ملکا ذکر تو گویم که پاکی و خدایی /نروم جز به همان ره که توام راه نمایی | ... |
چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی سخنرانی پخش میشد به این مضمون: «چرا خدا را صدا میکنیم؟ چرا ذکر میگوییم؟ خب بریم پیشش؛ مثل وقتی که شخصی به جای اینکه معشوقهاش را هی صدا بزند میره پیشش و دیگه هی صداش نمی کنه. پس ما هم به جای اینکه هی خدا رو صدا بزنیم بریم پیشش و حرفهامونو رودررو باهاش بزنیم.» لازمه این سخن این است که ما خدا را با همین حواس جسمانی ببینیم. اما بسیار پرواضح است که خدا جسم نیست که جا و مکان داشته باشه تا ما به جای دعا کردن بریم پیشش. پس هر کس که چنین اعتقادی داشته باشد یا نمیفهمد یا به خدا کفر می ورزد. حواس جسمانی فقط برای درک اشیاء مادی و جسمانی است. اولاً خدا چیزی نیست که بتوان با حواس ظاهری آن را درک کرد. یعنی نمی توان او را با چشم دید زیرا چشم فقط اشیائی را که دارای ابعاد هستند می بیند و چیزی که دارای ابعاد است هم مادی است و هم محدود و خدا منزه از این هاست. خدا را نمی توان با گوش شنید زیرا چیزی که با گوش شنیده شود صوت است و خدا صوت نیست. خداوند وقتی با پیامبر خود حضرت موسی سخن می گوید اشیائی مانند درخت را به صدا در می آورد تا او بشنود. به هرحال خدا با هیچیک از حواس ظاهری ادراک نمی شود. اما آنچه با این حواس ادراک می شود و نیز خود این حواس از آیات و نشانه های خداست. یعنی نشانه آن است که خالق و مدبری حکیم و دانا و توانا هست که این حواس را مطابق با نیاز جانداری مثل انسان برای او آفریده است. نمی گوییم خدا به هیچ وجه برای انسان قابل درک نیست بلکه می گوییم اولاً باید کانال و درگاه معرفتی مناسب برای درک خدا را درست انتخاب کرد و سپس در درک درست او تلاش کرد. اما باید توجه داشت که هرکس تا حدودی می تواند خدا را درک کند. زیرا درک خداوند متعال به میزان صفا و لطافت و پاکی روح و عقل انسان بستگی دارد.
موفق باشید
آموزش عالی حوزوی معصومیه قم
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1390-10-20] [ 11:43:46 ب.ظ ]
|