ظلم و فساد فراگیر جهانی نداریم ، آگاهی از نعمات ظهور هم نداریم و اضافه بر این دو، اعتقاد درستی هم به عدل گسترده جهانی پس از ظهور نداریم.
همین طوری و ذوقی مدعی انتظار هستیم. در حالیکه بارها و بارها خوانده ایم و شنیده ایم که دو سوم شیعیان غربال خواهند شد و اصلا در خیالمان هم خطور نمی کند شاید یکی از غربال شده ها من باشم.
نشانه‌ی آن آسان است که خودمان را محک بزنیم، وقتی به ما می گویند شما صلاحیت تدریس، معلمی، معاونت، نمایندگی و ریاست جمهوری را نداری با همه چیز و همه کس قهر می کنیم.

یکی با ولایت فقیه قهر می کند و آن دیگری با امام جمعه قهر می کند خب وقتی امام زمان هم ظهور کند با او قهر می کند و هدایت او را نمی پذیرد!

مگر قرار نیست امام با ظهورش عدالت را در جامعه گسترش دهد؟ خیلی ساده، کسی که صلاحیت گرفتن پست مدیریتی، یا فرهنگی و غیره را ندارد ، و در آن پست ماندنش یعنی ظلم و برکناریش یعنی عدل.

ما معنای عدالت را نمی فهمیم، از عدالت آنچه به سودمان است تحلیل می کنیم؛ هی لاف انتظار فرج می زنیم.

این بهترین نشانه برای غربال شدنمان است.در زمانه ظهور کسانی که توانایی نقد شدن را دارند می توانند در منظومه ظهور رشد و پرواز کنند. در غیر این صورت اگر هزار سال هم شیعه اینگونه انتظار بکشد اتفاقی در عالم نخواهد افتاد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-01-26] [ 10:42:00 ق.ظ ]

من خودم شیطانم ...

من خودم شیطانم

خدا نیاره روزی که ما رهبر شیطان شویم.

خیلی خطرناکه که انسان بعد از سالها عبادت و تحصیل علم چنان سقوط کند که شیطان افتخار کند که پیرو اوست. این حرف من نیست این سخن خداوند است که هشدار می دهد . وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ و بخوان بر این مردم (بر قوم یهود) حکایت آن کس (بَلْعَم باعور) را که ما آیات خود را به او عطا کردیم، و او از آن آیات بیرون رفت و شیطان او را (تبعیت )کرد تا از گمراهان عالم گردید.اعراف 175

چرا ما فکر می کنیم که از ما بهتران هستیم و به خودمان مطمئن هستیم که هرگز چنین اتفاقی برای ما پیش نخواهد آمد.

چه کسی چنین تضمینی به ما داده است، و خون مان را رنگین تراز دیگران می بینیم.

خوبه در این دوران معاصر شاهد سقوط افراد بزرگی بودیم که صاحب ادعا بودند؛ لازم نیست در تاریخ غور کنیم و دنبال مصداق بگردیم.

خدایا در این ماه شعبان و اعیاد مبارکش قسمت می دهیم و مقدسین این ماه مارا از مکر شیطان حفظ کن.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1398-01-23] [ 07:18:00 ب.ظ ]

در ماه شعبان بهشتی شویم ...

شعبانم آرزوست

ماه شعبان؛ ماهى كه بهشت بر بندگانش واجب مى‏‌شود. ماه شعبان از چند منظر از اهمیت بسزایى برخوردار است؛

اولاً؛ شخصیت‌‏هاى بزرگ و ارزشمندى از ستارگان آسمان ولایت و امامت در ماه شعبان دیده به جهان گشودند. ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) در روز سوم ماه شعبان اتفاق افتاده، ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) در روز چهارم این ماه، ولادت حضرت امام سجاد(ع) در روز پنجم شعبان و ولادت پر بركت قطب عالم امكان حضرت ولى اللّه الأعظم مهدى موعود(عج) در پانزدهم ماه شعبان اتفاق افتاده است.

ثانثاً؛ ماه شعبان منسوب به پیامبر اكرم(ص) است.

ثالثا؛ ماه شعبان مقدمه ورود به ماه پر فیض رمضان است.
 مولاى متقیان امام على(ع) درباره این ماه پر فضیلت مى‌‏فرمایند: «از آن روز كه پیام پیامبر(ص) را درباره شعبان شنیده‏‌ام هرگز روزه آن ماه را از دست نداده‌‏ام و اگر خدا بخواهد هرگز نیز آن‏را از دست نخواهم داد.»

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1398-01-16] [ 11:36:00 ق.ظ ]

درمیان اولین و آخرین ...

مبعث یعنی فرودآمدن جبرئیل درحرا. یعنی بازگشایی راه های آسمان به حریم بسته ی انسانیت.
اشرف مخلوق رب العالمین
آن چهل ساله نگارِنازنین
درمیان اولین وآخرین
یافت اورا حق تعالی اینچنین
قلب اورابهترینِ قلب ها
عاشق وخاشعترینِ قلب ها
دل مطیع واَوسع اندر ظرفیت
من شَرِح آن سینه ی باعافیت
روزمبعث طالعِ رب الفلق
دیده اش رانور دیگرداده حق.
عیدمبعث یعنی آغاز راه رستگاری وطلوع تابنده ی مهرهدایت وعدالت.

مبعث یعنی اقرأبسم ربک الذی خلق.
سلام برمبعث پیام خیزش انسان ازخاک تاافلاک.

سلام برمبعث انفجارنور وظهور همه ی ارزش ها درصحنه ی حیات بشر.
گرفکر رهایی ز غم وراه نجاتی
بایدکه به کوری دوچشمان حسود
براحمد وآلش بفرستی صلوات

زهرا محمدی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-01-13] [ 05:29:00 ب.ظ ]

پایا ن فصل فرزند کشی ...

مبعث مبارک
ابرهای تیره و تاریک جاهلیت سراسر عربستان را فرا گرفته بود.کردارهای زشت و ناروا،فرزندکشی و هرگونه فضایل اخلاقی را از میان برده و جامعه ی عرب در سراشیبی بدبختی عجیبی قرار گرفته بود. گروهی بی نام و نشان و بیابان گرد تهی دست بودند که فاصله ی مرگ و زندگی انان بیش از حد کوتاه شده بود.در این هنگام ستاره ی صبح سعادت دمید و محیط تاریک عربستان با میلاد مسعود رسول گرامی روشن شد و یک ملت عقب افتاده را پی ریزی نمود..طولی نکشید که شعاع این نور سراسر جهان را روشن ساخت و با مبارزه ی قاطع و پی گیریت بت پرستی را که ریشه ی همه ی بدبختی های ان مردم بود ریشه کن نمود و نظام یکتاپرستی را جایگزین ان ساخت و اداب و رسوم غلط را از بین برد و همه ی مردم را بر اساس حق و عدل تعلیم داد و انتقام گری ها،صلح و صفا را از در بین مسلمانان معرفی کرد و زن را از اسارت بدبختی نجات داد و به او شخصیت والای انسانی داد.و همچنین نظام امت و امامت را برقرار ساخت و یک امت واحد را تشکیل داد و همه را در برابر یک دین خاضع کرده و فرمانبردار مطیع یک پیشوا گرداند و بالاخره نوری از وجود ان حضرت به سوی اسمان بلند شد که شعاع ان فرسنگ ها راه را روشن کرد…
تولد پیامبر در عام الفیل در سال 570میلادی و در ربیع الاول بوده و عبدلمطلب برای عرض سپاس گزاری به در گاه الهی گوسفندی کشت و گروهی را دعوت کرد و در ان جشن با شکوه که از تمام مردم دعوت شده بود. نام فرزند خود را محمد نامید، او خواست با این نام در اسمان و زمین ستوده باشد و دیگر نام او احمد بود که مادرش امنه او را به ان نامید.
منبع:کتاب سیره ی پیامبران
معصومه تقی نژاد

موضوعات: فرهنگی, تاریخ  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]

مبعث زیباترین عید ...

مبعث،نور انسانیت و نوری که در کل جهان فراگیر شد،توسط انسانی که شریف ترین مخلوقات است. مردی که خورشید گرمایش را و ستارگان نورشان را از او می گیرند و آفرینش همه آسمان ها و زمین و هرچه در آن است به خاطر وجود اوست،این نعمت بزرگ،نوری است بر تمام ظلمت های جهان برای انسان هایی که طالب هدایت بودند و هستند. خداوند برای تمامی انسان ها با پیامبری محمد(ص) حجت تمام می کند و دینش را کامل می گرداند.هر انسانی در هر جای دنیا تنها از طریق این دین است که سعادتمند می شود،دینی که پیامش بیداری است برای تک تک انسان ها مگر کسانی که با حق و عدالت مبارزه می کنند و انکار می کنند جهان پس از مرگ را.
اسلام مبارزه می کند با جمودی ها و جهالت ها و خاموشی هایی که تاکنون در سرتاسر جهان باقی است . امیدواریم تنها باقی مانده خداوند با ظهورش حکومت اسلامی را در کل جهان برپا کند. پریسا عبادی نوشته از خودم

عبادی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 05:18:00 ب.ظ ]

روزها ی مبارک ...

 می خواهم خرافه را معنی کنم
یک معنی من درآوردی

من درآوردی ها همیشه هم درست نیستند
بعضی من درآوردی ها خانمان آدم را بر می اندازند
از “من درآوردی های خانمان برانداز” میتوان کافیست دل پاک باشد را نام برد
البته این من درآوردی را من در نیاورده ام
تا جایی که دانش اندکم قد میدهد من درآوردی ابو محمد است
ابو محمد حسن بن محمد بن حنفیه*
آنهم در قرن اول هجری…آنهایی ک خود را متجدد میدانند حالش را ببرند!!!

داشتم می گفتم
من درآوردی ها همیشه هم درست نیستند
بستگی دارد
البته نه به شانس
که خود شانس از همه بی شانس تر است!!!
کدام عقل عاقلی علل را نادیده میگیرد و میگوید شاااانس!؟
اصلا معلوم نیست این شانسه روییده از بوته دقیقا چه تعریفی دارد که لوک خوش شانسش هم خوش شانس نبود!

بگذریم
داشتیم خرافه را تعریف من درآوردی میکردیم
“خر” که واضح است (فکرتان جاهای بی ادبانه نرود) یعنی زیاد!!!
“آف” هم فارسی نبشته ی “off"** است…به معنای خاموش و اندکی عامیانه تر “تعطیل” “ه” هم که ما به ازای فعل اسنادی “است” است ، خب خرافه تبیین شد،بدین ترتیب بی اعتبار بودنش نیز ثابت گردید…به این می گویند اثبات (بی)اعتبار(ی) در ضمن تعریف!!

****یک اختلاسی بکند اسمش کوتاه شود بد نیست
**البته مفهوم حراج و تنزیل قیمت انتزاع شده از off هم اینجا کارآمد است!خوب هم کارآمد است!!
***خودمانیم من درآوردی هایمان بدک هم نیست

پ.ن

…………………………………………………

روزهای سپید یا ایام البیض، به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری گویند.به باور مسلمانان ایام البیض ماه‌های رجب، شعبان و رمضان، دارای فضیلت بسیار می‌باشند. «ایام البیض» یعنی روزهایی که شب‌هایش سفید است. منظور، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری است که «شب‌های مهتاب» دارند.

سیزدهم روز از ماه های قمری بسیار عزیز است ، خصوصا که مولا امیرالمومنین در چنین روزی از روز ماه یعنی سیزدهم بدنیا آمده است.

اما خرافه که نه ریشه عقلایی و نه شرعی دارد در زبانها انداخته که عدد سیزده نحس است!!!

درحالیکه هر روزی که در آن روز گناه نکنی عید است!!!این سخن از کلام معصومین است ولی متاسفانه خرافه در ذهن ما حک شده است!!

یا صدای کلاغ که در حقیقت ذکر است و ظاهر صدایش به زبان آذری یعنی برف«قار قار»، ولی خرافه الغا می کند که نحس است، در حالیکه برف سفید است و برکت پرودگار مایه سبزی و رویش است!!!

.
در زمان #هخامنشیان فردی بنام مُردخای مشاور خشايار شاه ميشه که یهودی مخفی بوده
ملکه ایران وَشتی نام داشته،برای علت قتل وی دو نقل وجود داره
تو جشن های نوروزی خشایار شاه انقدر مست کرده بوده که به همسرش میگه باید برهنه جلوي سپاهیان بری،زن ایرانی چون حیا و عفت داشته سرباز میزنه
در نقل دوم مردخاي میخواسته خشایار شاه رو علیه یونان بشورونه
ولی #وشتی قبول نمیکنه که حمله و کشت و کشتار راه بیفته بنابراین #مردخای توطيه چینی میکنه که این وشتی ميخواد پادشاه رو مسموم کنه..در هر حال وشتی ملکه ایران حذف میشه.
این وسط مردخای دختر برادرخودش هاداسا رو هم بین اونانفوذ میده.
هاداسا چون یک اسم کاملا یهودی بوده عوض میکنن اسمشومیزارن ‘ اِستِر
دو نقل براش هست که اول خود یهودیها میگن ما با کمک علوم غریبه استر رو محبوب پادشاه کردیم
و در نقل بعدی چون پادشاه دوست داشته هر شب داستان عاشفانه گوش کنه،زنی از پشت پرده با صدای زیبا براش داستان میخونده
استرو در این جایگاه قرار میدن که پادشاه ازش خوشش بیاد در هر حال… استر انتخاب میشه و یک یهودی میشه بانوی اول دربار #ایران و تا به این مقام ميرسه یکی یکی یهودیها رو در دربار به مقامهای بالا انتصاب میکنه
وزیر قدرتمند ایرانی هامان متوجه میشه که استر هر دو سه شب یکبار میره به مردخای گزارش میده
در طی این بررسی ها هامان متوجه نفوذ یک شبکه یهودی تو دربار میشه.در حضور استر به پادشاه میگه که بله، همچین نفوذی اتفاق افتاده،غافل از اینکه خود استر هم یهودیه!
استر سریع خبرو میرسونه و اینها شب سیزدهم فروردین حکم قتل هامان و هفتادو چهار هزار ایرانی رو از #خشایار_شاه میگیرن…
روز 13 فروردین 15قوم ایرانی قتل عام میشن!!!
عده ای از ایرانیان از حکم صادر شده مطلع میشن و به کوهها می گریزند!
تمامی این جریان به تقل از کتاب خود یهودی هاست که، اگه دروغه پس بقیه کتابشونم هم اعتباری بهش نیست و اگه راسته غلط کردن باید جواب پس بدن!
#سیزده_فرودین تو خونه نمیمونن به تبعیت از اجدادشون که توخونه قتل عام نشن!
شمایی که تو سیزدهم میری تو باغ و دشت و صحرا دایره تنبک میزنی حواست باشه متوجه باش که در عزای اجدادت داری میرقصی!!!
این روز باید روز #استکبارستیزی و #صهيونيزم ستیزی باشه.
برعکس یهودیها تو سیزدهم فروردین جشن پوریم میگیرن (البته پوریم شون میچرخه تو سالها)
جشن ایرانی کشی میگیرند!
تو آیینشون دارند که این روز باید انقدر شراب بنوشی و سیاه مست شوی.
روز هامان سوزان راه میندازن.
جشن ایرانی کشی راه میندازن ولی تو خبر نداری چون رسانه دست اینهاست.
با همکاری ح.ر

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-01-12] [ 05:41:00 ق.ظ ]

کتابی با بهار به طعم خدا ...

خاطرات سفیر

نیلوفر شادمهری در کتاب خاطرات سفیر به بیان چالش‌های یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه می‌پردازد که با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس می‌برد و او را با رویدادها، تجربه‌ها و خاطراتش شریک می‌کند.

 خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هر چند برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجهه‌ی او با آدم‌های مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذاب‌تر می‌کند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناس‌ترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای «یک سلیم النفس».

 نیلوفر شادمهری در این کتاب، حدود سی خاطره را به رشته‌ی تحریر درآورده که این مجموعه در واقع بخش اندکی از تمام خاطرات ایشان است.

 در بخشی از کتاب خاطرات سفیر می‌خوانید: عصر رفتم توی آشپزخونه، یه جماعت دور میز بودن. یکی پرسید:«توجدیدی؟»(سؤال رو تو رو خدا!) جواب دادم:«آره»پرسید:«ازکدوم کشوری؟» وای- چقدرتند حرف می زد! اصلا عادت به آهسته و شمرده حرف زدن ندارن. یه دختری، که سنش از همه بیشتر بود و نسبت به بقیه لباس نامناسبتری پوشیده بود خودش و دیگرون رو بهم معرفی کرد….بگذریم، به هر کدوم سلام کردم و جمله ای گفتم که بفهمن از آشنایی با هر کدوم خوشبختم وخوشوقتم و خوشحالم و….به عمر، برای اینکه فلسطینی بود …..چند تا«خوش»اضافه تر گفتم. اماعمر عجب آدمی بود!….چپ چپ نگاهم کرد و اولین چیزی که گفت این بود:«توشیعه ای؟»چشمتون روز بد نبینه!هنوز«آره» از دهنم در نیومده بود که شروع کرد:«واسه چی شماها می گید ]حضرت [علی باید به جای پیامبر مبعوث می شد؟…..

پ ن

باید خودتون کتاب را بخونید گام به گام و لحظه  به لحظه با خانم سفیر توی خوابگاه و در مباحثاتش با دوستان مسیحی، سنی و لائیک همراه باشیدتا تماشا کنید که چگونه از مسیحی آمریکای منتظر ظهور  می سازد و  یک سنی را علاقهمند به اهل بیت می کند!

حتما این کتاب را تهیه کنید و بخونید و به دیگران هدیه بدهید. تبلیغ دین را یاد بگیرید.

 

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-01-08] [ 11:58:00 ب.ظ ]

سیزده بدر رهبری ...

درختان مدرسه علمیه فاطمیه جلفا

بهانه‏ اى براى با هم بودن‏
در اين روز های غباری كه آسمان رنگ باخته و خاکستری شده است و ماشين و دود و سر و صدا همه جا هست، مردمان به‏ دنبال لحظه‏ اى براى آرامش و بهانه ‏اى براى ديدن همديگر و با هم بودن هستند.
شايد سيزدهم نوروز، تنها يك بهانه است؛ بهانه ‏اى براى آشتى با طبيعت و به ياد زلالى آب، استوارى كوه، و چشم نوازى درخت از صبح زود، هر چند خانواده را مى‏ بينى كه به خارج شهر مى‏ روند. در آن‏جا، خانواده‏ ها با شور و نشاط و دسته دسته، در كنار آب و سبزه يا زير درختان بساط خود را مى‏ گسترانند. بچه‏ ها بازى مى‏ كنند، مادران مشغول پخت و پز مى‏ شوند و پدرها هم از همه جا صحبت مى‏ كنند و در يك كلام، همگى روز خوشى را پشت سر مى‏گذارند. در این خوشی ها بهار به طعم خدا را با تمام سلول‌های بدن خود می‌چشند.
آموزش زندگی با طبیعت
فرهنگ احترام به طبيعت را بايد از كودكى آموخت و در بزرگسالى به كوچكترها آموزش داد. «روز طبيعت»، فرصت بسيار مناسبى است تا اين درس بزرگ را به فرزندان آینده ساز بياموزيم. آن‏ها بايد بدانند كه طبيعت زيباى سرزمينمان ايران، خانه بزرگ تر همه ما به شمار مى ‏آيد و ضرر آسيب رساندن به درختان و سبزه زارها، ابتدا به خودمان برمى گردد.  همان گونه که مادران گلدانهای خانه را مراقبت می کنند،اگر كودكان ياد بگيرند كه درختان، ريه‏ هاى تنفسى زمين هستند و بدون آن‏ها، حيات روى زمين رو به نابودى رود، هيچ گاه به از بين رفتن طبيعت شگفت‏ انگيز كشورمان راضى نخواهند شد. كودكان امروز، پدران و مادران فرداى اين سرزمين‏ اند و با اين فرهنگ‏ سازى درست، مى ‏توان عشق به طبيعت را در دل آن‏ها كاشت.
اگر این کار یک برنامه ای در این روز باشد که هر کسی با خود نهالی را به طبیعت ببرد و با دستان فرزندش در زمین بکارد و آب به پایش بریزد و تاریخ کاشت را به شاخه در خت آویزان کند تا سال آینده چقدر بزرگ خواهذ شد، در ذهن کودکش حفظ جنگل فطری خواهد گشت.
طبيعت در كلام معصومان‏
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «نخل را نسوزانيد و آن‏را در آب غرق نكنيد. درخت بارور را قطع ننموده و زراعت و كشاورزى را به آتش نكشيد؛ زيرا شما نمى ‌دانيد، شايد در آينده به آن نيازمند شويد.»
حضرت على علیه السلام فرمود: «نگاه كردن به سبزه، موجب شادابى است».
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «زندگى با سه چيز خوش است: هواى پاك، آب فراوان و گوارا، و زمين آماده كشاورزى.»
طبيعت در كلام مقام معظم رهبرى‏
مقام معظم رهبرى، حضرت آيت‏ الله خامنه‏ اى، با اشاره به اين‏كه هر سال درختكارى مى‏‌كنند و به كاشت درخت پردازند، درباره اهميت درخت، اين سبزينه حيات مى ‏فرمايند: «درخت، مظهر حيات در طبيعتى است كه ما آن‏ را با نگاه عاميانه،بى‏ جان مى‏‌پنداريم». ايشان سپس ادامه مى‌‏دهند: «درخت و گياه، تاكنون تنها راهروهايى هستند كه انسان از طريق آن‏ها، توانسته به منابع عظيم و متنوع غذايى در زير خاك دسترسى پيدا كند…. اگر گياه نباشد، انسان نيست. اگر گياه نباشد، حيوان نيست. با توجه به چرخه پيچيده طبيعت و تأثير متقابل آب و هوا و خاك و درخت بر روى يكديگر، اگر گياه نباشد، هوا هم نيست. گياه، يك پايه اساسى وجود است».

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-01-05] [ 11:39:00 ق.ظ ]

نحوست سیزده از کجاست ...

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ق.ظ ]

پیش بینی های رهبرم ...

 

 

دشمن نمی فهمد رهبرم وقتی سخنی می گوید، حتما این سخن به منبع الهی متصل است. دشمن حق دارد نفهمد چون خداوند فرموده دشمنان تان را از احمق ها قرار داده ام.

بیش از ۷ سال پیش بود که حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در جمع معلمان  پیش‌بینی‌ای از آینده جوامع غربی ارائه دادند؛ شاید در همان زمان برخی در داخل و خارج نسبت به آن پیش بینی، خوش‌بین نبودند و یا آن را یک اشتباه می پنداشتند اما اکنون شرایط به گونه ای پیش رفته که آینده جوامع غربی بسیار تیره و تاریک جلوه می‌کند اما باز هم آنها در حال بزک کردن خود هستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور در اردیبهشت سال 90 درباره آینده اروپا فرمودند: «فقط این نیست که در کشور‌های شمال آفریقا و منطقه‌ی غرب آسیا که امروز ما در آنجا قرار داریم، حرکات بیداری‌ای به وجود آمده باشد؛ این حرکت بیداری تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزی پیش خواهد آمد که همین ملت‌های اروپائی علیه سیاستمداران و زمامداران و قدرتمندانی که آن‌ها را یکسره تسلیم سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی آمریکا و صهیونیسم کردند، قیام خواهند کرد. این بیداری، حتمی است. حرکت ملت ایران، امتداد و عمقش اینهاست».

به همین علت خیلی خوشبین و مطمئن هستم ، که اگر خداوند توفیق بدهد و عمر ما را تا 20 سال دیگر افزایش دهد نابودی اسرائیل را خواهیم دید ان شاءالله

رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا در دیدار با آقای رمضان عبدالله رهبر جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه ایشان باز هم پیشبینی خود مبنی بر عدم وجود رژیم صهیونیستی تا 25 سال آینده را تکرا کردند.

ایشان در این دیدار در این مورد فرمودند: “رژیم صهیونیستی همچنان‌که قبلاً گفته‌ایم به شرط مبارزه‌ی همگانی و متحد فلسطینی‌ها و مسلمانان با صهیونیست‌ها در ۲۵ سال آینده وجود خارجی نخواهد داشت.”

 بی‌بی‌سی برای کم اهمیت جلوه دادن این سخنان ابتدا شرطی را که رهبری در این خصوص قائل شدند را غیر قابل دسترس می داند به همین دلیل این تاکید رهبری را که پیش از این هم در سال 94 تکرار شده بود را نوعی سخن تبلیغی بر می شمرد و اینگونه می نویسد: “شرطی که آیت الله خامنه ای برای تحقق این پیش بینی مشخص کرده، شاید چندان دور از دسترس به نظر برسد که بیان چنین وعده ای، صرفا نوعی بیان تبلیغاتی تلقی شود. به علاوه، امکان دارد تحلیل رهبر ایران به طور کلی این باشد که اسرائیل در نهایت نابود خواهد شد و ذکر زمان مشخص، تنها نوعی بیان کلی باشد.”

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1398-01-03] [ 09:54:00 ب.ظ ]

بهار به طعم خدا ...

بهار به طعم خدا

خدایا با این همه مهربانی هایت بندگانت را می کشی!

چگونه می توان از پس این همه خوبی ها بر آمد. یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ، یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ، یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ ، تحَنُّناً مِنْهُ وَ …پروردگارا چگونه از پس این همه توفیق کمر راست کنم، مهمانی ایام البیض و اعتکاف در خانه‌ات و تقارن میلاد فرزند کعبه با نوروز را چگونه می توانم سپاسگذار باشم!

بارلها سفره‌ای گسترده ای در این بهار که پر از طعم خودت می باشد!

تمام حس های پنج گانه‌ام با تمام وجود به فعالیت افتاده است، سرشار از لذت یاد خدا شده است.

همه سلول هایم طعم خدا را می چشد، از شدت خوشی نمی دانم کدام خواسته هایم را در این احسن حال بخواهم.

زبانم به لکنت افتاده است، شگفت زده هستم؛ که دیگر بار در این برهه زیبای هستی قرار خواهم گرفت!

می خواهم دعا کنم، َیا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ، نمی دانم کدام احسن حال را بخواهم!

نَفسَم درگیر خواهش ها و آرزوهاست، منیت هایم می خواهد در آن لحظه ای حساس فریبم دهد.

اول آرزوهای خودت را بخواه؛ اما عقلم که در این روزها کمی چابک شده است، بامشت ستبرش نَفسم را به گوشه ای پرتاب می کند، آهسته درگوشم زمزمه می کند، اول ظهور حضرت یار را بطلب که اگر او پرده غیبت را پاره کند همه آرزوهای ابناء بشر که تو هم یکی از آنها هستی برآورده می شود.

 در کنارم مانند مربی مهربان می شمارد، پیروزی مردم مظلوم یمن  بخواه !

سقوط مستکبرانی، چون آمریکای جهانخوار و اذناب حقیرش را؛ مثل صهیونیستها و سلاطین احمق عرب!

سفارش کرد که طول عمر امام خامنه ای را بخواه که پرچم انقلاب را او به دست توانای صاحبش برساند. عقلم گفت: حواست به مسلمانان جهان هست، که برایشان آرزو کنی که هرچه زودتر با ولایت امیرالمومنین بیشتر آشنا گردند، و قلبشان با نور ولایت روشن گردد تا دست دشمنان داعش ساز  را از سرشان کوتا و نا امید کند.

عقلم وقتی دید شاگرد خوبی هستم گفت: هدایت جوانان دنیا را بخواه! گفت یادت نرود برای کفار هم دعا کنی، که خداوند دلهایشان را به نور توحید منور کند.

بعد بیادم آورد، برای ازدواج جوانان و تن به کار دادن پسران هم دعا کنم؛ تا این فرهنگ برهنگی به فرهنگ عفاف و حیا تبدیل گردد.

عقلم گفت یادت نرود برای افزایش جمعیت دعا کنی تا مادران از تنبلی خارج شوند، برای فرزند دارشدن برنامه ریزی کنند.

همینطور آرزوهایم را یک به یک به گوشم می خواند، که دیدم سجاده‌ام از قطرا ت اشک خیس شده است، با صدای توپ تحویل سال از مناره مسجد از دنیای آرزو های خوب خارج شدم..

خدا را سپاس گفتم از اینکه توفیق بهاری به طعم خدا را به بندگانش چشاند، آرامشی در تک تک سلول هایم نفوذ کرد، و احساس کردم که همه دعاهایم مستجاب خواهد شد.

بیقراری هایم تمام شده بود، بهاری به طعم خدا همه وجودم را سرشار.کرده بود؛ دوست داشتم از این طعم شیرین به هم بچشانم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-12-29] [ 12:59:00 ب.ظ ]

چه کسی شیعه است ...

به پیروان امیرالمومنین از کی شیعه گفتند؟.
اولین کسانی که به این نام مفتخر شدند، و جزء ارکان اربعه شیعه قرار گرفتند؛ چهار شخصیت بزرگ هستند که نامشان در تاریخ تشیع ثبت گردید.
این چهار شخصیت بزرگ، کسانی هستند که طبق فرمایش رسول خدا، بهشت مشتاق ورود آن ها است.
حتما شما هم مشتاق هستید تا بدانید که این چهار بزرگوار چه کسانی هستند؟
این ها کسانی هستن که در امر ولایت امیرالمومنین پایداری و دفاع جانانه از حقانیت وجود مقدس امیر المومنین در خیانت پلید سقیفه.کردند.
و پیامبر اکرم در حق ایشان فرمود: علی جان انت وشیعتک هم المفلحون.
این شخصیت ها که مفتخر به دریافت عنوان شیعه از زبان پیامبر شدند، حضرت سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر، مقدادبن اسود بودند.
بعد از رحلت پیامبر اعظم شیعیان دیگری هم بودند مانند حذیفه بن یمان معروف به صاحب سر رسول خدا، ابوالهیثم، عثمان بن حنیف و سهل بن الحنیف انصاری،حزیمه بن ثابت معروف به ذوالشهادتین هرچند که جایگاه رفیعی در پیروی از حضرت علی علیه السلام دارند ولی در رتبه دوم هستند.

خدا یا ما چه رتبه ای داریم؟!

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-12-27] [ 02:43:00 ب.ظ ]

عید نوروز از دیدگاه ائمه(ع) ...

دعای هنگام تحویل سال یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا ال احسن الحال

ای دگرگون کننده قلبها و دیده ها! ای تدبیرگر شبها و روزها! ای متحول کننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!

آداب دینی عید نوروز در روایات، اعمال و آداب مختلفی برای این روز بیان شده که خود حاکی از ارزش و اهمیت این روز دارد:

۱-طهارت و پاکیزگی این دستورالعمل شبیه آدابی است که در سایر اعیاد اسلامی رعایت می شود.قال الصادق علیه السلام «اذا کان یوم النیروز فاغتسل والبس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما»هرگاه نوروز فرا رسد غسل کرده و پاکیزه ترین لباسهایت را پوشیده و از معطرترین عطرهایت استفاده کن و آن روز را روزه بگیر.

۲- هدیه دادن از امیرالمؤمنین علی علیه السلام چنین نقل شده که فرمودند «اتی علی علیه السلام بهدیة النیروز فقال علیه السلام ما هذا؟ فقالوا یا امیرالمؤمنین الیوم النیروز! فقال علیه السلام اصنعوان کل یوم نیروزا»در روز نوروز هدیه ای برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام آورده شد. حضرت فرمودند این هدیه چیست؟ آنان پاسخ دادند امیرالمؤمنین امروز نوروز است امام فرمودند: هر روز را برای ما نوروز کنید. در هدیه آنچه مهم است، ارتباط روحی و ایجاد محبت است نه مقدار و کیفیت … و در این زمینه نباید به تکلف افتاد.امام صادق علیه السلام در مورد اهمیت هدیه می فرماید: «تهادوا تحابوا فان الهدیة تذهب بالضغائن.»به یکدیگر هدیه دهید تا بین شما محبت ایجاد شود زیرا هدیه کینه ها را از بین می برد.

۳- پیامبر اکرم در مورد یاد و ذکر خدا در اعیاد چنین می فرماید: «زینوا اعیادکم بالتکبیر»اعیاد خود را با یاد و ذکر عظمت خدا زینت دهید.

۴- صله رحم و دیدار با دوستان در این روز ارتباط با بستگان و فامیل ار اعمال نیکو و شایسته است، در روایات، نتایج و آثار فراوانی برای صله رحم بیان شده است

قال الباقر علیه السلام «صلة الارحام تزکی الاعمال و تنمی الاموال و تدفع البلوی و تنسی ء الاجل »ارتباط با خویشان، اعمال را پاکیزه می کند، دارائیها را افزایش می دهد و بلاهارا دور می کند و مرگ آدمی را به تاخیر می اندازد.اگر افرادی از بستگان قطع ارتباط کرده باشند، مناسب است انسان مؤمن در ایجاد ارتباط پیشقدم شده و به کینه توزیها و وسوسه های شیطان پشت پا بزند،

رسول گرامی اسلام می فرماید: «صل من قطعک و احسن الی من اساء الیک و قل الحق و لو علیک »با آنکه با تو قطع ارتباط کرده، ارتباط ایجاد کن و آنکس که به تو بدی کرده به او نیکویی بنما و حق را گرچه به ضررت باشد اظهار کن.علاوه بر دیدار از فامیل، دیدار و زیارت برادران دینی ارزش بسیاری دارد، چنانکه در روایت آمده که زیارت برادر دینی، زیارت خداوند محسوب می شود.

قال الصادق علیه السلام «من زار اخاه فی الله، قال الله عزوجل ایای زرت و ثوابک علی و لست ارضی لک ثوابا دون الجنة »هرگاه کسی برادرش را در راه خدادیدار کند، خداوند می فرماید: تو مرا زیارت کردی و پاداش تو بر من است و برای تو ثوابی کمتر از بهشت راضی نمی شوم.

امام صادق(ع) به مُعلی فرمود: «در روز نوروز، پاکیزه‌ترین لباس خود را بپوش و با بهترین عطر خود را معطر نما و این روز را روزه بگیر و بعد از نوافل ظهر و عصر، چهاررکعت با دوسلام نماز بخوان».

ادامه »

موضوعات: فرهنگی, مباحث فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:32:00 ق.ظ ]

تا مبناى احسن حال چه باشد؟ ...

 

«يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الي احسن الحال»

در آستانه سال نو، مهم‏ترين مسئله‏ اي كه معمولاً ذهن‌ها را به خود معطوف مي ‏سازد، نو شوندگي در ابعاد مختلف به‏ ويژه محيط زندگي و ادب و آداب آن است، چه آن‏كه آدمي مي‏‌خواهد به ‏لحاظ فردي و خانوادگي و فاميلي و حتي زندگي اجتماعي و سياسي لااقل از طبيعت كه با حيات دوباره ‏اش آغازي ديگر را براي ثمربخشي بيشتر تجربه مي‏كند، عقب نماند.

بهار ۱۳۹8 از راه رسيد و مثل هميشه و هر ساله نويد شور و نشاط و شكوه و شكوفه مي‌‏دهد، طبيعت لباس نو بر تن و حياتي دوباره را آغاز مي ‏كند تا بدين‏وسيله سفره بركات و نعمت هاي الهي را براي اشرف مخلوقات يعني انسان بگستراند تا چه ميزان از انسان ها، عِباد شکور باشند و راه پاكي و سعادتمندي را پيشه كنند و چه ميزان كفران نعمت كرده و با معصيت و نافرماني، بي‏راهه حيرت و سرگرداني را اختيار نمايند. چه آن‏كه طبق كلام وحي: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَي‏هَا؛ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّي‏هَا؛ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّي‏هَا»؛ دو جهت بيشتر بر سر راه قوه اختيار انسان وجود ندارد، يا راه سعادت است و شكر كه نشانه ‏هاي آن صفات حسنه و نيك است و در مسير و سبك زندگي توأم با تقوي و پاكي متجلي می‏ گردد و يا بي‏راهه شقاوت و پستي كه صفات رذيله و ناپسند را همراه با سركشي و ذلت به نمايش مي‏گذارد. در حالت اول، هرچه هست، امنيت و آرامش و محبت و ايثار و گذشت و برادري و برابري و احترام و ادب و كرامت انساني است و در جهت دوم جز پلشتي و كِبر و پليدي و شهوت و فسق و اذيت و ظلم و… نيست.

در نگاه نخست، مستضعفان و محرومان و ملتهاي مظلوم و قدس شريف مسأله اول جهان اسلام است و اما در نگاه دوم، اگرچه ۷ ميليون يمنی مظلوم غذايي براي خوردن نداشته و همزمان شكم‏بارگان رژيم سعودي با بيش از هزار و پانصد خدمه و همراه در پي خوش‏گذراني و عياشي در خارج از مرزهاي كشورشان اردو بزنند و يا ملت مظلوم بحرين، عراق، سوريه، فلسطين و… در آتش فتنه‏ هاي شوم آمريكايي انگليسي دست و پا بزنند، فرقي نمي‏‌كند چراكه در اين نوع نگاه، عاطفه و شرافت انساني به مسلخ برده شده و لگدمال گرديده است.

ايام تحويل سال و آغاز بهاري ديگر، بهانه ‏اي است تا به‏ خود آمده و پلشتي‏‌هاي اخلاقي و رفتاري را از صحن جانمان بيرون رانده و جان تازه‏اي به روح و قلبمان ببخشيم كه البته مبناي سيره و زندگي بزرگان نيز همواره همين بوده است. هنر آن نيست كه تحت هر شرايطي، همواره بر اخلاق زشت و مواضع غلطمان پاي بفشاريم بلكه هنر آن است كه در مسير رشد و تعالي و كمال، با استعانت از خداي متعال در جهت اصلاح و هدايت نفس خويش گام برداشته و هر لحظه و آنی نو شوندگي و آرامش درون را تجربه كنيم.

در اين مجال ضمن تبريك سال نو، هديه‏ اي به رسم يادگار از مرحوم آيت‏‌الله سيدعلي قاضي طباطبايي استاد اخلاق بسياري از بزرگان عرصه ادب و عرفان، كه حديثی قدسي است (به نقل از تذكرة المتقين، ص ۲۲۳) تقديم مي‏ نماييم كه به‏ حق نقشه راه و مبناي مباركي است براي سبك زندگي انساني و سعادتمندانه: از نبي مكرم اسلام(صلي‏ الله  ‏عليه‏ وآله) نقل است كه فرمودند:

«قال الله تبارك و تعالي:

أكْثِرْ مِنَ الزّادِ، فَإِنَّ الطَّريقَ بَعيدٌ بَعيدٌ.

وَ جَدِّدِ السَّفيْنَةَ، فَإِنَّ الْبَحْرَ عَميقٌ عميقٌ.

وَخَفِّفِ الْحَمْلَ، فَإِنَّ الصِّراطَ دَقيقٌ دَقيقٌ.

وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصيرٌ بَصيرٌ.

وَأخِّرْ نَوْمَكَ إِلَي الْقَبْرِ.

وَفَخْرَكَ إِلَي الْميْزانِ.

وَشَهْوَتَكَ إِلَي الْجَنَّةِ.

وَراحَتَكَ إِلَي الاَّْخِرَةِ.

وَلَذَّتَكَ إِلَي الْحُورِ العينِ.

وَكُنْ لي ، أكُنْ لَكَ.

وَتَقَرَّبْ إِلَيَّ بِاسْتِهانَةِ الدُّنْيا.

وَتَبَعَّدْ عَنِ النّارِ لِبُغْضِ الْفُجّارِ وَحُبِّ الاَْبْرارِ.

فَإِنَّ الله لايُضيعُ أجْرَ الْمُحْسِنينَ.»

«اي پسر آدم! توشه ‏ات را زياد كن كه راه دور است دور، و كشتي‏ات را تازه و نو كن كه دريا ژرف است ژرف، و بارت را سبك ساز كه جاده باريك است باريك، و كردارت را خالص گردان كه سنجشگر بيناست بينا، و خوابت را براي وقت مرگت و فخر و باليدنت را براي هنگام سنجش اعمال بگذار و خواهش نفساني‏ات را براي بهشت و آسايشت را براي آخرت و لذتت را براي حورالعين واگذار، و تو براي من باش تا من براي تو باشم و با حقير و پست شمردن دنيا به من نزديك شو و به‏وسيله دشمني با نابكاران و دوستي با نيكان، از آتش دوزخ دور شو زيرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمي‏كند.»

برداشت از فرهنگی جمعه

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ق.ظ ]

حال خوب در سال 98 ...

حال  خوب
حال خوب
چگونه حالمان خوب شود؟!
در سال جدید برای حال خوب جامعه چه تصمیمی گرفته ایم؟!
آیا ایده جدیدی دارید؟!

آیا در دعای تحویل سال برای احسن الحال چه گزینه هایی از نظر گذراندید؟!


حال هرکسی زمانی خوب می شود که تلاش کند حال همسایه دیوار به دیوارش خوب باشد!

حال خوب فقط به فقر مادی نیست، بلکه فقر فرهنگی سخت ترین فقر است و تاثیر زیادی در رفتار انسان دارد!

اگر فقر فرهنگی مردم اصلاح شود، چه بسا فقر مالی هم در سایه اصلاح فرهنگ جامعه رشد کند!

وقتی مردم گرفتار فقر فرهنگی هستند، چشمشان را به غرب می دوزند؛ آنچه خود دارند از بیگانه می طلبند.گرفتار اسراف و خرید اضافه و تجمل گرایی می گردند. این کار انسان را بسوی فقر مادی می برد.

حال هرکس به خوبی حال فامیل و مردم شهر بستگی دارد!

ما وقتی حالمان خوب می شود که سایه جنگ از سر مردم یمن برداشته شود!

حالمان زمانی خوب می شود که مردم سوریه در رفاه و آسایش باشند!

حالمان زمانی خوب می شود که دشمنان از شکست دادن ما نا امید شوند!

زمانی نا امید می شوند که بازار کالای ایرانی پر رونق باشد!

کارگر ایرانی از صبح تا غروب در کارخانه مشغول باشد!

همسرش منتظر دست پر شوهر خسته از کار روزانه به خانه بیاید!

حالمان زمانی خوب می شود که مرغ همسایه را غاز نبینیم!

تا همگی باهم پایان یک روز خوب را زیر سقف مهربانی و امید جشن بگیرند!

تلاش کنیم تا فرهنگ جامعه رو به احسن حال برود!

فرهنگی پیشرو و خلاق شایسته امت آخر الزمان!

پس تلاش کنیم که حال همه خوب باشد !

کی می خواهیم به سفارش معصومین عمل کنیم؟!

فرموده اند : هرآرزوی خوبی برای خود داری برای دیگران هم بخواه!

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]

امام جواد جوان ترین امام ...


زندگینامه امام نهم (ع )
آن حضرت در ۱۰ رجب المرجب و به روایتى در ۱۹ رمضان المبارک سال ۱۹۵ هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد.
پدر بزرگوارشان حضرت امام علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف تحیه و الثناء) و مادر گرامیشان بانویى پرهیزکار به نام سبیکه می‎باشد که امام رضا (ع) وى را خیزران نامید.
سبیکه از اهالى نوبه در سرزمین مصر و از خاندان قبطیه همسر رسول خدا (ص) بود.
امام نهم شیعیان (ع) مانند جده اش فاطمه زهرا (س)، زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت و نهایتاً در آخر ماه ذی‎القعده سال ۲۲۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید، مرقد شریف آن حضرت (ع) در کاظمین در جوار مرقد مطهر جد بزرگوارشان حضرت امام موسی کاظم (ع) قرار دارد.
امام محمد تقی (ع) همچنین به باب الحوائج شهرت دارد.
جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) مشهورترین القاب آن حضرت (ع)، و رضی و متقی از دیگر القاب ایشان است.
امام جواد (ع) هنگام شهادت جانگداز پدر ارجمندش حضرت امام رضا (ع) در اواخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری، ۸ ساله بود که مقام امامت به ایشان انتقال یافت.
دوران ۱۷ ساله امامت حضرت جوادالائمه (ع) با حکومت مأمون و معتصم خلفای جنایتکار عباسی، همزمان بود.
یکی از همسران امام جواد (ع) ام الفضل دختر مأمون عباسی بود که از وی فرزندی نداشت.
زوجه دیگر آن حضرت (ع) هم سمانه مغربیه و مشهور به ام ولد بود.
حضرت جوادالائمه (ع) دارای ۴ فرزند پسر و ۴ دختر به اسامی حضرت ابوالحسن امام علی النقی الهادی (ع) امام دهم شیعیان، ابواحمد موسی مبرقع، ابواحمد حسین، ابوموسی عمران، فاطمه، خدیجه، ام کلثوم و حکیمه(امین امام عسکری وشاهد ولادت امام زمان علیهم السلام، می‌باشد.
هنگامی که امام رضا (ع) در سال ۲۰۰ هجری قمرى، به دعوت و اجبار مأمون عباسى از مدینه به طوس (خراسان) رفت، فرزند خردسالش امام جواد (ع) که شش سال بیشتر نداشت و مانند دیگر افراد خانواده آن حضرت (ع) در مدینه ماند، جانشین ایشان در این شهر بود. حضرت ثامن الحجج (ع) در این سفر، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می‌کرد.
امام جواد (ع) تنها برای غسل و اقامه نماز بر پیکر نورانی پدر در طوس حضور یافت.
البته در برخی اسناد تاریخی هم آمده است که امام جواد (ع) علاوه بر این، در سال ۲۰۲ هجری قمری نیز برای دیدار پدر بزرگوار خود در زمانی که ولیعهد مأمون بودند، به طوس (مرو) رفت و سپس به مدینه بازگشت.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-12-26] [ 07:48:00 ب.ظ ]

در عالم ذر چه کردم ...

عالم ذر

بارلها از احوالاتم می فهمم در زمان« الست» از اولی ها نبوده‌ام، تا در گروه اصحاب یمین باشم؛ خدا کند از گروهی نباشم که به ‌اجبار از آتش عبور کرده‌ باشم  و در صف اصحاب شمال باشم.

عالم ذر یکی از عوالمی است که همه باید طی کنیم تا به عالم مثال شبیه عالم دنیاست برسیم.

 در چهارماه ده روزگی روح به انسان دمیده می شود قبل از آمدن همه خلایق به دنیا خداوند از ذریه آدم اقرار گرفت  که من پروردگار شما هستم؟

 عالم ذر قبل از عالم دنیا است زمانی که همه ارواح از ابتدا تا قیامت در عالم عقول بوده‌اند بعد از تنزل به عالم مثال وارد شده اند، در عالم مثال عوالم بسیاری وجود دارد  که عالم ذر هم یکی از آن عوالم است .در عالم ذر خداوند از مخلوقاتش به سه چیز اقرار می گیرد،

 اول اقرار از ربوبیت خودش که من پروردگار شما هستم،

دو م  اقرار به نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.

 سوم اقرار به ولایت ائمه علیهم السلام بوده است.

اتفاقی مهمی که در عالم ذر افتاد، هر کسی  که زودتر اقرار کرد؛ به بهترین جایگاه رسید.خداوند پرسید آیا من پروردگار شما هستم؟ شاگرد اولی ها گوی سبقت را ربودند، زودتر پاسخ دادند که «بلی» تو رب و الله هستی.

یک عده دیرتر پاسخ دادند، و یک عده از غافلان و مشروطی ها اصلا پاسخ ندادند.

 و بعد برای آزمایش اقرار، خداوند آتشی افروخت و دستور داد تا همه وارد شوند و باز همان‌هایی که اول پاسخ داده بودند، زودتر وارد آتش شدند و عده ای که دیر تر پاسخ داده بودند، دیرتر وارد آتش شدند.ارواح براساس انتخابشان، مرتبه آن‌ها در دنیا مشخص شد. سرانجام آن‌هایی که پاسخ نداده بودند بالاجبار وارد آتش شدند. اولی ها نامشان شد اصحاب یمین و آن به زور وارد آتش شدند اصحاب شمال.

از امام معصوم پرسیدند چگونه پیامبر انتخاب شد؟ فرمود:اولین کسی که به ربوبیت خداوند اقرار کرد و پاسخ داد پیامبر صلی الله علیه و آله بود برای همین می شود سید الانبیا و واسطه فیض الهی.

 خدای حکیم می خواهد انسان‌ها را بیاورد به دنیا بعضی را در امت موسی  قرار دهد و بعضی را در امت‌های دیگر.چون کارش حکیمانه است بنابراین درعالم ذر، با کمترین شباهت مانند آزمون سراسری  امتحان گرفت تا جای اعتراضی نباشد. همانگونه که افراد درکنکور شرکت می کند و هر کسی بر اساس رتبه اش وارد دانشگاه های گوناگون می شود. حالا ممکن است کسی با رتبه بالایی به یک دانشگاه با اساتید قوی وارد شود ولی قرار نیست این دانشجو تلاش نکند و فکر کند که من در دانشگاه مهمی قبول شده ام لازم نیست تلاش کنم ؛ شاید چنین کسی در نهایت با تنبلی از دانشگاه اخراج شود. عالم ذر هم مانند کنکور است.همین طور یک دانشجو با رتبه کم در یک دانشگاه ضعیف و دور افتاده قبول شود اما با تلاش خود بتواند قله‌های علمی را طی کند.

 بر همین اساس ممکن است کسی در عالم ذر دیر پاسخ داده باشد و یا بزور وارد آتش شده باشد اما در دنیا در خانواده موفقی قرار بگیرد و توفیق یارش شود و خود را به رتبه اصحاب یمین برساند.

انسان وقتی وارد دنیا می شود، تازه در دنیا تلاش انسانها شروع می شود؛ «الدنیا مزرعه الاخره» تا رتبه خودشان را بالا ببرند. این هم به معنای جبر نیست.

ممکن است یک نفر در عالم ذر زود بلی گفته است و در خانواده شیعی هم باشد ولی راه انحرافی را انتخاب کند و آن دیگری پیامبر زاده باشد، و آن دیگری در خانواده پستی باشد ولی خودش با تلاش راه هدایت را انتخاب کند.ممکن است در آن عالم ذر به موقع جواب نداده است ولی در دنیا در خانواده و محیط مساعد قرار گرفته باشد و پیشرفت کند.

خدا کند بتوانیم به اصحاب یمین نزدیک شویم.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]

چهارشنبه های زهرایی ...

خانمهای محجبه
قرار بر این شده خانمهای بدحجاب به شما گل بدهند!؟!؟!؟
با دقت تا آخر بخوانید…..‌.‌

جنبش چهارشنبه های سفید با هدف تحقیر حکم اسلامی حجاب ایجاد شده است. در این طرح مقرر شده خانم ها و آقایانی که با حجاب مخالفند با شال و لباس سفید به علامت اعتراض به حجاب به خیابان ها بیایند. این طرح ادامه طرح آزادی های یواشکی زنان ایران است که بعد از مشخص شدن سرمنشا آن که رژیم صهیونیستی بود ،تغییر شکل داده است. در این طرح خانم های بدحجاب با شالی سفید و در حالی که شاخه گل سفیدی در دست دارند به خانم های محجبه گل هدیه میدهند. و سعی می کنندآ نها را به چالش بکشانند و از عکس العملشان فیلم و عکس می گیرند.
لذا:
۱- از پذیرش گل خودداری کنید.
۲- هر واکنش منفی در برخورد با این افراد از سوی گردانندگان اصلی طرح ،تجزیه تحلیل شده و در رسانه های صهیونیستی استفاده می شود،و از سویی موجب کدورت و دو دستگی و تفرقه بین هموطنان می شود، لذا از هر نوع برخورد تند و غیرمحترمانه اجتناب نموده و باکمال عطوفت و مهربانی و تبسم ،هدیه انها را نپذیرید.
۳-با گفتن جملات کوتاه مثل جملات زیر از کنار آ نها عبور کنید.
بهشت حجابم را به شاخه گلی نمی فروشم.
نگاه شهیدان از شاخه گل برایم اهمیت بیشتری دارد.
گنج حجابم با ارزش تر از شاخه گل سفید است…
۴- اصلا و به هیچ وجه با طرف مقابل وارد بحث نشوید،آنها میخواهند که شما را به بحث و مجادله کشانده و با فیلمی که از شما گرفته می شود نتیجه خود را بگیرند،هدیه را با لبخند قبول نکنید،جمله ای را بگویید و رد شوید.

توجه توجه :
“طرح چهارشنبه های زهرایی

نذرفرهنگی وتوزیع رایگان و صلواتی کتاب بسیار موثر “مهدیه و لباسهای سخنگو “
اولین کتاب داستانی پیرامون چرایی حجاب ویژه دختربچه‌ها این مادران فردای کشور
در روزهای چهارشنبه در مکانهای شلوغ و پرتردد
جهت تهیه ونذرفرهنگی کتاب موثر مهدیه ولباسهای سخنگو وهمکاری و اجرای طرح چهارشنبه های زهرایی در شهرخودتان کلمه مقدس یازهرا را به آی دی

ارسال با با تلفن ۰۹۱۲۵۲۱۸۵۷۰از ساعت ۱۰الی۱۳تماس حاصل فرمائیدوالسلام جبهه فرهنگی خودجوش محجبه ها

(لطفا در گروهها ودوستان ومدیران کانالها و تمام فعالین فرهنگی به اشتراک بگذارید اجرتان با حضرت زهرا سلام الله علیها)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-12-24] [ 10:19:00 ق.ظ ]

بهشت مادرانه یا فضای مجازی ...

                                                 

فرزندی که از همان ابتدای کودکی، هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسد؛ به جای اینکه با قصه های گنجشگ کوچولو و بزبزقندی آشنا می شود؛ ناخواسته با گوشی موبایل مامان و بابا انس می گیرد.بنابراین هرگز از قصه هایی که می تواند شخصیت کودک  را رشد دهد لذت نمی برد.
خصوصا که بازی های هالیوودی هم داشته باشد.
تربیت امروزی ما برای کودکان یا تلوزیون است یا گوشی موبایل، یعنی فضای مجازی .
بعد از مدتی کودک را به مهد کودک می سپاریم، آنجا هم که از تشعشعات سند 2030 بهرمند می گردد.
وقتی به مدرسه رفت یک نفس راحتی می کشیم که تربیت را به معلمان مدرسه واگذار کرده ایم.
حالا که فرزندمان به سن بلوغ رسیده است و رفتارش اصلا شبیه پدر و مادرش نیست، فریاد وانفسا سر می دهیم، که وای براین مسؤلین؛ ببینید فرزندم را به چه روزی انداخته اند.

وقتی خودت برای تربیت فرزندت وقت نگذاشتی از مسئولین چه توقعی داری؟هرچند مسئولین هم در جامعه سازی و پاکی فرهنگ بسیار  موثر هستند.
باید گفت: مادر عزیز، گِل خام کودک دست خودت بود. البته برای راحتی خودت، برای اینکه زحمت نکشی یک قصه را ده بار بیست بار تکرار کنی؛ دلبندت را با گوشی موبایل به کوچه های پر پیچ وخم فضای مجازی هدایت کردی.
کودکان قصه را بسیار دوست دارند، مادر زرنگ می تواند خواسته های خود را در قصه  بگنجاند و به کودک القا کند که باید چگونه رفتاری داشته باشد.
مثلا برای تحریک غذا خوردن، داستان گنجشک کوچولویی که غذا نخورد و مریض شد، و نتوانست با دوستانش بازی کند. این قصه ها سبب رشد فکری کودک می شود و کودک خودش تصویر سازی می کند. اما وقتی از تلویزیون یا گوشی بازی را تماشا می کند دیگر قدرت تصویر سازی او فعال نمی شود.
اینگونه ذهن کودکان به رکود کشیده می شود. کاش فقط رکود فکری بود؛ آسیب های جسمی روانی و انحرافی مهمترین بخش تربیت فضای مجازی است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-12-23] [ 06:23:00 ب.ظ ]

توقع فرج در نوروز ...

نوروز

ظرفیت‏هاى دینى و ملى نوروز
در جامعه اسلامى
•ازجمله عوامل شكل دهنده فرهنگ هر ملتى، آداب و رسوم اجتماعى و باورهایى است كه به ‏صورت رفتارهاى اجتماعى و سنت‏ها پذیرفته شده و و مولفه‏هاى فرهنگ ساز هرجامعه ‏اى را شكل مى‏دهند.
این مولفه‏ ها ریشه در اعتقادات دینى، قومیتى، سرزمینى و آداب و رسوم اجتماعى هر قوم و ملیتى خاص دارند كه در اثر تعمیم رفتار به شكل باورها و آداب و رسوم فرهنگى نمایان مى‏ شوند. این آداب و رسوم به‏ دلیل ثمرات و نتایج اجتماعى، خانوادگى و فردى مثبت و ثمربخشى كه به همراه دارند، همواره از سوى افراد هرجامعه نكو داشته مى‏ شوند. ازجمله آداب و رسوم فرهنگ ایرانى توجه به نو شدن سال جدید و آغاز بهار طبیعت است كه از دیرباز در فرهنگ باستانى ایران به آن توجه شده و به ‏عنوان «عیدنوروز» جشن گرفته مى‏شود و با آداب و رسوم خاصى همچون تمیز كردن خانه، دید و بازدید از اقوام و خویشاوندان، رفتن به دامن طبیعت و توجه به حفظ و نگهدارى آن و مسائلى از قبیل همراه است.
پس از ورود دین مبین اسلام به سرزمین ایران، از آن‏جا كه دین اسلام همواره در جهت تعالى بخشى و هدفمند نمودن باورها و اعتقادات فرهنگى و اجتماعى بوده است، به آداب و رسوم فرهنگ ایرانى كه از ثمرات دینى و منافع معنوى نیز برخوردار بود، نیز توجه نموده و ضمن زدودن باورهاى نادرستى كه از پشتوانه عقلى و دینى برخوردار نبودند، به تحسین باورها و آداب و رسوم شایسته و ثمربخش توجه كرده و حتى آن‏ها را تحسین كردند. این باورها و نتایج ثمربخش، موضوعاتى است كه مى‏توان با توجه به آموزه‏هاى اسلامى بدان نظر داشته و به ارتقاء آن در جامعه اسلامى و بهره‏بردارى از فواید آن براى جامعه و نظام اسلامى اقدام نمود. چنان‏كه مقام معظم رهبرى به این ثمرات مهم توجه داشته و دلیل تداوم و ماندگارى این جشن باستانى در جامعه اسلامى ایران را استفاده از آن براى «معرفت، دین، معنویت، اخلاق اسلامى و نزدیكى به خدا» معرفى مى فرمایند.
V توجه به ابعاد معرفت بخش و معنوى نوروز با تامل در جلوه‏ هاى آفرینش‏
واقعه ‏اى كه بهانه عید قراردادن نوروز از ابتدا بوده است، نوشدن طبیعت همراه با آغاز فصل بهار و دگرگونى جهان طبیعت و رویش و نوزایش آن است؛ مسأله‏ اى كه نشان از قدرت بى‏ منتهاى خالق هستى در خلق موجودات و اشاره به حیات دوباره آن‏ها پس از نابودى است. نشانه‏اى عینى از واقعه ‏اى كه در عالم معاد باید براى انسان به ‏صورت حتمى رخ دهد و انسان بعد از ممات در عرصه عالم آخرت، حیاتى دوباره اما ابدى و لایزال را كسب كند. اما مسأله معاد، موضوعى است كه انسان همواره به‏ دلیل قرارگرفتن در عالم مادیات دنیایى، همواره از آن غفلت كرده و توجه نمى‏ كند و به‏ همین‏ دلیل نیز دچار ابتلائات دنیایى مى‏ شود.
اما توجه به این جلوه از عالم طبیعت این ثمره را به همراه دارد كه انسان را به تفكر در عالم هستى و مبدا و معاد وادار مى‏ كند و اگر انسان جویاى حقیقت باشد، با فطرت خداشناسانه خود راه درست و صراط مستقیم را مى‏ پیماید. این همان نشانه ‏اى است كه در قرآن بدان توجه داده شده و بهترین شاهد عینى بر اثبات برهان خداشناسانه «نظم» در عالم خلقت است. چراكه گردش فصول طبیعت و آمدن منظم روزها و شب‏ها پس از دیگرى و جلوه ‏هاى زیباى آن، همگى نشان از خالقى حكیم و قادرى متعال دارد. خداوند در قرآن به این نشانه ‏هاى زیباى آفرینش اشاره نموده و آن‏را نشانه ‏اى از وجود خود عنوان مى‏كند: «وجعلنا اللیل والنهار ءایتین فمحونآ ءایة اللیل وجعلنآ ءایة النهار مبصرة… ولتعلموا عدد السنین والحساب وكل شى ء فصلنه تفصیلا؛ ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود قرار دادیم سپس نشانه شب را محو كرده، و نشانه روز را روشنى بخش ساختیم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگى برخیزید)، و عدد سال‏ها و حساب را بدانید و هر چیزى را به‏ طور مشخص و آشكار، بیان كردیم.» (اسرا/۱۲) به ‏همین‏ دلیل تمامى آفرینش نشانه ‏اى از خلقت خداوند براى كسانى است كه تامل و ادراك حقیقت را داشته باشند: «ان فى خلق السموت والارض واختلف الیل والنهار لایت لاولى الالبب» (آل عمران/۱۹۰)
به ‏همین‏ دلیل نوروز كه با سفر و گشت و گزار در عالم طبیعت همراه است، بهترین فرصت براى تامل در آیات و نشانه‏ هاى خلقت است تا در وجود انسان «تحول» به بهترین حالات و احوال كه همان خداشناسى و خودشناسى و معادشناسى است، تحقق یابد و حركتى به‏ سوى تعالى معنوى و روحى را فراهم سازد و به حقیقت دعاى آغاز سال نو، اجابت گردد كه از خداوند متعال مى‏خواهیم «حول حالنا الى احسن الحال.»
تحولى كه به فرموده مقام معظم رهبرى لازمه هر حركت بزرگى است و «انسان اگر بخواهد در وضعیت جامعه خود، كشور خود و زندگى خود، تحوّل ایجاد كند، باید این تحوّل را در خود آغاز كند - تحوّل اخلاقى، تحوّل درونى، رفتن به‏ سوى صفا و انسانیت، عبودیت پروردگار و تسلیم در مقابل اراده خداوند عالم و آفریننده هستى - كه این تحوّل، سعادت انسان‏ها را متضمّن است.»
در روایتى كه صریحاً به كلمه «نوروز» اشاره شده است این منظور یعنى جنبه معرفت بخشى و تحول آفرینى آن با اشاره به وقایع خاص و تأثیرگذارى كه در آن روز رخ داده و در سرنوشت عالم اثرگذار است، اشاره شده است تا مومنان به این روز با دید بصیرت و معرفت نگاه كنند.
معلّى بن خنیس نقل مى‏كند كه در نوروز نزد امام صادق(ع) بودم، فرمود: «امروز را مى‏شناسى؟ گفتم روزى است كه ایرانى‏ها بزرگش دارند و به هم هدیه دهند. فرمود: به كعبه‏اى كه در مكه است، این شیوه براى امرى است دیرین كه تفسیرش كنم برایت تا بفهمى… فرمود: در نوروز بود كه خدا از بنده‏ هایش پیمان گرفت او را بپرستند و شریك با او نیاورند، نوروز همان روزى است كه پیغمبر(ص) براى امیرالمؤمنین(ع) در غدیر خم بیعت گرفت و اقرار به ولایت او كردند، و خوشا بر آن‏كه بدان ثابت ماند، واى بر آن‏كه آن‏را بشكند، و روزى است كه رسول خدا(ص) على(ع) را به وادى جن فرستاد تا از آن‏ها پیمان ستد، و روزى است كه به اهل نهروان پیروز شد و ذو الثدیة را كشت، و روزى است كه قائم ما خاندان ظهور كند با كارگزاران و خدایش به دجّال پیروز گرداند و او را بر كناسه كوفه بدار زند، هیچ نوروزى نیاید جز آن‏كه ما در آن توقع فرج داریم، زیرا آن از روزهاى ما است كه ایرانیان آن‏را نگه داشتند و شما آن‏را گم كردید.» (ر. ك: آسمان و جهان، ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج‏۳، ص‏۱۰۲)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]

نباید های طلبگی و زاویه های انحرافی ...

یک طلبه ساده دل با زاویه کم انحراف، تبدیل می‌شود به یک طعمه برای شیاطین انس و جن. زاویه انحرافی با چاشنی کینه و انتقام از تذکر اخلاقی مدیر، چماقی می گردد برای له کردن همکارجدید یا مدیر جدید که بخواهند او را از پستش خارج کنند.
در این هنگامه وساوس شیطانی، شیاطین کمکی هم از راه میانبر به سر قرار می رسند؛ بدون هیچ هزینه خواهی، فقط برای برهم زدن آرامش میان طلاب تا نتوانند با آرامش پله های علم و معنویت را طی کنند.
خداوند می فرماید: الفتنة اشد من القتل، فساد فتنه شدید تر از قتل است.
در این معرکه حیله ها و بازار مکاره که از هرسو، سیبل هجمه ها می شوی، هجوم طلاب فریب خورده، فشار از مرکز و استان که باید جواب همه را یک تنه بدهی؛ تا آب سردی باشی بر روی آتش شعله ور جهالت افراد معدود غافل از دوربین خداوند.
در حالیکه او همیشه در کمین گاه غفلت زدگان فتنه گر است إِنَّ رَبَّک لَبِالْمِرْصَادِ.
خصوصا وقتی که به شهدا متوصل می شوی، و چنگ به دامان پاک شان می زنی؛ به مادرگمنام شان حضرت زهرا علیها سلام قسم می دهی، می گویی اگر شماها اکنون با جسمتان حضور داشتید، حتما یاور حوزه بودید.
در کمترین زمان فرماندهی را به عهده می گیرند درست مثل زمان دفاع مقدس، چنان رمز گشایی می کنند که اصلا باورت نمی شود.
از مکر و فتنه کسانی پرده برمی دارد که هرگز در مخیله ات هم نمی گنجید که بوسیله آنها پروژه فتنه اداره می شد.
فتنه گر بی اختیار انگشتش برای شماره گرفتن، شماره موسس را می گیرد بدون حرف و سخنی، تیر های مکر و حیله اشرا ابراز می کند.
نقشه لو می رود، لانه زنبور مهاجم کشف می شود؛ فتنه گر ها یکی یکی برای اعتراف زبان می گشایند و فتنه گر رسوا می شود.
اینجاست که دود به چشم طلبه زاویه دار می رود و از خانه ای که متعلق به نام حضرت فاطمه سلام الله علیها است طرد می گردد.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-12-22] [ 04:40:00 ب.ظ ]

مادری با بهشتی پر برکت ...

وقتی با طلاب جوانی که از انباشت کار های منزل و فرزند داری و دروس مانده شکایت دارند ، تعجب می کنم.
و سخنانشان را نمی توانم درک کنم.
چون درس هایم را در کنار فرزند داری و کارهای منزل انجام داده ام بدون اینکه حقی از کودکانم ضایع گردد.
با توجه به سختی کارهای منزل و بچه داری که در دهه 60- 70 وجود داشت. از پوشک خبری نبود؛ هر شب باید تشتی از کهنه بچه را با دست می شستم، ظروف از صبح تا شب هم باید شسته می شد و  همین طور لباسهای چرک، آنهم ساعت 12 شب که آب لوله کشی جاری می شد.
رخت و لباس را توی تشت می ریختم و روی آنها با پاها لگد کوب می کردم.
دروس را هم به علت هجرت از قم غیر حضوری می خواندم.
هنگام خواندن و نوشتن اجبارا بر روی شکم دراز می کشیدم و فرزندم روی کمرم استراحت می کرد، یعنی گهوار اش بودم، این برنامه همینطور ادامه داشت تا آخرین فرزند.
هنگام نماز ایستاده در آغوشم بود و در رکوع باهم بودیم و در سجده کنارم ولو می شد.
هر هفته برای دیدار از خانواده شوهر از شهر به روستا هم سفر می‌کردیم، یعنی سفرها هم همچنان پا برجا بود.

مهمانی دادن هایم که کمترین تعدادش 30 نفر می شد.

همه هفته ها در نماز جمعه بودیم و در برنامه های اجتماعی حضوری پر رونق داشتم.
درس بچه های بزرگتر را هم باید آموزش می دادم، هیچ وقت بچه ها را بدون صبحانه به مدرسه نفرستادم.
وقتی ظهر از مدرسه می رسیدند بوی غذای های سنتی اشتهایشان را برای خوردن غذا چند برابر می کرد.
برای اشتغالات درسی هرگز از وقت کودکان و همسر داری کم نگذاشتم، فرصت هایم برکت داشت، و هر کاری به وقت خودش انجام می شد.
حتی موقع درد زایمان، بعد از آرامش چند دقیقه ای کتاب را مطالعه می کردم، که مادرم شگفت زده می‌پرسید یعنی اینقدر واجب است که با این وضع درس بخوانی.
همیشه لباس و مانتوی مدرسه بچه ها را خودم می دوختم، حتی از غبای فرسوده همسر برای پسرم شلوار بیرون می دوختم.
لباس مردانه شوهر را هم خودم می دوختم.بعضی اوقات دوستان هم تقاضای دوخت لباس داشتند دریغ نمی کردم.
ترشی جات و مرباجات ….را هم خودم تهیه می کردم. خداوند برکت داده بود درختان میوه هم پر بار بود و سوغاتی هایم از لواشک و برگه زردالو انبوه بود.
از جهت سلامتی در طول تحصیل چندین بار زیر تیغ جراحی رفتم.
این بهشتی بود که برای تربیت فرزندان داشتم که بسیار پر برکت بود. البته همه این برکات از فضل پروردگارم بود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-12-20] [ 06:53:00 ب.ظ ]

نوسازی اعتقادی ...

چهارشنبه سوزی یا خودکشی و دیگر کشی

 اگر بتوانیم این فرهنگ خرافی را که در چهار شنبه پایانی هر سال به بخش سلامت جامعه آسیب میزند که طبق آمار 16 میلیارد تومن فقط هزینه آتش زدن و پرتاب کردن ترقه و نارنجک بوده را با فرهنگ سازی و راه اندازی کمپین به یک کار شادی آفرین مثبت تبدیل نماییم بهترین جهاد در فضای مجازی خواهد بود.

 که متاسفانه به یک روز ختم نمی شود از یک ماه مانده به اتمام سال شروع می شود وبعد از سال نو هم تا پایان تعطیلات ادامه دارد.

وهرچند رسانه در این زمینه فرهنگ سازی می کند ،البته در هفته آخر منتهی به چهار شنبه که فایده ای ندارد ،در حالیکه باید در طول سال در برنامه کودک و نوجوان برنامه ربزی کند تا اثر گزار باشد.

باید مدارس ، منابر در طی سال در باره اثرات مخرب ای شادی سخن بگویند.

 

فرا رسیدن عید نوروز، مستلزم اموری است که هر یک، بیان حکمی مناسب را می‌طلبد. نکاتی را در این زمینه یادآور می‌شویم:

▪ نکته اول، خرید و فروش پول نو:

یکی از امور رایج در آستانه فرا رسیدن اعیاد و به‌خصوص عید نوروز، خرید و فروش پول نو است، مثلاً شخصی صدهزار تومان پول نو را به صدوبیست هزار تومان یا کمتر و بیشتر می‌خرد. آیا این معامله صحیح است؟

پاسخ این است که معاوضه مزبور صحیح است و اشکالی بر آن مترتب نیست؛ مشروط به این‌که معاوضه نقد به نقد صورت پذیرفته و نسیه یا پیش فروش در بین نباشد. علت این است که در معاوضه مزبور، «ربا» محقق نشده است. این‌که ربای قرضی نیست، زیرا فرض بر این است که قرضی صورت نگرفته و مبادله به‌طور نقد به نقد انجام شده؛ و اما این‌که ربای معاوضی نیست، زیرا ربای معاوضی در همه موارد حرام نیست، بلکه در چیزهای وزن کردنی و پیمانه‌ای حرام می‌باشد. بنابراین در چیزهای شمارشی مانند پول و امثال آن، کم یا زیاد بودن یک‌طرف اشکال ندارد. (توضيح‌المسایل محشی، امام خمينى قدس‌سره /2/840‌)

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]

سرت برگردانی کتک می خوری ...

نهی از منکر با لنگه کفش

اتوبوس در حرکت بود، از قم به تهران می رفت.
مسافر جلویی که مرد بود دائم برمی گشت پشت سرش را نگاه می کرد. من هم که روی صندلی پشت سر او نشسته بودم معذب بودم از اینکه مرد نامحرم برمی گرده و عقب اتوبوس را نگاه می کند.
سرم را بردم پشت سرش، بدون اینکه کسی بشنود، آهسته گفتم اگر یک بار دیگر به برگردی به پاشنه کفشم می کوبم روی مخت، لطفا به روبرویت نگاه کن!
بنده خدا به قدری ترسیده بود که تا تهران توی صندلیش فرو رفته بود!
این اتفاق در سال 1351 بود، من فقط 18 سال داشتم.
بعدها حدیثی را دیدم که بیان می کرد اگر کسی امر به معروف ونهی از منکر کند خداوند ابهتی برایش قرار می دهد که دیگران از او می ترسند و منکر را ترک می کنند. ولی اگر اهل نهی از منکر نباشد خوفی از سوی گناهکاران در دلش می افتد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:04:00 ب.ظ ]

رختخوابی که مسجد است ...

همیشه، در احوالات اولیا خدا فکر می کردم که چگونه شب ها را تا صبح عبادت می‌کردند؛ یا در زندگی عرفای بزرگ می خواندیم که شب ها تا صبح در مسجد بیتوته می کرده و در حال مناجات با خدا بوده است.

یا شهادت که آرزوی همه خوبان عالم است و بانوان خوب همیشه در آرزوی این نعمت الهی غمی را در بقچه دلشان نوازش می کنند.

و آرزو می‌کردم کاش این توفیقات نسیب ماهم می‌شد که اگر می شد چه می‌شد.!

بعد خودم را توجیه می کردم که در کدام مسجد اجازه می دهند که شب تا صبح بمانی و مناجات کنی! و فرض این باشد که مسجدی در نزدیکی خانه ات باشد و درِ آن تا صبح هم باز باشد، قدرت جسمانی من این نیرو را ندارد تا صبح بیداری را تحمل کند و اگر چنین شود حتما صبح سر دردی عجیب مبتلا خواهم شد!

موضوع مهمتر اینکه جواب همسر و فرزنداری را چگونه باید پاسخ داد!

اما در پس این آرزو ها، حدیث نورانی را شنیدم؛ از غفلتی که سالیان دراز در تاریکی آن غرق شده بودم افسوس خوردم!

راهکاری که انسان را هدایت می کند که تا صبح در مسجد باشد و هم در حال عبادت باشد و همسر و فرزندانش در کنارش باشند، اگر در حال خواب از دنیا رفت پاداش شهادت بگیرد.

تاکید پیامبر(ص)به گرفتن وضو قبل از خواب:

۱. کسی که با وضو بخوابد گویا شب تا صبح بیدار (و به عبادت مشغول بوده) است.» (وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۶۶)

۲. کسی که با وضو بخوابد، بسترش تا صبح مسجد و خوابش نماز او است و اگر کسی بدون وضو بخوابد، تا صبح مانند مرداری است که بسترش قبرش است.» (مستدرک الوسائل، ج ۱ ، ص ۴۲)

من نام علی الوضوء ان ادرکه الموت فی لیله مات شهیدا. کسی که با وضو بخوابد، اگر در شب مرگ به سراغش آمد، این شخص شهید از دنیا رفته است.وسائل الشیعه، ج 1، ص 262.

حیفم آمد که این حدیث نورانی را پست نکنم، اگر وضو گرفتید و قبل از خواب با حدثی وضو باطل شد؛ در کنار رختخواب تیمم کنیم؛ که هم تا صبح در مسجد باشیم و در حال عبادت و اگر از دنیا رفتیم ؛ اجر شهید داشته باشیم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-12-19] [ 02:13:00 ب.ظ ]

شب لیله الرغائب ...

شوهر چینی

شب لیلة الرغایب بود ،در میان جمعی از جوانان مهمان بودم گفتند برای مان از این شب بگو، پرسیدم می‌دانید چرا لیلة الرغائب می ‌نامند.
هرکسی چیزی گفت: یعنی شب آرزوها!
گفتم خیر این نیست. با شگفتی پرسیدند پس معنای آن چیست؟ گفتم شب پاک سازی قلبها که هرچه داریم از آنجا نشات می گیرد

.
چنانچه برای هر کاری روزی را انتخاب می کنید، برای این کار مهم هم باید روزی را انتخاب کنید. خصوصا که باید کم کم آماده شوید تا در ماه رجب و بعد ماه شعبان که سر انجام ماه مهمانی خدا می رسد با آرزوهای الهی ورود کنید.

####################
پرسیدم فلسفه چهارشنبه سوری را می دانید چیه؟
گفتند یه کاریه که پیشینیان انجام می دادند فقط همین!


گفتم خیر در زمانها ی گذشته وقتی زباله های هرکسی جمع می شد، مانند امروز نبود که شهرداری مسئول جمع آوری آن باشد لذا زباله ها دم در هر خانه ای انباشت می شد.
هر روز هفته یکی نفر زباله هایش را می سوزاند، این کار باعث می شد که هر روز محله پر از دود باشد، آلودگی همه شهر و روستا را پر می کرد . بعد تصمیم گرفتند همه  اهالی چهار شنبه آخر هفته پاکسازی کنند.باز هم دود مزاحم می شد. تصمیم گرفتند که زباله هارا در بیرون روستا و یا شهر بریزند وچهار شنبه آخر سال برای پاک سازی، زباله ها را بسوزانند. و نامش را گذاشتند چهار شنبه سوزی که بعدها بر اثر شهر نشینی و مامور شدن افرادی برای از بین بردن زباله ها دیگر لزومی به این کار نبود . مردم به یاد آن روزها آتشی را خارج از شهر می افروختند ، که اکنون این کار مثبت پیشینیا ن تبدیل به تولید زباله و انفجار و خرابی و کشتار وخودسوزی شده است!

#############
 امشب همگان دعا خواهید کرد و هرکسی دعای و آرزویی دارد که مطمئنا تا زمانی که شما از کالای ایرانی حمایت نمی کنید بسیاری از دعا هایتان اجابت نخواهد شد! چشمهایشان گرد شده بود، دعا چه ارتباطی با حمایت از تولید ملی دارد!


چون اگثرا جوان بودند و در جستجوی کار و خانم های مجردی که در آرزوی ازدواج و بعضی به فکر خرید خانه و آن دیگری در تلاش تا همسرش به خانه برگردد….با شگفتی گفتند یعنی آرزوهای ماهم سیاسی شده است!؟

 کسانی که دنبال کارند تا زمانی که با کالای ایرانی قهرند ،بازار اشتغال هم خاموش است چون کارگر و کارمند ومهندس خارجی با خرید شما مشغول است و دعا به جان شما می کند که سفره اش پر از نان است!

و دختران مجرد دم بخت هم با خرید اجناس خارجی و پز دادن به فامیل و در و همسایه ،جوان کارمند و کارگری که کار کند و حقوقی داشته باشد تا ازدواج کند نخواهد یافت صد سال هم دعا کند مستجاب نمی شود.

بعضی گفتند جنس ایرانی زود خراب می شود چاره ای نداریم. گفتم چاره شما هم در واردات شوهر چینی  و کره ای…است که برایتان از اون ور آبها بیاید منتظر باشید تا صبح دولت تان بدمد .

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-12-17] [ 05:33:00 ب.ظ ]

شب میلها و گرایشها ...


نسیم دلنوازرجب ازره رسید. عیدامدوخبری بس نکوآورد.خبرتولدمولاجهانگیرشد
رایحه ی ولایت عالم رافراگیرکرد
رایحه ای بس دلنواز وروح انگیز.
سلام بر ولی خدا
سلام برماه رجب’

ماه بندگی.

ماه بارش باران رحمت برسراسرگیتی.
ماه صیام و شب زنده داری.دیوار کعبه بشکافت
فرشته ای برزمین خداپانهاد

. خداعلی نامیدش.

محبوب دل خلق جهان افریدش.

آمدتابشارت دهددلهارا به ولایتش.

به خلافتش. به عدالتی شگفت در وجود  فواره وارش.
آمدتااکسیرجاودانه ونجات بخش ولایت رابرمابنوشاند

وعبادت مان رامعنایی شگفت بخشد.
امدتا مصداق “وضوی بی ولایت آب بازیست"باشد.
امدوعالم محوتمایایش گشت.
خوش آمدی فرشته ی خدا..

همچوعلی نیست پادشاهی نیست
غیرمولاهیچ مشکل گشایی نیست
برای قلبم اینچنین آشنایی نیست
همچو شیعه ی حیدر اینچنین مقتدایی نیست
ذوالفقار بی غلاف خداست علی
حیدرمقتدر شجای ماست علی
تپش های دلم گوید فراوان یاعلی
جان علی ویاعلی و جان علی.
ای شده نورولایت ازتوجوشان یاعلی.
#زهرا_محمدی
___________________________________________________________________________________________________

پ.ن

?توجه:
پنجشنبه شب،شب لیله الرغائب است.

اعمال زیر را حتما مطالعه کنید زیرا سفارشاتی از سوی نبی اکرم صلوات الله علیه آله و سلّم آمده که گفتم برای شما هم یادآوری کنم:

?روز پنج شنبه اول ماه رجب - در صورت امکان و بلا مانع بودن - روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می‌شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الاْمِّیِّ وَعَلی آلِهِ» گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الاَعْظَمُ» گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر «سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» گفته شود.

در اینجا می‌توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود.
—————————————–
?پیامبر اسلام در فضیلت این نماز گفته‌است که:
کسی که این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می‌فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی. میّت می‌پرسد تو کیستی؟ به خدا سوگند که من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افکند.

?شب آرزو ها دعایمان این باشد که
برای ظهور امام عصر علیه السلام دعا کنیم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 05:30:00 ب.ظ ]

کودکانی گرفتار دژخیم ...

ویژگی های کودکان مستبد

1-این کودکان برای فرار از تنبیه و درگیری، از مقرارات خشک پیروی می کنند وبه این ترتیب رضایت والدین را جلب می‌کنند.

2-کودک یا تسلیم  می شود یا پرخاشگر

3-به درون ریزی خشم و بروز مشکلات هیجانی و روانی مبتلا می شود.  

4- به لذت های زودگذر تمایل پیدا می کند(وابستگی به اینترنت وابستگی جنسی)

5- به دنیای تخیل پناه می برد

6- هنگام ناکامی با خصومت واکنش نشان می دهد.

7- احساس خود ارزشمندی پایین دارد.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-12-14] [ 04:19:00 ب.ظ ]

شخصیت نمایشی ...

اختلال های شخصیت

یکی از موارد این اختلال، شخصیت نمایشی است. بیماران این اختلال دائما خواستار توجه و تشویق دیگران بوده و با رفتار های نمایشی یا خودآرایی سعی در جلب نظر دیگران دارند.

این نتیجه کم کاری خانواده ‌ها می باشد.

دین اسلام در باره دختران سفارش ویژه دارد، که مخاطب آن پدران هستند که باید در تربیت دختر توجه داشته باشند.

پدران باید محبت بیشتری به دختران ابراز نمایند. وقتی پدری دخترش را از جهت زیبای و تشویق کند، چون پدر غیر هم جنس است؛ باعث می شود دختر از مردان بیگانه توجه را گدایی نکند.

بعد از بلوغ و ازدواج دختر به همسران سفارش می کند، که دوست داشتنی ترین سخن یک مرد به همسرش گفتن این سخن است که دوستت دارم. و زن هرگز این سخن را فراموش نمی کند.

در تعبیر بسیار جالب دیگری خداوند در کریمه 49 سوره شوری لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَلُقُ مَا یَشَاءُ یهَبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَاثًا از دختر به عنوان هدیه استفاده می کند وانسان‌ها باید از این هدیه خداوند خوشحال شوند. بدیهی است این تعبیر بهترین تعبیر ممکن برای دختر است. در ادبیات معصومین (ع)هم چنین ادبیاتی متداول است. هم چنانکه پیامبر اسلام (ص) در تعبیری از دختران به باقیات صالحات تعبیر می شود.

نتیجه این کم کاری، می شود اختلال شخصیت، آنهم به صورت نمایشی که فرد می خواهد خود را جلوه دهد تا خلا های درونیش را التیام بخشد.

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
 [ 01:34:00 ب.ظ ]

بهشت مادران یا جهنمی سوزان ...

اختلال سلوکی

یکی از بیماریهای روانی، اختلال در سلوک است که در فرایند رشد در دوران طفولیت  یا نوجوانی بروز می کند. لجبازی ، رفتار خصمانه، تخطی از هنجار‌های اجتماعی و رفتار‌های ایذایی نشانه‌های این اختلال است.

رفتار هایی که به صورت تکانش‌های غیر قابل کنترل و مکرر رخ می دهند و اغلب شامل موارد زیر می باشد.

1-اختلال انفجاری متناوب؛ دوره های خشونت آمیز و آشوب گرانه که منجر به تخریب اموال یا آسیب دیدن دیگران می شود.

2-جنون دزدی؛ عادت بیمارگونه به دزدی اشیا و متعلقات دیگران، بدون نیاز به آن.

3-جنون آتش افروزی؛ لذت بردن از ایجاد حریق آتش افروزی مکرر. وغیر ارادی.

4-قمار بیمارگون؛ اشتغال ذهنی شدید به قمار کردن.

5-وسواس موکندن؛ میل مفرط و غیر قابل کنترل و کندن موهای صورت، به ویژه ابروها و مژه ها.

پ ن

وقتی دخترم را برای کلاس اول ابتدایی به مدرسه بردم ، برای آرامش او لحظه ای با او وارد کلاس شدم.در کنارش روی نیمکت نشستم.همکلاسی های او ، دور من جمع شدند، هرکدام پرسشی داشتند! و متعجب بودند که آیا من هم قرار است با آنها در کلاس درس بخوانم! در میان آنها دختری توجهم را جلب کرد. کودک اصلا مژه نداشت.آن روز من گمان کردم که او مشکل رویش مژه دارد.

تا اینکه بعد از چند سال که همان دختر به سن بلوغ رسیده بود، با مادرش در مجلس عروسی کنار هم بودیم و اتفاقا با هم فامیل شده بودیم.

هنگام غذا شد، دخترک آمد و از مادرش دعوت کرد؛ بیا سر میزی که من آماده کرده ام غذا بخوریم. مادرش جواب منفی داد و دخترک گریان رفت. به او گفتم: چرا دعوتش را نپذیرفتی، کودکان نیاز به محبت دارند و باید بوسیده شوند خصوصا دختران.

گفت شاید باور نکنی از زمان تولد  تا کنون او را یک بار هم نبوسیدام!!!!

قال الامام الصادق – (عَلَیْهِ السَّلامُ):
مَن قَـبَّلَ وَلَدَهُ كَـتَبَ اللّهُ‏ عَزَّوَجَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَمَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّهُ‏ يَومَ القيامَةِ، وَمَن عَلَّمُهُ القُرآنَ دُعىَ بِالبـَوَينِ فَيُكسَيانِ حُلَّتَينِ يُضى‏ءُ مِن نورِهِما وُجوهُ اَهلِ الجَنَّةِ؛
هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى‌‏نويسد و هر كسى كه او را شاد كند ، خداوند روز قيامت او را شاد خواهد كرد و هر كس قرآن به او بياموزد ، پدر و مادرش دعوت مى‏‌شوند و دو لباس بر آنان پوشيده مى‌‏شود كه از نور آنها ، چهره‌‏هاى بهشتيان نورانى مى‏‌گردد. (کافی-جلد 6-ص49 )

آنجا بود که که متوجه شدم، کندن مژه هایش به خاطر بی توجهی خانواده است. وقتی بیشتر تحقیق کردم فهمیدم، که کودک به منزل عمویش که در همسایگی آنها بوده میرفته و با دختر عموها بازی می کرده است ، هنگامی که پدر به خانه می آمد با شکایت مادر کودک تنبیه می شده است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:13:00 ق.ظ ]

بهشت مادران یا جهنم ...

چگونه یک فرد گرفتار شخصیت پارانوئید می شود.؟

کودکانی که از نظر خانوادگی، شیوه تربیتی شدیدا کنترل شده همراه با تحقیر و تنبیه بدنی باشند، گرفتار شخصیت پارانوئید می شود.

خصوصا اگر علت تنبیه،

فاش کردن اسرار خانواده، تنبیه باعث می شود که کودکان از بازگوکردن مطالب خود اجتناب کنند و خود نیز به افرادی پرخاشگر، عصبی و بیش کنترل کننده تبدیل شوند.

وابستگی به والدین،  در واقع والدین برای کاهش وابستگی و مستقل کردن فرزندان از روش تنبیه و طرد کردن استفاده می کنند.این امر باعث می شود کودکان کم کم به افرادی سرد و دوری گزین تبدیل شوند.

احساس نا ایمنی شدید باشد؛ به علاوه به علت ناتوانی مادر در مراقبت صحیح و همراه با محبت در دوران نوزادی و طفولیت، اعتماد بنیادین که بایستی در سال اول زندگی شکل بگیرد، در این افراد شکل نگرفته و به بی اعتمادی تبدیل شده است.

اگر فردی دارای چهار نوع علامت از علائم زیر باشد،مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است.

1-منفی باف است و گمان می کند که دیگران می خواهند از او سوء استفاده کنند یا فریبش دهند.

2-به دوستان و بستگان خود بی اعتماد است و در وفاداری آنها شک دارد.

3-به هیچ کس اعتماد نمی کند؛ زیرا می ترسد از اطلاعات او علیه خودش استفاده شود.

4-در گفته ها و حوادث معمولی، معانی تحقیر آمیز و تهدید کننده می بیند.

5-کینه توز است و تحقیر، بی اعتنایی و اهانت دیگران را نمی بخشد.دائما گمان می کند دیگران در حال حمله به رفتار و شخصیت وی هستند و او را زیر سؤال می برند. بر همین اساس همواره به دیگران حمله می کند و پاسخ پرخاشگرانه از خود نشان می دهد.

6-نسبت به وفاداری همسر یا شریک زندگی بسیار بدبین وشکاک است.

بهشتی که تبدیل به جهنم کودک می گردد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-12-12] [ 01:56:00 ب.ظ ]

نباید های طلاب ...

شخصیت ضد اجتماعی

اگر در مجموعه دوستان یا فامیل، طلاب یا خدای نکرده فرزندان با شخصی مواجهه شدید که علائم بالینی مانند خود خواهی شدید، نبود وجدان و عدم پشیمانی یا شرم از آزار و توهین، آسیب دیگران، در پرونده رفتاری داشت.

یا با رفتار تکانشی، چرب زبان و ظاهرا جذاب، ریاکار و غیر قابل اعتماد، بی اعتنا به مقررات و ارزش های اجتماعی بود.

و از طرفی دروغگوی حرفه ای، با احساس خود بزرگ بینی و ارزشمندی داشت.

علاوه بر همه موارد بالا، عدم همدلی با دیگران، مسئولیت نا پذیری، نپذیرفتن اشتباهات خود، بی توجهی به حقوق دیگران، قانون شکن و فریبکاری ، جسور و بی ملاحظه بود.

این یعنی که گرفتار بیماری روانی شخصیت ضد اجتماعی است.

شیوع این بیماری در بین زنان8/0 و مردان 5/4 گرفتار این بیماری میشوند.

سن شروع  ازاوایل نوجوانی  می باشد و مردان 5 برابر زنان مبتلا می شوند.

علل روانشناختی: بد رفتاری دیگران باوی در کودکی  و آشفتگی شدید خانواده باعث ای ن بیماری می گردد.

درمان: فوقوالعاده مشکل است، چون اغلب بیماران مبتلا خواهان بهبودی نیستند  حتی وقتی اقدام به درمان می کنند بیشتر برای متقاعد کردندیگران است  نه تغییر خودشان.

با این حال اگر خواستید معالجه کنید باید به فنون درمان توجه داشته باشید

1-برجسته کردن رفتارهای هنجار شکنانه برای خانواده

2-نشان دادن عواقب وخیم رفتار به خودش

3-به آخر خط رساندن بیمار،در تنگنا قرار دادن

4-مچ گیری  وآشکار ساختن تناقض ها و دروغ گویی هایش

5-برانگیختن احساس ندامت و گناه فرد

علائم بهبودی: ایجاد احساس ندامت و شرمساری و اندوه شدید.

خدا هیچ کسی را گرفتار این بیماری نکند، ما که نتوانستیم بیمار را معالجه کنیم؛ خدا باید شفایش دهد.  هنگام پذیرش طلبه باید خدا کمک کند، چون شناسایی این گونه داوطلبان بسیار دشوار است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-12-11] [ 01:59:00 ب.ظ ]

بهشت_مادری ...

تب منشی گری یا بردگی مدرن

آبی به صورتش زد، به آینه ربروش نگاه کرد، چشم هاش پف کرده بود؛ سرش درد می کرد، برای کم خوابی دیشب بود.حتما آقای رئیس این وضع ناراحت می‌شود، چون خیلی به تیپ ظاهر منشی اهمیت میده!
بچه را توی خواب شال و کلاه کرد، بدون خوردن صبحانه و بدون خداحافظی با همسرش بچه به بغل از خانه زد بیرون.
از ترسش به آشپزخانه نگاه نکرد، تا چشمش به انبوه ظرف های تلمبار شده روی میز نیفته، چون اصلا دوست نداشت ظروف نشسته بماند.
همیشه دوست داشت آشپزخونه برق بزنه و همه چیز سر جای خودش باشه.
با وزش هوای سرد پائیزی کودک بیدار شد، شروع کرد به گریه ، این کار هر روزشان بود.
کودک می دانست که باز هم باید برود مهد کودک و پیش خانم یاسی تا عصر بماند.
اصلا دوست نداشت بره مهد؛ همیشه دنبال مادرش کریه می کرد،این روی اعصاب زن جوان اثر بدی داشت، حتی سر کار هم صدای گریه را می شنید.
خانم جوان در یک موسسه منشی بود، با در آمدی که فقط کفاف پرداخت هزینه بیمه، مهد و ایاب و ذهاب و مانتو و کفش خودش می شد.
با خودش فکر می کرد، با این وضع آرش هم توقع داره که توی پرداخت قسط خرید تلویزیون جدیدی که خریدند کمک کنم!
دیشب بعد از رفتن مهمونا کلی باهم حرفشون شده بود.
آرش می گفت خسته شدم از بس غذای حاضری و کنسرو شده خوردم.
دیشب وقتی دست پختم  را دید گفت کاش همیشه بوی غذای واقعی توی خونه باشه.
مگر چقدر عمر داریم که با هم بودن را تجربه کنیم،
از صبح سرکار تا غروب، بعد هم میایی خسته و کوفته!
یک ریال هم نداری توی خرج خونه که هر روز در حال تعویض تجملات آن هستی کمک کنی!
تکلیف این طفلکی چی می‌شودکه مثل گوشت قربونی هر روز باید صبح زود از بچگی بیدار بشه بره مهد کودک و هر ماه هم یک جور مریضی بگیره، حالا خرج دوا دکترش بماند!

مگر تو چند تا دست داری؟ هشت پا که نیستی، هم کار بیرون هم خانه؛ همه را باهم جمع کنی؟

اصلا متوجه نیستی که مردی به نام آرش شوهر توست!
رسید به مهد کودک، دید دربسته است، با عجله دستش را روی زنگ گذاشت؛ کسی در ا باز نکرد.
به ساعتش نگاه کرد هفت و نیم بود، همیشه این موقع در باز بود.
تعجب کرد، بچه گریه می کرد خوابش کم شده بود!
ساک وسایل بچه را گذاشت کنار در ،و گوشی را از کیف دستی برداشت، شماره مدیر مهد را گرفت، صدایی مردی از آن طرف جواب داد، الو چرا صبح جمعه مزاحم می شوید می خواهیم روز تعطیل راحت یه چرتی بزنیم!
از ترس قلبش به شدت می زد، خیلی ترسیده بود و خجالت کشید که روز جمعه مزاحم شده و خودش و بچه را هم بی خواب کرده و این همه راه آمده تا مهد کودک همه الکی شده بود!

پ ن

وقتی به زندگی معصومین و سفارش آن ها در تامین یک زندگی ایده آل، معلوم می‌شود که بسیار عقب هستیم .مردانی که باید در کنار همسر به آرامش برسند تا بتوانند در جامعه زیر چرخ سنگین کار تاقت فرسا در فرایند تولید و ساختن جامعه و امرار معاش  برای خانواده تلاش کنند؛ در محیط های پرتنش روزگار را می گذرانند!

کودکانی که  قرار است مردان و زنان آینده باشند و پدران و مادرانی صبور و پر مهر باشند تا بتوانند فرزندانی قوی را تربیت کنند، خودشان محروم از آغوش پر مهر مادری سرشار از آرامش، بدون تربیت بزرگ می شوند.

و این تسلسل همچنان ادامه دارد، و می رود که نسلی بی حوصله بدون احساس مانند ربات در جامعه جایگزین گردد.

باید دوباره برگردیم و به سیره معصومین با چشمان باز نگاه کنیم.

حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاسلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم خواستند کارهای روزانه‌ی آن ها را تقسیم کند.
رسول خدا فرمود:« کارهای داخل منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی باشد.»
فاطمه علیهاسلام می‏ فرماید: کسی نمی‌داند من چقدر خوشحال شدم از اینکه رسول خدا مرا از معاشرت با مردان بازداشت.

گرچه کارهای داخل منزل مربوط به زن و کارهای خارج از منزل مربوط به مرد است ولی این بدان معنی نیست که مرد هرگز نباید در منزل کمک کند و همیشه انتظار داشته باشد همسرش همه چیز را مهیا کند!

نه چنین نیست بلکه گاهی زن احتیاج به همکاری و همفکری دارد و باید شوهرش با تفاهم و خوشروئی به یاری او بشتابد. مثلا در دوران حاملگی یا نقاهت زایمان و یا زمان شیردادن کودک، باید مردان هم به امور داخل منزل کمک دهند.

امام صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام برای منزل هیزم می‏آورد، آب تهیه می‏ کرد، منزل را جارو می‏ کرد، در پاک کردن عدس کمک می‏ کرد. فاطمه علیهاسلام هم گندم و جو آرد می‏ کرد، خمیر درست می ‏نمود و نان می‏ پخت.
توضیح:  روح اسلام زن را برای تربیت نسلی پر صلابت معرفی می کند و مرد باید برای تامین چنین پروژه‌‌ای دست به کمر بزند و خانواده را با نانی حلال  و روحی پر مهر به ثمر برساند.
منابع: بحارالانوار، ج 43، ص 81، ح 1.

به امید روزی که زنان عاقل شوند.

 

 

موضوعات: فرهنگی, باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-12-09] [ 12:08:00 ب.ظ ]

بهشت مادری ...

 

امروز برای نهار دلمه با برگ مو آماده کرده ایم! بوی دلمه به معنای واقعی کلمه مستمان کرد! خصوصا که برگ ها تازه و لطیف بوده و از درخت انگور حیاطمان چیده شده اند! لذت خاصی دارد کدبانوی منزل با آرامش خاطر و بدون دغدغه های خودساخته به «تدبیر منزل» بپردازد.

«تدبیر منزل» اصطلاحی است که جناب ارسطو به عنوان یکی از اقسام عملی فلسفه از آن نام می برد! اگر بخواهیم عبارت مذکور را کمی علمی­ تر مطرح کنیم باید عرض کنیم خدمتتان که ارسطو فلسفه ی نظری را شامل

« متافیزیک»،« ریاضیات» و « طبیعیات» و فلسفه ی عملی را شامل«تدبیر منزل»،« سیاست مدن» و « اخلاق» می­ دانند و تدبیر منزل یا کدبانوگری مقام والاییست که بر عهده ی فرشته عشق گذاشته شده. همسر داری، بچه داری و خانه داری هریک به تنهایی «هنر» هستند و رسما هنرمند بانوئیست کدبانوی بهشت است!

ادامه »

موضوعات: فرهنگی, باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ق.ظ ]

حضرت فاطمه (س)و تحلیل سقیفه ...

مقابله با توطئه ترور شخصیت على(ع) و دفاع از ولایت‏
حضرت زهرا(س) بهترین راه برای مبارزه با برنامه تخطئه و فریب دشمن را آگاهی رساندن و بصیرت افزایی درباره تبیین شخصیت ولی زمان و ویژگی‌های متمایزکننده او قرار داده بود. به همین دلیل در مواقع مختلف از مجاهدت‌‏هاى حضرت على(ع) در لحظه‌‏هاى سرنوشت‌‏ساز جنگ‏‌هاى صدر اسلام سخن می گفت و رشادت‏‌ها و جانبازى‌‏ها و دلاورى‏‌هاى مولى امیر المومنین علی (ع) را به‏‌خاطر مردم مى‏‌آورد و مى‏‌فرمود: «هرگاه آتش جنگ را برافروختند، خدا آن‏را خاموش كرد یا هرگاه شاخ شیطان سر برآورد یا اژدهایى از مشركین دهان باز كرد، (رسول خدا(ص))، برادرش (على‏بن ابى‏طالب(ع)) را در كام (اژدها و شعله فتنه‏‌ها) افكند، و (على(ع)) هم بازنمى‏‌گشت مگر آن‏كه گردن سركشان را پایمال شجاعت خود سازد و آتش آنان را با (آب) شمشیرش خاموش كند.» و گاه از شأن و منزلت على(ع) در پیشگاه الهى و نزد پیامبر(ص) سخن به‏‌میان مى‏آورد و بدین‏وسیله با صداى بلند و فریاد رسا اعلان مى‏‌داشت كه آن‏كه او را خانه‏‌نشین كرده‏‌اند، پس از رسول خدا(ص) بیشترین حق را در اعلان كلمة الله و احیاى حاكمیت اسلام داشته است، به‌‏طورى كه هرگاه اسلام به خطر مى‏‌افتاد، نبى اكرم(ص) به كمك او اسلام را از خطر مى‏‌رهاند.
یكى دیگر از اقدام‌‏هاى روشنگرانه آن‏حضرت، افشاى ماهیت جریان براندازى و بیان ریشه‏‌هاى سیاست‏‌ستیز با على(ع) بود. آن‏حضرت معتقد بود كسانى‏كه على(ع) را از صحنه بیرون كرده‌‏اند، از شدت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و زیاده‌‏خواهان و افزون‏‌طلبان بیم دارند، آنان مى‌‏دانند على(ع) در اجراى عدالت ذره‏اى كوتاهى نخواهد كرد و در راه تحقق احكام الهى از مرگ نمى‌‏هراسد، ازاین‌‏رو او را كنار زدند تا به‏‌آسانى به اهداف شخصى و خواسته‌‏هاى نفسانى‏شان دست‏یابند. دختر پیامبر(ص) فرمود:«به چه دلیلى از ابوالحسن انتقام گرفته‏اند؟ به خدا قسم! به‏خاطر سختى شمشیرش و بى‏باكى نسبت به مردنش و شدت تاختنش (بر آنان) و مجازات (كردن با) آسیب زدنش در جنگ و خشم كردن او در راه خدا، از او انتقام گرفتند.»
شاید آن‏روزها بسیارى از اصحاب و تابعین و كسانى‏كه تازه مسلمان شده بودند نمى‌‏توانستند باور كنند دست‌‏هایى كه على(ع) را كنار زده‌‏اند از سر هواپرستى چنین ظلمى را مرتكب شده باشند؛ چون آن‏ها نیز ظاهرا سال‏ها در ركاب نبى اكرم(ص) شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به‏‌علاوه برخى از آن‏ها جزء دانشمندان جامعه به‏‌حساب مى‌‏آمده‌‏اند، لذا كسى جرأت نمى‌‏كرد به آنان گمان بد برده و آن‏ها را به خیانت متهم نماید.
مردم دو دسته بودند: یك دسته از ریشه دشمنى و مخالفت با على(ع) خبر نداشتند و دسته دیگر شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولى حضرت زهراء علیها السلام با كمال شجاعت ماهیت كینه‏‌توزانه آنان را افشا كرد و ریشه‌‏هاى فاسد عداوت با مولى را برملا ساخت. حضرت فاطمه علیها السلام با این حركت خود تحلیل وقایع پیچیده سقیفه را آسان كرد و رمز و راز غربت و مظلومیت على(ع) را گشود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-12-05] [ 06:26:00 ب.ظ ]

تماشای حضرت فاطمه لیاقت می خواهد ...


توجه به آراستگى ظاهرى و باطنى در خانه براى همسر
از ویژگى‏هاى شایسته خانواده آرمانى در اسلام، آراستگى ظاهر و باطن همسران براى یكدیگر است. زینت باطنى آن حضرت عبادت معشوق حقیقى در تمامى لحظه ‏هاى زندگى بود.

اهتمام حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به این موضوع تا آن اندازه بود كه در شب عروسى خود نیز به عبادت توجه خاص داشتند.

 در شب ازدواج، امام على علیه السلام فاطمه زهرا سلام الله علیها را نگران و گریان دید، فرمود: چرا ناراحتى؟ پاسخ داد: در پیرامون حال و رفتار خویش فكر كردم، به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم كه امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزى دیگر از اینجا به ‏طرف قبر و قیامت خواهم رفت، در این آغازین لحظه ‏هاى زندگى، تو را به خدا سوگند مى ‏دهم كه بیا تا به نماز بایستیم تا باهم در این شب خدا را عبادت كنیم.

علاوه بر این آن حضرت به زینت‏ هاى ظاهرى و اهمیت آن در خانواده نیز توجه خاص داشتند.

آن بانوى گرامى براى زینت و استحباب، انگشترى به دست مى‏ كرد و از زبان رسول خداصلی الله علیه و آله، به دست كردن انگشتر را سفارش مى ‏فرمود: «هركس انگشترى عقیق به دست كند، همواره خیر مى ‏بیند.» هم‏چنین همواره بر آن بود در محیط خانه و خانواده، خوش‏بو و آراسته باشد و موهبت زیبایى و جمال‏ بى‏ مانندش را تنها براى همسرش على علیه السلام بیاراید و او همیشه نزد خود عطر نگه مى‏ داشت. ام‏ سلمه مى ‏گوید: «از ریحانه پیامبر خداصلی الله علیه و اله عطر خواستم و گفتم: سرورم! آیا عطر و بوى خوشى نزد خویش دارید؟

ایشان فرمود: آرى و بى ‏درنگ شیشه عطرى آورد و اندكى از آن‏را بر كف دستم ریخت. بوى خوشى از آن برخاست كه هرگز به مشامم نرسیده بود.» حتى آن بانوى گرامى اسلام در واپسین لحظه‏ هاى زندگى‏ اش به این موضوع توجه داشت و به اسماء فرمود: «عطر مرا كه همیشه خود را با آن عطرآگین مى‏ كردم، بیاور»

موضوعات: فرهنگی, تاریخ  لینک ثابت
 [ 06:23:00 ب.ظ ]

حفظ حریم خانه از گناه ...

حفاظت از حریم خانه و خانواده از گناه‏
بالاترین هنر بانوى یك‏ خانه از منظر اسلام، حفظ محیط خانه و اعضاى خانواده از حرام الهى است تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضاى آن با عالم ملكوت برقرار باشد و كانون خانواده بهترین بستر براى رشد و تعالى اعضاى آن به‏ خصوص فرزندان گردد.

این هنرى است كه حضرت فاطمه آن‏را به اوج تجلى رساندند. آن حضرت در آخرین وصیت‏ هایش به امیر مؤمنان على علیه السلام بر این معنا تأكید ورزیده است: «پسرعمو جان، تا در خانه تو بودم، دروغى نگفتم، خیانتى نكردم و از دستورات(الهى) تو هیچ‏گاه گامى فراتر ننهادم.» *

توجه به نشاط و شادابى در خانواده‏

كانون خانواده هراندازه كه با روابط عاطفى بیشتر، گرم و دل‏ انگیز باشد موجب رشد و تعالى فرزندان و نیز مانعى از انحراف و كج‏روى آنان خواهد بود.

به ‏همین‏ دلیل استفاده از لذت‏ جویى‏ هاى حلال بین همسران، بهره بردن از میوه ‏ها و خوراكى‏ هاى لذت‏ بخش، همبازى شدن با كودكان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصه ‏هایى مثل كُشتى، شنا، اسب‏ سوارى و… مورد تأكید این زوج یگانه تاریخ، على و فاطمه سلام الله علیها بوده و همواره سعى مى‏ نمودند كه به طرق مختلفى شادى و خوشحالى را در بیت خود تسرى دهند و این تا حدى بود كه از بازى با كودكان كه نقش بسزایى در تربیت آن‏ها دارد اجتناب نمى ‏نمودند.


در این زمینه نقل‏ شده است كه فاطمه سلام الله علیها فرزندش حسن علیه السلام را روى دست مى‏ گرفت و بالا مى‏ انداخت و حركت‏ داد و مى‏ فرمود: «اشبه أباك یاحسن، واخلع عن الحق الرّسن، واعبد الهاً ذامنن، ولاتوال ذا الاحسن؛ اى حسن، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور كن، و خداوندى را كه صاحب نعمت‏ هاست پرستش كن و با افراد تیره ‏دل دوست مباش.»
به ‏دلیل اهمیت این موضوع است كه پدرِ خانواده فاطمى مى‏ فرماید: «دین ‏باور باید شبانه ‏روز خود را به سه بخش تقسیم كند: زمانى براى نیایش با آفریدگارش؛ وقتى براى فعالیت اقتصادى اش؛ فرصتى براى واداشتن نفس به لذت‏هایى كه زیبا و حلال است.»

موضوعات: فرهنگی, تاریخ  لینک ثابت
 [ 06:21:00 ب.ظ ]

همسر همیشه راضی ...

آرامش در پیروی از زندگی حضرت زهرا

 على‏رغم همه شرایط سخت زندگی، هنگامى كه على علیه السلام از جهاد و جبهه جنگ برمى گشت، فاطمه سلام الله علیها استقبال گرمى از او مى ‏كرد، شمشیر او را گرفته و مى ‏شست. در تمام فعالیت‏ هاى على علیه السلام او را همراهى مى ‏كرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان مى ‏داد و به این شكل با همراهى، همفكرى و رغبتى كه در خود نشان مى ‏داد خستگى ‏ها و مرارت ‏هاى بیرون را از جسم و روح او دور مى ‏كرد.

به ‏همین ‏دلیل بود كه آن بانوى نمونه عالم، بهترین همراه در سخت‏ ترین شرایط براى حضرت بودند و لب به گلایه نمى‏ گشودند تا كانون خانواده را از ناملایمات و نزاع ‏ها محفوظ بدارد؛ چنان‏كه در شرح زندگى ایشان آمده است: «روزى امام على علیه السلام به همسر بزرگوار خود فرمود: فاطمه جان! آیا غذا دارى تا رفع گرسنگى كنم؟

آن بانوى بزرگوار پاسخ داد: خیر! سوگند به خدایى كه پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید، دو روز است كه در خانه غذاى كافى نداریم. امام على علیه السلام با تأسف فرمود: فاطمه جان! چرا به من خبر ندادى تا غذا تهیه كنم؟ فاطمه سلام الله علیها فرمود:اى ابوالحسن! من از پروردگار خود حیا مى‏ كنم كه چیزى از تو درخواست كنم كه فراهم كردن آن در توانت نیست.»

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ب.ظ ]

عقل ظاهری، حضرت فاطمه است ...

 

زن معاصر گرفتار حیرت و سرگردانی شده است.
از زندگی لذت نمی برد، از جسم خودش ناراضی است،از همسرش رضایت ندارد ،از فرزندانش راضی نیست.


اگر رضایت داشت، دائما در حال تغییر نبود.امروزه بیشترین هزینه را زنان دارند. برای تغییر بینی، سینه، شکم، پوست صورت، لب ها، موی سر، ابرو،گونه ها ، اگر راضی بوداین همه طلاق وجود نداشت.
….یه نگاهی به فضای مجازی بیندازید متوجه می شوید که کاملا مطابق فضای واقعی شده و منطبق بر هم هستند.
چرا زن در پست ترین وضعیت زندگی می کند؟
چون راه را گم کرده است. چون الگو ندارد، نسخه ندارد، والگویش جابه جا شده است.


خداوند برای شناخت انسان هشت راه قرارداده است و برای بهشتی شدن هم هشت در معرفی کرده است.
و برای جهنمی شدن هم هفت راه قرار داده است و برای جهنم هم هفت در قرار داده است.
اول درهای جهنم را معرفی می کنیم.
حس چشایی، شنوایی، بویایی، حس لامسه، حس بینایی، قوه خیال، توهم.
انسان اگر فقط بخواهد با این ابزار زندگی کند از همین دنیا وارد جهنم شذه است. پس چه کند؟

دقیقا همین ابزار و در ها برای بهشت هم معرفی شده است منتها به اضافه یک ابزار دیگر که نامش عقل است.

ما باعقل ازیک سری خطرات دوری می کنیم. مثل خطر آتش، … اما بعضی از خطرات را خودمان متوجه نمی شویم ،بلکه بوسیله عقلا به ما گفته می شود، مانند

کمر بند ایمنی، وسایل گازسوز،کسی که ماشین را ساخته می داند که با سرعتی که ماشین حرکت می کند،اگر ترمز کند سرنشین با همان سرعت به جلو پرتاب می شود لذا برایش کمر بند ایمنی را توصیه می کند .


در زندگی بشر یک اعمالی وجود دارد که انجام دادن و یا ندادن آن باعث خسران انسان می شود که خالق انسان از او آگاه هست.

با عقل متصل به وحی باید از این  هفت درگاه مراقبت کرد وگر نه گرفتار همان بلایی می شویم که زنهای جامعه شده اند!


برای آسایش و سعادت بشر علاوه بر عقل باطنی ، عقل ظاهری را هم برایش آفریده است. عقل ظاهری عبارت است از پیامبران و معصومین.


یکی از عقول ظاهری وجود مقدس زهرای مرضیه سلام الله علیها است.
که لحظه به لحظه زندگی او برای تمامی بشر تا قیامت هدایت و راهنما می باشد.
از جزئی ترین نکته های زندگی گرفته تا موضوعات کلان جامعه وجهانی شدن درس دارد.


وقتی با همسرش سخن می گوید، چه گونه خطاب می کند؟ علی جان جانم به فدایت.
وقتی کودکش را تربیت می کند، در پاسخ او که مادر جان شما از شب تا صبح برای دیگران دعا کردی، می فرماید اول جار ثم الدار اول همسایه ها.
در اقتصاد به کمترین مصرف قانع می شود.
در اجتهاد پاسخگوی سوالات و شبهات مردم است.
در عبادت در آن سن کم اثر عبادت در اعضای او نمایان است.


در اجتماع فعال است، در جنگ های رسول خدا اطاق جنگ تشکیل می دهد و کارهایی که زنان در پشت جبهه می توانند انجام دهند فرماندهی می کند.
در دفاع از ولایت چندین راه را برای روشن شدن اذهان جامعه انجام می دهد


در تمامی عرصه ها حجاب را در کمال احسن حفظ می کند و در نهایت به شهادت می رسد.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ب.ظ ]

الگوی امام عصر برای جهانی سازی، فاطمه است ...

الگوی مهدی برای جهانی سازی، فاطمه است

پیامبر(ص) وارد خانه زهرای مرضیه شد، او را مشغول کار منزل دید، با دستاس گندم و جو آرد می کند. در اثر کار با دستاس دست‌های زهرا(س) پینه بسته و لباسش فرسوده شده است، فرمود: فاطمه جان! تعجلي مرارة الدنيا بحلاوة الآخرة، تلخی سختی های دنیا را با شیرینی آخرت آسان کن.
فاطمه(س) عرض کرد، الحمد الله علی نعمائک، پدر جان شاکرم بر نعمت های پروردگارم.
امروزه دشمن موفقیت های مادی و معنوی زندگی ما را می گیرد و تغییر می دهد و به عنوان نگاه مثبت به سختی ‌ها و مشکلات با نام مهارت ‌و هنر به ما عرضه می‌کند؛ انسان، مغرور از  این فن، اعتماد بنفسی که او را از اعتماد به خدا غافل می کند، با غرور ادعا می کند، این فن را من بلدم.
در حالیکه در پس زمینه این گزاره‌ها، خطر قطع ارتباط معنوی با منشا عالم هستی وجود دارد.
پیامی که از سخن رسول (ص) خدا به دردانه‌اش و پاسخ حضرت فاطمه (س)بدست می آید، این است که زهرای مرضیه در باطن این اندیشه را دارد و بر زبان می آورد. این نگاه مثبت اندیشی به سختی‌های زندگی در سیره زهرا(س) جلوه می‌کند می فرماید: من شاکرم.

پیامبر مهربانی، فردای عروسی زهرای مرضیه(س) به دیدار عروس و داماد آسمانی می رود. نگاه این دو زوج بهشتی را به هستی ارزیابی می کند.
از علی ابن ابی طالب(ع)، می پرسد: علی جان! فاطمه را چگونه یافتی؟
امیرالمؤمنین(ع) عرض کرد، فاطمه، نعم العون علی طاعته الله، بهترین همکار است در اطاعت پروردگار. اولین نتیجه رفتاری این تازه عروس و داماد که بهترین یاور، در طاعت خدا بیابند.
این شاخص‌ها را باید در زندگی کاربردی کنیم.
اشتباه بزرگ ما، به زندگی زهرای مرضیه در قبل از 1400سال پیش نگاه می کنیم.
در حالیکه مهدی آل محمد(عج) برای نجات بشریت، می فرماید: آنچه برای مردم ارمغان می آورم الگویی از مادرم زهرای مرضیه (س) است.
به خود ببالید که در پیشرفته ترین جامعه‌ای که -آرزوی همه ادیان و ملل است-، خواهید دید، زهرا(س) الگو است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]

حضرت زهرا الگویی برای بشریت ...

سؤال: چگونه از سبک زندگی فاطمه زهرا (س) الگو بگیریم؟
سبک زندگی ایشان مربوط به هزار چهار صدو اندی سال پیش بوده است، با زندگی کنونی ما سنخیتی ندارد؟!
پاسخ:
اولا در شیوه و سبک زندگی موضوعاتی ثابت وجود دارند که در گذر زمان تغییر نمی کنند.
دوم: موضوعاتی در زندگی بشر وجود دارد که با گذر زمان تغییر می کند.
بخش مهم الگوگیری از سبک زندگی زهرائی، همان بخشی است که ثابت است.
با مثال بخش ثابت سبک زندگی را توضیح می دهیم، از گذشته‌های دور، مردم به سفر می رفته‌اند، هنوز هم سفر رفتن ادامه دارد.
مثال دیگر از ابتدای خلقت بشر غذا می خورده، اکنون هم غذا می خورد.
چه سفر و چه غذا خوردن …، همیشه ثابت است، تنها تغییری که از قرون گذشته بوجود آمده است، ابزار سفر و تهیه غذا بوده است. اگر در قرون گذشته مردم با پای پیاده ، یا با چهار پایان، و گاری ، قایق سفر می کردند و در این زمان با ماشین، و ترن، هواپیما به سفر می روند، در آینده نمی دانیم فرزندان ما به چه ابزاری، شاید با بال‌های مصنوعی با پرواز کردن به سفر بروند.
خلاصه اصل سفرکردن، از اول تاریخ وجود داشته است.
همینطور اصل تغذیه با خلقت انسان وجود داشته است، تنها تغییر در نوع تهیه و پخت غذا است که تغییر کرده است.
حالا با توجوه به توضیح بالا، ما می توانیم از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) که همیشه ثابت است، پیروی کنیم.
مثلا حضرت زهرا(س)، در همسر داری نمونه بوده است، این رفتار زیبای ایشان به عنوان همسری با رنگ خدایی، در
همه لحظه های زندگیش، می‌تواند، الگویی کامل برای بانوان در استحکام خانواده باشد.
یا اسراف نکردن در تهیه جهیزیه این بانوی بهشتی امری ثابت است که می توانیم با تمسک به آن برای شروع زندگی، خانواده را از تجمل گرایی، و چشم هم چشمی ‌ها نجات داد.
در بحث پوشش حضرت زهرا که امری ثابت است، زنان بهترین الگو را دارند، که بتوانند در اجتماع فعالیت کنند.
ولی نوع پوشش که امری متغیر است، و با گذر زمان شکلش عوض شده، و قابل تغییر است، شاید در آینده هم کاملتر و سهل تر شود، که در نهایت، هدف پوشاندن زیبایی های یک بانو باشد.
مهمترین بخش فعالیت اجتماعی ایشان، دفاع از ولایت بوده که امری ثابت است، و حضرت زهرا (س) در این موضوع پیشرو و امام بوده است.
ولی در نحوه دفاعی، در این زمان شکل‌های گوناگونی متصور است.
شرکت در راهپیمایی‌ها، نمازجمعه، اهمیت به اقتصاد مقاومتی، گوش بزنگ بودن در فرامین مقام ولایت، خوب همسر داری کردن، تربیت فرزند، تلاش در افزایش جمعیت و فرزند آوری، همه از مصادیق دفاع از ولایت است. اینگونه سبک زندگی فاطمی، می تواند تا قیامت الگویی متعالی باشد.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ب.ظ ]

خرافه های شرک آلود ...

در دنیایی که قرار است بشر از دوره کودکی خارج شود و به بلوغ برسد؛ متاسفانه عده‌ای دوست دارند که هیچ وقت عاقل نشوند.
کم کم به آخرهای سال 97 می رسیم، متاسفانه هنوز درد شرک آلود چهار شنبه سوزی های سالهای گذشته التیام نیافته است؛ که باید آماده یک خرافه شرک آلود دیگر باشیم.
زنده کردن سنت جاهلی.
در حالیکه ما به عنوان شیعه، از 1500سال پیش اینگونه هدایت شده ایم که روبروی آتش و چراغی روشن نماز نخوانیم، مبادا شیطان نفیر آتش پرستی را در گوش ما بدمد.
شرک جلی
چهار شنبه سوری یک شیوه شرک است؛ شرک یعنی این که انسان در حل مشکلات خود به غیر خداوند و اولیای او متوسل شود .وقتی از روشن کردن آتش تقاضای سلامتی و رفع بلا می کنیم، این ها همه سنمبل خرافه است.
تخریب طبیعت
همه ملل برای سرسبزی کشورشان بودجه های فراوانی صرف می کنند. متاسفانه برای شروع سال نو که خانواده ها تلاش می کنند تا چرکی و سیاهی را از منازل خود پاک کنند؛ عده‌ای با سوزاندن سرسبزی و زیبایی شهر، شروع سال نو را با تخریب جشن می گیرند.
آزار و آسیب رساندن
کم کم آتش بازی به پرتاب ترقه با صداهای خطرناک، دهه شصتی ها را به یاد جنگ می اندازد.
چه خانواده ‌های بسیاری که بر اثر پرتاب ترقه مردم را دچار نقص عضو کرده اند.
خلاصه این خرافه شرک آلود، منشا گناه و فساد های بسیاری است.
آسیب های مادی و معنوی را به دنبال دارد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-12-04] [ 10:18:00 ب.ظ ]

از آن سوی مرگ خبرآورد ...

قسمتمان دیدار روی چون ماه امام خامنه‌ای شد، خدا را سپاس گذارم در زمانه‌ی غیبت که توفیق زیارت امام غایب را ندارم، خداوند جایگزین دلتنگی هایم را با دیدار نایبش تسکین می دهد.
هنگام برگشت از دیدار که پر از امید و نشاط بودم، سوار بر تاکسی به طرف فرودگاه می رفتیم.
هنگام اذان شد، راننده پرسید: ساعت پروازتان چند است؟
گفتم 40/5 دقیقه.
راننده گفت: اجازه می‌دهید در مسجد نماز بخوانیم.
خوشحال شدم که نماز را اول وقت می خوانیم، ولی تعجب کردم که راننده تاکسی در شهری مثل تهران، هنگام کار نماز اول وقت بخواند!
کنار مسجدی توقف کرد، نماز را خواندیم و حرکت کردیم.
راننده متوجه تعجب ما شده بود، گفت: همسرم که خیلی هم مذهبی نبود، دچار بیماری سختی شد؛ بعد از سختی ‌های بسیار مدت سه روز بیهوش شد.
بعد از سه روز از کما خارج شد. با سختی و لکنت زبان،گفت: من رفتنی هستم، فقط اجازه دارم که به شما بگویم که سؤالات سختی از شما بعد از مرگ خواهند پرسید.که مهمترین ها :
اول نماز اول وقت
دوم استغفار بسیار
سوم عفو و گذشت
چهارم احسان و نیکی به دیگران است. همسرم از دنیا رفت.از آن موقع مراقب نماز اول وقتم هستم.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ب.ظ ]

راز های پنهان مرگ ...

مرگ نزدیک است

اصبغ بن نباته از یاران علی (علیه السلام): سلمان استاندار مدائن بیمار شد، به عیادتش رفتم. گفت: پیامبر به من خبر داد که زمان مرگم برسد، مردگان با من سخن می گویند؛ مرا ببر قبرستان.او را بردم، سلمان صدا کرد سلام گفت: ای کسانی که در خانه خاک هستید، کسی پاسخ نداد.بار دوم صدا کرد، از قبری صدا آمد،گفت سلام بر شما صاحب خانه های فانی و سرگرم شدگان به دنیا، بپرس.
سلمان گفت: آیا اهل بهشتی یا جهنم؟
-مورد رحمت خدا هستم در بهشت برزخی.
سلمان گفت: مرگ را تعریف کن، چه دیدی، با تو چه کردند؟
مرده: اگر مرا با قیچی ریز می کردند، آسان تر بود. من در دنیا اهل خیر و نیکی بودم، واجبات را انجام می دادم و به کسی ظلم نمی کردم، در کسب روزی حلال تلاش می کردم، در خدمت پدر و مادرم بودم، در بهترین نعمتها غرق بودم، که بیمار شدم، لحظه مرگ شخص بد قیافه و تنومندی آمد و با اشاره او کور و کر و لال شدم، ولی صدای شیون خانواده را شنیدم، دو شخص زیبارو آمدند و گفتند: ما همان دوفرشته‌ایم که اعمال تورا می نوشتیم . گفتند: بخوان. نامه اعمال صالح را خواندم، خوشحال شدم. اما نامه گناهان را خواندم و گریه کردم، اما به من نوید دادند که آینده ات خوب است .
عزرائیل آمد و روحم را جدا کرد.خانواده‌ام شیون کردند.عزرائیل آنها را دلداری می داد بعد روحم را باخود پیش خدا برد، از من راجع به اعمال کوچک و بزرگ پرسیدند از نماز و روزه و حج و قرآن و زکات و صدقه و اطاعت از پدر و مادر ، آدم کشی، مال یتیم، شب زنده داری و…
بعد روحم را به جسمم برگرداند و مرا غسل دادند و هرچه به غسال می گفتم بدنم خورد شده است نمی شنید.

مرا در قبر گذاشتند، انگار از آسمان پرتاب شده بودم ، وقتی همه رفتند، گفتم کاش، مرا باخود می بردید.
صدایی گفت: دیگر برگشتی در کار نیست . پرسیدم ،  کیستی؟گفت: فرشته بیدار گر. گفت: مامورم نامه اعمالت را به تو خبر دهم .مرا نشاند.
گفت: بنویس، گفتم کاغذ ندارم، گفت کفنت کاغذ تواست، گفتم قلم ندارم گفت با انگشت سبابه بنویس. گفتم مرکب ندارم ،گفت از آب دهانت استفاده کن. بعد نامه را مهر کرد و به گردنم آویخت، مانند کوه سنگین بود.
بعد فرشته نکیر و منکر آمد و به لطف خدا همه را پاسخ گفتم. بعد مرا بشارت دادند، دری از بهشت در بالای قبرم گشودند، سپس مرده بعد از شهادتین، به سلمان گفت: مواظب اعمال خود باش که خیلی سخت است.

پ ن

همیشه گمان می کنیم که ازواجبات پرسش خواهد شد، نمیدانستیم که از مستحبات هم می پرسند!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-12-01] [ 01:36:00 ب.ظ ]

مادر و همسر شهدا ...

در تقويم رسمى كشور، روز ۱۳ جمادى‏الثانى، روز تكريم مادران و همسران شهدا نام گرفته و علت اين نامگذارى اين است كه «ام ‏البنين» همسر حضرت اميرالمومنين(ع) و مادر حضرت ابوالفضل العباس در چنين روزى روى در نقاب خاك پيچيد و از اين جهان كوچيد و در جوار رحمت حضرت حق آرميد.

تكريم مادرانى كه به نداى پير و مراد خود، معمار كبير انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى(ره) لبيك گفته و زينب گونه در حماسه هشت سال دفاع مقدس با تشويق همسران و فرزندان برومند خود آن‏ها را براى حضور در جبهه‏ها آماده و آن‏ها را تشويق مى‏كردند.

اگر ايثار و شهامت، شجاعت، صبر و استقامت اين شيرزنان ايران‏زمين نبود، خدا مى‏دانست چه بر سر نهال نو پاى انقلاب مى‏آمد. اين دلاورزنان بودند كه فرزندان جوان و نوجوان خود را براى خط مقدم جبهه آماده مى‏كردند و براى دفاع از ولايت، سينه سپر مى‏كردند تا يك وجب از خاك مقدس اين سرزمين در دست دشمن تا دندان مسلح نيفتد و امروز نيز در حماسه دفاع از حرم و حريم ولايت حضور دارند.

راستى چه روز مباركى را روز تكريم از اين شيرزنان و دلاورزنان تاريخ در تقويم ناميده‏اند، روز وفات زنى كه پسران خود را سينه‏ چاك برادر و مقتداى خود ساخت.پسران‏ ام‏ البنين به امر مادر و با رغبت و اشتياق هرچه تمام‏تر، به‏عنوان محافظان و حاميان برادر و امام خود، رهسپار مكه شدند.

ام‏البنين كه در اين زمان منتظر واكنش و دستور امام زمان خود، نسبت به اين اتفاقات بود، پيوسته در جريان اخبار مدينه و واكنش امام قرار مى‏گرفت. هنگامى كه امام قصد مكه كرد، پسران خويش را جهت همراهى و محافظت كردن از امام حسين(ع) و اهل بيت او، به همراه ايشان به مكه فرستاد و خود چونان مردى، سرپرستى تنها عروس و نوه خود در مدينه را به اميد برگشتن امام و يارانش از مكه، به‏عهده گرفت. ام‏البنين مادر حضرت ابوالفضل، در مدينه بود كه به او خبر دادند در حادثه كربلا هر چهار پسرت شهيد شدند. اين زن بزرگوار به قبرستان بقيع مى‏آمد و براى فرزندان خودش نوحه‏سرايى مى‏كرد. نوشته‏اند نوحه‏سرايى اين زن آن‏قدر دردناك بود كه هر كس مى‏آمد، گريه مى‏كرد. او در نوحه‏سرايى‏اش گاهى همه فرزندانش و گاهى ارشد آن‏ها را كه عباس‏بن على(ع) بود، ياد مى‏كرد. حضرت ابوالفضل، هم از نظر سنى و هم از نظر كمالات روحى و جسمى، ارشد فرزندانش بود. در تقويم رسمى كشور، روز ۱۳ جمادى‏الثانى، روز تكريم مادران و همسران شهدا نام گرفته و علت اين نامگذارى اين است كه «ام‏البنين» همسر حضرت اميرالمومنين(ع) و مادر حضرت ابوالفضل العباس در چنين روزى روى در نقاب خاك پيچيد و از اين جهان كوچيد و در جوار رحمت حضرت حق آرميد.

تكريم مادرانى كه به نداى پير و مراد خود، معمار كبير انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى(ره) لبيك گفته و زينب گونه در حماسه هشت سال دفاع مقدس با تشويق همسران و فرزندان برومند خود آن‏ها را براى حضور در جبهه‏ها آماده و آن‏ها را تشويق مى‏كردند.

اگر ايثار و شهامت، شجاعت، صبر و استقامت اين شيرزنان ايران‏ زمين نبود، خدا مى‏دانست چه بر سر نهال نو پاى انقلاب مى ‏آمد. اين دلاورزنان بودند كه فرزندان جوان و نوجوان خود را براى خط مقدم جبهه آماده مى‏كردند و براى دفاع از ولايت، سينه سپر مى‏كردند تا يك وجب از خاك مقدس اين سرزمين در دست دشمن تا دندان مسلح نيفتد و امروز نيز در حماسه دفاع از حرم و حريم ولايت حضور دارند.

راستى چه روز مباركى را روز تكريم از اين شيرزنان و دلاورزنان تاريخ در تقويم ناميده‏اند، روز وفات زنى كه پسران خود را سينه‏چاك برادر و مقتداى خود ساخت.پسران‏ ام‏البنين به امر مادر و با رغبت و اشتياق هرچه تمام‏تر، به‏عنوان محافظان و حاميان برادر و امام خود، رهسپار مكه شدند.

ام‏ البنين كه در اين زمان منتظر واكنش و دستور امام زمان خود، نسبت به اين اتفاقات بود، پيوسته در جريان اخبار مدينه و واكنش امام قرار مى‏گرفت. هنگامى كه امام قصد مكه كرد، پسران خويش را جهت همراهى و محافظت كردن از امام حسين(ع) و اهل بيت او، به همراه ايشان به مكه فرستاد و خود چونان مردى، سرپرستى تنها عروس و نوه خود در مدينه را به اميد برگشتن امام و يارانش از مكه، به‏عهده گرفت. ام‏البنين مادر حضرت ابوالفضل، در مدينه بود كه به او خبر دادند در حادثه كربلا هر چهار پسرت شهيد شدند. اين زن بزرگوار به قبرستان بقيع مى‏آمد و براى فرزندان خودش نوحه‏ سرايى مى‏‌كرد. نوشته‏ اند نوحه‏ سرايى اين زن آن‏قدر دردناك بود كه هر كس مى‏آمد، گريه مى‌‏كرد. او در نوحه‏ سرايى‏ اش گاهى همه فرزندانش و گاهى ارشد آن‏ها را كه عباس‏بن على(ع) بود، ياد مى‌‏كرد. حضرت ابوالفضل، هم از نظر سنى و هم از نظر كمالات روحى و جسمى، ارشد فرزندانش بود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-11-30] [ 03:52:00 ب.ظ ]

رسانه منفعل هالیوودی یا فعال بومی ...

سینمای دینیچرا از هنرهای بومی خودمان که با فرهنگ دینی‌ما سازگار است استفاده نمی کنیم؟

غربی‌ها هنرهای مختلفی دارند، مثل هنر معماری، موسیقی، تجسمی.
تمدن اسلامی - ایرانی هم هنر‌های مخصوص خود را دارد، هم هنر معماری، موسیقی، تجسمی دارد.

رسانه هم یک ابزار است برای رساندن پیام. اگر از هالیود اثر بگیریم، منفعلانه عمل کرده‌ایم.
باید خلاقانه عمل کنیم.باید سینمای دینی، و دفاع مقدس داشته باشیم.
اولین بار سینمای دینی در هالیوود بود.در سال 2015زندگی حضرت نوح را با روایت از لوقا ساخت که ابتذال داشت.
سینمای هالیوود زندگی عیسی مسیح را  هم با ابتذال تولید کرد.هالیوود سینمای جنگ را بعد از جنگ های جهانی اول و دوم ساخت.
ما هم سینمای دفاع مقدس را داشتیم، که بسیار اثر گذار، و فعالانه بوده است.
حتی در سینمای دینی هم فعالانه حضور داشتیم، فیلم حضرت محمد(ص)، فیلم حضرت یوسف(ع)، امام علی، امام حسن، امام رضا(علیهم السلام) که فیلم حضرت یوسف در کشورهای ترکیه، مالزی، اندونزی بطور گسترده مورد استقبال میلیون‌ها مسیحی و مسلمان قرار گرفت.
همانطور که در سینمای دینی و دفاع مقدس فعال و اثر گذار بودیم می توانیم در سینمای اجتماعی هم فعالانه عمل کنیم.اگر فیلم اجتماعی مثبت، در مورد خانواده، بحران هویت ظاهر شویم ،حتما کشورهای غربی و اروپایی استقبال می کنند.
امروزه دنیا به شدت تشنه معنویت است.گرفتار بحران هویت هستند.نباید منتظر باشیم تا هالیوود فیلم اجتماعی بسازد و ما از آنها تقلید کنیم.
اکثر فیلم‌های سینمایی ما منفعلانه از هالیوود تاثیر گرفته است. تنها تفاوتی که دارد، زن فیلم ما یک روسری دارد.
اگر کارگردانان توانمند، معارف اهل بیت را باور داشته باشند، از معارف اهل بیت پیام بگیرند و در فیلم ها نشان دهند؛ مردم استقبال خواهند کرد.
برای پیشرفت فیلم می توانند از تکنیک ‌های هالیوودی استفاده کنند
ائمه خودشان سفارش کردند که معارف ما را برای مردم بیان کنید، آنها شیفته ما خواهند شد.
چرا صدا و سیمای ما کم کاری می کند، تا کی می‌خواهد در این ضعف بماند؟
قطعا نسل فعالی باید سر کار بیاید و با حرکت جهادی عمل کند؛ مثل نوآوری در تولید علم؛ از جنس هسته‌ای، سلولهای بنیادی، و سایر ابتکارات.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-11-27] [ 11:18:00 ب.ظ ]

راز ماندگاری انقلاب، وجود امام خامنه ای ...

بارلها! مارا بر کم کاری‌هایمان، با وجود ولایت امری فرزانه ببخش.

بارلها! تورا سپاس که مارا در چنین زمانه‌ای آفریدی تا چشمان پر گناهم را روئیت روی چون ماه رهبرم نوازش کند.

بارلها!شرمنده‌ام، مقتدایم این چنین سخن می گوید، و خود را بنده ناچیز خطاب می نماید!

##################

گام دوم انقلاب از کلام رهبری و امام خامنه ای «ظله العالی»

این بنده‌‏ى ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌‏ى گذشته است.
# عزیزان! نادانسته‌‏ها را جز با تجربه‏‌ى خود یا گوش سپردن به تجربه‏‌ى دیگران نمی‌توان دانست. بسیارى از آنچه را ما دیده و آزموده‏‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌‏ایم و شما خواهید دید. دهه‏‌هاى آینده، دهه‏‌هاى شما است و شمایید كه باید كارآزموده و پرانگیزه از انقلاب خود حراست كنید و آن‏را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش كه ایجاد تمدّن نوین اسلامى و آمادگى براى طلوع خورشید ولایت عظمى (ارواحنافداه) است، نزدیك كنید.
# رهزنان فكر و عقیده و آگاهى بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده نظامش نمی‌توان شنید. انقلاب اسلامى و نظام برخاسته از آن، از نقطه‏‌ى صفر آغاز شد؛

اوّلاً: همه‏ چیز علیه ما بود،

ثانیاً: هیچ تجربه‏‌ى پیشینى و راه طى شده‏اى در برابر ما وجود نداشت. به رغم همه‏‌ى این مشكلات طاقت‏ فرسا، جمهورى اسلامى روز به روز گام‌هاى بلندتر و استوارترى به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهاى بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفت‌هاى شگفت ‏آور در ایران اسلامى است. عظمت پیشرفتهاى چهل‏ ساله‏‌ى ملّت ایران آنگاه بدرستى دیده مى‏‌شود كه این مدّت، با مدّتهاى مشابه در انقلاب‌هاى بزرگى همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اكتبر شوروى و انقلاب هند مقایسه شود.
# روحیه و باور «ما مى‏‌توانیم» منشأ بركات بزرگ شد:

اوّلاً: ثبات و امنیّت كشور و تمامیّت ارضى و حفاظت از مرزها را كه آماج تهدید جدّى دشمنان قرار گرفته بود، ضمانت كرد.

ثانیاً: موتور پیشران كشور در عرصه‌‏ى علم و فنّاورى و ایجاد زیرساخت‏‌هاى حیاتى و اقتصادى و عمرانى شد كه تاكنون ثمرات بالنده‏‌ى آن روز به روز فراگیرتر مى‏‌شود.

ثالثاً: مشاركت مردمى را در مسائل سیاسى مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌‏هاى داخلى، حضور در صحنه‌‏هاى ملّى و استكبارستیزى به اوج رسانید.

رابعاً: بینش سیاسى آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌‏المللى را به گونه‏‌ى شگفت‏‌آورى ارتقاء داد.

خامسا: كفّه‌‏ى عدالت را در تقسیم امكانات عمومى كشور سنگین كرد.

سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضاى عمومى جامعه بگونه‌‏اى چشمگیر افزایش داد.

سابعاً: نماد پر ابّهت و با شكوه و افتخارآمیز ایستادگى در برابر قلدران و زورگویان و مستكبران جهان و در رأس آنان آمریكاى جهان‏خوار و جنایت‏كار، روز به روز برجسته‌‏تر شد.

بركات انقلاب اسلامى‏
 بدانید كه اگر بى ‏توجّهى به شعارهاى انقلاب و غفلت از جریان انقلابى در برهه ‏هایى از تاریخ چهل‏ ساله نمى‏ بود - كه متأسّفانه بود و خسارت‏ بار هم بود بى‏ شك دستاوردهاى انقلاب از این بسى بیشتر و كشور در مسیر رسیدن به آرمان‌هاى بزرگ بسى جلوتر بود و بسیارى از مشكلات كنونى وجود نمی‌داشت.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ق.ظ ]

باشكوه‏تر از همیشه! ...

رمز ماندگاری انقلاب

جشن پیروزى انقلاب اسلامى و راهپیمایى ده‏ها میلیونى مردم در هزاران شهر و روستا در اقصى نقاط ایران اسلامى به باشكوه‏ترین شكل ممكن برگزار شد و از این بابت باید شكرگزار خداوند منان و قدردان ملت فهیم و بصیر ایران بود.
حضور كم نظیر ملت ایران در راهپیمایى امسال آنهم در شرایطى كه مقامات آمریكایى با گزافه گویى، سخن از پایان عمر انقلاب اسلامى ملت ایران سر مى‏‌دادند بسیار حائز اهمیت بود و مى‌‏توان گفت كه ملت با بصیرت ایران چشم دشمن را با این حضور خود كور كرد و همه نقشه‌‏هاى آن‏ها را نقش برآب نمود.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-11-26] [ 10:31:00 ق.ظ ]

# راز ماندگاری انقلاب در بیعت نسل ها ...

بیعت نسل چهارم با آرمان‏ هاى انقلاب‏

جشن سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، بیعتى مجدد با آرمان‏هاى انقلاب نیز هست. آرمان‏هایى چون استقلال، آزادى، عدالت، مردم سالارى دینى، حكومت اسلامى كه چهل سال پیش ملت ایران براى تحقق آن انقلاب خود را آغاز كرد و به ثمر رساند و امروز نسل چهارم انقلاب اسلامى همچنان بر آن عهد بزرگ ایستاده است. به‏ واقع، نسل جوان امروز نیز با همه تفاوت‏هاى نسلى در سلیقه و سبك زندگى بر سر آرمان‏هاى پدران خود اختلافى ندارد و اگر تفاوت و اختلافى هست، نه در اصل و بنیان كه در ظاهر و شیوه و ابزار تحقق آن است كه در قالب اقتضائات زمانه و تفاوت‏هاى نسلى قابل تفسیر و تبیین است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-11-18] [ 02:56:00 ب.ظ ]

22 بهمن در محضر یار امام ...

* مسؤولیت حضور مردم و مسؤولین در بزرگداشت ۲۲ بهمن و دهه فجر
آنچه كه براى ما لازم است، این است كه آحاد مردم، مسؤولین، غیر مسؤولین، به‌‏خصوص جوان‏‌ها، به‏‌خصوص كسانى‏‌كه سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسؤولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچ‌‏كس نگوید من تكلیفى ندارم، من مسؤولیتى ندارم؛ همه مسؤولند. مسؤولیت معنایش این نیست كه اسلحه ببندیم، بیائیم توى خیابان راه برویم؛ در هر كارى كه هستیم، احساس مسؤولیت كنیم؛ مسؤولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهورى اسلامى؛ یعنى از اسلام، حقوق مردم، و عزت كشور. شرط اول: همه باید این احساس مسؤولیت را داشته باشیم. و من مى‏‌بینم كه این احساس مسؤولیت را داریم. این‌‏را مردم كشور ثابت كردند، ثابت مى‏‌كنند؛ حالا یك نمونه‏‌ى واضحش همین ۹ دى بود كه اشاره كردند؛ نمونه‏‌هاى دیگرى هم هست؛ ۲۲ بهمن در پیش است، دهه‏‌ى فجر در پیش است. مردم حضور، آمادگى، سرزندگى و نشاط خودشان را نشان داده‌‏اند، باز هم نشان خواهند داد. مسؤولین كشور بالخصوص، باید همه‌‏ى تلاش خودشان را بگذارند كه مشكلات را با سرپنجه‏‌ى تدبیر، كار مستمر، خسته نشدن، شوق و ذوق و توكل به خدا و كمك خواستن از خداوند برطرف و حل كنند. (۱۷/۱۱/۱۳۹۱)
* راهپیمایى ۲۲ بهمن؛ نمایش پویایى و زنده بودن انقلاب‏
شما عملاً زنده و پویا بودن انقلاب را به رخ آنان كشیدید و پایبندى به آرمان‏هاى امام راحل را با شعارهاى خود و با حضور گرم خود، با صداى بلند فریاد كردید. نهیب ملت ایران دشمن را به عقب مى‏‌راند و عزم راسخ او معادلات غلط آنان را به هم مى‏ریزد. مسؤولان كشور قدر این پدیده بى‌‏نظیر را بدانند و با استقامت كامل و روحیّه انقلابى و عمل جهادى به ملت عزیز خدمت و از آرمان‏‌هاى انقلاب دفاع كنند. آینده متعلق به ملت بیدار و بصیر ماست، ما مسؤولان باید بكوشیم از ملت عقب نمانیم. (۲۲/۱۱/۱۳۹۶)

ضرورت‌‏ها و پیام‌‏هاى حضور ملت ایران در
راهپیمایى ۲۲ بهمن‏

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 02:52:00 ب.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب ، در جشن ولایت ...

حضور مردم در راهپیمایى ۲۲بهمن دشمنان را شگفت‏‌زده مى‌‏كند
* ۲۲ بهمن؛ روز پیروزى حق بر باطل‏
در چنین روز فرخنده‌‏اى (۲۲بهمن) حق بر باطل و جنود رحمانى بر اولیاى شیطان و حزب اللَّه بر طاغوت و طاغوتیان غلبه نمود و حكومت عدل اسلامى مستقر گردید و دست انتقام حق از آستین ملت رزمنده ایران بیرون آمد و نصرت اعجازآمیز اسلام بر كفر تحقق یافت. (صحیفه امام، ج‏۱۲، ص‏۴۶)
* ۲۲ بهمن؛ روز رهایى از استكبار
در چنین روز مسعودى، همبستگى قشرهاى ملت دلیر روزافزون و ارتش و سایر قواى انتظامى وفادارى خود را به اسلام و ایران نشان دادند و میهن خود را از شرّ طاغوت‏‌هاى زمان كه در رأس آنان دولت آمریكاست رهایى بخشیدند. (صحیفه امام، ج‏۱۲، ص‏۱۴۶)
* بزرگداشت روز ۲۲ بهمن براى تمامى نسل‏‌ها
در۲۲ بهمن ثابت شد كه ملت یكپارچه [است‏] ملتى كه مقصدشان یك مقصد الهى است، نه مقصدشان یك مقصد مادى صرفاً، و همه‌‏شان با هم یكصدا هستند، یك مقصد هستند- [قدرت‌‏هاى حامى شاه‏] نمى‌‏توانند كه بر این ملت غلبه كنند، و دیدند كه ملت غلبه كرد بر همه آن‏ها. و آن كسى را كه آن‏ها همه قدرت‏‌هاى خارجى-

چه ابرقدرت‏‌ها، چه وابستگان به ابرقدرت‏‌ها- مى‏‌خواستند او را نگاه دارند نتوانستند نگاه دارند. وقتى دیدند ملت همه مى‌‏گویند كه ما رژیم فاسد طاغوتى را نمى‏‌خواهیم، آن‌‏ها تسلیم شدند و آن آدم را از این‌جا بردند. و شما بیرونش كردید از این‌جا. این یك درسى است براى ما در طول تاریخ كه اگر ما بخواهیم مقاصد خودمان را، كشور خودمان را به آن‌‏طورى كه مى‏‌خواهیم برسانیم؛ یعنى به ثمر برسانیم نتیجه این همه خون و این همه علیل و این همه رزمنده، باید همه با هم باشیم. این یك درسى است كه ما از ۲۲ بهمن فرا گرفتیم. و باید این درس را با تمام قوا دریابیم؛ و با تمام قوا حفظ كنیم این‏را. ۲۲ بهمن باید سرمشق ما باشد در طول زندگى؛ و براى نسل‏‌هاى آینده كه همه آن‏ها ۲۲ بهمن را، كه غلبه ایمان بر كفر و اللَّه بر طاغوت و اسلام بر كفر بود، باید حفظ كنند و بزرگ بشمارند. بزرگ بشمارند روزى را كه خداى تبارك و تعالى بر ملت ما منّت گذاشت و این ملت را یكپارچه كرد، و ملت را غلبه داد. (صحیفه‏امام، ج‏۱۴، ص‏۸۶)
* 22 بهمن صحنه اعلام آمادگى ملت به دشمنان‏
اطمینان كامل دارم كه تمامى مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامى خود هستند كه علاوه بر ده‌‏ها و صدها صحنه اعلام حضور و آمادگى خود، امسال نیز در راهپیمایى‏۲۲ بهمن، حقیقت آمادگى كامل خویش را به جهانیان نشان داد (ه) و واقعاً دشمنان انقلاب را شگفت‌‏زده (مى‏‌كند) كه تا كجا حاضر به فداكارى‏اند. من در این‌جا خود را شرمنده و كوچكتر از آن مى‏‌دانم كه زبان به وصف و تقدیر از آنان بگشایم. خداوند پاداش عظیم این همه اخلاص و رشد و بندگى را خواهد داد، ولى به آنان كه ناآگاهانه مردم شریف و عزیز ما را متهم به رویگردانى از اصول و انقلاب و روحانیت مى‏‌كنند، سفارش و نصیحت مى‌‏كنم كه در گفتار و كلمات و نوشته‏‌ها با دقت و مطالعه عمل كنند و برداشت‏‌ها و تصورات نابجاى خود را به‌‏حساب انقلاب و مردم نگذارند. (صحیفه امام، ج‏۲۱، ص‏۲۸۶) 2مقام معظم رهبری‏(مدظله‌‏العالی):
پیروزى انقلاب پایان تحقیر ملت ایران بود* ۲۲ بهمن؛ نماد اقتدار حقیقى‏
در ایران، سالروز پیروزى انقلاب - یعنى بیست و دوى بهمن - به‏‌وسیله میلیون‏‌ها مردم در سرتاسر كشور با شوق و ذوقِ فراوان انجام مى‏گیرد؛ هر سال هم از سال قبل شورانگیزتر و مهم‏تر و بزرگتر؛ این نشان‏دهنده زنده‌‏بودن این ملت و پیشرفت این ملت در اهداف انقلابى است. (۱۴/۳/۱۳۹۱)
* ۲۲ بهمن؛ تجلى بخش عید ولایت‏
بیست و دوم بهمن، در حكم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود كه نعمت ولایت، اتمام نعمت و تكمیل نعمت الهى، براى ملت ایران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت. (۴/۱۱/۱۳۶۸)
* ۲۲ بهمن؛ یادآور ایثار و شهادت‏
هر گاه و هرجا كه از پیروزى ۲۲ بهمن یادى و نامى آورده مى‏شود، چهره شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم‌‏ها پدیدار مى‏‌گردد. (۱۹/۱۱/۱۳۶۸)
* پیام راهپیمایى ۲۲بهمن؛ وحدت و استقامت‏
پیام این جشن چیست؟ نگاه كنید به شعارهاى مردم، پیام را از شعارهاى مردم باید گرفت. آن‏طورى كه بنده نگاه مى‏كنم، دو پیام در این‏راهپیمایى‌‏هاى بیست‏‌ودوم بهمن وجود داشته است؛ یكى پیام استقامت، یكى پیام وحدت. (۲۸/۱۱/۱۳۹۲)
راهپیمایى بیست‏‌ودوم بهمن مظهر اقتدار ملى است؛ نشان‏دهنده عزم عمومى ملت ایران است؛ مظهر همان چیزى است كه هر دشمنى را در هر حد و اندازه‏یى از اقتدار نظامى و توانایى‏‌هاى تبلیغاتى و سیاسى، مرعوب مى‏‌كند. (۱۹/۱۱/۱۳۸۳)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 02:46:00 ب.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب، الهی بودن انقلاب ...

رمز و راز ماندگارى و چهل سالگى انقلاب اسلامى‏
* درحالى كه ملت مسلمان و انقلابى ایران اسلامى تلاش مى‏‌كنند تا جشن‏‌هاى بزرگداشت ۴۰ سالگى انقلاب خود را با شكوه هرچه تمام برگزار كنند، عده‌‏اى معتقدند تفاوت چندانى میان چهل‌مین سالگرد انقلاب اسلامى با سنوات گذشته و آینده وجود ندارد.
* اولین وجه متمایزكننده ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى به جنبه الهى آن مربوط مى‏‌شود چراكه رسیدن به این انقلاب به سن ۴۰ سالگى در مقایسه با سایر انقلابات آسمانى و زمینى چیزى شبیه معجزه است. اعجازى كه‏‌بى‏‌شك بدون اراده او و عنایات و امدادهایش امكان وقوع نداشت. بزرگداشت هرچه با شكوهتر جشن ۴۰ سالگى انقلاب اسلامى در درجه اول تشكر و سپاس از خداوند منان مى‌‏باشد كه چنین منتى را بر مردم مسلمان ایران نهاد.
* از دیگر دلایل تفاوت چهل سالگى انقلاب اسلامى با دیگر سنوات در این است كه برخى از نیروهاى خودى درون نظام به بهانه این‏كه ماموریت انقلاب تمام شده، دچار انفعال و وادادگى شده‌‏اند. بدیهى است در این مقطع، هنر نیروهاى مدافع انقلاب باید اثبات توانایى انقلاب و تداوم قدرتمندانه آن و تعریف ماموریت‏‌هاى بزرگ در آینده باشد. رسیدن انقلاب به سن چهل سالگى به‏‌طور طبیعى این فرصت را ایجاد مى‏‌كند تا ضمن آسیب‌‏شناسى از عملكرد گذشته و احصاء نقاط قوت خود، راهبرد آینده انقلاب را ترسیم كنند. چهار دهه كشور دارى در شرایط سخت و عبور از بحران‌‏هاى متعدد، تجارب ارزنده‏اى را فراروى مدیران كشور قرار داده كه لازم است به نسل جوان منتقل گردد.
* یكى دیگر از تفاوت‏‌هاى چهل‌مین سال پیروزى انقلاب اسلامى ، به تاثیر آن بر استمرار انقلاب اسلامى و ماندگارى آن باز می‏‌گردد. این اهمیت زمانى افزایش مى‌‏یابد كه ماندگارى و تداوم انقلاب اسلامى براى غرب غیرقابل باور بوده و به‏‌شدت از این جهت ناخرسند و عصبانى هستند. زیرا هر سال بقاى جمهورى اسلامى به‌‏معناى شكست برنامه‌‏ها و نقشه‏‌هاى آنان براى براندازى نظام اسلامى مى‏‌باشد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]

#راز ماندگاری انقلاب در حضور 22بهمن ...

راهپیمایى ۲۲ بهمن امسال با توجه به شرایط كشور در سطح داخلى و عرصه مواجهه با جبهه استكبار جهانى از اهمیت ممتازى برخوردار است كه بخشى از اهمیت این مسأله را مى‏‌توان در محورهاى زیر مورد بررسى قرار داد:
۱- ناكام گذاشتن برنامه‏‌ها و انتظارات دشمن‏،
۲-پاسخ به جنگ تمام عیار اقتصادى دشمن‏،
۳-پشتوانه‌‏اى براى دولتمردان‏،
۴-تجلى وحدت و همبستگى چهل ساله ملت،
۵- تجلى مردمسالارى دینى‏،
۶- آغاز باشكوه دهه پنجم انقلاب‏،
۷- بیعت نسل چهارم انقلاب با آرمان‏‌هاى انقلاب اسلامى‏،
۸- بیعت با رهبرى معظم انقلاب ‏درآغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 01:36:00 ب.ظ ]

چرا باید در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنیم؟ رازماندگاری انقلاب ...

چرا باید در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنیم؟
* نظام سلطه با به ‏وجودآوردن فشارهاى جدید ازجمله تحریك برخى افراد و گروه‏‌هاى ناراضى كشور كه در شرایط سخت اقتصادى قرار دارند، با سازماندهى براى ایجاد اغتشاش در كشور و تشدید تحریم‌‏هاى بعد از برجام، درصدد جدایى مردم از حكومت است و به‏‌طور قطع، ۲۲ بهمن را فرصت مناسبى براى دریافت سیگنال‌‏هایى جهت ارزیابى موفقیّت برنامه‌‏هاى خود مى‌‏داند. از همین رو حضور پررنگ مردم در راهپیمایى ۲۲ بهمن امسال، مى‏‌تواند كلیّه سناریوها و برنامه‌‏هاى دشمن را به هم ریخته و ننگ دیگرى را بر پیشانى آن‏‌ها بنشاند.
* تأثیرات داخلى و خارجی حضور مردم در راهپیمایى امسال‏ عبارتند از:
۱- حضور در راهپیمایى ۲۲بهمن آنهم در چهل‌مین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، تجدید بیعت با آرمان‌‏هاى امام(ره) و مقام معظم رهبری و اصول و اهداف انقلاب اسلامی است. ملت ایران با گذشت ۴۰سال از پیروزى انقلاب اسلامى بدون ترس و توجه به توطئه‏‌هاى دشمنان خارجى نشان مى‏دهند كه از آرمان‏‌هاى انقلاب و اسلام كوتاه نخواهند آمد.
۲ - حضور مردم در راهپیمایى‌‏ها یكى از عوامل مهم بازدارنده توطئه بدخواهان انقلاب است. دشمنان، همراهى و اعتقاد مردم به نظام و انقلاب را در این مناسبت‌‏ها ارزیابى مى‏‌كنند، لذا مردم باید براى حفظ امنیت و استقلال كشور، حضور هرچه با شكوه‏تر در راهپیمایى ۲۲ بهمن داشته باشند. حضور مردم در راهپیمایى ۲۲ بهمن امسال نشان از اقتدار ملت است، مردم با حضور باشكوه خود به سران استكبار مى‏‌گویند كه هیچ گزینه‌‏اى اعم از تهدید نظامى و تحریم اقتصادى برایشان ترس‌‏آور نیست.
۳- در حال حاضر دشمنان با انواع تهدیدها و تحریم‏‌ها و فشارهاى مضاعفى كه وارد مى‏‌كنند، قصد ناامید كردن مردم از انقلاب را دارند و حضور دشمن شكن آن‏‌ها نشان از تأثیر ناپذیرى مردم از تبلیغات منفى و مسموم دشمن دارد.
۴- نظام سلطه با به‌‏وجودآوردن فشارهاى جدید ازجمله تحریك برخى افراد و گروه‏‌هاى ناراضى كشور كه در شرایط سخت اقتصادى قرار دارند، با سازماندهى براى ایجاد اغتشاش در كشور و تشدید تحریم‏‌هاى بعد از برجام، درصدد جدایى مردم از حكومت است و به‏‌طور قطع، ۲۲ بهمن را فرصت مناسبى براى دریافت سیگنال‏‌هایى جهت ارزیابى موفقیّت برنامه‌‏هاى خود مى‌‏داند. از همین رو حضور پررنگ مردم در راهپیمایى ۲۲ بهمن امسال، مى‌‏تواند كلیّه سناریوها و برنامه‏‌هاى دشمن را به هم ریخته و ننگ دیگرى را بر پیشانى آن‏‌ها بنشاند.
۵- حضور مردم در راهپیمایى ۲۲بهمن امسال مى‏‌تواند ترجمان خنثى‌‏كننده توطئه‌‏هاى دشمنان باشد. دشمنان مى‏‌بینند كه با وجود همه تهدیدها و خط و نشان كشیدن‏‌ها، ملت ما به‏‌مثابه این فراز ازجمله شهید مظلوم بهشتى است كه فرمودند: ملت ما شیشه است كه اگر شكسته شود، برنده‌‏تر مى‏‌شود.
۶- جنبش بیدارى اسلامى كشورهاى منطقه كه حتى به بیدارى انسان‏‌ها در اروپا و آمریكا انجامیده است، چشم به پایمردى و استقامت ملت ما دارد. حضور مردم در راهپیمایى ۲۲بهمن به‌‏صورت گسترده نمایشگر استقامت و پایدارى مردم نسبت به داشتن روحیه آزادگى و زیر سلطه زورمداران عالم قرار نگرفتن است.
۳- ضرورت‏‌ها و پیام‌‏هاى حضور ملت ایران در راهپیمایى ۲۲ بهمن‏
* فرا رسیدن چهلمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران، دشمنان انقلاب اسلامى را كه آرزوى ندیدن این ایام را در سر مى‏‌یروراندند، آشفته و عصبانى كرده است. در طول چهار دهه گذشته، ملت بزرگ ایران با حضور در صحنه‌‏هاى مختلف انقلاب اسلامى عشق و علاقه و وفادارى خود به انقلاب اسلامى و آرمان‌‏هاى آن‏را نشان داده‌‏اند. یكى از مهم‏ترین مظاهر این حضور را مى‌‏توان در راهپیمایى ۲۲ بهمن ماه مشاهده نمود كه بُهت جهانیان را به همراه داشته است. قرار گرفتن در چهل سالگى انقلاب اسلامى از جهات مختلفى مى‏‌تواند بر اهمیت حضور ملت در راهپیمایى امسال بیفزاید و حضور باشكوه ملت، پیام‏‌هاى بسیارى را به همراه خواهد داشت.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 01:27:00 ب.ظ ]

راز ماندگار انقلاب و ظلم ...

 


از انگیزه ارتشی شدنش گفت:«خواهرم 15 ساله بود هر وقت می‌خواست بیرون برود باید یکی از برادرن او را همراهی می کرد آن روز قرار شد من باهاش بروم نزدیک پارک شهر که رسیدیم، دو نفر از ماشین بنز پیاده شدن که یکی آمریکایی بود از لباسش معلوم می شد، آخه آمریکایی ها توی شهر با شلوارک لی بالای زانو رفت و آمد می کردند! یک پاسبان هم از او محافظت می کرد، همینکه به ما رسیدند به طرف خواهرم حمله کرد و به طرف ماشین می کشید خواهرم جیغ کشید من خواهرم را می کشیدم تا از دستش نجات بدهم، چادرش از سرش افتاد با مشت به جون آمریکایی افتادم پاسبان با باتومش به جان من افتاد تا اونجایی که می توانست کتکم زد خواهرم از دست آمریکایی فرار کرد، آمریکایی مست کرده بود .
مردم هم با این نا امنی ها عادت کرده بودند و جرات نداشتند اعتراض کنند چون ساواک حسابشون رو می رسید! آمریکایی جسور شده بود می خواست دنبال خواهرم برود که پاسبان دستش را گرفت برد طرف بنز و سوار شدند و رفتند.
آن سال من کلاس ششم طبیعی رو تموم می کردم وهمیشه آرزو داشتم که پزشکی بخوانم ولی از آن روز تصمیمم عوض شد. در ارتش استخدام شدم تا اینکه درجات ارتش رو پشت سر گذاشتم، هدفم از ارتشی شدن این بود جلوی افرادی که به مردم خیانت می کنند را بگیرم.
یک روز باماشین از خیابونی رد می شدم که همان پاسبان را دیدم جلوش ترمز کردم در ماشین را باز کردم ازاو خواستم که سوار شود، او هم با خوشحالی سوار شد احساس غرور می کرد که سرهنگ ارتش او را سوار کرده است. رسیدیم روی پل کارون توقف کردم از ماشین پیاده شدم از او خواستم که پیاده بشود، گفتم:هدف تو از شغل پاسبانی چیست؟
- قربان برای حفظ ناموس وطن!
- حقوقت را از کجا می گیری؟
- از مالیات مردم.
- یادت میاد که از مردم حفاظت کرده باشی؟
- بله قربان
- می توانی یکی از آن هارا برایم تعریف کنی؟
- بله.
-کمی فکر کرد.
- اگر یادت نیست من برایت می گویم تا یادت بیاد!
- چند سال پیش یک دختری از کنار پارک رد می شد که آمریکایی مست به او حمله کرد یادت هست؟درحالیکه دچار شک و تردید شده بود که منظورم از این سوال چیست.
- آره یادم هست
- تواز آن دخترچه جوریی دفاع کردی. شروع کرد که بگوید زبانش به من ومن افتاد.
- خوب به چهره من نگاه کن شاید به یاد بیاری؟ حق داشت من را نشناسد آن زمان من جوان 17 ساله بودم؛اما حالا با لباس ارتشی ورشد قد و قیافه نمی توانست من را بشناسد
- آن دختر یک برادرهم داشت توحسابی به او کتک زدی ومی‌خواستی دختر را با آمریکایی ببری من برادر دختره هستم، رنگش پرید، افتاد به پایم که من را ببخش، اگر من از تو خواهرت دفاع می کردم آمریکایی من را می‌کشت، من زن و بچه دارم.
-حتما دختر داری، می دهی به دست آمریکایی مست ؟
- حالا از این پل میاندازمت توی رود کارون تا خوراک کوسه ها بشی؟
-یا اینکه همون کتک هایی که به من زدی بهت بزنم؟
-خودش انتخاب کرد، شروع کردم به کتک زدنش تا می خورد بهش زدم.
-یادت باشه اسم تو پاسبان این مردم است، نه پاسبان آمریکایی!

خاطرات سرهنگ ارتش
سال 1362به عنوان روحانی گروه توپخانه رفته بود اهواز؛ با یک فرمانده ارتشی آشنا شد که بعضی وقت ها که خبری از عملیات و حمله نبود از خاطراتش می گفت و خیلی خدا رو شکر می کرد که در زمان انقلاب خدمت می کند می گفت: اگر همیشه در جبهه باشد هیچ وقت خسته نمی‌شود، برای اینکه مردم از سلطه خارجی و تجاوزات آنها راحت باشند، برای اینکه مردم احساس ذلت نکنند، می گفت از تحقیر شدن در زمان شاه خسته شده بودم و از دوران بد کودکی و نوجوانی اش می گفت: که آمریکایی ها در شهرشان جولان می دادند و بد مستی می کردند و هیچ دختر پسر و زنی جرات نداشت تنهایی در روز روشن در کوچه خیابانهای خرمشهر رفت و آمد کند! هرچه که خوب بود مال آمریکایها بود! خانه خوب با کولرهای مجهز، سربازای ایرانی هم یا گماشته آدم‌های شاه بودند یا محافظ آمریکایی ها! و علاوه بر حقوقشان از مالیات مردم حق توحش می گرفتند!!!!

موضوعات: فرهنگی, خاطرات  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ب.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب دربصیرت ...

زن اقلابی و تربیت فرزند

با پیروزی انقلاب در خانه آنها هم انقلاب شد، بین شان اختلاف پیدا شد

خانم خانه همسری مهربان متدین بود

 

تا جاییکه آقای شوهر که روحانی بود بین دوستان از همسرش با عنوان ملکه خانه نام می برد و

 

از حسنات و امتیازات او سخن ها می گفت.

 

 

ما و دوستان از شنیدن اختلافشان تعجب کردیم، که خدایا این همه عشق علاقه صمیمیت چی شد و کجا رفت؟!

حالا با سه تا بچه بعد از 15 سال سابقه زندگی  یک باره همه چیز بهم ریخت.

ماجرا از این قرار بود که خانم خانه خواهر شهید و پیرو امام خمینی بود و آقای شوهر هم مقلد شریعتمداری بود.

چون حضرت امام انقلاب کرد و ملت را از یوغ آمریکا نجات داد، مقلدین شریعتمداری هم فکر کردند

باید مثل مجتهدشان با امام مخالفت کنند.

خانم متوجه می شود که آقای شوهر لیوانی را که روی آن تصویر امام خمینی است را زیر آب جوش سماور

می گیرد تا تصویر پاک شود.

خانم اعتراض می کند که این چه کاری است که شما می کنی؟

خلاصه بحث های شروع می شود و کار به اختلاف می کشد!

دوستان به همسر بانو پیشنهاد دادند چرا بحث می کنید “عیسی به دین خود موسی هم به دین خود”

شما زندگی کنید.

خانم  خانه یک نکته کلیدی را تذکر داد، گفت من خودم مشکلی ندارم، می توانم محکم

روی اعتقادم پافشاری کنم و از اصولم کنار نروم و او هم براه خودش باشد ولی مشکل من فرزندانم

هستند که با روش پدرشان ممکن است که گمراه شوند و جذب دشمنان انقلاب گردند.

من که برای تربیت فرزندانم در این راه برادر شهید داده ام

نمی پذیرم که شاه را بیرون کنیم ولی طرفدارش در خانه روی فرزندانم اثر گذار باشد.

همسر بانو با اینکه از خانواده معروف و متشخص و با آبرویی بود، برای تربیت فرزندان

از همسرش طلاق گرفت؛

آنهم در زمانه ای که طلاق بشدت در جامعه مذموم بود و مثل امروزه نبود

که بخشی از زندگی مردم شده است.

نا جوانمردانه تر که شوهر، کسانی را که واسطه آشتی کنان آندو می شدند را متهم می کرد

که همسرم می خواهد با آقای فلانی ازدواج کند!

درحالیکه اکنون نزدیک به چهل سال است خانم بیوه زندگی کرد،

تا ثمره شیرین زندگیش را با نمک انقلاب ممزوج کند.

واقعا چه شیر زنی بود، خداوند او را کمک کند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ب.ظ ]

توهم انتظار فرج ...

 

امام صادق(ع) در روایتی ویژگی‌ها و برنامه‌های کسانی را که می‌خواهند از یاران امام زمان(عج) باشند، بیان کرده‌اند.
«من سرّه ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق؛ هر کس خوشحال می‌شود و دوست دارد که درشمارِ یاران حضرت مهدی(عج) باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با ورع بودن، اخلاق کریمانه و بزرگوارانه داشتن».
از امام پرسیدند ورع یعنی چه؟ فرمود: آیا در شب تاریک از میان خارستان عبور کرده ای؟ چگونه حرکت می کنی؟عرض کرد دامن لباسم را بالا میزنم تا خار به لباسم گیر نکند.


آیا ما که مدعی واقعی انتظار هستیم، یا در توهم انتظار هستیم؟
چند مدل انتظار داریم.
منتظرانی که اشک می‌ریزند و در دعای ندبه شرکت می کنند و شب های چهارشنبه به جمکران می روند و چهل چهار شنبه نماز امام زمان می خوانند، تا بلکه روی زیبای امام زمان را ببینند، که این گونه انتظار سازندگی ندارد.
اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ ». «بار خدایا آن طلعت بارشادت و آن پیشانی سفید ستوده شده را به من بنما .
این گروه دیدن چهره امام مهدی برایشان کفایت می کند.

در حالیکه دین برای انتظار استراتژی، راهبرد و بیان دارد.انتظار یعنی چشم براه بودن.
انتظار از باب افتعال است، یعنی منتظرِ باید از منتظَر اثر پذیری داشته باشد.

در دعای افتتاح می خوانیم :اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ.
دسته دیگری که آرزوی دیدن ظهور و تشکیل حکومت ایشان را دارند. این گونه انتظار سازندگی دارد، شخص منتظر هم خود را باید آماده کند هم جامعه را؛ یعنی انتظاری تعهد آور و مسئولیت ساز.
منتظران مصلح، خود باید صالح باشند؛ من چگونه منتظر آقایی هستم که همه وجودش پاکی و خوبی است. و من که خوب نیستم.
همه حرف مهدویت اینجا است تمام هنر دشمن هم همین جاست.
انتظار منفی
انتظار مثبت
دیدگاه منفی، معتقد است، وقتی حق و حقیقت به صفر رسید جامعه پر از ظلم و فساد شد، حرکت نکن خدا خودش یک آقایی را از آسمان نازل می کند و شما یک جامعه خراب را تحویل او می دهید.پس وظیفه من و شما چیست؟ خیلی زشتتر که گناه کنید، تا بیاید.
یک حدیث در این رابطه وجود ندارد، که شما دست روی دست بگذارید و اباحگری و گناه را تماشا کنید.
دیدگاه مثبت، نسبت به خود و جامعه احساس مسؤلیت می کند. تعهد آور است وقتی صبح کردی با امامت عهد ببند، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّینَ … انصاره، اعوانه،آستین بالا می زنم و برای جامعه کار می کنم نوعی عبادت است این سفارش دین است.هر روز با امام زمان بیعت می کنی خودت را به امام می فروشی باید تا شب برای امام زمانت کار کنی گوش و دست و پایت همه در راه او باشد.اما وقتی شب می خوابد فکر می کند، بعضی جاها لغزیدم،سخنی گفتم که نباید می گفتم و جایی رفتم  که نباید می رفتم، شب را نمی تواند بخوابد چون منتظر اوست.

منتظر حتی در قبر هم منتظر است،  منتظر بیرون امدن هست، عهد و بیعت را فراموش نمی کند.
یکی از آمریکایی ها ،معاندین و صهیونست ها گفتند، ما که نمی توانیم الگو هایشان را بگیریم، بگویم از مهدی دست بردار یا از امام حسین دست بکش و ابولفضلت و یا زینبت و زهرایت را رها کن، چون دست بر نمی دارند.

باید تخریب کنیم، این نتیجه بیشتری دارد.باید کاری کنیم که خودشان از الگوهایشان روبرگردانند، تخریب کنند.

بهمین منظور داعش ساختند تا با نام اسلام و اسلام هراسی مردم را از پیروی ائمه فراری دهند.

به نظر شما طلاب در کدام بخش منتظرین هستند، منتظر ی که خود را اصلاح کرده است و درپی اصلاح جامعه است، یا خدای نکرده زبانم لال، در پی شکستن کسانی است که اصلاح جامعه را به عهده دارند، در هر موقعیتی که باشد  و در هر حد و توانی که دارد در تلاش است که جامعه را اصلاح کند.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-11-15] [ 12:04:00 ب.ظ ]

نباید های طلبگی، چرا به معنویت نمی رسیم ...

نماز و روزه بی اثر که پروازندارد
چرا نمازها وروزه هایمان مارا بالا نمی برد و به کمال نمی رساند.
چرا کلاس های اخلاق که هر هفته توسط استاد اخلاق در جمع طلاب برگزار می شود، باعث رشد عده ای از طلاب نمی گردد.
اگر طلبه از شب تا صبح نماز بخواند ولی حسود، متکبر باشد، فایده ندارد. وقتی که سواد دارد ولی حاضر نیست به دوستش یاد بدهد.

تا زمانی که طلبه ناسپاس است، از مدیر و استادی که سال‌های متمادی برایش زحمت کشیده اند علاوه بر اینکه تشکر نمی کند، توهین هم می کند؛ این طلبه به جایی نمی رسد.
حاج ملا مهدی در جامع السعاده سخن طلایی دارد. می فرماید: ان الاخلاق المذمومه فی القلب هی مغارس المعاصی، اخلاق ناپسند در باطن هر کسی باشد، مزرعه یک سری معصیت است اگر متکبر باشد صد تا گناه دیگر هم می کند.

اگر بخیل باشد، هزار تا گناه دیگر می‌کند. هر کدام از این اخلاق ناپسند یک مرزعه است. فمن لم یطهر قلبه منها لم تتم له طاعات الظاهره کسی باطن خود را از گناهان پاکیزه نکند، عبادت‌های ظاهری او هم به درد نمی خورد. البته نه اینکه اسم این طلبه را در گروه بی نمازها بنویسند، نه اینکه او را در بی روزه ها بنویسند، اما دیگر اثرات الصلوه معراج المومن مهمل می شود.

باید باطن را پاکیزه کند تا الصلوه معراج المومن معنا بدهد. می گوید باطنت را که پاک نکنی، این اعمال، تو را به جایی نمی رساند. برای همین است که درجا می زنیم، نمازش را می خواند روزه اش را می گیرد. اما مواظب زبانش نیست.
 طلبه‌ای تا از یک درس نمره اش کم می شود،با استاد قهر می کند، و پشت سر او بدگویی می کند.


حالا این طلبه به جایگاه تدریس هم می رسد، اگر مدیر او را به عنوان معاون انتخاب نکند، دیگر به صورت مدیر نگاه نمی کند، حتی نمی تواند به او سلام بگوید؛ به جایی می رسد که به مدیر تهمت می زند.
اگر معاون بوده است، به او تذکری داده می شود، فتنه ای را سامان می دهد؛ که باید خدا کمک کند تا فتنه خاموش شود.
پس نماز و روزه در گروی پاک سازی باطن از گناهان است، و گرنه اعمال ظاهری باعث پرواز نمی شود؛ بنابراین

چنین طلبه‌ای هرگز به ثبات اخلاقی نمی رسد!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-11-13] [ 09:28:00 ق.ظ ]

22 بهمن روز خوش پیروزی ...

دهه مبارک فجر
دهه فجر از 12 تا 22 بهمن ماه،روز هایی ماندگار و فراموش ناشدنی در تاریخ ملت بزرگ ماست، روز های پیروزی انقلاب اسلامی است، انقلابی که رساترین فریاد تاریخ، یعنی امام امت، آن را رهبری کرد و به فرجام رساند و برای حفظ آن با تمام وجود تلاش کرد. انقلابی که مبتنی بر بینش عمیق توحیدی و الهام گرفته از انقلاب سرخ عاشورای حسینی بود،که در آن عده ای قلیل با اعتقادی وسیع و راسخ، نیرو های کفر و باطل را شکست دادند و چشم قدرتمندان را خیره ساختند.
دهه فجر،فرصت بازنگری در ارزش ها و آرمان‌هاست:وقتی که امام آمد، ستم رفت، شاه رفت و پلیدی و تباهی و سیاهی رخت بر بست. وقتی که امام آمد، لاله ها سر از خاک برآوردند و فرشی برای گام های پر صلابت او شدند.
وقتی که امام آمد، آزادی به خانه‌ها برگشت، ما استقلال خویش را باز یافتیم و جمهوری اسلامی با دست مبارک او بنیاد نهاده شد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران،بدون شک معجزه ای الهی بود که به دست معجزه گر مردی از سلاله پاک رسول خداصلی الله علیه و آله به انجام رسید و چشم امید مظلومان و مستضعفان جهان را به خود خیره ساخت.تاثیر سریع انقلاب اسلامی در منطقه و برآشفتن شعله خشم مردم مسلمان و غیر مسلمان در بسیاری از کشورهای تحت سلطه استعمار گواه روشنی بر این مدعا است: زیرا در کمتر مقطعی از تاریخ، شاهد پیروزی و تاثیرگذاری قاطع مردم بر حکومت فاسد بوده ایم.
مهم ترین و اساسی ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی، قیام مردم برای خدا بود و این نکته اساسی برای غربی ها و افراد سیاسی مادی گرا که پیوسته به دنبال داشتن رفاه بیشتر هستند، قابل درک نبود.حضرت امام(ره) پیش از آنکه مردم را به انقلاب برضد طاغوت وادارد، انقلابی در درون دل هایشان آغاز کرد.بنابراین انقلاب اسلامی ایران، انقلابی بود بر ضد تمام ارزش های به ارث مانده از دوران ستم شاهی: انقلابی بود در روش ها، منش ها، سنت های جاهلی.
کبری تقی زاده

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-11-12] [ 10:20:00 ق.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب در تجربه های متراکم چهل ساله ...

تجربه‌‏هاى متراكم چهل ساله انقلاب اسلامى؛ چراغ راه آینده كشور
 انقلاب اسلامى به میزانى كه علیه سیاست‏‌هاى داخلى رژیم شاه بود، به همان میزان نیز علیه حضور و دخالت بیگانگان در كشور و دست‌‏اندازى آنان بر مقدورات ملت بود. به بیان دیگر، آرمان‏‌ها و اهداف این انقلاب در تغییر حاكمان و سرنگونى رژیم خلاصه نشد، بلكه همزمان براى قطع نفوذ بیگانگان و دستیابى به استقلال در همه ابعاد آن، به‏ معناى واقعى كلمه كوشش كرد.

تحول‏ خواهى در داخل و تلاش براى اصلاح نظام ظالمانه بین‌‏المللى، حمایت از مظلومان و مستضعفان، استكبارستیزى و… ازجمله ویژگى‏‌هاى متمایزكننده انقلاب اسلامى از سایر انقلاب‏‌هاى معاصر است؛ زیرا انقلاب‌‏هاى دیگر، آرمان خود را یا صرفاً محدود به چارچوب‏‌هاى سرزمینى خود تعریف كردند یا این‏كه در صورت داشتن آرمان‌‏هاى فراملى، پس از مدتى با عدول از آن آرمان‏‌ها، حاضر به پذیرش مفروضات حاكم بر نظام بین‌‏الملل شدند. ایران اسلامى، تنها كشور انقلابى است كه در عین رویكرد تعاملى با جهان، همچنان انقلابى مانده و بر مواضع انقلابى و الهام ‏بخش و افزایش عمق راهبردى خود در سطح منطقه و جهان ادامه مى‌‏دهد.


 امروز انقلاب اسلامى ایران پس از چهار دهه كه از عمر پر بركت و افتخارآمیز آن مى‏‌گذرد توانسته است با بر هم زدن معادلات قدرت جهانى، بیش از هر زمان دیگرى جایگاه تأثیرگذار و تعیین ‏كننده خود در عرصه تحولات منطقه‏‌اى و فرامنطقه‏‌اى را تحكیم بخشد و با پیام الهام‏ بخش و عزت آفرین خود، حركت نوین عدالت‏خواهى و آزادى‏خواهى و نداى حق طلبانه ملت‏ هاى ستمدیده و مظلوم را به گوش جهانیان برساند.
 آینده روشن و درخشان و پر قدرت متعلق به اسلام عزیز و انقلاب اسلامى است و انشاالله بزودى بشریت شاهد اضمحلال رژیم‌‏هاى سلطه و خودكامه خواهد بود. تجربه چهل ساله انقلاب اسلامى مملو از دستاوردهاى گرانسنگى است كه مى‌‏تواند چراغ راه آینده نظام اسلامى باشد. در این میان برخى اصول و باورها و شعارها حقیقت خود را در عمل آشكار كرده است. شعارها و باورهایى چون: «ما مى‌‏توانیم»، روحیه انقلابى، اعتماد جوانان، فصل الخطاب بودن رهبرى، صبر و ایستادگى، عدم اعتماد به دشمن، مدیریت جهادى، اقتصاد مقاومتى و….

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ق.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب در نقش آفرینی چهار نسل پیاپی ...

جوانان انقلابى؛ كلیدواژه رهبر انقلاب براى نسل جوان امروز كشور

در انقلاب‏ اسلامى با چهار نسل پیاپى مواجه بوده ‏ایم:

نسل اول انقلاب در شكل ‏گیرى انقلاب‏ اسلامى و زمینه ‏سازى براى تشكیل نظام اسلامى در ایران تلاش كرده و تحت رهبرى حضرت امام(ره) موفق به انجام وظیفه اساسى خود شد.

نسل دوم انقلاب نیز علاوه بر مشاركت در شكل‏ گیرى انقلاب ‏اسلامى به تثبیت و پاسدارى از نظام اسلامى به ‏خصوص در عرصه‏‌هاى جهاد و شهادت و زمینه‏ سازى و پیشبرد ایجاد دولت اسلامى مبادرت ورزید.

نسل سوم و چهارم انقلاب ‏اسلامى، نسل‏‌هایى هستند كه در دوره جمهورى اسلامى تربیت و رشد یافته و در واقع اولین ثمرات سرمایه‏ سازى انسانى انقلاب ‏اند.
برخلاف نظریات غربى ارائه‏ شده، خوشبختانه انقلاب‏ اسلامى ایران شاهد گرایشى عمیق‏ تر در نسل سوم نسبت به ارزش‏‌ها و آرمان‏‌هاى اصیل انقلابى است.

از این جهت، همه‏ چیز براى نقش‏ آفرینى نسل سومى‏‌ها و چهارمى‌‏ها آماده است. پیشرفت و اعتلاى كشور در گرو بها دادن حقیقى به نسل جوان خصوصاً در مدیریت‌‏هاى میانى و حتى كلان و سپردن امور اجرایى كشور به نسل سوم انقلاب‏ اسلامى است.

اكنون كشور با چالش‌‏هاى گوناگون در حوزه اقتصادى و اجتماعى دست‏‌وپنجه نرم مى‌‏كند كه تبعات آن كم‏‌وبیش معیشت و آرامش عموم مردم را هدف گرفته است. مدیران نسل اول و دومى رمق خدمت در پست‌‏هاى اجرایى را یا تقریباً ازدست‏‌داده‌‏اند یا در آستانه بازنشستگى طبیعى هستند و آن زمانى است كه به ‏ناچار باید عرصه را به‏‌دست نسل سومى‏‌هایى بسپارند كه هنوز مجال سعى و تلاش در محیط حقیقى را نیافته‏‌اند.

اگر مدیران نسل اولى و نسل دومى، فرصتى را كه انقلاب، سه دهه پیش سخاوتمندانه در اختیارشان گذارده است، از نسل جوان دریغ ورزند، به‏ زودى شاهد حادثه ناگوار توقف تربیت مدیران براى آینده كشور خواهیم بود كه تبعات سنگین و جبران ‏ناپذیرى براى كشور و نظام به همراه دارد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-11-11] [ 07:39:00 ب.ظ ]

راز ماندگار ی انقلاب شهادت ...

شهدا حمید را صدا کردند

خرمشهر بودیم برای اسکان چادر نداشتیم.بناچار یک طویله را تمیز کردیم و قالیچه انداختیم، با آویزان کردن یک پتو، پرده زدیم.
ما هفت هشت نفر توی طویله نشسته بودیم، که اعزام جدید آمد چند تا چند تا تقسیم کردند توی چادرها،  مشغول خوردن چای بودیم استکان مان هم شیشه های مربا بود. یکی پتوی طویله را کنار زد گفت: برادرها مهمان نمی خواهید؟  یکی از بچه ها گفت اول اسمت را بگو! گفت: حمید.
همان شخص گفت: مهمان حبیب خداست، یک چایی بریزید برای آقا حمید.جوانی زیبا، خوش تیپ و برازنده بود.

چند روزی با ما بود، یکی از بچه ها گفت: حواستون هست حمید نماز نمی‌خواند، - چون همه بچه ها اهل نماز شب و جماعت بودند- بچه های دیگرهم هرکدام گفتند همینطوره؛ منهم باهاش بودم نماز نخواند. یکی ازبچه ها گفت به روحانی گردان بگوییم. حسن گفت: از خودش بپرسیم شاید مشکلی دارد.
گفتیم: کار خوبیه. حسن رفت تا از او بپرسد، رفت و پکر برگشت گفت: حمید می گوید نماز نمی خوانم.

همان موقع حمید آمد تو و او هم پکر بود. گفت: من نماز نمی خوانم چون بلد نیستم. چون در محیطی بزرگ شدم که بد بود و کسی نماز نمی خواند تا من یاد بگیرم.  بردیمش پیش روحانی گردان تا نماز یادش بدهد. روحانی از صفر شروع کرد، از وضو تا نماز و رکوع و سجود و احکام  را به جوان 23 ساله یاد داد.
مدت ششماه با ما بود.یک روز بچه ها از او پرسیدند، تو با این وضعیت زندگی و تربیت و خانواده، اینجا توی جبهه. چکار می کنی؟

گفت: یک شب جمعه‌ای توی خونه روی مبل نشسته بودم، پدرم آنطرف روی مبل نشسته بود. من ویدئو نگاه می کردم.

تعجب کردیم! ویدئو، شما ویدئو داشتید؟ گفت :آره تلویزیون کنترلی .

بابام داشت تلفنی با دوستانش حرف می‌زد. بابام گفت: حمید شامت خوردی ؟ گفتم آره باباجون خوردم.-.می‌گفت: خیلی به پدرم احترام می گذاشتم با اینکه از وضعشون خوشم نمی آمد- بابام رفت بادوستانش گردش.

مادرم آمد گفت حمید شامت را خوردی؟ گفتم نه، می‌خورم، مادرم هم رفت پارتی!
آیفن خونه زنگ زد، -پرسیدیم آیفن دارید سال 1363- یکی پشت آیفن اسم خواهرم را برد گفت: بگو فلانی بیاد منتظرم! خواهرم هم رفت گردش شبانه!
من فیلم جنگی تماشا می کردم، بی اختیارفکر و ذهنم از آن محیط خارج شد، توی حال هوای دیگری بودم، بی اختیار دستم رفت روی دکمه کنترل و تلویزیون روشن شد؛ رزمنده هایی را نشان می داد که آماده رفتن به خط مقدم بودند.خبرنگار می پرسید چه حالی دارید؟
می گفتند خوشحالیم که شهادت قسمتمان می‌شود! از یکی پرسید گرسنه ای ؟ داشت نان خشک می خورد، گفت گرسنه بودم .من تعجب کرده بودم این‌ها برای کشته شدن می روند و خوشحال هستند. در همین بین یک صدایی شنیدم گفت :"حمید می خواهی باما باشی “؟
ترسیدم! به این طرف و آن طرف نگاه کردم صدا زدم مامان کسی نبود.فکر کردم شاید از تلویزیون صدا آمده، اسم یکی از رزمنده ها حمید است، رفتم طرف تلویزیون، باز صدا گفت “حمید می خواهی باما باشی"؟
بازهمان صدا گفت: “نه ما تو را خواستیم و صدا کردیم، تو از ما هستی.”
خود بخود رفتم طرف کمد و لباس هایم را برداشتم، از خانه رفتم بیرون.
مساجد همه پاس داشتند. رفتم پیش یکی از برادرها که پاس می داد پرسیدم: ازکجا جبهه می برند.
گفت: چه عجله ای داری؟ صبر کن پاس من که تمام شد با هم می‌رویم مسجد ما اعزام هست.
با هم رفتیم  همان جا کنج مسجد خوابیدم، صبح با بقیه برادرها صبحانه خوردم، مسئول اعزام آمد پرسید تخصصت چیه؟

گفتم رانندگی ماشین های سنگین. گفت: خوب شد راننده لازم داریم، شناسنامه داری؟ بهشان دادم چون سن من بزرگ بود لازم نبود رضایت نامه بدهم.مارا آوردند دوکوهه
یک لودر بهم دادند گفتند سوار شو، خیلی راحت رانندگی کردم، گفتند خوبه. چون پدرم شغل راه و ساختمان داشت این جور ماشین زیاد دیده بودم.
دیدند بلدم، مستقیم آوردند خرمشهر.
یک روز حمید آمد و یک چاقوی قشنگ داشت و گفت: این چاقو را از توی یک خانه پیدا کردم. -خانه های خرمشهر را با سوراخ کردن از داخل وصل کرده بودند تا برای رفت و آمد، از چشم بعثی ها دور باشند .
یکی از بچه ها گفت: حمید، شاید صاحب چاقو راضی نباشد و یک روز برگردد و دنبال چاقو بگردد.
حمید، تا شنید گفت صاحبش راضی نباشد، حالا من چکار کنم! اگر روز قیامت یقه من را بگیرد !
چند نفر راه افتادند تا آن خانه را پیدا کنند و چاقو را سر جایش بگذارند. با حمید رفتیم به هر خانه که می رسیدیم حمید شک می کرد که همان خانه است یانه.
به او گفتیم: همین جا بگذار، با گریه گفت: خدایا شاهد باش من خیلی گشتم که چاقو را سر جایش بگذارم.
چند ماه گذشت و در ام الرصاص عملیات ایذایی شد.
فرمانده ما سید محمد که بعد ها شهید شد. بچه ها را تقسیم کرد. وحمید توی تقسیم نبود.
حمید گفت: من چی؟ فرمانده گفت: شما همین جا مراقب وسایل و قرارگاه بمان.
رفت جلوی چشم فرمانده گفت: آقا سید خودت که از ماجرای آمدن من خبر داری. یک حرفی می زنم اگر فهمیدی که هیچ اگر نفهمیدی هرچه تو بگویی انجام می‌دهم.گفت: همان صدایی که از تهران از توی خانه من را صدا زد آورد اینجا، حالا همان صدا می‌گوید بیا پیش ما .
سید محمد گفت: تو هم با بچه ها برو. یکی از بچه ها گفت: حمید تو که آموزش تیر اندازی ندیدی. حمیدرفت یک تیربار گذاشت روی دوشش و خشاب ها را دور بدن خودش پیچید گفت: این ها را می‌برم تا یک بچه رزمنده باهاش تیراندازی کند.
رفتیم تا اینکه در یک دوراهی تقسیم شدیم و حسن باهاش بود . می‌گفت دیدم حمید نور بالا میزند، فهمیدم که شهید می شود.
گفتم اگرشهید شوی چه وصیتی داری گفت برو از پدر مادرم بخواه من را حلال کنند.
و حرف دیگر که با خدا دارم آنهم این است که جنازه ام برنگردد و هنوز برنگشته است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-11-07] [ 09:41:00 ب.ظ ]

راز ماندگاری انقلاب تحقق حاکمیت دینی ...

انقلاب اسلامى؛ تجارت پرسود ملت ایران‏
براى به‏ دست آوردن انقلاب هزینه داده ‏ایم؛ هزینه‏ هاى سنگینى هم پرداخت شده است امّا صدها برابرِ آن هزینه‏ ها، منافع وجود دارد؛ این یك تجارت پرسود است براى ملّت. . . هرچه جلو آمدیم، هزینه‏ ها سبك‏تر و قابل ‏تحمّل‏تر، امّا منافع كلان‏تر و بیشتر شده است. (۱۴/۳/۱۳۹۵)

انقلاب اسلامى؛ تحقق حاكمیت دینى‏
امروز براى اولین بار در تاریخ كشور ما -بلكه در تاریخ كشورهاى اسلامى- بعد از صدر اسلام، دین منشأ و منبع قدرت و تدبیر امور و اداره ‏ى جامعه شده است. (۲۲/۳/۱۳۸۳)V حاكمیت مردم و استقرار مردم ‏سالارى دینى ‏ملت ما تا قبل از انقلاب اسلامى مزه‏ ى حاكمیت مردم را نچشیده بود. از اعلام مشروطیت در ایران تا سالى كه انقلاب پیروز شد، ۷۵ سال طول كشید؛ از این ۷۵ سال، ۵۵ سال دیكتاتورى خاندان پهلوى بود؛ دیكتاتوریِ خشن و وابسته به قدرت‏هاى جهانى؛ یعنى اول به انگلیس، بعد به آمریكا. بدون ملاحظه‏ ى خواست مردم. (۱۲/۵/۱۳۹۲)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]

گرداب اقیانوس فضای مجازی ...

اینترنت گردابی برای جوانان

اگر می‌خواهیم درگرداب اقیانوس فضای مجازی غرق نشویم، باید غواصی بلد باشیم.

اولا- یک غواص دائم در اقیانوس شنا نمی کند، چون طولانی ماندن زیر آب به مغز و سایر اعضای بدن صدمه وارد می کند.

دوم- یک غواص با کنجکاوی و دقت برای یافتن گوهر و مروارید‌هایی است، که بتواند با آن‌ها ثروت عظیمی را بدست آورد.

سوم- مراقب است تا صید شکارچیانی چون کوسه‌های آدم‌خوار نشود. شخصی که به دعوت دوستانش «با نام مهربان »وارد یک گروه شده بود و به پاسخ گویی مشغول بود. یک روز جوانی که پاسخ های خود را دریافت کرده بود، از مهربان خواهش کرد تا تلفنی هم ارتباط داشته باشند. مهربان قصه ما از جوان می پرسد: چرا می خواهی تلفنی حرف بزنیم؟

جوان می گوید: احساس می کنم شما مادری مهربان هستید که تمام مشکلات من را می توانید برطرف کنید!

مهربان پاسخ داده بود، من برای فرزندانم هم مادری نکرده‌ام، چون پدر هستم. آقای مهربان تشخیص داده بود، که جوان از داشتن مادری مهربان محروم بوده است؛ گمان کرده که مهربان یک زن است و می‌خواهد او را جایگزین مادر بدخلقش کند. آشنایی‌هایی که از راه فضای مجازی به وجود می آید، وقتی در دنیای واقعی کنار هم قرار می گیرند؛ تفاوت زیادی را در رفتار یکدیگر می یابند. در دنیای مجازی ارتباط با کلمات و شکلکها بود ولی در دنیای واقعی، دیگر از محتوای‌هایی که با کپی کردن برای یکدیگر ارسال می کنند؛ خبری نیست.بلکه سخنانی است که بدون روتوش کردن می شنود و رفتاری را می‌بیند که قابل  تحمل نیست. برای همین بعد از سه ماه، راهی دادگاه و طلاق می شود، می گوید، آن چه من فکر می کردم در او نمی بینم.

امام خمینی «ره»در چهل حدیث می فرماید:قوه خیال انسان را گمراه می کند، چون شیطان از راه خیال نفوذ می کند، شیطان راه نفوذی در عقل ندارد. با انضباط می توان از مشکلات فضای مجازی عبور کرد. برای فعالیت در فضای مجازی باید زمان خاصی را معین کنیم، و برای دوری از اعتیاد، گاهی چند روز تعطیل کنیم.

اگر از اشتباه گذشته تجربه نیاموزیم، قوه خیال انسان را به دام اولی گرفتار می کند. دوباره از نو شروع می کند، باز دنبال یکی دیگر می گردد؛ و گرفتار مشکل تکراری می شود. آدم‌ها هم مثل چسبی هستند که چند بار بچسبانی دیگر خاصیت چسبندگیش را از دست می دهد، این بار بدبین می شود؛ دیگر نمی تواند به کسی اعتماد کند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-11-06] [ 03:47:00 ب.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب با ایستادگی مردم ...

مقام معظم رهبری‏(مدظله ‏العالی): انقلاب احساس عزت را به ملت ایران برگرداند
بهار ۵۷؛ بهارى كه خزان نداشته است‏
خصوصیت این انقلاب عظیم اسلامى كه شما ملت ایران راه انداختید این بود كه به فضل الهى آن بهار تا به امروز خزان نداشته است این ایستادگى، این ثبات، این تداوم، این پایبندى به ارزش‏‌ها و اصولى كه انقلاب براى این مردم آورد، همان چیزى است كه امیدها را در دل‏‌هاى ناظران در سرتاسر دنیائى كه مى‌‏بینند و نگاه مى‏‌كنند، پایدار مى‌‏كند. (۳/۳/۱۳۹۰)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ق.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب در حرکت امت ...

دستاوردهاى عظیم انقلاب اسلامى‏
همان مقدارى هم كه كار كردیم، به همان مقدارى هم كه حركت كردیم، خداى متعال دستاورد داد. البته دستاوردها خیلى بزرگ است: «من جاء بالحسنه فله عشر امثال‏ها.» ده برابر تلاش ما، خداى متعال به ما داد. ما كجا بودیم در دوران طاغوت در بین امت اسلام و در بین ملل عالم منزوى، گمنام، فراموش شده، در درون خود بدون حساسیت‏‌هاى لازم، بدون آن شجاعت‏‌ها، بدون آن همت‏هائى كه یك ملت را به جهش وادار مى‏‌كند؛ اینجورى بودیم. امروز جوان ما، دانشمند ما، عالم ما، صنعتگر ما، كشاورز ما، آحاد مردم ما، آرزوهاى بزرگ دارند، در راه آن آرزوها حركت مى‏‌كنند و نتیجه‌‏اش را هم دارید مى‌‏بینید. (۲۹/۴/۱۳۸۸)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-11-05] [ 09:40:00 ب.ظ ]

راز ماندگاری انقلاب در ایمان مردم ...

تحول روحى در مردم و تحقق وحدت كلمه‏

مسلّماً مادامى كه نیت ما خالص است و براى خداست، خداى تبارك و تعالى با ماست و پیروز خواهیم شد. چنان‏چه در این ‏راه قدرت بزرگى كه در مقابل ما بود و پشتیبان او تمام قدرت ‏ها، اعم از اَبَرقدرت‏‌ها و غیره بودند، لكن چون حُسن نیت بود و مردم متحول شده بودند به آن مردمى كه در صدر اسلام بود. . . از این جهت، این پیروزى ما مرهون یك همچو تحول روحى است كه در مردم پیدا شد. و الاّ ما كه نه اسلحه داشتیم و نه نظام بود در كار و نه یك كارهایى داشتیم كه مطابق اصول جنگى و این‌‏ها باشد. فقط چیزى كه بود ایمان در مردم بود، و بحمداللّه وحدت كلمه.

(صحیفه امام، ج‏۱۰، ص‏۸۰)V            

غلبه قدرت ایمان بر قدرت شیطان

شما دیدید كه یك ملتى كه عددش كم و هیچ اسلحه نداشت و هیچ ابزار جنگى نداشت و هیچ نظامیگرى نداشت [ولى‏] ابزار ایمان داشت، با ابزار ایمان غلبه كرد بر یك قدرت شیطانى كه همه‏‌ى قدرت‏‌ها دنبال او بودند. نه همان ابرقدرت‏‌ها، همه‏‌ى قدرت‏‌ها دنبال او بودند. این‏ قدرت ایمان بود كه یك مشت مردم را كه هیچ نداشتند غلبه داد. این همان قدرتى بود كه در صدر اسلام با یك ابزار كم و یك عدد كم غلبه كردند بر روم با آن بساط و بر امپراتورى ایران با آن همه ابزار. آن‌‏ها تهى بودند از ایمان؛ و این‏‌ها دست پر بودند در ایمان، غلبه كردند.

(صحیفه امام، ج‏۱۱، ص‏۱۹۷)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:02:00 ق.ظ ]

همیشه خیلی زود دیر می‌شود ...

همیشه خیلی دیر متوجه می‌شویم که بایدها و نبایدهای دین برای سعادتمندی دنیا و آخرت کارساز بوده است.
و برخی که از شانس و اقبال خوبی دارند، متوجه خسارت می‌شوند؛ و تصمیم به برگشتن می گیرند و می‌خواهند عقربه‌های زندگی را به عقب برگردانند که دیگر ممکن نیست.
یا ژن‌های سلولی تغییر کرده است، یا وقت تنگ است و گرفتار گذر زمان شده ایم، و روزها و فرصت های طلایی را از دست داده‌ایم.
اصولا به تاثیر طلایی تعبدی بودن اعمال توجه نداریم، گرفتار کنجکاوی عقل در بند نفسمان هستیم؛ که دائم اعصاب متزلزل ما را تحریک می کند.
درد بشری که موصوف «كَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا.»( 11 اسرا) است، دوست داریم خودمان همه چیز را تجربه و آزمایش کنیم، و نتیجه‌اش را ببینیم.
مثل اعتقاد “سیاست،عین دیانت است” که از مولفه‌های مهم سبک زندگی و رسیدن به کامیابی است.
از این “باید “نیکو و بجا دوری می‌کنیم، گرفتار سکولار می شویم.بعد از مدتی، متوجه مهم ترین گره زندگی می گردیم ، که در آن گیر کرده‌ایم.
وقتی بدون خدا و رنگ دین، از نظر مادی توفیقاتی را بدست می‌آوریم، شکست‌هایی که نتیجه تفکر جدایی دین از روش زندگی ما بوده است، زیر چرخ‌های بیرحم افسردگی به انتحار می رسیم، می‌خواهیم قبل از اجلی که خداوند مقرر کرده است، از این دنیا کوچ کنیم.
زیرا بعد چهار دهه یا بیشتر تلاش و بدست آوردن مادیات، و توفیقات علمی؛ در بعد خانواده که موتور و انگیزه همه تلاش ها بوده است رتبه زیر صفر را بدست میآوریم.
بعد از تخریب پل‌های جاودانه که نردبان بایدها و نبایده‌هایی که دین تعبیه کرده بود، اگر کورسویی از امید باقی مانده باشد؛ میخواهیم زندگی را همطراز فطرتمان بسازیم .

همیشه خیلی زود دیر می شود!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-11-03] [ 05:55:00 ب.ظ ]

حضرت زهرا از کلیسا نجاتم داد ...

کلاس ششم قدیم را می خواند، در مسیر خانه تا مدرسه از جلوی کلیسا عبور می کرد. از روی کنجکاوی وارد کلیسا شدم، کشیش با رویی گشاده استقبال کرد.

من و دوستانم را در ردیف جلو کنار دختران زنار بسته می‌نشاند. این دیدار ها تقریبا هر یکشنبه تکرار می شد.

با جزوه‌های تبلیغی مسیحیت از ما پذیرایی می کردند.

تا اینکه یک روز، کشیش سؤالی از من و دوستانم کرد؛ گفت: ما از شما در کلیسا با روی باز و لبخند استقبال می کنیم و در جمع خودمان با صمیمیتمی پذیریم.

اما روحانیون مسلمان ما را به مسجد راه نمی دهند، و چنین رفتاری را با ما ندارند.

دوستان بازیگوش و سبک مغز شروع کردند به اراجیف گفتن، که روحانیون مسلمان قشری، و دور از تمدن هستند.

من از شرم تحمل شنیدن چنین سخنانی را نداشتم، بسیار ناراحت شدم.

از کشیش اجازه خواستم، رفتم روی سن کنار کشیش پشت تریبون ایستادم، گفتم: پرسشتان را یک بار دیگر تکرار کنید. بعد از پرسش دوباره او، با استمداد از اهل بیت(علیهم السلام)شروع کردم به پاسخ دهی.

گفتم: حضرت محمد(ص) فقط یک دختر داشت، به نام حضرت زهرا(س) که فخر زمین و آسمان است، یازده نوه که  ائمه معصوم هستند؛ که خداوند نام هیچکدام را در قرآن ذکر نکرده است.

اما نام حضرت عیسی(ع) و مادر محترمش، مریم مقدس، را به کرات در قرآن ذکر کرده است. برای پاک بودن مریم، از هر تهمتی ، حضرت عیسی می فرماید«انی عبدالله…» و ما مسلمانان حضرت عیسی را به عنوان پیامبر الهی قبول داریم؛ مریم را یکی از چهار زن پهشتی می‌دانیم.

بنابراین کلیسا برای ما خانه آشناست، و میزبان هم ما را می شناسد.اما شما مسیحیان حضرت محمد(ص) را به عنوان پیامبر الهی قبول ندارید، در نتیجه مسجد خانه شما نیست و میزبان شمارا نمی شناسد!

تا سخنم به اینجا رسید، کشیش عصبانی شد، و ما را خشونت و توهین از کلیسا بیرون کرد، گفت دیگر حق ندارید به کلیسا بیایید!

کتاب بحرانهای آذربایجان

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ق.ظ ]

ذولفقار خطبه و اشک فاطمی ...

در ماجرای سقیفه و غصب مقام جانشینی پیامبر(ص)، توسط منافقان؛ امیرامومنین (ع) طبق وصیت پیامبر(ص)مامور به سکوت بود.

اگر قرار بود برای جلوگیری از غصب مقام جانشینی پیامر(ص) دفاع کند و خلافت را بدست بگیرد، باید شمشیر می کشید و جنگ می کرد.

از طرفی دشمنان خارج از مرز های مدینه مدت‌ها بود که منتظر فوت رسول خدا بودند.

با توجه تعداد انگشت شمار مسلمان واقعی، حضرت علی(ع) پیروز جنگ که نبود، اساس اسلام هم نابود می شد.

 حضرت زهرا(س) قرار نبود با شمیر مبارزه کند بلکه با ذولفقار خطبه و اشک به میدان جهاد شتافت.

چون ولایت و دین اسلام را از جانش مهمتر بود، در این راه دریغ نکرد و اولین فدایی راه ولایت از اهل بیت شد.

یعنی باطن دفاع فاطمی با سکوت علوی یکی بوده است هر چند از جهت ظاهر متفاوت بوده است.

همانند باطن صلح حسنی  و قیام حسینی که چون دوبال بود برای حفظ دین اسلام.

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-10-29] [ 07:01:00 ب.ظ ]

افشاگری های مادر پدر ...

اعتراض به مردمان بی بصیرت و بی عمل‏
از نگاه فاطمه(س) اگر اصحاب متساهل، كاهلى را كنار نهاده و به‏ طور جدى در برابر انحراف‏‌ها ایستادگى‏ می‏‌كردند، مشكلات برطرف مى‏‌شد و امور طبق روال صحیح جریان مى‏‌یافت؛ لذا یكبار در میان احتجاجات خود علیه خلیفه به‏‌خاطر غصب فدك، رو به انصار كرد و فرمود: «اى گروه نقباء و بازوان ملت و حافظان اسلام! این چشم پوشى در مورد حق من و این سهل‏‌انگارى از دادخواهى من براى چیست؟

آیا پدرم، رسول خدا(ص) نمى‏‌فرمود: «(حرمت) هركس در فرزندان او حفظ مى‌‏شود»، چقدر با سرعت مرتكب این اعمال شده‌‏اید، و چه با عجله این بز لاغر، آب از دهان و دماغش فرو ریخت، در صورتى‏كه شما مى‏‌توانید مرا در آنچه چاره‏‌جویى مى‌‏كنم كمك كنید و قدرت (حمایت مرا) در آنچه مطالبه مى‏‌كنم و قصد كرده‌‏ام ، دارید.»
هنگامى كه زنان مهاجرین و انصار به عیادتش آمدند، تقریبا از ابتدا تا انتهاى سخنانش شوهرانشان را به‌‏شدت ملامت فرمود و در پایان بیاناتش عواقب شوم‏ بى‌‏توجهى آنان به وصایاى پیامبر(ص) در مورد خلافت را متذكر شده و آنان را از آینده‌‏اى پر از زورگویى و هرج و مرج بیمناك ساخت و فرمود: «بشارت باد شما را به شمشیرهاى كشیده و حمله متجاوز ستمكار، و به هرج و مرج عمومى و استبداد ستمگران، كه حقوقتان را اندك داده و اجتماع شما را (به‏‌وسیله شمشیرهایشان) درو خواهند كرد، پس بر شما حسرت باد كه كارتان به كجا مى‏‌رسد
سوید‏بن غفله مى‌‏گوید: زن‏ها سخنان فاطمه(س) را براى شوهرانشان نقل كردند و آن‏ها براى عرض پوزش نزد آن‏‌ حضرت آمده و گفتند: اگر ابوالحسن قبل از بیعت با دیگرى این مطالب را براى ما مى‏‌گفت، كسى را بر او ترجیح‏ نمی‌‏دادیم.
حقیقت آن است كه آن‏ها شكى در برترى على(ع) نداشتند و در غدیر خم با آن‏حضرت بیعت كرده بودند، ولى این ‏بار با اتخاذ سیاست تساهل و تسامح عهد خویش را شكستند؛ لذا حضرت زهرا علیها السلام عذر آنان را نپذیرفت .
 بهره بردن از راهبرد سكوت سیاسى
در مسیر دفاع از حریم ولایت و امامت، فاطمه زهرا(س) شیوه مبارزاتى دیگرى را با سكوت خود آغاز كرد و آن «اعتصاب سخن» با حاكمان وقت بود. این راهبرد و شیوه جدید در اذهان جامعه كه به حضور آن‏ حضرت در صحنه عادت داشتند، سؤال ایجاد مى‏‌كرد كه چه شده است كه فاطمه زهرا(س) سكوت كرده است؟ فاطمه(س) در محاجّه خود عهد كرد كه دیگر با حکومت سخن نگوید.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ب.ظ ]

شخصیت پوشالی طلبه مانند کاه روی آب ...

برای شناخت ابعاد فکری افراد، راه های گوناگونی در روایات بیان شده است. به عنوان مثال، الناس یعرف بخلیله، افراد را با دوستانش بشناسید.شاید بعضی از افراد با دوستان خوبی همنشین باشند و در سایه این دوستی ها بهره‌های مادی را در نظر می گیرند. بنابراین باید راه های دیگری را بیابیم.

امام خمینی «ره»پیشنهاد خوبی داده اند:"برای شناخت افراد به آن ها پست یا مقامی بدهید، بعد آن پست را بگیرید” اگر در رفتارش تغییری حاصل نشد، معلوم است که درون برونش یکی بوده است.
وقتی زمان ریاست جمهوری آقای خامنه‌ای به پایان می رسید، پرسیدند: «چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌‌ا‌للّه‌‌علیه)، مرتب از من می‌‌پرسیدند که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، می‌خواهید چه کار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فکر می‌کردم که بعد از اتمام دورۀ ریاست جمهوری، به گوشه‌ایی بروم و کار فرهنگی بکنم.
وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم -حتی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود- من دست زن و بچه‌‌ام را می‌گیرم و می‌‌روم! واللَّه این را راست می‌گفتم و از ته دل بیان می‌کردم؛ یعنی برای من زابل مرکز دنیا می‌‌شد و من در آن‌جا مشغول کار عقیدتی، سیاسی می‌‌شدم!
به نظر من، بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این صورت خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد».#

مشکل ما مدعیان انتظار این است که نه نصیحت ناصحان را می پذیریم و نه واعظی در درون داریم که به ما پند دهد.
بنابراین نه طاقت شنیدن نقد داریم، نه حاضر به اصلاح خود هستیم.
با این وصف، خود را از استوانه های محکمی برای زمینه سازی ظهور می‌دانیم!
می خواهیم خود را نساخته دیگران را بسازیم، طبق دستور دین مبین این کار از محالات است.
وقتی کارکرد اخلاقی ضعیف شد و نتیجه عکس داد، و عذر ما را خواستند، شیاطین انس و جن وارد می‌شوند؛ چنان افسار محکمی را لجام می کنند که از دست کرام الکاتبین هم کاری بر نمی آید.
تیشه ها بر ریشه ها می خورد و پل های پشت سر و آینده را ویران می کند!
این چنین، رفتار درونی ما در ذهن عقلا حک می شود، او فرد شایسته ای نبوده است، که این گونه ناسپاسی می کند، در برابر کسانی که سالیان سال برای او زحمت کشیدند و باعث رشد علمی، مادی او شده اند.

حتی برای شناخت خودمان هم می‌توانیم با این گزینه آزمایش کنیم، که کجای انسانیت هستیم!

وقتی از معاونت، یا تدریس و مدیریت یا هر پست دیگری ما را برداشتند به احوالات درون خود بنگریم، که آیا دچار بغض کینه شده ایم یانه!

آیا ما کار را برای خدا انجام می‌دادیم، یا برای نام و نشان و مادیات؛ خیلی سخت است به این مرحله برسیم!

#بیانات در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی در پنجم اسفند1370

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ق.ظ ]

راز ماندگاری انقلاب،رشد عقلانیت ...

امیر المومنین فرمودند: رَحم الله اِمرأ علم مِن عَینَ فی عَین اِلی عَین
چهل سال پیش جایگاه ما در دنیا از جهت علمی، اقتصادی، پزشکی، نظامی در چه رتبه‌ای بود؟
کسانی می توانند در باره قبل از انقلاب قضاوت صحیحی داشته باشند، که حداقل 25 ساله باشد تا بتواند از وضع آن زمان با اطلاع باشد.
در مراکز نظامی مستشاران آمریکایی حرف اول را می زدند، علاوه برحقوق، حق توحش می گرفتند.
پزشکان پاکستانی، هندی که از جهت پزشکی سوادشان در حد یک پرستار بود، در بیمارستان‌ها بیماران تیمار می کردند.
بازار اجناس خارجی در کشور بیداد می کرد، که نتیجه‌اش تب خرید جنس خارجی است که در این زمان وارث آن شده ایم.
زندگی بیشتر مردم زیر خط فقر بود.
از جهت علمی، هروقت از ابتکار و خلاقیت سخنی گفته می‌شد، این ضرب المثل را می شنیدیم که یک ایرانی آفتابه ساخت که لوله نداشت!
اگر انقلابی در گوشه کنار کشور اتفاق می افتاد، بدون اینکه کسی باخبر شود؛ در نطفه خفه می شد.
شخصیتی مثل رئیسعلی دلواری در تنگستان در غربت با متجاوزین انگلیسی جنگید و به شهادت رسید.
میرزا کوچک خان جنگلی در جنگل‌های شمال بدست یک هم وطن مزدور به شهادت رسید.
انقلاب خیابانی و سردار ملی باقرخان و یارانش برای بیرون راندن بلشویک ها از آذربایجان به سرانجامی نرسید.

اکنون در چه رتبه‌ای هستیم؟
گویا مردم از جهت عقلانیت در ضعف بودند، یا از اخبار کشورشان بی خبر بودند، که قهرمانانی بزرگ به تنهایی باید با دشمن می جنگیدند.
انقلاب بزرگ امت ایران به رهبری خمینی کبیر، از همان ابتدا به رشد و شکوفایی عقل مردم منجر شد.
از همه اقشار، از هر گوشه ایران به سوی خرمشهر روان شدند تا جلوی متجاوز را بگیرند.
شما کدام انقلاب را سراغ دارید، که یک امت چهل سال در سختترین روزها، از رهبرشان پیروی کنند، این پیروی را حتی در حکومت امیرالمومنین(ع) هم نمی بینیم!
ایرانی که باید حق توحش به مستشاران بی‌دین پرداخت می کرد، اکنون با اقتدار ناجی ملت هایی مثل بوسنی، لبنان، سوریه، عراق، یمن… شده است.
مهمترین نقش انقلاب، صدور آن به کشور های دیگر بوده است. روزی که امام خمینی جمعه آخر رمضان را روز دفاع از قدس قرار داد، چه کسی باور می کرد که روز قدس در بیشتر کشورها بزرگ شمرده شود.
هر روزی که می گذرد اختراع و خلاقیت جوانان در تولید فناوری، پزشکی، هسته‌ای… در کشور حرف اول را می زند، آن هم با وجود کارشکنی های داخلی و تحریم های خارجی.
اگر همانگونه که جهادگران در هشت سال دفاع مقدس عمل کردند، در این چهل ساز، دولت مردان هم جهادی عمل می کردند؛ اکنون در قله پیروزی بودیم.
انتهای هدف انقلاب کجاست؟
هدف انقلاب چه بوده است؟ آماده کردن زمینه فرهنگی و بیدار کردن ملت ها برای ظهور صاحب عصر(عج) و سپردن پرچم به دست مهدی موعود.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-10-28] [ 07:25:00 ب.ظ ]

فاطمه بانوی برای همه فصول ...

شهادت حضرت زهرا(س) به روایت 75 روز
حضرت زهرا(س)؛
الگوی مبارزه سیاسی در دفاع از حریم ولایت و امامت
•در تاریخ مظلومیت شیعه ، شاید واقعه های جانگدازتر و جان‌سوزتر از شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا(س) نباشد، چراکه شهادت ایشان در واقع علاوه بر جایگاه والا و بی نظیری که آن حضرت نزد خداوند، رسول گرامی اسلام (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دارند، نقش ایشان در دفاع از جایگاه رفیع امامت و غصب این حق الهی و شهادت در این مسیر به عنوان اول شهیده راه ولایت قابل توجه و بررسی است. در این زمینه آن حضرت در جایگاه همسر امیرمومنان علی(ع) و نیز در جایگاه معصوم با تمام وجود و توان و قدرت خود از این مقام دفاع کردند؛ چنانکه نحوه شهادت مظلومانه ایشان و وقایع بعد از آن همچون وصیت جانسوز و تاریخی آن حضرت، خود گواهی بر این مبارزه سیاسی است و الگویی با عظمت و ماندگار برای شیعیان در تمام تاریخ است. آنگونه که می توان گفت ویژگی بارز این الگوی سیاسی و خط‌‏مشی بانوی عصمت و طهارت(س) مشى آگاهانه توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب‏شده، انتخابى و گزینش‏شده و مبتنى بر ایمان و عقیده است که با هدف تحقق سعادت و کمال تمامی انسان‌ها و نجات از بردگى‌‏ها و ذلت‏‌ها و تضمین و فراهم آوردن مبادى ارزش‏‌هاى معقول در جامعه به وقوع پیوست.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-10-27] [ 01:22:00 ب.ظ ]

#راز ماندگاری انقلاب در فطرت ستیزگری باظلم ...

هماهنگی و تناسب با فطرت الهی انسان

موضوعات فطری از ماندگار ترین فصل های زندگی بشر است، شاید در برهه ای روی آن غبار بگیرد ولی مانند آتش زیر خاکستر،  هر آنی که نسیمی به آن دمیده شود؛ شعله ور می شود.

انقلاب هم مانند نسیمی بر فطرت غبار گرفته اقشار  عوام جامعه دمید، همان‌هایی که از روی جهالت برای تداوم سلطنت شاه دعا می کردند؛ با سخنان امام خمینی«ره» فطرتشان بیدار شد، به دریای بیکران انقلاب پیوستند.

از عوامل پایداری انقلاب اسلامی، هماهنگی و تناسب با فطرت الهی انسان است. به تعبیر آیت الله خامنه‌ای: «دل میلیون‌ها مردم را به یک سمتى متوجه کردن، کار عادى‌اى نیست . وقتى کسى با فطرت سخن می گوید و از خدا حرف می زند ، فطرت‌ها به او متوجه می شود؛ «لو انفقت ما فى الأرض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم».(سوره انفال ، آیه 63) دست قدرت خداست که دل‌ها را به یک سمت هدایت می کند لذا نتیجه همین می شود. در بیست و دوم بهمن، جمعیتى که در خیابان‌ها حضور پیدا می کنند، از جمعیت سال‌هاى قبل بیشتر است؛ نه فقط کم نشده است، کمرنگ نشده است، بلکه پُررنگ‌تر و قوی تر شده است. برخلاف آن چیزى که در طبیعت عالم وجود دارد و گذشت زمان، امواج اجتماعى را خاموش می کند . اما حقیقتى که بر مبنای فطرت انسانی شکل می گیرد، گذشت زمان آن را خاموش نمی کند ، بلکه روز به‌ روز برجسته‌تر می شود.»

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-10-26] [ 01:59:00 ب.ظ ]

حباب های پر از خالی ...

 

روزگار سختی است. چگونه به کسانی که به عنوان دست اندر کار در جامعه ما مشغول هستند، اعتماد کنیم؟!
اشخاصی در پست‌هایی قرار گرفته‌اند که برای رقم زدن سرنوشت این مردم آماده شده است، تاهمه خوشبین با خیال راحت زندگی کنند؛ که افرادی با ایمان به خدا و قیامت هستند!
زهی خیال باطل که در میان این خیل کثیر، رهزن‌هایی هم ورود کرده اند، با ریش و تسبیح، چادر و مقنعه، برای انباشتن درهم ودینار به بیگانه اعتماد و علاقه قلبی دارند.
در این میان پدرانی که علاقه به فرزند آن‌ها را به وادی دشمن دوستی کشیده است، و فرزندانی که پدران، آن‌ها را وارد «وَیل» خطرناک انحراف کرده است!
این دنیا دوستی ایمان‌های ظاهری را که مانند «زَبَد» کف روی آب، به شکل حباب جاری می شود؛ و در طی مسیر حباب ها می ترکد، در آخرمسیر چیزی باقی نمی ماند.
گره امیدمان به شاخه‌های درخت تناور مخلصین زده ایم، «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا »( 103 آل عمران )باید مراقبت کنیم که این گره‌‌ها باز نگردد.
مخلصینی که مانند دری گرانبها در صدف شان گمنام زندگی می کنند، به خاطر درخشندگی نور ایمانشان قلب‌های ناامید را امیدوار می سازند.
پس اگر مدعی ایمان هستیم، به معاد اعتقاد داریم نباید دوستی دشمنانی چون آمریکا و اروپا وصهیونیسم در دلمان جوانه داشته باشد!
اگر بود، باید به ضد عفونی عقایدمان بپردازیم که ویروسش دلمان را سیاه نکند.
 ویروس نفاق، آیت اله و حجت الاسلام، جانباز و برادر شهید…. نمی شناسد، بیرحمانه چون موریانه کاخ اعتقادات را ویران می کند.
«لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ ۖ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ اللَّهِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (22، مجادله)
هرگز مردمی را که ایمان به خدا و روز قیامت آورده‌اند چنین نخواهی یافت که دوستی با دشمنان خدا و رسول او کنند هر چند آن دشمنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند. این مردم پایدارند که خدا بر دلهاشان (نور) ایمان نگاشته و به روح (قدسی) خود آنها را مؤید و منصور گردانیده و آنها را به بهشتی داخل کند که نهرها زیر درختانش جاری است و جاودان در آنجا متنعّمند، خدا از آنها خشنود و آنها هم از خدا خشنودند، اینان به حقیقت حزب خدا هستند، الا (ای اهل ایمان) بدانید که حزب خدا رستگاران عالمند.»

شان نزول
صاحب مجمع البیان می افزاید که این آیه درباره عبدالله بن ابى رئیس منافقین و پسرش عبیدالله نازل شده و این پسر در نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود در حالتى که پیامبر آب مى نوشید. از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست که مقدارى از آب را در ظرف باقى بگذارد تا پدرش از آن آب بنوشد. شاید خداوند قلب او را از اثر نوشیدن نیم خورده پیامبر پاک گرداند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ظرف آب را به عبیدالله داد او هم آن را براى پدرش برد. پدرش گفت: در این ظرف چیست؟ گفت: بقیه نوشیدنى رسول خدا صلی الله علیه و آله است. براى تو آورده ام که از آن بنوشى شاید خداوند قلب تو را پاک گرداند. پدرش از روى مسخره گفت: چرا بول مادرت را نیاوردى. پسر نزد پیامبر صلی الله علیه و آله مراجعت کرد و از توهینى که پدرش نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله نمود، اجازه خواست که او را به قتل برساند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: نه، به اورحم کن و او را ببخش.
ابن ابى حاتم در تفسیر خود از ابن شوذب روایت کند که این آیه درباره ابوعبیدة جراح نازل شده. موقعى که پدر خود را در جنگ بدر کشته بود چنان که طبرانى و حاکم در مستدرک نیز آن را نقل نموده اند و ابن المنذر در تفسیر خود از ابن جریح نقل کند که ابوقحافه پدر ابوبکر به رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله دشنام داده بود. ابوبکر سیلی شدیدى به صورت او زد و او را انداخت. جریان قضیه به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید. به ابوبکر فرمود: آیا پدرت را زده اى؟ در جواب گفت: یا رسول اللّه اگر شمشیر می‌داشتم با شمشیر او را می‌زدم سپس این آیه نازل گردید.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-10-25] [ 10:25:00 ق.ظ ]

فضای مجازی سنگری برای زدن دشمن ...

مقام معظم رهبری، در جایگاه ولایت امر، هر دستوری می دهند؛ طبق دستور شارع مقدس، بر کسانیکه توانایی انجام آن امر را دارند واجب می شود.

مطالبات مقام معظم رهبری در فضای مجازی چه بود و به کجا رسید؟

مقام معظم رهبری سال‌هاست که دغدغه غفلت از فضای مجازی را مطالبه کرده اند؛ اما اینکه مطالبات ایشان تا چه حد برآورده شده سؤالی است که پاسخ مشخصی ندارد.

ایشان زمانی که مباحث اقتصادی و سیاسی مهمی مطرح است می فرمایند: من به اندازه مسائل فرهنگی نگران نیستم. من به خاطر نگرانی های فرهنگی شب ها خواب به چشمم نمی آید. بلند می شوم و نگران هستم. اهمیت فضای مجازی در نگاه مقام معظم رهبری آنقدر زیاد است که می فرمایند: اگر امروز رهبر انقلاب نبودم حتما رئیس فضای مجازی کشور می شدم.

اخیرا در دیدار با اهل قم فرمودند:«فضای مجازی می تواند ابزاری باشد برای زدن توی دهان دشمنان»

اکنون این طلاب هستند که در جایگاه پاسخ گویی قرار می گیرند. متهمین ردیف اول، سربازان ولایت هستند که دم از سربازی می زنند و ابزار ها را در اختیاردارند.

تاکنون چه کرده اند؟

محتواهای دشمن شکنانه کجاست؟

مطالبی که بصیرت افزا باشد در کدام پست است؟

محتواهای خنثی کننده حرکت دشمن را چه کسی نوشته است؟

مطالب وجدان بیدار کن کو؟

صرفا با نوشتن دو سه خط شعر و یا کپی کردن از مطالب آماده و تکراری دیگران و بازدید رفتن و لایک کردن یکدیگر و بالا رفتن آمار بازدید پستشان دلخوش هستند که به امر ولایت عمل کرده اند!

یعنی اگر قرار باشد روزی آقایمان نگاهی به پست ها بیندازد و نمره دهد چند می گیریم؟!

بیایید به مغزمان حرکتی بدهیم، از در جازدن دوری کنیم، با اخلاص پست بزنیم نه برای لایک شدن، تا وقتی پست هایمان را امام عصر«عج» نگاه می کند، از غفلت های ما اندوهگین نشود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-10-23] [ 04:46:00 ب.ظ ]

باید ‌ها و نبایدهای طلبگی ...

خاطرات خوبم از بایدهای طلبگی

سال 81 بود از داوطلبان پذیرش فقط دونفر قبولی داشتیم!

این دونفر از بچه های مثبت بودند، حیف بود که یک سال بیکار باشند تا سال بعد.

تصمیم گرفتیم طلبه خوابگاهی پذیرش کنیم. برای این کار باید درخواست می‌دادیم تا مدارسی که داوطلب زیاد داشتند، تعدادی را برای ما بفرستند.

توصیه مرکز این بود که قبل از مصاحبه طلبه درخواست کن؛ من میدانستم که این کار شدنی نیست.

طبیعیه که هر مدیری دوست داره اول خودش بهترین ها را انتخاب کند، بنابراین حرمت خودم را حفظ کردم، بعد از مصاحبه تقاضا دادم.

در آن سال هم به آن مدرسه اجازه پذیرش بیش از 30 نفر نداده بودند.

برای همین اسامی پانزده نفر، یعنی از نفر سی و یکم تا چهل  و پنجم را به مدرسه ما منتقل کردند.

وگوشی مدرسه زنگ می زند و پشت خط صداهای نگران طلابی است که با یک آرزویی برای مدرسه مبدا، که برای خودش اسم و رسمی در کرده بود، شرکت کرده بودند و قبول شده بودند.

بعد متوجه می شوند که باید بروند به یک مدرسه ای که تازه تاسیس شده و در منطقه مرزی .

بعد‌ها خودشون می گفتند: از ادامه طلبگی منصرف شده بودیم، وقتی صدای مدیر را می شنیدیم که با محبت و صمیمیت حرف میزد، دوباره عشق طلبگی سر وامی کرد.

مثلا وقتی می پرسیدند چه چیز‌هایی باید بیاوریم؟ گفته می‌شد، عزیزم شب‌ها روی چی می خوابید؟ تشک پر قو، یا پشم گوسفند هرچی که دوست داری رویش بخوابی با خودت بیار.

خلاصه کلاس با 17 نفر خوابگاهی تشکیل شد، بقیه هم از سال های قبل روزانه بودند.

در سه خانه آپارتمانی که از داخل کمد های دیواری به هم وصل کرده بودیم، عین خانه های خرمشهر که در زمان جنگ، برای عبور و مرور رزمندگان با هم متصل شده بود.

اتفاقا آن سال زمستان سختی را گذراندیم، تمام لوله های آب و فاضلابمان ترکید.

ولی این 17 نفر طلبه بقدری ساخته شده بودند، فعال، فهمیده، با ادب، ایثارگر، هماهنگ در کارهای مدرسه، که تلخی مشکلات را متوجه نشدم.

انگار که 17 نفر کمک کاربرای مدیر به مدرسه آمده بودند.

در نظافت مدرسه، وسایر برنامه ‌ها همکاری داشتند.یکی از این طلبه‌ها به حدی فداکار بود، که به او عنوان جدیدی به او داده بودند. به نام خاله معروف بود.

خصوصا در درس و مباحثه بسیار فعال بودند، وقتی بهشان گفتم که مدرسه مبدا شما را با این فکر که امتیاز تان از آن سی نفر قبلی کمتر بوده به مدرسه ما فرستاده است؛ تلاششان چندین برابر بیشتر شد.

همه با معدل بالا قبول شدند. و اکثریتشان در تربیت مدرس ادامه تحصیل دادند. بیشترشان در حوزه های علمیه به عنوان معاون و استاد مشغول فعالیت هستند.

خصوصا وقتی در مرکز تربیت مدرس مشغول بودند، از طرف مدیرشان از بنده تشکر می کردند که چنین طلابی را داشته ایم.

بعضی هم در سطح دکتری تحصیل کرده اند.

تجربه خوب و دوست داشتنی من ازپذیرش اولین دوره خوابگاهی که زمینه شد تا هرسال خوابگاهی بپذیریم.

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-10-22] [ 10:15:00 ق.ظ ]

حضرت زینب(س)؛الگوى ماندگار ایثار و بصیرت ...

حضرت زینب(س)؛الگوى ماندگار ایثار و بصیرت زن مسلمان
حضرت زینب كبرى تا حدود پنج یا شش سالگى، تحت اشراف شخص پیامبراكرم(ص) و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا(س) پرورش یافت و از آن پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به‏‌عهده حضرت على(ع) گذارده شد و به‏‌همین‌‏دلیل از همان آغاز دوران كودكى از سرچشمه وحى و فضائل خاندان عصمت سیراب شد و رشد و نمو یافت و آراسته به همه فضایل و خصلت‏‌هاى والاى اخلاقى و الهى گردید و در سایه این كمالات به مرتبه‌‏اى از منزلت انسانى دست یافت كه شایستگى محرم راز الهى و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشى از عمر شریفشان به خود اختصاص داد. «ابن اثیر» در رابطه با فضائیل و خصائص بانوى نمونه اسلام مى‌‏نویسد: «زینب در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیه‌‏ترین مردم به پدر خود على(ع) و مادر خود فاطمه(س) بود.»

صفحات: 1 · 2

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ق.ظ ]

آتش به اختیاری مردم قم،19 دی ماه ...

درس‏ های قیام ۱۹ دی برای امروز
 اولین درس ۱۹ دی ؛ شناخت لحظه و درک صحیح از نیاز زمانه است. مردم قم با این شناخت بود که در ۱۹ دی قیامی را پایه گذاری کردند که در کل کشور شیوع یافت. درک صحیح نیاز لحظه را می‏توان با عنوان شناخت تکلیف خود و بصیرت از وضعیتی که در آن قرار داریم نیز بیان کرد.
 دومین درس ۱۹ دی ؛ برای امروز ما شناخت طرح و برنامه دشمن است. مردم قم در شناخت طراحی تبلیغاتی دشمن برای صدمه به حیثیت و آبروی امام و نقشه‏ای که دربار سلطنتی برای جنگ روانی علیه امام کشیده بود موفق بودند. مردم قم توانستند طرح و برنامه‏ی دشمن را به خوبی بشناسند و با حرکت صحیح خود آن را بی‏ اثر کنند. شناخت طرح تبلیغاتی دشمن و واکنش صحیح به آن درس دوم ۱۹ دی برای امروز ماست.
 سومین درس ۱۹ دی ؛ امید به آینده و توکل به خداست. در شرایط خفقان سال‏ های رژیم سرکوبگر شاه، خصوصا بعد از سال ۵۴ که دستگاه سرکوب کاملا مسلط جلوه می‏کرد بسیاری تصور می‏کردند که مبارزه به نتیجه ‏ای نمی‏ رسد و مشت در برابر درفش و تانک اثری ندارد. اما قیام مردم قم بر اساس امید به آینده و توکل بر خدا و انجام تکیلف برای حصول نتیجه استوار بود.
چهارمین درسی که می‏توان از ۱۹‏دی برای امروزمان گرفت مجاهدت و خستگی ناپذیری و ایستادگی در میدان است. مردم قم می‏دانستند که شعار مرگ بر شاه و مقاومت در برابر سرنیزه دژخیمان شاه و دست نشاندگان آمریکا هزینه دارد و باید برای این هدف خون داد و در میدان ماند و استقامت کرد. درس‏های ۱۹ دی امروز نیز برای ملت ایران در مبارزه‏ی بزرگتری که علیه استکبار جهانی در پیش دارد مفید و راه گشاست.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-10-19] [ 12:18:00 ب.ظ ]

حجابی که مرا شرمنده کرد ...

شهدا شرمنده ایم

با دیدن چهره های آرایش کرده و رنگین، موهای بیرون گذاشته شده از روسری و شال، مانتو های جلو باز

و…غیره، بغض راه گلویم رابسته بود.

روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها بود.

مکان مراسم سالن بنیاد شهید شهرمان بود

نگاهی به پوشش خانم مسئول کردم، چندان تعریفی نداشت.

بنر بزرگی جلوی جایگاه نصب شده بود، روز دختر مبارک باد.

تصویر زیبای شهیدی نورانی که بخشی از وصیت نامه اش را نوشته بودند که سفارش کرده بود،

تداوم سرخی خون من به سیاهی چادر توست!

این من بودم که باید برای فرزندان و خواهران شهدا سخن می گفتم.

هر آنچه که قرار بود بگویم، زبانم قفل کرد.

قرار بود بگویم که شما نزدیکترین فرد به شهدا بودید و بهتر می توانید مردم را به شناخت رفتار و ویژگی های

شهید هدایت کنید.

شما هستید که می توانید مردم را به اهداف شهدا آشنا کنید!

بغض راه گلویم را بست، وقتی دیدم که شهدا تابلو های فریاد هستند و گوش شنوا و چشم بینا نیست.

و اینکه این دولتهای سرکار آمده با خون شهدا چه کردند؟!

دولت اصلاحات گفت: شهدا خشونت طلب بودند!

گفتند ما مردم به اجبار به بهشت نمی توانیم ببریم.

استاد ازغدی فرمود: حاکمیت بر مردمی که بی حجاب ،مشروب خوار، و روابط دختر و پسر آزاد باشد، آسان است؛

چون کسی به مسائل مهم مثل اختراعات و پیشرفت فکر نمی کند، تا انتقادی داشته باشد.

و دراین سی سال، آموزش و پروش با کودک و نوجوان چه کرد؟!

و این دانشگاه به جوانان ما چه کرد؟!

و این صدا وسیما با مردم چه کرد؟!

و ما هم بی تقصیر نیستیم، به عنوان طلبه و مبلغ کار ی نتوانستیم انجام دهیم!

و این مهم که خراب کردن بسیار آسان است و جبران خرابی ها بسیار سخت است، و مسئله اخلاق کند ترین

حرکت در تغییر انسان است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-10-17] [ 11:00:00 ق.ظ ]

گلوله از جنس حجاب ...

شهدا چادر حیا عفت

با دیدن چهره های آرایش کرده و رنگین، موهای بیرون گذاشته شده از روسری و شال، مانتو های جلو باز

و…غیره، بغض راه گلویم رابسته بود.

روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها بود.

مکان مراسم سالن بنیاد شهید شهرمان بود

نگاهی به پوشش خانم مسئول کردم، چندان تعریفی نداشت.

بنر بزرگی جلوی جایگاه نصب شده بود، روز دختر مبارک باد.

تصویر زیبای شهیدی نورانی که بخشی از وصیت نامه اش را نوشته بودند که سفارش کرده بود،

تداوم سرخی خون من به سیاهی چادر توست!

این من بودم که باید برای فرزندان و خواهران شهدا سخن می گفتم.

هر آنچه که قرار بود بگویم، زبانم قفل کرد.

قرار بود بگویم که شما نزدیکترین فرد به شهدا بودید و بهتر می توانید مردم را به شناخت رفتار و ویژگی های

شهید هدایت کنید.

شما هستید که می توانید مردم را به اهداف شهدا آشنا کنید!

بغض راه گلویم را بست، وقتی دیدم که شهدا تابلو های فریاد هستند و گوش شنوا و چشم بینا نیست.

و اینکه این دولتهای سرکار آمده با خون شهدا چه کردند؟!

دولت اصلاحات گفت: شهدا خشونت طلب بودند!

گفتند ما مردم به اجبار به بهشت نمی توانیم ببریم.

استاد ازغدی فرمود: حاکمیت بر مردمی که بی حجاب ،مشروب خوار، و روابط دختر و پسر آزاد باشد، آسان است؛

چون کسی به مسائل مهم مثل اختراعات و پیشرفت فکر نمی کند، تا انتقادی داشته باشد.

و دراین سی سال، آموزش و پروش با کودک و نوجوان چه کرد؟!

و این دانشگاه به جوانان ما چه کرد؟!

و این صدا وسیما با مردم چه کرد؟!

و ما هم بی تقصیر نیستیم، به عنوان طلبه و مبلغ کار ی نتوانستیم انجام دهیم!

و این مهم که خراب کردن بسیار آسان است و جبران خرابی ها بسیار سخت است، و مسئله اخلاق کند ترین

حرکت در تغییر انسان است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ق.ظ ]

بی حجابی و درمان کمردرد ...

چند بار برای دیسک کمر به دکتر مراجعه کردم، در پایان معاینه و تجویز دارو، دکترها سفارش می‌کردند که به علت حجاب، شما دچار کمبود ویتامین D می‌شوی، بنابراین باید در منزل بیشتر در معرض آفتاب قرار بگیری!
من به خاطر حرمت دکتر که شرمنده می شود، حرفی نزدم.
نگفتم کسانی را می شناسم که از کودکی در زیر آفتاب بزرگ شده اند و اکنون هم هر تابستان زیر آفتاب داغ کشاورزی می کنند.
و همه این بندگان خدا دیسک کمر دارند و عمل جراحی شده اند!
و باز نگفتم که آقای دکتر شما هم من را عمل کردید و هم همسرم را و اصلا متوجه نیستید که همسرم یک مرد است و آفتاب او را سوزانده است!
نگفتم آقای دکتر این وسوسه‌های شیطانی است که شما ناخوآگاه بر زبان می‌آورید.
نگفتم آقای دکتر همان روزی که من بستری بودم بیمارانی که مانند من عمل دیسک شده بودند هیچ کدام چادری نبودند!
نگفتم که مادرم یک عمر چادری بود و هرگز دچار کمر درد نشد.
نگفتم چرا دیوار چادر کوتاه است!
و این روز‌ها نماینده مجلس با مغز کوچکش تشخیص داده است که چادرش باعث درد در دست و کمر او شده است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]

روایات و راز ماندگاری انقلاب ...

ما به این سخن نورانی ایمان داریم، و معتقدیم که سخنش برگرفته از احادیثی بوده که پیشوایان دین برای ما گفته‌اند. تا این مقطع هرآنچه پیشگویی کرده‌اند را با دو چشم سر همه نظاره‌گر بودیم، هرچند که متوهمین داخلی نمی‌توانند با عقل گُنگشان درک کنند. ولی عقلانیتی که از نفس مسیحایی امام بر مردم دمیده شد، توانستند از همه بحران‌ها عبور کنند.
امام خمینی کبیر فرمود:با صبر و استقامت، حق بر باطل پیروز است، و خداوند وعده پیروزی داده است و امیدوارم که زمان نزدیک باشد.(صحیفه امام، 16/126) همه دنیا به این سخن اذعان دارند که شد.
در ادامه جانشین خلفش، فرمود: که اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید. و اکنون نشانه‌های آن فروپاشی آمریکا و اسرائیل را به تماشا نشسته‌ایم. جنگ‌های 33 روزه 22 روزه و اخیرا چند ساعته با آن هم پزی که اسرائیل از گنبد آهنینش می‌داد، در برابر مقاومت شکست خورد.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-10-16] [ 04:36:00 ب.ظ ]

#راز_ماندگاری_انقلاب_با_همه_موانع ...

انقلاب شکوهمند ایران علی رغم موانع بسیار و دشمنان داخلی و خارجی همچنان راه خود را بسوی قله انتظار سپری می کند.
1. استکبار با ایادی و اذناب آشکار و پنهانش همچنان برای ریشه کنی انقلاب شب و روز در تلاشند.
2. هشت سال تحمیل جنگ در ابتدای پیروزی که با هزاران کاستی از باقی مانده ‌های طاغوت، از قوت گرفتن انقلاب جلوگیری می کرد.
3. در همان ابتدای پیروزی گرفتار افراد منافق در رده‌های بالای کشور شدیم؛ که شب و روز در کوشش بودنند تا انقلاب را به شکست بکشانند. گروه بازرگان، بنی صدری‌ها،شریعتمداری‌ها رجوی‌ها،کمونیست‌ها،دمکرات و کوموله، منتظری‌ها….
4. کودتا‌های پی در پی توسط خائنین و مزدوران داخلی،کودتای نوژه، طوفان طبس، فتح لانه جاسوسی.
5. تحریم های سنگین از سوی استکبار برای شکست انقلاب و دلسردکردن مردم.
6. کاهش هنجار‌های دینی توسط مسئولان فرهنگی کشور در مدت چهل سال،با اجرای کنسرت‌ها و فیلم ‌های مستهجن، برای استحاله هویت انقلاب و بی هویت کردن نسل‌های دوم و سوم و چهارم.
7. جاسوسی، اختلاس آقازادگان و خود مسئولان رده بالای کشوری سبب شد که عده‌ای از انقلاب نا امید شوند.
8. نفوذ پنهان در اکثر نهاد‌های انقلابی.
9. ترور نخبگان و مردم کوچه و بازار بصورت دسته جمعی.
10.خیانت سهوی و عمدی مسئولین رده بالای کشور در معاهدات بین المللی. از بنی صدر، خاتمی، رفسنجانی و روحانی….
11.تساهل و تسامح در حفظ ارزش‌های دینی، توسط مسئولین

12.خروج داعش، ادامه جنگ هشت ساله به مرزهای سوریه، عراق، یمن، بحرین….
دولتی در مراکز علمی، با کتبی که الگوی آن از آن طرف آبی ‌ها نسخه می شود، برای مهد کودک‌ها تا دانشگاه.
وقتی به این همه موانع فکر می کنیم، از ترس موی به تن انسان سیخ می شود.

13- استفاده ابزاری از زنان با عنوان‌های گوناگون، مثل نمایندگی مجلس و شورا‌ها، منشیگری در ادرات و شرکت‌های خصوصی،نفوذ زنان مرتبط با دشمن به ادارات برای جاسوسی و آلوده کردن خانواده‌ها، مثل خانواده سپید….
هرکدام از بندهای بالا برای شکست یک انقلاب نوپا کافی بوده است، چنانچه در کشور‌های همسایه، انقلاب‌هایی شد ولی بلافاصله شکست خورد.
و اینکه انقلاب همچنان با مقاومت و سرعت قله‌های پیشرفت را طی می‌کند؛ تا جاییکه برای ملت ‌های مسلمان و غیر مسلمان الگو شده، و رایحه خوشش به مشام آزدگان جهان رسیده است؛ اشک شوق را از چشمان منتظران جاری می سازد.
همه این نعمت‌ها به خاطر گل روی شهدا و رهبری داهیانه مقام ولایت است. چه زیبا فرموده: پروردگارم یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم والله متم نوره ولوکره الکافرین.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-10-15] [ 09:43:00 ق.ظ ]

طلبه یعنی طالب خدا بودن ...

 

طلبگی یعنی مودبانه طالب خدا بودن

طلبگی یعنی سرباز بودن برای امام زمان (عج).

طلبگی یعنی شناخت شیوه ی پیمودن راه حق و از میان برداشتن موانع سلوک، یعنی صفات نکوهیده و برکشیده شده میان خدای متعال و بنده. اوایل فکرمی کردم طلبه همون معنای دانشجو را می دهد با خودم همیشه مرور می کردم که باید درس بخوانم و به دنبال دانش الهی باشم ! مدتی که گذشت یکی از دوستان پای تخته این جمله ی حاج اسماعیل دولابی را نوشت… تکان خوردم… هیچ وقت اینطوری بهش فکر نکرده بودم .

طلب دانش اشتباه بود و مقصود طلب خداست. خدا اصل ملاک فعالیت های طلبه است.درسته! اما ثمره‌ی طلبگی چیست؟ بله اینکه راه و روش طالب خدابودن را پیداکنیم .

گاهی وقتا به درودیوار می زنم برای با خدا بودن و به دنبال یک مشاور یک استاد خوب برای پیمودن راه هستیم …

اما در حوزه با انتخاب راه طلبگی، اساتید خالصانه برایت کمک می کنند.

دوستان وهمنشین خوب برایت انگیزه می دهند.مشاورها رنگ و بوی خدایی دارند. رنگ زندگی تغییر می کند. و بلآخره آداب پیمودن راه رو برایت یادمی دهند،بقیه اش با خودمان است که چقدر بخواهیم از این نعمت بزرگ الهی استفاده کنیم.

ن الف

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[جمعه 1397-10-14] [ 04:54:00 ب.ظ ]

راز های ماندگاری انقلاب ...

راز ماندگاری انقلاب و پشتیبانی مردم

امت مسلمان و شیعه که پیروی از امام حسین علیه السلام از راسخترین ارکان اعتقادی شان بوده و هست، برای حفظ دین و ارزش‌های دینی، از گذشته های دور مهمترین دغدغه روز مره آن‌ها بوده است.

لذا وقتی سلطه بی‌دینی را در همه لحظه‌های زندگی با تمام وجود حس می کردند و رنج می بردند؛ اکثر متدینین آن روز های غم انگیز، حاضر نبودند در ادارات دولتی آن زمان کار کنند. چرا که حقوق دولت طاغوت را حرام می دانستند.

ناموس فروشی، تحقیر مردم، فرصت دادن به بهائیت، بی غیرت کردن مردان، نابودی حیا از جامعه، برتردانستن کفار و له کردن مردم بینوا و مظلوم …همه و همه مردم منتظر را روز بروز دچار اندوهی بزرگ و بغضی فروخورده کرده بود.

بنابراین وقتی دم مسیحایی روح الهی، امام خمینی بت شکن زمان، مانند دمیدن اسرافیل در سور؛ در کالبد بی‌جان امت دمیده شد، همه به یک باره قیام کردند.

بی سواد، باسود، روحانی، بازاری، کارمند، کشاورز، دستفروش، نوجوان سالمند، همه و همه در این رستاخیز شرکت کردند.

در این قیام جنسیت معنا نداشت.

مردم متدین این قیام را ادامه قیام حسین بن علی علیه السلام می دانستند. لبیک خود را به امام خمینی کبیر؛ همان لبیک به هل من ناصر حسین می دانستند.

بنابراین چنین امتی هرگز رهاورد گرانبهایی را که خون‌بهای جان ومال و آبرویشان است، تنها نمی گذارند.

به همین جهت است که هنوز راه را ادامه داده‌اند و بهترین جوانانشان به کشور های درگیر جنگ داعش اعزام می کنند و در غربت به شهادت می رسند، افتخار می‌کنند.

امت اسلامی ایرانی به این آیه معتقد بوده و هست،ان الله لا یغییر مابقوم حتی یغییروا ما بانفسهم، که محققا سرنوشت قومی را تغییر نمی دهیم مگر با تغییر خودشان و در ادامه مطمئن است که این کلام خداوند هرگز تردید در آن راه ندارد؛ ان تنصروالله ینصرکم ویثبت اقدامکم، اگر خدارا یاری کنید شمارا یاری می کند و پیروزیتان را تثبیت می کند.

با توجه به ویژگی مردم ایران، وقتی از رهبری عالم و فرزانه پیروی می کنند، و این تبعیت را همانند اطاعت از رسول خدا(ص) و ائمه هدی می دانند؛ خداوند هم با نص کریمه، فقد نصرکم اله فی مواطن کثیره، در لحظه‌های سخت پیروزشان می کند.

زیرا معتقد هستند چه بسا، کم فئه قلیله غلبت فئه کثیره؛ چه بسا گروه های کم و گروهای بزرگ غلبه کردند، این اعتقادات را بروز رسانی می کنند.هر وقت که ویروس شک و دودلی از ذهنشان عبور می کند، باگوش دل از سخنان مقام عظمای ولایت خود را تقویت می کنند.

و این چنین مردم پای انقلابشان ایستاده اند، و آماده هستند تا پرچم انقلاب را با دستان عباس گونه ولایت به دست صاحبش برسانند.

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 03:51:00 ب.ظ ]

راز ماندگاری انقلاب ...

پنج ویژگى مهم انقلاب اسلامى در چهل سالگى‏

 چکیده: رهبر معظم انقلاب اسلامى موضوع چهل سالگى انقلاب اسلامى را به ‏صورت ویژه مورد توجه قرار داده اند؛ ایشان در سخنرانى ابتداى سال به مناسبت سال جدید كه تقارن با ۴۰ سالگى انقلاب پیدا كرده است، به تشریح این موضوع پرداختند و مختصات ۴۰ سالگى انقلاب را در این پنج ویژگى معرفى مى‏كنند:

۱-دوران پیرى نبودن چهل سالگى انقلاب ۲- دوران عقب گرد نداشتن و ارتجاع در چهل سالگى انقلاب‏۳- دوران پختگى و بانشاط بودن چهل سالگى انقلاب ۴- پیشروى قدرتمندانه و بانشاط انقلاب در چهل سالگى ۵-گرایش و پایبندى عمیق ‏تر نسل سوم و چهارم به انقلاب.

 

          ۱-دوران پیرى نبودن چهل سالگى انقلاب‏

از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامى چهل سالگى انقلاب نشانه پیرى نیست، هر چند در نگاه اول این‏گونه به نظر مى‏رسد. از حیث فیزیولوژى رسیدن انسان به عدد چهل علامت كهولت و افتادن در سراشیبى كهولت سن و جسم تلقى مى‏شود.

در اینجا سخن از حركت كم نظیرى است كه مسیر حركت تاریخ را تغییر داده است؛ كه نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى مدعى شد انقلاب اسلامى به‏‌مثابه زلزله‏‌اى است كه نه تنها خاورمیانه، بلكه جهان را خواهد لرزاند. سخن از بزرگ‏ترین حادثه قرن بیستم بود كه به اعتقاد آنتونى گیدنز صاحب‏نظر مطرح حوزه جامعه‏ شناسى، انقلاب اسلامى توجه جهانیان را از ماركسیسم و لیبرالیسم به سمت اسلام جلب كرد.

          ۲- دوران عقب گرد نداشتن و ارتجاع در چهل سالگى انقلاب‏

موضوع عقب گرد، ارتجاع در خصوص انقلاب‏ها مورد توجه بسیارى از صاحب ‏نظران قرار گرفته است. در این زمینه مهم‏ترین بحث را «كرین برینتون» در كتاب كالبدشكافى چهار انقلاب ارائه كرده است. ایده اصلى برینتون در این كتاب بیان مراحل مختلف انقلاب است. او ۴ انقلاب را با توجه به پیشینه و در عین حال جریان آن‏ها، مورد تحلیل و مقایسه قرار داده است. در این كتاب واقعیت‏هاى تاریخى از ۴ انقلاب انگلیس (قرن ۱۷)، آمریكا (قرن‏۱۸)، فرانسه (قرن ۱۸) و روسیه (قرن ۲۰) بیان شده است.

چهار انقلاب مذكور رژیم‏‌هاى قبلى خود را دگرگون كرده و كشورهاى نامبرده را نه تنها عمیقاً متحول ساخته بلكه تاریخ غرب و حتى جهان را دگرگون كرده‏اند و بالاخره، این انقلاب‏ها منشا یا حداقل آغاز جنبش نوسازى در آن كشورها بوده‏اند. برینتون در واقع با مطالعه تطبیقى این ۴ انقلاب به همسانى‏‌هاى روند طى شده و فرایند رویدادها دست مى‏‌یابد. مسیر مشتركى كه معتقد است تمامى انقلابات طى مى‏كنند شامل شش مرحله است:

۱- مرحله پیش از انقلاب‏

۲- وقوع انقلاب‏

۳- ماه عسل انقلاب‏

۴- حاكمیت میانه ‏روها

در رابطه با انقلاب اسلامى ایران، این بحث وجود دارد كه آیا نظریه ترمیدور یا حركت دورى انقلاب اسلامى، بر این انقلاب قابل تطبیق است یا خیر؟ به رغم این‏كه برخى خواسته‏اند استقرار دولت موقت در اوایل انقلاب و حضور بنى صدر درپست ریاست جمهورى را مصداق مرحله اول این نظریه و حضور افرادى چون شهید رجایى و حضرت آیت‏الله خامنه اى، به‏عنوان دو چهره ممتاز انقلابى در پست ریاست جمهورى را مصداق مرحله دوم و دوران پس از رحلت امام(ره) را با ویژگى فاصله گرفتن از برخى شعارها و اهداف انقلاب اسلامى به‏ویژه دوران اصلاحات (با ویژگى دوران تشدید این فاصله و بازگشت از ارزش‏هاى اصیل انقلاب) را مصداق مرحله سوم و دوران ترمیدور و حركت دورى انقلاب بدانند، به گونه‏اى كه بسیارى از تحلیلگران ادامه این روند را به استحاله كامل اهداف انقلاب و بازگشت ناپذیرى این فرآیند تعبیر مى‏كردند، اما با انتخابات دروه نهم ریاست جمهورى این فرضیه باطل شد.

به بیان دیگر به فرض كه نظریه برینتون تا این مرحله از دوران انقلاب اسلامى قابل تطبیق باشد، اما با انتخابات دوره نهم و طرح شعارهاى این دولت كه به اعتراف بسیارى از تحلیلگران داخلى و خارجى همان شعارهاى انقلابى دهه اول بود، این نظریه قابلیت تحلیل خود را از دست مى‏دهد و امكان تطبیق آن بر انقلاب اسلامى وجود ندارد. در واقع باید گفت حضور تیزبین و تفكرات انقلابى و رهبرى هوشمندانه و هدایتگرانه مقام معظم رهبرى در طول سال‏هاى پس از رحلت امام(ره)، هرگز اجازه ظهور چنین اتفاقاتى را نداده است و ایشان در سخنانشان به شكل دقیقى به این نكته اشاره كرده‏اند. این نكته واقعیتى است كه امروزه نیز بسیارى از مخالفین نظام جمهورى اسلامى وانقلاب اسلامى بر آن اعتراف دارند و بر همین اساس تأسف مى‏خورند كه چرا بعد از گذشت بیش از چهار دهه سال از انقلاب اسلامى، هنوز ترمیدور ایرانى رخ نداده است.

نظریه كرین برینتون، مراحل پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران را به‏طور نسبى توضیح مى‏دهد كه بیانگر وجود همانندى‏هایى میان انقلاب ایران و انقلاب‏هاى مورد بررسى برینتون است، اما اسلامى‏ بودن انقلاب ایران كه چون چترچوبى خط سیر آن‏را مشخص مى‏كند، بیانگر وجود مسیر مستقیم‏ترى در انقلاب ایران و جهت‏گیرى یكسان آن در طول حیاتش است.

          ۳- دوران پختگى و بانشاط بودن چهل سالگى انقلاب‏

از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامى چهل سالگى انقلاب اسلامى، دورانى است كه با نشاط و پختگى توام شده است. با این توصیف انتظار آن است كه اقدامات، راهبردها و سیاست برآمده از انقلاب اسلامى همراه با استحكام و عقلانیت باشد. به‏طور طبیعى لازم است كه در آستانه ورود انقلاب اسلامى به چهل سالگى، از اتخاذ كنش‏هاى هیجانى، تصمیمات ناپخته و اقدامات غیرمدبرانه به‏شدت اجتناب كرد.

          ۴- پیشروى قدرتمندانه و بانشاط انقلاب در چهل سالگى‏

سپرى شدن چهل سال از عمر انقلاب اسلامى سبب شده تجربه‏هاى متراكم و روندهایى پر فراز و نشیب هم اینك در دسترس باشد. همین روندها و تجربیات نیز براى حركت پیشروانه و قدرتمند انقلاب اسلامى نقش اساسى و تعیین‏كننده ایفاء خواهد كرد.

بررسى تحولات و تحلیل روندهاى گذشته انقلاب نشان مى‏دهد كه انقلاب اسلامى، هر چند در مسیر حركت خود با چالش‏ها و موانعى مواجه شده است، اما هیچ گاه دچار خصلت توقف یا عارضه عقب گرد نشده است، بلكه علیرغم همه سختى‏‌هایى كه در مسیر حركت انقلاب وجود داشته و دارد، انقلاب به سمت رسیدن به اهداف و منافع ملى خود پیش رفته است.

          ۵-گرایش و پایبندى عمیق‏تر نسل سوم و چهارم به انقلاب اسلامى‏

هر چند موضوع شكاف بین نسلى یكى از تهدیداتى است كه انقلاب‏ها و حتى جوامع سیاسى را تهدید مى‏كند و انقلاب اسلامى نیز مى‏تواند از این قاعده مستثنى نباشد، اما بررسى روندها و رخدادهاى مربوط به انقلاب اسلامى نشانگر آن است كه این پدیده خسارت‏آمیز جامعه شناختى، تاكنون دامن گیر انقلاب اسلامى نشده است. اما باید به‏خاطر داشت كه متغیرهاى گوناگون در كنار فضاى تبلیغاتى و جنگ روانى دشمنان به‏طور مداوم و با بهره‏گیرى از همه شیوه‏ها و تكنیك‏‌هاى رسانه‏‌اى به ‏دنبال آن هستند تا نه تنها شكاف نسلى، بلكه منازعه و مناقشه بین نسل‏‌هاى برآمده از تاریخ و حیات انقلاب اسلامى را ایجاد و یا تشدید نمایند.

در اینجا سخن از حركت كم نظیرى است كه مسیر حركت تاریخ را تغییر داده است؛ كه نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى مدعى شد انقلاب اسلامى به‏مثابه زلزله‏‌اى است كه نه تنها خاورمیانه، بلكه جهان را خواهد لرزاند. سخن از بزرگ‏ترین حادثه قرن بیستم بود كه به اعتقاد آنتونى گیدنز صاحب‏ نظر مطرح حوزه جامعه‌‏شناسى، انقلاب اسلامى توجه جهانیان را از ماركسیسم و لیبرالیسم به سمت اسلام جلب كرد.

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ق.ظ ]

نقاشی با کلمات را از کودکی آموزش دهیم ...

نقاشی با کلمات
یکی از هنرهای قرآن این است که از طریق کلمات به نقاشی پرداخته و تابلویی گویا از کلمات ساخته و معانی انتزاعی و موضوعات معنوی و ذهنی و حتی حالات نفسانی را به صورت زنده برای مخاطب خود مجسم نموده است تا در روح و فکر بشر بهتر تاثیر کند، به طوری که انسان احساس کند منظره ای را می‌بیند نه این که شنونده‌ی صدایی باشد.
تصویر هنری در قرآن تصویری است آمیخته با رنگ و موسیقی کلمه ها و نغمه‌ی عبارت ها و سجع جمله ها به گونه ای که دیده، گوش، حس، خیال، عقل، وجدان و در یک کلمه تمام ابعاد ادراکی بشر را تسخیر کرده و به خود مختص می‌سازد.

منبع: نقش هنر
عباسزاده، عباس، مبانی هنر و جلوه‌های آن در قرآن، ص71.
غلامرضایی، علی اصغر، در آمدی بر ساختار روایت قصه‌های قرآن، ص 162.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-10-12] [ 12:25:00 ب.ظ ]

لطـفا مـرد باشیـد! ...

 

بياييد جوانمردانه  زنها را پاس بداريد ..

اين بار اگر زن زيبارويي را ديديد ..هوس را زنده به گور كنيد ..

و خدا را شكر كنيد براي خلق اين زيبايي ..

زير باران اگر دختري را سوار كرديد به جاي شماره به او امنيت بدهيد ..

او را به مقصد مورد نظرش برسانيد .. نه به مقصد مورد نظرتان ..

هنگام ورود به هر مكاني ….. با لبخند بگوييد: اول شما ..

در تاكسي خودتان را به در بچسبانيد نه به او ..

بگذاريد زن ايراني وقتي مرد ايراني را در كوچه خلوت مي بيند ..

احساس امنيت كند نه ترس ..

بياييدفارغ از جنسيت .. كمي مرد باشيد !!

طلبه

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]

قرآن را با نگاه هنر بخوانیم ...

.هدف قرآن از هنر
هنرتصویرگری در قرآن اسلوبی تفننی و محدود نیست که به طور جسته و گریخته و تصادفی در چند جایی از قرآن به کار رفته باشد بلکه این شیوه یک قانون کلی و روش شایع در قرآن است که به اعتقاد برخی از محققان از نظر کمی، سه چهارم قرآن را در برمی گیرد. در اسلوب قرآن کریم تصویر و نمایش ابزار ارزشمندی است که با تصویرها سیمای پر احساس و خیال، پرورش می‌یابد و از آن معنای ذهنی تعبیر می‌کند. از آن حالت روانی و حادثه محسوس جلوه می‌نماید.پیوسته با سیماهایی که ترسیم می‌کند پله پله ترقی می‌کند و به همه ی آن‌ها زندگی ممتاز می‌دهد و با حرکت سازنده به معنای ذهنی یک هیکل زنده می‌بخشد و ناگهان می‌بینی همین حالت روانی یک تابلوی درخشان است با یک جلوه گاه پر فروغ که نمونه انسانی شاخص و زنده است.
سید قطب، تصویر فنی:نمایش هنری در قرآن، ص56

منبع نقش هنر

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-10-10] [ 01:46:00 ب.ظ ]

سینمای مذهبی یا غیر مذهبی ...

نخستین رویش هنر در ایران توسط غربزدگان
تئاتر و دیگر هنرهایی که درنیم قرن اخیر یعنی در روزگار غربت و محکومیت ارزش‌های اسلامی و تهاجم همه جانبه به آن، وارد کشور شد، طبیعتاً برپایه ای غیر اسلامی بنا گشت و در جهت مغایر و حتی متضاد با مفاهیم اسلامی رشد کرد.

غربزدگانی که نخستین رویش این رشته‌های اساسی هنر را در کشور اسلامی ما ارائه کردند، از اسلام کاملا بیگانه و شاید با آن معاند بودند؛ لذا به تدریج این تصور را در ذهن همه، مخصوصا نسل‌های نوخاسته برمی انگیختند که تئاتر و سینما دارای طبیعتی غیر مذهبی و ضد مذهبی است و نمی توان و نباید از آن برای ارائه‌ی پیام‌های اسلامی بهره گرفت.
درزمینه‌ی معیار اسلامی یا غیراسلامی، غیر از محتوای، شکل هم مؤثر است مثلا در هنرهای تجسمی یک وقت است که عکس یک زن عریان کشیده می‌شود یا یک شکل اغوا گر یا یک منظره‌ی دروغ و تهمت آمیز، این‌ها محتوی است؛ اما ظاهر و شکل هم می‌تواند معیار اسلامی بودن قرار بگیرد، یعنی خود مجسمه، منهای این که این مجسمه انسان پوشیده است یا عریان که از نظر بعضی فتاوی درست کردن آن خلاف شرع است .اینجا دیگر بحث این نیست که این مجسمه‌ی زن، روسری دارد یا ندارد، بحث این است که خود تهیه‌ی این عکس یا مجسمه‌ی انسان اشکال دارد یا ندارد.
دراجرای نمایشنامه، منهای محتوای آن، نوع بازی می‌تواند در اسلامی بودن یا نبودن اثر بگذارد. فرضا زنی که لباس مردی را پوشیده یا مردی که لباس زنی را پوشیده، این شرعا حرام است. چه آن زن بیاید آیه‌ی قرآن بخواند، یا سخن شهوت انگیزی بر زبان بیاورد.

 منبع:نقش هنر

[1]بیانات رهبری دومین جشنواره تئآتر دانشجویان کشور 1365/8/14

[1]بیانات رهبری باواحدفرهنگی روزنامه جمهوریاسلامی1365/9/27

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-10-09] [ 03:47:00 ب.ظ ]

هر صفحه قرآن سوژه‌ای برای هنر ...

داستان نویسی یکی از شاخه‌های بسیار مهم و مؤثر و رایج هنر بوده و می‌باشد.از آنجا که بشر ذاتاً به سوی قصه جذب می‌شود و از داستان‌هاو حوادث شگفت و بخصوص وقایع و سرگذشت‌های دنباله دار لذت می‌برد و هرچه شگفت تر، جاذبه هم بیشتر، بخصوص در سنین کودکی و جوانی، از این رو داستان به عنوان وسیله ای جهت جلب توجه و جذب افراد، امری مورد توجه بوده و کاربرد فراوانی دارد.
بسیاری از کسانی که در مقام ساختن افراد یا تبلیغ یک فکر و عقیده و…بوده‌اند از این روش و از این شیوه هنری و تربیتی بهره برداری کرده‌اند. چراکه در داستان- چه به صورت سرگذشت‌های واقعی و چه قصه‌های ساختگی و ابداعی- الگوها و سمبل‌ها و قهرمان‌ها تأثیر بسزایی در ذهن و اندیشۀ شنونده و خواننده می‌گذارند و طرف داستان، سعی می‌کند که خود را با الگوهای طرح شده در داستان، وفق دهد.
در فضای داستانی، خواننده یا شنونده و تماشاگر فیلم و نمایش، خود را یکی از شخصیت‌های مورد پسند داستان قرار می‌دهد و در لحظه لحظۀ حادثه‌ها زیست می‌کند و درآن فضا تنفس کرده و از رخدادهای قصه متأثر می‌گردد.در نهایت داستان، گویا خواننده و شنونده و بینندۀ قصه و نمایش، یک تجربه¬ی شخصی را گذرانده و مرحله ای را- کوتاه یا بلند- طی کرده است.مرحله ای که در اندیشه و دل و وجدان و روحیاتش اثر می‌گذارد.اثر سطحی یا عمیق و ریشه ای، شبیه اثری که صدا در نوار ضبط صوت باقی می‌گذارد. دفاع از خانواده و سینمای اخلاق و سینمای نظم و اخلاق و مدیریت و مدارا و سینمای برابری همه در ذیل سینمای اسلامی قرار می‌گیرد. به این معنا اگر نگاه کنید در هر صفحه از قرآن و هر روایتی می‌توان سوژه‌های سینمایی پیدا کرد.
وظیفه ما این است که از انحراف آن جلوگیری کنیم و از آن در راه درست استفاده نمائیم. بیان حقیقت برای انسان جذاب و دوست داشتنی است، پس باید به وسیله هنر ابهامات را از زندگی بشر کنار زد و راه را از سنگلاخ‌های تردید هموار ساخت. هنراستخراج کننده ارزش‌ها و استعدادهای نهفته در درون آدمی است که باعث برقراری یک تعادل در بهره برداری از غرائز انسانی می‌شود. از پتانسیل فراوان هنر در تمامی اشکال آن مثل قصه، نقاشی و شعر و موسیقی می‌توان برای انتقال مفاهیم اخلاقی بهرمند شد و مخاطب را با مفاهیم قدسی آشنا کرد.

منبع:نقش هنر در انتقال مفاهیم اخلاقی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-10-07] [ 02:51:00 ب.ظ ]

سلبریتی یا هنرمند دینی ...

هنر یک شیوه بیان و ادای مقصود است که اگر به موقع و درست از آن استفاده شود پیام خود را با رساترین و جذاب ترین شکل منتقل می‌کند. هنر دارای خصوصیات متفاوتی است و قرار گرفتن آن در هر مسیری نمایش خاصی از حق و باطل را به همراه خواهد داشت.
اگر برای مفاهیم دینی از هنر استفاده کنیم، باعث انتقال آن به بهترین و جاودانه ترین طریق ممکن شده ایم. هنردینی در واقع متناسب با فطرت انسان‌ها است و انسان به وسیله آن به یک آرامش خاصی می‌رسد. اگر انسان همواره به دنبال هنر بوده به خاطر این است که هنر با فطرت و وجود انسان در ارتباط است
هنردینی با القاء غیر مستقیم خود می‌تواند انسان را از مرداب طبیعی خارج سازد و او را به سمت سعادت رهنمون سازد. ما اگر بخواهیم حرفی برای گفتن داشته باشیم ابتدا باید با مفاهیم و اصطلاحات خاص هنر آشنا شویم و بعد از شناخت، از هنر در راستای اعتلای دین استفاده نمائیم، همان¬طور که پیامبران هم از هنر برای تبلیغ دین استفاده کرده‌اند.
استفاده از تصویر در انتقال مفاهیم نقش بسزایی دارد.منظور از تصویر صرفا عکس و فیلم و…نیست.می توان با استفاده از کلمات نیز مفهومی را به تصویر کشید.در این روش تخیل مخاطب است که نقش تصویرسازی به معنای امروزی اش را بر عهده دارد.قرآن کریم در بیان مفاهیم اخلاقی از تصویر سازی استفاده نموده است.این خود نشان دهنده نقش کلیدی تصویر در تاثیر گذاری بر مخاطب است.امروزه تبلیغات هنری بیشترین تاثیر را براذهان ملت‌ها می‌گذارد وجای تاسف است که ما با داشتن سرمایه گرانمایه و جاودانه سوژه‌های قرآنی و سیره معصومین غفلت زده اسیر سوژه‌های کپی شده غربی‌ها باشیم!

منبع:نقش هنر در انتقال مفاهیم اخلاقی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-10-06] [ 11:35:00 ق.ظ ]

لباس کهنه طلبه ...

در درس امروز از آئین دانشوری خواندیم که اگر قرار است طلبه خوبی باشیم باید با هوا و هوس مبارزه کنیم.
یکی از راه‌های خوب شدن، خوشحال بودن از لباس کهنه‌ای است که در تن داریم!
فکر کردم کار سختی است، خصوصا برای طلابی که از سیکل آماده طلبگی شده اند!
کمی در احوالات تربیت فکر کردم، دیدم سخت نیست اگر از اول هدفت از زندگی مشخص باشد.
اگر مقصدت رضایت پروردگار باشد، کارها با اخلاص پیش می رود.
اعتماد به نفست زیاد می شود، مهمترین مهم ها نگاه خدایت می باشد.
نگاه مردم برایت بی اهمیت می شود، بله اگر نگاه مردم هم در امتداد دید خدا بود، حتما توجه تو را به خود جلب می کند.
«سلمان عرض کرد: دختران کسری و قیصر آنگونه بپوشند، و این دختر تو زهرای مرضیه است؛ دختری بزرگ از پدری بزرگتر که در این عالم وجود ندارد، و چادرش ده تا وصله دارد!
حضرت فرمود: ما برای این دنیا و مادیاتش خلق نشده ایم!»

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-10-03] [ 05:14:00 ب.ظ ]

آفتابه نجاتم داد ...

گفتم: شما از آفتابه برای آب خوردن سر سفره استفاده می کنید؟

گفت:نخیر! پرسیدم چرا؟ گفت: چون یادآور مستراح است!

گفتم: به همان دلیل نباید از گیلاس مخصوص شراب برای آب خوردن استفاده کنیم. 

نوشابه هایی که در بطری هایی شبیه بطری شراب و ویسکی تهیه می شود، همه برای این است که زشتی شراب فراموش گردد.

همین طور از پوشیدن لباسهایی که مخصوص کفار است نباید استفاده کرد.

سخن در باب زیِّ طلبگی بود، و دلایلی که نباید هرچیزی را پوشید  و نوشید و هر ظرفی را برای پذیرایی از مهمان استفاده کرد.

هرچه توضیح میدادم قانع نمی  شد. تا اینکه آفتابه نجاتم داد!

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-10-02] [ 05:16:00 ب.ظ ]

ازدواج بدون عقد ...

خبری خواندم، که ملایی از تبلیغ برمی گشت، در مسیر به چادر عشایر رسید.
پیاده شد سری به آنها بزند. متوجه شد که پسر خان داماد شده است. پرسید عقدشان را چه کسی خوانده است؟ اظهار بی‌اطلاعی کردند!
حالا آنها در بیابان دور از امکانات و محل پرسش بودند که بعد سی سال عقدخان  خوانده شد. بیست سال پیش که برای تبلیغ به شهری که اکنون مشغول تدریس و تبلیغ هستم آمدیم. در جمع خانم‌ها مسئله می گفتم، رسیدیم به بحث شیر دهی که به هرکسی حق نداریم شیر بدهیم. متعجب شده بودند، نمی دانستند یک مادر بزرگ نباید به نوه دختریش شیر دهد.
یکی یکی پیداشدند که ما این کار را کرده ایم حالا تکلیف مان چیست؟

پ ن

این یعنی فاجعه در تبلیغ، کم کاری مبلغان، رها شدن مردم در جامعه . فقط بلدیم ناله سر دهیم که امام زمان چرا نمی آیی؟

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]