انحراف گام به گام | ... |
همیشه انحرافات گام به گام شروع می شود. قرآن همین خطر گام به گام هشدار داده است.وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ، از گامهای قدم به قدم شیطان پیروی نکنید. خطراتی که در چهل سالگی انقلاب گام به گام متدینین را بسوی انحراف می برد! مثلا یکی از آنها نماز جمعه است، که نامش نماز عبادی-سیاسی است. که باید در نماز جمعه از عدالت دم زد و از سیاستهای نظام و مبارزه با ظلم و فساد هشدار داد. متاسفانه مدتی است که سکان نماز جمعه بدست لیبرالهای معتقد به جدایی دین از سیاست گیر کرده است! برای همین هرکسی که از فساد و جلوگیری از آن در تریبون نماز جمعه سخن بگوید حذفش می کنند.اولینشان دانشمند معظم آقای رحیم پور ازغدی بود که فرمود اگر چند تا از مسئولین مفسد در نماز جمعه شلاق بخورد جامعه اصلاح می شود. به دنبالش امام جمعه لواسان وقتی مفسدین لواسان را معرفی کرد، او را حذف کردند.این یعنی تقطیع عدالت. از این کار چه کسانی بهره میبرند و خوشحال میشوند. مشخص است کسانی که دوست دارند اختلاص و فساد کنند. آنقدر بخور بخور بکنند تا بعد از بیست سال گند فسادشان لبریز شود.
عدهای با پول بیت المال به خارج بگریزند و عدهای کاخهای بلند بسازند! قوه قضاییه با بلدوزر و پیکن آن را چاره کند! این تخریب چه نتیجهای دارد! جز حیف و میل بیت المالی که خراب شده،نخالههای آن باعث تخریب محیط زیست هم می شود.
یا فرزند شهیدی که به علت عدم رسیدگی به مشکلش خود سوزی کند! و آن دیگری چاره ی ظلمی که بهش شده را در سیلی زدن به استاندار جدید بداند!
وقتی مامومین از زمین خواری امام جمعهای شکایت می کنند، پاسخ مسئولین ائمهجمعه این باشد، که جوان است و زندگی لازم دارد. متاسفانه اینگونه آموزشهای غفلت آور در بقیه سطوح جامعه بصورت چشمگیر وجود دارد. مثلا در مرکز مدیریت به مدیر آموزش میدهند که به پیش کسوتی که موسس حوزه است و اساتیدی که تو را پرورش دادند اهانت کن!
این همان گامهای شیطان است که در حال پیشروی است.نمیدانیم که در اثر غفلت این گونه شدهاند یا چیز دیگر!!
آن دیگری در حوزه قوه قضائیه به شورای حل اختلاف، حقوق می گیرند تا ایجاد اختلاف کنند!
قوانینی که با هم تعارض دارند.
وقتی برای انحصار وراثت به آنها مراجعه می کنی، می گویند از ثبت احوال نامه اسامی وراث را بیاورید. وقتی نام یکی از وراث در ثبت احوال به عللی پیدا نمیشود.وارث مفقود در ثبت احوال هم حاضر نیست کد ملی بدهد تا نامش پیدا شود. میگویند بدون نام آن نفر استشهاد بیاورید. بعد ارث را به تعداد همه وراث تقسیم کنید، سهمش را به حساب دادگاه بریزید هر وقت آمد بگیرد. مشکل اینجا شروع می شود، که آن وارث گمشده پیدا میشود و شکایت میکند که این وراث کلاه برداری کردند. متاسفانه شورای حل اختلاف به آنها میگوید ما این کار را نکردیم. وراث خودسرانه اینگونه عمل کردند. قاضی حکم می دهد که باید سهمشان را از خانه مشا بدهید.دادگاه دادگاه کشی بین فامیل و برادران شروع می شود. وقتی به قاضی القضات نامه شکایت میدهیم باز وراث را به همان شورای ایجاد اختلاف میفرستند. آنهاهم حاضر به پذیرش خطای خود نیستند. به نظر شما چه جوابی بدهند خوب است؟! می گویند «بلکه ما به شما گفتیم سر بریده بیاورید ! شما چرا قبول کردید و انحصار وراثت بدون نام آن وارث گمشده آوردید»!!!
اینها هم زمینه فساد در جامعه و انتقام گیری شخصی افراد میشود. برای همین بعضی خود سوزی بعضی به استاندار سیلی میزنند، بعضی مصیبت ها را در آینده خواهیم دید …!
[یکشنبه 1400-08-09] [ 01:22:00 ب.ظ ]
|