هر روز از امیر سکه می گرفت | ... |
کرامات امیرالمومنین
من که متولی نجف اشرف و هر روز در صحن امیر مشغول بودم، دیدم زائر هندی آمد جلوی صحن دستش را دراز کرد و چیزی گفت و یک سکه طلا گرفت!
رفتم نزد او و گفتم این سکه را با پول من عوض میکنید؟مرد هندی باتعجب پرسید برای چه؟ گفتم برای تبرک. با تعجب گفت مگر شما از این سکه ها نمیگیرید؟ من بیست سال است که هر روز یک سکه میگیرم. کرامات العلویه ص35
پ ن
آقا جان یا امیرالمومنین دستمان از صحن و سرایت کوتاه است، سکه نمیخواهیم و حاضریم سکه هایمان را نذر حرمت کنیم؛ فقط یک نگاه از سر لطف به ما کن و معرفت و شناخت خودت را به ما ارزانی بخش.
[چهارشنبه 1399-04-25] [ 09:24:00 ق.ظ ]
|