شیخ رجبعلی خیاط به هر کسی اجازه حضور در جلسات را نمی دادمگر مشروط به شرطی. یکی از اراتمندانش می گوید پرسیدم :چرا اجازه نمی دهی؟گفت اول پدرت را راضی کن!رفتم پدرم را راضی کردم ! فردا وارد جلسه اش شدم تا مرا دید گفت بارک الله! حالا پهلوی من بنشین.کیمیای محبت ص134

موضوعات: نوروز  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...