لزوم توجه به دوره های تربیتی تا قبل از دوازده سالگی، حدود هشتاد درصد تأثیرگذاری تربیتی از والدین نشأت می‌گیرد و تنها بیست درصد به محیط-های بیرون از خانه(مدرسه، دوستان، رسانه و جامعه) مرتبط است. زمانیکه فرزند به سن بلوغ می‌رسد، این چرخه کاملاً برعکس می‌شود و والدین حدود بیست درصد در تربیت سهم خواهند داشت.بنابراین والدین در این دوره سنی بیشترین سهم را در تربیت کودک به عهده دارند. جایگاه حساس والدین در تربیت کودک، این مهم را می‌طلبد که والدین دارای یک نقش  تربیتی باشند.والدین حدود بیست سال برای تربیت فرصت در اختیار دارند که این مدت زمان، بر اساس مضامین دینی و یافته‌های روانشناختی بیان می‌شود. هفت سال اول، زمان آماده سازی برای تربیت است؛ در هفت سال دوم، تربیت مستقیم انجام-می‌گیرد، و در ادامه آن، محصول آماده سازی و تربیت مستقیم دریافت می‌شود. این را از روایاتی نتیجه می‌گیریم که می‌فرمایند سه هفت سال برای تربیت زمان وجود دارد.

،که این دوره، 21ساله بر اساس ماه‌های قمری معادل بیست سال شمسی است. در روایات تحذیر داده شده که اگر از این سه هفت سال استفاده بهینه شود و تربیت صحیح شکل بگیرد به نتیجه مطلوبی خواهیم رسید در غیر این صورت دیگر امید چندانی به آن نیست؛ چرا که اثرگذاری در آن سن، خصوصاً از سوی والدین، بسیار کمتر و سخت تر می‌شود. بنابراین جوانی که نتوانسته در خانه نقش بپذیرد، شاید جامعه و اساتید علمی بتوانند بر او اثر بگذارند؛ اما والدین نباید چندان امید داشته باشند که بتوانند او را تربیت کنند.باید توجه داشت در هفت سال اول، تربیت به صورت غیرمستقیم(مثلاً از طریق بازی، همراهی کردن با خردسال، الگو بودن، پاسخگویی به سؤالات کودک و…) انجام می‌گیرد. در روایات از تعبیر آقا و سید برای کودکی که در هفت سال اول قرار دارد استفاده می‌شود.

،یعنی باید رهایش کنیم تا بازی کند چراکه در دل این بازی اثرات تربیتی نهفته است. یکی از بهترین سبک‌های تغییر رفتار در خردسالان، بازی کردن است. زمانیکه والدین آمادگی را در خردسالان ایجاد کردند و اعتماد او را هم جلب کردند، می‌تربیتتوانند در دورۀ ابتدایی بیشترین تأثیر را بر آنان داشته باشند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت