طلبگی و در راه انبیا قدم گذاشتن لیاقتی است که خداوند متعال آن را نصیب هرکسی نمی کند.
همیشه امیدوار بودم که رهروی صادقی در راه ائمه معصوم و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشم.
امید داشتم که روزی سرباز امام زمانم باشم نه سربار او. تلخ است که بدانی مانع ظهور امامت هستی و من همیشه در این فکر بودم که با تحصیل علوم دینی در حوزه، از دلایل ظهور مولایم باشم، نه از موانع ظهور او.
تبلیغ دین کار هرکسی نیست مگر کسانی که از علم و آگاهی مخصوص که با تقوای دین عجین شده باشد. دوست داشتم طلبه ای باشم که وقتی امام زمانم نامه اعمالم را می خواند، لبخندی، زینت بخش چهره چون ماهش شود، نه اینکه اعمال زشتم باعث بارانی شدن چشم های مبارکش گردد.
دوست داشتم با دلیل و برهان چند سرباز دیگر را به آقایم وصل کنم، نه اینکه چند سرباز را از او جدا کنم.

علاقه به خشنودی قلب نازنین مولایم بود که باعث شد قدم در راهی بگذارم که از غربت مولایم بکاهد، نه اینکه به اشک هایش بیفزاید.
امید وارم خداوند مرا لایق بداند تا باعث لبخند رضایت امامم باشم و راهم را گم نکنم.

طلبه پایه اول سیکل

فاطمه جمشیدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...