سال 1341پنج ساله بودم.

وضع مالی خانواده زیر متوسط بود البته بیشتر مردم یا زیر خط فقر بودند یا مثل ما!

و پدرم  روحانی و مخالف مدرسه رفتن دختر به مدارس زمان طاغوت بود.

برا همین من را به مکتب خانه ای که در کوچه خودمان دایر شده بود فرستادند.

البته بانی دایر شدن آن هم یکی از روحانیونی که همسایه ما بود و سه تا دختر داشت و او هم نمی خواست

آنهارا به مدرسه بفرستد ایجاد شد.

چون وضع اقتصادی خوب نبود براهمین من باید از باقی مانده مدادهای برادرانم استفاده می کردم !

یکی از دوستان مادرم یک بسته مداد دوازده رنگی سوسمار نشان که از مرغوب ترین مداد های آن زمان بود به

من داد.

صفحات: 1 ·

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...