خبر نگار با یکی از همرزمان شهید کشوری در باره مبارزات شهید مصاحبه می‌کرد همرزمش از خاطراتش با ایشان می گفت.

طبق عهدی که با شهدا دارم، همینکه نام هرشهیدی را بشنوم یا ببینم،  با ذکر صلوات  از او یاد می‌کنم.

 خلبان شهید کشوری را با سر باند پیچی شده خونی و خاکی دیدم، همراه گروهی آماده رفتن بود. فهمیدم که شهید شده، گریان دنبالش دویدم، ایستاد. لب زدم از خدا بخواه شهادت قسمت من هم بشه؛ دستش آورد جلو، گمان کردم که می‌خواهد با من دست بدهد.ولی گوشه چادرم را برد به لبانش و بوسید.سفارش کرد. از خواب پریدم. سخنانش را فراموش کردم.
فهمیدم که می‌خواهد بگوید حفظ حجاب بانوان تداوم حفظ ارزش‌های شهید است.

 

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مدیر النفیسه [عضو] 
5 stars

جالب بود

1397/05/19 @ 17:19
پاسخ از: محمدی [عضو] 

ممنونم روحش شاد

1397/05/19 @ 19:11


فرم در حال بارگذاری ...