همسایه ای داشتیم که از اقوام داماد امام راحل بود و از اینکه با طلبه هسایه بود ناراحت بود چرا که منزل طلبه به بزرگی و وسعت خانه آنها نبود. باعث کسر شان آنها می شد ،یک روز برای اعتراض به خانه ما آمد و چون می دانست ما امام را بسیار دوست داریم،گفت شما منو می شناسی ؟گفتم بله شما همسایه محترم ماهستی. گفت من فامیل داماد امام هستم!!! گفتم همسایه محترم ، من فقط پیرو امام هستم و مرید هرکسی که پیرو امام باشد، اما بقیه را نمی شناسم!!!

_______________________________________

پ ن

این خاطره را نوشتم تا مدعیانی که خود را منسوب یه امام بزرگوار می نامند بدانند که امام بر قلب ملت ایران

حکومت می کرد، بنفسی انت یا حضرت روح الله.

موضوعات: خاطرات, دلنوشته  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...