فرقه های سمی        

روند فرقه گرایی


مقدمه :

 فرقه گرایی و انحرافات مذهبی در ایران سابقه ای دیرینه دارد . نگاهی به تاریخ معاصر ایران ، نشان می دهد که جامعه ایران همواره از ناحیه فرقه های مذهبی مانند بابیگری ، عرفان کاذب و تصوف یا صوفیگری مورد تهدید قرار گرفته است . با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی که بر اساس آموزه های دینی استقرار یافته است این تهدید افزایش یافته و همچنان ادامه دارد . چرا که فرقه های منحرف مذهبی و سیاسی با استفاده از فرصت بوجود آمده پس از پیروزی انقلاب ابتدا با ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی بخشی از جامعه ایران را مقابل هم قرار داده و نظام برای مقابله با این تهدید هزینه های زیادی پرداخته است .


طرح مساله
جامعه دینی ایران در دوران کنونی حیات تاریخی- سیاسی خود ، بیش از هر عصر و دوران دیگری درمعرض چالشها و تهدید های سیاسی- مذهبی و امنیتی قرار دارد .در سالیان اخیر شاهد پیدایش و شکل گیری فرقه های منحرف مذهبی بودیم .
از سویی ، نظام سیاسی ایران بر اساس آموزه های دینی شکل گرفته و اداره می شود و این موضوع باعث شد دشمنان با نفوذ در بین گروه ها و فرقه های مذهبی و یا حتی تاسیس فرقه های منحرف مذهبی در راستای اهداف خود نظام دینی را با چالش و حتی با تهدید امنیتی – سیاسی مواجه سازند . از سوی دیگر انقلاب اسلامی که با هویت فرهنگ دینی ساختار سیاسی – امنیتی رژیم پهلوی را از بین برده و درصدد نهادینه کردن آموزه های اصیل دینی در جامعه است از طرف فرقه های منحرف مذهبی مورد تهدید قرار دارد .


تعریف مفاهیم
فرقه (( SECTدر علوم سیاسی تعریف خاصی دارد که ذیلاً به آن اشاره می کنیم .
« این واژه هم در مورد بخشی از جامعه که از مذهب رسمی جدا شدهیا به آیین گرویده باشند و توسط همگان به اسمیت شناخته نشده است به کار می رود و هم مسامحتاً در هر نوع جنبش جدایی طلب ( زبانی ، مذهبی ، سیاسی و غیره ) اطلاق می گردد بنابراین فرقه در این جا یعنی گروهی که از آموزه های اصیل اسلامی منحرف شده و در حدود تعریف جدیدی از مذهب رسمی است .
فرقه گرایی نیز در علوم سیاسی تعریف خاص دارد که برای آشنایی بهتر بدان اشاره می شود . « این واژه به معنای قطع رابطه با افراد بیرون از یک گروه و تعصب شدید نسبت به گروه خود و در نتیجه تبدیل شدن به یک دسته جدا از مردم می باشد » . با این تعریف می توان گفت فرقه گرایی یک نوع جدایی طلبی از متن جامعه و تاسیس گروهی که اعمال و افکارشان در مقابل هنجارهای رسمی جامعه است .
انحراف (Deriance) واژه انحراف در جامعه شناسی این گونه تعریف می شود : « انحراف هر گونه رفتاری است که با انتظارات جامعه یا یکی از گروه های مشخص درون جامعه منطبق و سازگار نباشد . انحراف دوری جستن و فرار از هنجارهاست و هنگامی رخ می دهد که فرد یا گروهی معیار های جامعه را رعایت نمی کند». بنابراین افراد یا گروه های منحرف براساس یک شاخص و معیار جامعه تعریف و سنجیده می شود .


تاریخچه مختصری از تصوف
تصوف و صوفی گری از بدعت های بزرگی بود که در اسلام رواج یافت . در ورد پیدایش تصوف در اسلام میان محققین و اندیشمندان ، اختلافات فاحشی وجود دارد . گروهی تصوف را پدیده ای بیگانه با اسلام و به اصطلاح وارداتی می دانند و معتقدند که تصوف در جوامع و مکاتب و ادیان دیگر به وجود آمده و بعدها در جامعه اسلامی رخنه کرده است . برخی از محققین ، توحید و عرفان اسلامی را به عنوان اساسی ترین علت به وجود آمدن تصوف می دانند . در منابع و متون اسلامی از جمله قرآن کریم ، بسیاری از مباحث عرفانی مانند لقاء الله ، رضوان الهی و دعا های پیامبر (ص) و اولیای دین و حالات معنوی آن بزرگواران ، الگوی عرفانی اسلامی به شمار می رود . و مهمتر از همه این گروه معتقدند : شرایط زندگی فقیرانه و بسیار ساده مسلمانان صدر اسلام ، علل مهم پیدایش تصوف به شمار می رود .
در صدر اسلام پیروان رسول خدا (ص) با نام های « مسلمان » ، « عابد » ، « صحابه » و « شیعه » شناخته می شدند اما واژه صوفی از قرن دوم هجری پدید آمد . بسیاری از بزرگان صوفیه با تحریف تاریخ سعی کردند آغاز تصوف را همان آغاز اسلام معرفی کنند و تاریخچه ای به بلندی تاریخ اسلام برایش بسازند. برخی از محققان معتقدند در زمان جنگ های اسپارت در یونان باستان ، آنان که شهامت جنگ را نداشتند به گوشه نشینی پرداخته و از جنگ فرار کردند . صوفیانی که در اسلام پدید آمدند تحت رهبانیت مسیحی و ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی بودند .
اولین « خانقاه » را یک معمار مسیحی مصری برای ابو هاشم صوفی در کوفه ساخت . ابو هاشم اولین شخصی بود که به نام صوفی خوانده شد و او در قرن دوم هجری می زیست . نقل است امام صادق (ع) در جواب سوالی در مورد وی می فرماید : « همانا او جدآ فاسد العقیده است و او همان کسی است که از روی بدعت مذهبی را اختراع کرد که به آن تصوف گفته می شود و آن را محلی برای عقیده خبیث خود ساخت» .
سیری در تاریخ صوفیه و نگاهی به روایات اهل بیت عصمت (ع ) نشان می دهد که تصوف و صوفی گری جریانی بود که برای شکستن موقعیت علمی و معنوی اهل بیت (ع) در بین امت اسلامی به وجود آمد . حمایت بنی امیه و روابط آنها با سران صوفیه و یا حداقل زمینه سازان پیدایش این جریان بوده اند . چرا که معمولا این جریان « صوفیه » و دراویش در برابر ایمه اطهار (علیهم السلام) موضع گیری می کردند در یک جمع بندی مختصر می توان گفت صوفی گری و تصوف پایه تصوف در اندیشه و عرفان اسلام قرار دارد . اما تحت تاثیر ادیان و مذاهب دیگر از جمله آیین ریاضت ، اندیشه های نو افلاطونی که بر پایه سیر و سلوک و محبت و معرفت برای رسیدن به شناخت خدا قرار دارد و آیین زرتشت که اساس رستگاری در آن رهایی از ظلمت و رسیدن به نور است و بخشی از تصوف تحت تاثیر رهبانیت دین مسیحیت قرار گرفته است .
بنابراین تصوف آمیزه ای از عفاید اسلامی ، بودایی ، زرتشتی ، برهمایی ، مسیحی و … است.  اصلاح تصوف از صوف به معنای پشم گرفته شده و این به خاطر پوشیدن لباس پشمینه توسط صوفیان نخستین بود .


فرقه های تصوف در ایران :
تصوف دارای فرقه های زیادی است . انتساب هر گروه از صوفیان به یک قطب یا سلسله  از اقطاب سبب شده است که فرقه های صوفیه به شمار قطب و مشایخ رقم بخورد . در اینجا به برخی از فرقه های تاثیر گذار اشاره می شود :
1 – فرقه نعمت اللهیه :
این فرقه منسوب به « شاه نعمت الله ولی کرمانی » است . وی از عرفا و صوفیان بزرگ قرن هشتم هجری است که به « سید » یا « شاه » ملقب است . شاه نعمت الله ولی در سال 730 ه-ق در شهر حلب به دنیا آمد و در سال 843 ه-ق در « ماهان » از توابع کرمان از دنیا رفت . دراویشی که در قم و تهران فعالیت دارند غالبا نعمت اللهی بوده و پیرو سلطان محمد گنابادی هستند وی ادعا کرده است که تصوف را از معصوم علیشاه رکنی فرا گرفته و او شخصیتی است هندی که از مرتاضهای بت پرست هندی تصوف را آموخته است .سلطان محمد گنابادی در سال 1327 توسط مرحوم آخوند خراسانی مرتد اعلام شد و مردم او را به قتل رساندند . پس از وی فرزندان ملاعلی نور علیشاه و پس از وی فرزندش صالح علیشاه قطب درویش شد .
 پس از او سلطان حسین تابنده معروف به رضا علیشاه قطب آنان شد که در سال 1371 ه.ش از دنیا رفت . وی در زمان رژیم پهلوی از طرفداران نظام بود به طوری که ارتشبد نصیری رییس ساواک و اسد الله علم از مریدان وی گردیدند .
در سال های پس از انقلاب این فرقه منحرف با افزایش فعالیت خود بخصوص در شهرهای مذهبی مانند قم در صدد جذب افراد و توسعه اندیشه های انحرافی خود بود که با برخورد مناسب مسئولین شهر ،فعالیت آنان متوقف شد .
2- فرقه « اهل حق » یا « علی اللهی »
فرقه اهل حق به دلیل اغراق و افراط در مورد حضرت علی به « علی اللهی » نیز مشهور شده اند ، هر چند خود این نام را قبول ندارند . با این حال این فرقه به دلیل برخی از اعتقادات افراطی از غلات به شمار می آید و از نظر فقهای اسلامی چه شیعی و چه سنی ، محکوم به ارتداد شده اند .
بیشتر پیروان « اهل حق » در مناطق غربی ایران و مناطق کرد نشین عراق ساکن هستند و مهمترین علامت و مشخسه این فرقه ، سبیل های بلند و پر پشت است که روی لب ها را کاملا می پوشاند . اهل حق معتقدند حضرت علی  (ع ) سبیل خود را نمی تراشیده و از این رو تراشیدن سبیل ، از نظر آنها عملی زشت و گناهی کبیره محسوب می شود
عقاید « اهل حق » یا « علی اللهی » آمیخته ای است از عقاید اسلامی ، زرتشت ،یهودی ، مسیحی ، مانوی و هندوی و در کتاب « سرانجام » که راهنمای اعتقادی آنان است ، شرح داده شده است .از جمله انحرافات این فرقه ترک واجبات شرعی است اینکه عبادات را در مرحله اول سیر و سلوک که به اصطلاح آنان مرحله شریعت است ، لازم می دانند اما وقتی از مرحله شریعت گذشتند و به مرحله بعدی یعنی طریقت ، معرفت و حقیقت وارد شدند ، عبادت های شرعی را لازم نمی دانند بنابراین این فرقه یک یا چند بار در هفته در محلی به نام « جمع خانه » یا « جم خانه » مراسم عبادی خود را با ذکر « یا علی » آغاز می کنند . این ذکر همراه با نواختن ضرب و طنبور و سایر آلات موسیقی اجرا می شود و سپس نوبت به رقص و سماع می رسد.
فرقه اهل حق معتقدند فرقه آنان در قرن دوم هجری پدید آمده و در قرن هفتم تجدید حیات یافته است . برخی زمان تاسیس این فرقه را قرن چهارم هجری می دانند و موسس آن را شخصی به نام « مبارک شاه » که به « شاه خواشین » ملقب بوده ، معرفی می کنند . 
3- فرقه صفویه
صفویه فرقه ای است که از سروردیه منشعب شده و پیروان این فرقه در آذربایجان و اکثرا در شهر اردبیل سکونت داشته اند .
رییس این فرقه ، شیخ صفی الدین اردبیلی است پیروان این فرقه توانستند در سال 907 هجری به رهبری « شیخ اسماییل صفوی » سلسله پادشاهی « صفویه » را د رایران تاسیس کنند . البته در مورد انحراف این گروه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست .
4- فرقه حروفیه
این فرقه پیرو فضل الله نعیمی استرآبادی مشهور به « حروفی » بوده اند استرآبادی در سال 740 ه. ق در استرآباد بدنیا آمد و در سال 796 ه.ق به دست میدان شاه ، پسر تیمور کشته شد . استرآبادی معتقد بود که همه حروف الفبا مقدس هستند و در هر حرفی ، سری نهفقه است . او معتقد بود که خدا از جنس نور بوده و اعضای وجودش ، شبیه به حروف الفبا است .
5- فرقه ذهبیه
فرقه درویشی ذهبیه ، یکی از سلسله های معروف دراویش در ایران است این فرقه به خاطر انشعابات زیاد به « اغتشابیه » معروف است . یکی از شعبات فرقه ذهبیه ، فرقه « مهدویه فتحیه گمنامیه » است . قطب این فرقه به نام « فتحعلی » مدعی ماموریت از سوی امام زمان (عج) شد . پس از وی فردی به نام سید علی تهران ، معروف به « کفری » جانشین فرقه شد . پس از وفات کفری افراد متعددی جانشین وی شدند که یکی از آن ها « ه-م » است . سایت بازتاب در مورد وی می نویسد « وی مدتی در تهران به خیاطی اشتغال داشته و در سال 1336 در بانک ملت استخدام می شود . «ه-م »مسافرت های خارجی زیادی رفته که از جمله آن ها که توانست در فعالیت های وی موثر باشد ، مسافرت به هندوستان است . »

                                                                                                                         ادامه دارد

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت