شب از نیمه گذشته بود، و آمنه همچنان بیدار ، این اولین شبی نبود که خواب از چشمانش گریخته بود!

بعد از عبدالله این کار هرشبش بود!

اکثر شبها با خاطرات خوش کوتاه عبدالله زندگی می کرد . با خود می گفت چه روزهای کوتاهی بود اما خوشی اون روزهای کوتاه لذتی طولانی را برایش درپی داشت!همین خاطرات بود که غم فراق او را برایش آسان می کرد خصوصا و قتی که جوانه ای  که یادگار شوی عزیزش بود در شکمش شروع به رشد کرد! عبدالله شجاع ترین، زیباترین، پاک ترین، پسر عبدالمطلب، همانی که آرزوی دختران قریش بود تا به همسری او در آیند که همای سعادت بر روی سر آمنه نشست و  عروس خانه اش شد! در همین افکار خوش بود که درد زیبای بدنیا آمدن فرزند را احساس کرد! نگاهی به آسمان کرد و از خدای آسمان کمک خواست!ستارگان را آماده بزم دید!

نسیم لذت بخشی سرزمین تفتدیده مکه را خنک کرد.درد آمنه شدیدتر شد.

همه کائنات به جنبش در آمده بودند،سینه خوشرنگ دریا با موج های زیبا در رقص شادی بودند. لرزش کوه ها شروع شد، و بتها به لرزش افتادن و آتش بتکده ها رو به خاموشی گذاشت و 14 کنگره طاق پرغرور کسری آماده فرو ریختن شد!

آب در یاچه ساوه در حال فرو رفتن و چشمه ها در وادی خشک ساوه شروع به فوران کرد ونوید برکه زیبا را می داد.سرزمین مکه بعد از قحطی طولانی  جوانه دار می شد.

عرب بیابانی به آسمان می نگریست و منتظر رخداد مهمی بود.آمنه عطر خوشی را استشمام کرد! و به ناگاه خود را در میان چهار زن ناشناس یافت، اورا در آغوش گرفتند و فرزندش بدنیا آمد و نور او تمام مکه روشن کرد.

همه مردم جهان دنبال گذشته روشنی برای خود میگردند تا از آن به عنوان تاریخی با آبرو حفظ کنند.به همین خاطر سازمانهایی بین المللی در دنیا تاسیس شده است تا این گونه موارد را ثبت کند. برای همین خاطر دور دنیا می کردن وکاوش می کنند واز زیر خروارها خاک باقیمانده زندگی گذشتگانشون را می یابند و به نمایش جهانین می گذارند و از سود مادی هم می برند! و شگفت انگیز است که قریش برای فخر خودش به جمعیت بسیار  به شمارش قبرهایشان تلاش می کرد که آیه الهکم التکاثر در شانشان نازل شد که این چه فخر فروشی است که می کنید نه فایده معنوی دارد ونه سود مادی!

واکنون بازماندگان همان نسل قریش این سعودی های عقب مانده، خانه ای که ختم رسل پیامبر بزرگ اسلام در آن متولد شدبود را هم نابود کرد!

علامه مجلسی بحار الانوار

 

 

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت