خودمونی | ... |
خودم را پرت میکنم روی تخت…تشک ابری تخت به کش و قوس میافتد…سرم را میچرخانم و نگاهم را میدوزم به آچهاری که بغل تخت به دیوار کوبیدهام…مو نمیزند…عین خودم کشیده است…بیخود نیست اینقدر میخواهمش…یادم می افتد…سرم را خم میکنم و لباسم را هر طور شده به دماغم میچسبانم….بو میکشم…بو میکشم…دیوانه میشوم…چقدر خوش سلیقه…چقدر شیک…چقدرررر نایس…معلوم است مرا خیلی میخواهد…
غلت میزنم…دوست دارم بیشتر به او فکر کنم…ادامه میدهم….این همه محبت ..این همه مهربانی …دوباره یادم میافتد…لباسم را نزدیک میاورم… بو میکشم….باز مست میشوم…در تمام عمرم ادکلن به این شیکی نداشتم…یعنی چقدر بابتش پول داده است…به فکر میروم…عمیق تر از قبل….ایمانم به عشقش بیشتر میشود…
دستم را دراز میکنم…باز پیام همیشگی…دوستت دارم….ساده و تکراری….اما دلچسب…تکرارش هم خستهام نمیکند…
…
کسایی که منو میشناسن مطمئنا این پست براشون غیرمنتظرس!
حالا شمام آبروداری کنین نگین نه!))
اما تعجب نکنید! با ما همراه شوید! (با صدایی کلفت و گیرا!)
خداییش این انصافه؟!
نه! میخوام ببینم انصافه!
یه لحظه همه پیش فرضاتونو بذارین کنار
یه لحظه….
واقعا بیشتر ما اینطوری هستیم…همونطوری که تو نوشته بالایی گفتم…من جنسیت و مجاز و غیر مجاز بودن رابطه رو مبهم گذاشتم تا هرکسی بتونه خودشو جای منِ داستان بذاره
تک تک ما من داستان رو خوب خوب درک میکنیم…میفهمیم چقدر طرف مقابلشو دوست داره…بهش حق میدیم دیوونش باشه…
حتی میگیم منم اگه جای اون بودم همینجور عاشق میشدم و میموندم…شایدم مشروطش کنیم به اینکه اگه عشق طرف صادقانه باشه!…به هر حال با تصور چنین شرایطی حس طرفو درک میکنیم….
اما…
اما…
بعضیا مثل من خیلی بی انصافن…
خداییش…
خدا کمتر از اینا واس دونه دونه ی ما هزینه کرده و میکنه!؟
یا کمتر از اینا بمون محبت کرده و میکنه!ا
!…انصافا…یعنی کمتر از اینا واس خدا مهم بودیم و هستیم
(…من های بی انصاف مثل من حتی حوصله شنیدن یا خوندن پیامکای خدارم ندارن…)
نمیدونم اسم اینو چی باید گذاشت
…..از یه لحظتون ممنونم
فکر کنم الا دیگه افتاد.
______________________________________________________________________________________________
خوشحالم اگه از اولم بادقت فک میکردی می افتاد.موفق باشی.
سلام واقعا همون جوریه که میگید برای خودم وروزاییکه هدرشون دادم متاسفم ولی قبول دارید که همیشه به یاد خدا بودن سخته ؟ ایمیلم رو براتون گذاشتم خوشحال میشم اگه مطالب جدیدتونو برام ایمیل کنید
____________________________________________________________________________________________________
سلام ممنونم که توجه کردی به مطلب؛،تعجب منم از همینه چرا وقتی یه نفر با یه محبت کوچیک مارو برا یه عمرشاکر خودش می کنه اما این همه نعمت خدارو می بینیم ولی نمی تونیم یادش باشیم!!!!!!!!!!!!!!برا اینکه فک می کنیم هرچی رو داریم خودمون بدست آوردیم!!!!!!!!!!!!!!!!مثلا اگه خوشکلیم چون پدر یا مادرمون این شکلی بوده!!!!!!!!!اگه با هوشیم خب خودمون تلاش کردیم!!!!!!!!!!!!!همین جوری کشش میدیم!!!! درحالیکه خداهمه اینارو به ما داده پس اگه به نعمتا فک کنیم یادخداهستیم.
آخه یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نیفتاد که نیفتاد@@@@@@@@@
——————————————————————————
یعنی اینکه بعضیامون محبتای همه رو به خاطر میسپریم غیر خدا…نوبت که به خدا میرسه آسمون می تپه!؟
من که چیزی از این مطلب نفهمیدم.
یعنی چیییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام سلام سلام
اگه با دقت می خوندی حتما متوجه منظورم می شدی رفیق
یه باره دیگه هم یه سری بزن بخونش اگه نیفتاد میگم منظور نویسنده چی بوده یا حق.
موفق باشید.
فقط یک روز دیگه تامسابقه باقی مانده:
در خانه تکانی دلمان چه چیزی نیاز به بازیافت دارد تا حضور امام زمان در آن ثابت شود؟
در حد 3 خط در قسمت نظرات وبلاگ برایمان بنویس.
به بهترین متن12صلوات ویژه اهدا خواهد شد و در ضمن جمله او در سربرگ وبلاگ زهرای مرضیه با نام خودش به مدت یک هفته نوشته خواهد شد .
مهلت ثبت نام تا 24 اسفند.
سلام سلام سلام
خب معلومه باید ایمانمان را بازیافت کنیم ودر شاگردی کلاس ولایت امتیاز کسب نماییم تا جایی برای امام زمان داشته باشیم.
الهی دل هایمان را الهی بگردان.آمین
___________________________________
سلام
آمین یا رب العالمین.
سلام این چی بوئ؟ یکی برات لباس جدید خریده بود؟!چقدر ریز نوشته ای سخت بود خواندنش!!
—————————————–
سلام خط و درشتر نوشتم
بازم سلام اگه همه متن وتا آخر می خوندی حتما مطلب رو می گرفتی بازم یه بار دیگه بخونش منتظرم.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1391-12-22] [ 06:35:00 ب.ظ ]
|