روز جهانی کودک مبارک | ... |
روز 16 مهر روز کودک است که برای حمایت و تربیت کودکان معرفی شده است. کشورها و سازمانهای بینالمللی، یک روز را به عنوان روز کودک اعلام کردهاند و آن روز را جشن میگیرند.
یونیسف اعلام کرده است که فقط با پرداخت پنج دلار برای هر کودک میتوان جان ۹۰ درصد از کودکانی را که سالانه میمیرند، نجات داد و برای بهبود زندگی کودکان جهان سوم، کافی است که فقط مبلغ ۶ هفته بودجهٔ تسلیحاتی جهان هزینه شود.
وظیفهٔ یونیسف، مراقبت از کودکان و آماده کردن نیازهای اولیهٔ آنان در سالهای ابتدایی زندگی، و تشویق والدین به تعلیم فرزندان است.
در مقدمهٔ کنوانسیون حقوق کودک آمده است: «کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود.»
این مقدمه ای بود از تلاش جامعه بین الملل، حالا به هر اسم و نامی که معروف است. شاید بعضی ها بگویند در گذشته ای دور - و شاید همین حالا هم در میان فرقه های گمنام،- کودکان را در برابر بتهایشان قربانی می کردند؛ و یا در جاهلیت عربستان دختر کشی مرسوم بوده است، بنابراین لازم است جامعه بین الملل قانونی را برای کودکان تدوین کند.
ولی اکنون وضعیت کودکان چگونه است؟ آیا کسانی که دم از تمدن و قانون میزنند، روزی را به نام کودک در تقویم ها ثبت می کنند، برای بهبود زندکی کودکان چه می کنند؟
مثلا این گزارش سیانان است که در باره تجاوز مسئولان کلیسا که عهده دار نگهداری کودکان بی سرپرست هستند، داده است. «اسامی ۵۰ نفر از مقامهای کلیسا از جمله کشیشهایی که متهم به آزار و اذیت جنسی کودکان در ماه ژوئن بودند، زمانی اسامی متهمان منتشر شد که کلیسای کاتولیک در راس رسوایی جنسی جهانی قرار داشت.»
در جنگهایی که آمریکا بر کشورها تحمیل می کند، بیشترین کشته ها کودکان هستند.کودکان فلسطین، یمن، ویتنام و… اینها کودک نیستند، شامل قوانین و کمک های یونیسف نمی شوند.
از خودمان بگوییم، آنها که به دین ما نیستند، ما بیشترین سفارش را در باره کودکان در معارف اسلامی داریم.
امام صادق علیه السلام از قول رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: «اکثروا الولد، أکاثر بکم الأمم غداً» فرزندان خود را زیاد کنید تا فردا به واسطه (کثرت) شما بر دیگر امم افتخار نمایم.»*
مادران شیعه ما را چه شده است که با یک اشاره مامای غربالگر تصمیم به ختم باداری می گیرد و فرزند بی نوا را تنها با یک فرضیه بی در و پیکر که همان رؤسای یونیسف چی ها تدوینش کرده اند به گور می فرستد!
مادرانی که گرفتار شخصیت کاذب شده اند، با اشتغال در ادارات، کارمندشدن و… غیره کودک را از همان نوزادی به آغوش دایههای نا مهربانتر از خود می سپارند، این کودکان در روز جهانی کودک؛ کجای این قانون هستند!؟
فقط به جشن تولدی با هزینه گزاف، که اصلا کودک در آن سهمی ندارد، دل خود را خوش می کند؛ که تجملات زندگیش را در تابلوی چشم و همچشمی نمایش دهد.وقتی به فرزند آوری سفارش می کنی آه از نهادش بلند می شود که مخارج سنگین است از عهده آن بر نمی آییم.
در حالیکه این افراد از نظر قرآن بی خردند.قرآن در سوره انعام نیز به این مساله اشاره کرده و کشتن فرزندان را تقبیح نموده است.قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ﴿۱۴۰﴾كسانى كه از روى بى خردى و نادانى فرزندان خود را كشته اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته اند.
امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: “«یُرْخی الصّبیُّ سَبْعاً و یُؤَدَّبُ سبْعاً وَ یُسْتخدمُ سَبْعاً.» کودک در هفت سال اول زندگی آزاد گذارده می شود( آموزش نمی دهیم) و در هفت سال دوم به آن ادب آموزش داده میشود و در هفت سال سوم باید مطیع والدین باشد .
بهترین و کامل ترین قانون در قرآن و سیره معصومین علیهم السلام برای حمایت و تربیت کودک بیان شده است، حتی از جهت اقتصادی هم کودک مستقل است، طبق فتوای مراجع، پدر و مادر بدون اذن کودک نمی توانند در عیدی کودک تصرف کنند.*
*اجوبة الاستفتائات، سؤال ۱۷۴۹
مالکیت هدایای تولد نوزاد
سؤال: آیا هدایاییکه با متولّد شدن نوزاد، اقوام و خویشاوندان، جهت تبریک میآورند، پدر و مادر می توانند تصرف کنند، یا متعلّق به نوزاد است؟
جواب: تابع نیت اهداکننده است؛ اگر به والدین فرزند هدیه بدهند، متعلّق به آنان است؛ و اگر به فرزند اهداء نمایند، و تحویل ولیِّ او دهند، مِلک فرزند است.
با این اوضاع روز جهانی کودک را چگونه برای کودکان مبارک کنیم؟
البته شخصیت های بزرگی چون چمران، در لبنان مسئولیت ایتام آن خطه می شود.« وقتی چمران یتیمخانهای در لبنان دایر کرد به خانمش میگوید از این به بعد غذایی را میخوریم که این یتیمها میخورند. همسر لبنانی شهید چمران تعریف میکند یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود. مصطفی آن شب دیر وقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید آیا بچهها هم از همین غذا خوردند؟ گفتم نه بچهها غذای یتیمخانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچّهها بخورند. به او گفتم حالا که بچّهها خوابند و شما هم که همیشه رعایت میکنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن و گفت بچّهها خوابند، خدای بچهها که بیدار است.»
* من لا یحضر الفقیه
[سه شنبه 1398-07-16] [ 05:53:00 ب.ظ ]
|