بابا کجاست؟؟؟؟ | ... |
روایت است وقتی ذوالجناح (اسب مخصوص ارباب) بی سوار
از میدان بازگشت ، حضرت رقیه تا صدای پای اسب پدر را
شنید سمت ذوالجناح دوید
ذوالجناح تیرهائی بر بدن داشت
و تا نزدیک حضرت رقیه رسید آرام شد
سرخود را سمت حضرت رقیه پائین آورد
و حضرت رقیه در گوش ذوالجناح مطلبی فرمودند که
ذوالجناح سر خود را بر زمین گذارد و مــُـرد
میدانید حضرت رقیه چه فرمودند که ذوالجناح با زخم تیر خود را
به خیام (خیمه ها ) رسانید ولی با جمله ای از پا افتاد ؟
حضرت رقیه فقط سوال کردند
بابا کجاست؟؟
طلبه
خیلی خوب بود.با اجازتون این پستتون رو کپی کردم.
_____________________________
موفق باشی عزیزم
چه انتظار عجيبي …! تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي … عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت چه بي خيال نشستيم ..! نه کوششي ! نه وفايي ! فقط نشستيم و گفتيم : خدا کند که بيايي …
______________________
موفق بشی
سلاااااااااااااااااااااام علیکم.
می نویسم یادگاری این بماند روزگاری
من بمانم روزگاری این بما ند یادگاری
__________________________
سلام موفق باشی
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1392-09-07] [ 11:19:00 ب.ظ ]
|