چقدر خوبه که تو هستی درای ظلمت و بستی

خدای من بگیر دستم .دل امید به تو بستم

تو ای تنها پناه من .تو بگذر از گناه من

ببخشا هر چه بد کردم گنه کردم گنه کردم

شدم غره به ایمانم خیال کردم که می دانم

اسیر نفس اماره .شدم بی چاره همواره

با این که خالیه دستم .ولی باز عاشقت هستم

کمی آرامش خاطر. تو ای والاترین حاضر




شدم غره به ایمانم خیال کردم که می دانم

اسیر نفس اماره شدم بی چاره همواره

با این که خالیه دستم ولی باز عاشقت هستم

کمی آرامش خاطر تو ای بالاترین حاضر

طلبه

صفحات: · 2

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
نظر از: سلاله [بازدید کننده]

سلام خانم این شعر من نیست شعر فیلم رخصت ایام اربعین بود عزیزم اما حرف دل خود من هم هست
__________________________________________
سلام مشکل نداره عزیزم

1393/11/13 @ 22:22


فرم در حال بارگذاری ...