شمشیر در دست زنگی مست

#حرف تلخ

از زمان‌های خیلی دور در حوزه‌ها رسم بود، استاد اخلاق کتاب منیه‌المرید را به طلاب آموزش می‌داد. هرچند متن کتاب آموزش نظری بود، اما استاد تلاش می‌کرد که گفته‌هایش را با رفتارش عملا آموزش دهد.

متاسفانه به روزگاری رسیدیم، که بعضی از معاونت‌های مرکز تلاش در ریشه‌کن‌کردن اخلاق طلاب دارند. مثالا طلبه‌ای که به مدیریت انتخاب کردم، آموزش می‌بیند و ماموریت دارد، تا با مؤسس محترم و استادش و مدیر اسبق خودش رفتار بی‌ادبانه داشته باشد. اصلا از هدفش کوتاه نمی‌آید، تا جایی که اگر کادر مدرسه و طلاب به مؤسس و استادشان سلام کنند، توبیخ و یا اخراج می‌شوند. حتی طلبه نخبه‌ای که تقاضای مجوز تدریس دارد او را به مرکز استان معرفی نمی‌کند، چون که تو با استاد و مؤسس محترمانه رفتار داشتی!

 به طلابی که غیر حضوری سطح 3 مشغولند تهدید می‌کند اگر با مؤسس سلام‌علیک داشته باشید تایید اخلاقی‌تان را امضا نمی‌کنم. آسیب‌هایی که از این رهگذر به مرکز مدیریت و طلاب می‌زند بسیار جبران ناپذیر است. چون شهر کوچک و محدود است و مردم با مؤسس سالهای متمادی زیست کرده‌اند . کودکانشان را روزی نام گذاری کرده است، اکنون آنها جوانان برومندی شده‌اند؛ ایشان را پدر معنوی خود می‌شناسند. مدیر هم چون غیر بومی است در اجتماع حضور ندارد، لذا خشم مردم را متوجه نمی‌شود. در لاک خود بین خانه و مدرسه رفت و آمد دارد. در مدرسه‌ای که خودش تنهایی نامه رسانی دارد .نه طلبه‌ای در مدرسه هست نه کادری. کرونا به کمکش آمده است.

 کارش به جایی رسیده که همسرش وارد مسجد حوزه می‌شود و استاد را آنجا می‌بیند شروع به فحاشی می‌کند، به سرایدار پیر که جای پدرش هست کتک می‌زند، با هیات امنا دعوا می‌کند، با همسایگانش در مجتمع اساتید درگیر می‌شود!با تاسف صندلیی که باعث انحراف “طلبه‌‌ی مدیر” شد و در خط انحراف افتاد!

بسیاری از طلاب برای همین تهدید ها برای ادامه تحصیل در سطح سه و دو در جامعه الزهرا شرکت می کنندتا از تهدیدهای او در امان باشند!

صندلی مدیریت دادن به کسی که قلب و روحش به صندلی چسبیده است، برای نگهداری آن بسان کسی می‌ماند که مست است و شمشیر در دست دارد، و دائم در گوشش نجوا می‌شود که بزن و بکش، او بازدن شمشیر در حقیقت خود را می‌زند!!! متاسفانه دوستان و یاران دنیاییش که او را طعمه کرده اند به کمک او نمی‌آیند و هر لحظه در غرقاب متعفن ناسپاسی و بداخلاقی فرو می رود!!!

چونکه مدیر از آنها تنها یک چیز می‌خواست که به موسس و استاد توهین کنید، کاری که آنها حاضر نشدند انجام دهند، با سابقه 20 ساله در معاونتشان رفتند!

معلوم می‌شود که از به بعد کتاب “توهین المرید” عملی _ شفاهی معاون مرکز در برنامه درسی طلاب گنجانده شده است!!

از مسئولین کوثرنت تقاضا دارم برای هدایت معاونان مرکز هم گزینه‌ اخلاقی انتخاب کنند، تا بعد از باز نشستگی ناچار نشوند نفر به نفر زنگ بزنند و از کسانی که به ظلم و توهین و تحقیر رفتار کردند حلالیت  بطلبند، البته اگر توفیق پیدا کنند!

موضوعات: حرف تلخ  لینک ثابت