همیشه وقتی تاریخ رو مطالعه  می کردیم از سرنوشت طلحه زبیر تعجب می کردیم 

وفکر می کردیم این سرنوشت شوم اونا بوده ما هیچوقت یه همچو کسایی رو نداریم!!!

این اتفاقا مال اون زمونا بوده!!!!

اونا دچار بی بصیرتی شدند !!!!

ای بابا، دولت مردای ما خیلی فرهیخته اند!!!!!

اصلا امام «ره»درباره این یکی فرمودند: از ذخایر انقلابه.

همانطور که پیامبر بزرگوار اسلام«ص»درباره زبیر فرمودند:سیف الاسلامه خلاصه از این حرف ونقلا.

وقتی عزل ونصب های امام علی(ع) نگاه میکنیم،

از میان خواص بعضی با امام«ع» می مانندو بعضی ریزش می کنند!!!

عین همون قضایا در تاریخ انقلابمون دیده میشه!!!!

نخبگانی که فداکاری کردند به همان وصفی که طلحه وزبیر فداکاری کردند!!! 

وهمه را سوار قطار انقلاب کردند وخودشون از قطار جاماندند!!!

ادامه مطلب :

>

از رویشی ها تا ریزشی ها

امام(ع) مخلص ترین یاران خودشون رو برای استانداری  انتخاب می کرده بعداز مدتی عزلشون میکرد، مثل حضرت کمیل

وقتی استاندار شد دشمن اومد از منطقه حفاظتی  اوگذر کرد ورفت ومسلمونا رو قتل عام کردامام (ع) فرمود: تواینکاره

نیستی؛ واین یار مخلص هم همچنان درپیروی امام علی بودند.

-ابوموسی اشعری که امام پس از انتصاب او به سمت استانداری کوفه ، در جنگ جمل از او درخواست نیرو کرد  او

نپذیرفت و کمک نکرد، مردم را از گرویدن به لشکر امام باز می داشت .در پایان امام او را برکنار کرد؛علاوه بر این ها ،

حضرت تمامی کارگزاران عثمان را برکنار کرد ، مگر همین ابوموسی اشعری که به توصیه مالک اشتر برقرار ماند تا جنگ

جمل، که برکنار شد .


امام علیه السلام با درخواستهای زن یمنی به نام « سوده همدانی » به دلیل آنکه فرماندار امام در همدان

از ازتوابع یمن – چند کیلو گندم از وی اضافه گرفته بود، به شکایت زن ترتیب اثر داده_ ،او را عزل کرد او کارگزار امام در

شهر هیت بود.
 

منذر بن جارود یکی از فرمانداران امام بود .که اندکی بعد از آنکه مشغول به کار شد ، خیانت ورزید و امام او را برکنار کرد

 

ابوالاسود دوئلی قاضی،، منصوب از طرف امام که بر اثر خشونت با مردم برکنار، شد،خود را قاضی یک روزه خواند.

همچنین امام علی ، قیس بن سعد را از حکومت مصر برکنار کرد .موقعی که معاویه نامه جعلی خود را از جانب قیس

برای مردم شام خواند که قیس با او کنار آمده وسازش کرده ، واین خبر همه جا پیچید .به دنبال آن عبدالله بن جعفر

خواستار عزل قیس شد . امام که می دانست قیس چنین مردی نیست با اصرارهای اطرافیان ، او را برکنار کرد .و به

جای او برادر مادری عبدالله بن جعفر ، یعنی محمد بن ابی بکر را فرستاد.

پ .ن

امام خامنه ای در طول این سال‎ها و از سال‎های آغازین رهبری همیشه نسبت به عبرت‎آموزی از عاقبت طلحه و زبیر

هشدار دادند و مردم را به مطالعه تاریخ و خواص را به بصیرت در فهم مسایل روز دعوت کردند.

اما خطبه‎هاى دی 1377 رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران،. ایشان مجددا به عاقبت تلخ و غم‎انگیز طلحه‎الخیر و زبیر

سیف‎الاسلام اشاره کردند. در این سال بعد از روی کار آمدن دولت خزنده اصلاحات، آيت‌الله منتظری و آذری قمی مجددا

شروع به برخی حرکت‎‎ها علیه نظام جمهوری اسلامی کردند و این‎بار جالب بود کسانی که برای تخریب خانه منتظری

لودر آورده بودند، به یاری وی شتافتند. همچنین طی این دوران حرکت پیچیده مباحثی چون عالیجناب سرخ‎پوش نیز

مطرح شد که اتفاقا این حمله‎‎ها هم بیشتر از سوی کسانی بود که در تكاپو مادام‎العمر کردن رییس‎جمهور کارگزاران

بودند.

رهبر انقلاب در چنین شرایطی ضمن هشدار مکرر به خواص، آن‎‎ها را به بصیرت دعوت می‎کنند: ‏«جناب طلحه، جناب

زبیر، بزرگان اصحاب و دیگران و دیگران با امیرالمؤمنین(عليه‌السلام)  بیعت کردند و تسلیم شدند و قبول کردند؛ منتها

سه چهار ماه که گذشت، دیدند نه، با این حکومت نمى شود ساخت؛ زیرا این حکومت، حکومتى است که دوست و

آشنانمی‏ شناسد؛ براى خود حقى قائل نیست؛ براى خانواده خود حقى قائل نیست؛ براى کسانى‏ که سبقت در

اسلام دارند،حقى قائل نیست - هرچند خودش به اسلام از همه سابق‎تر است - ملاحظه‏اى در اجراى احکام الهى

ندارد. این‎‎ها راکه دیدند، دیدند نه، با این آدم نمى‏ شود ساخت؛ لذا جدا شدند و رفتند و جنگ جمل راه افتاد که واقعا

فتنه ‏اى بود.

ام ‏المؤمنین عایشه را هم با خودشان همراه کردند. چقدر در این جنگ کشته شدند، خدا عاقبت همه‏ مان را به خیر

کند.

گاهى اوقات دنیاطلبى، اوضاع گوناگون و جلوه‎هاى دنیا، آن‏چنان اثرهایى مى‏ گذارد، آن‎چنان تغییرهایى در برخى از

شخصیت‎ها به‏ وجود مى‏ آورد که انسان نسبت به خواص هم گاهى اوقات دچار اشکال مى‏ شود؛ چه برسد براى مردم

عامى. بنابراین، آن روز واقعا سخت بود. آن‎هایى که دور و بر امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلى بصیرت

به‏ خرج دادند. بنده بار‎ها از امیرالمؤمنین نقل کرده‏ ام که فرمود: لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر.»

(18/10/1377)


 
- دعائم الاسلام ،نعمان بن محمد مغربی ، مصر : دارالمعارف، 1385 قمری ، ج 2 ،ص 532 .

- تاریخ طبری ،محمد بن جریر طبری ، بیروت : دارالتراث ، 1387 قمری ، چاپ دوم ، ج 4، ص 500 – 499 .

-تاریخ یعقوبی ،احمد بن ابی یعقوب ، قم : اهل بیت ج 2 ص 179 .

- بلاغات ا لنساء ،ابن طیفور، قم : دار شریف رضی ، ص 47

- شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ، قم : مکتبه آیت الله مرعشی ، 1404قمری ج 17 ص 149 .

- نک :نهج البلاغه ، چاپ قم ، دار الجزة ، ص 411؛ نامه 71 نهج البلاغه

- عوالی الئالی ،ابن جمهور احسائی ، قم : دار سیدالشهداء، 1405 قمری ، ج 2 ص 343

-؛معالم القربه ، ص 230

- تاریخ طبری ج 4 ص 544
- نامه 42 نهج البلاغه

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام علیکم!خدا قوت.متن بسیار زیبایی بود از دغدغه های رهبر انقلاب مدظله العالی نوشته اید و از سرنوشت کسانی چون طلحه و زبیر.اما خوب است یک بازنگری دیگری بر این متن زیبا داشته باشید. چرا که بعضی از کلمات به هم چسبیده اند (بیشتر در انتهای متن)موفق باشید.
___________________________________________________________-
سلام عزیز بزرگوار ممنونم از همکاری خوبت
دعاگوی شما هستم

1392/02/27 @ 18:25


فرم در حال بارگذاری ...