پیامبر اسلام در کلامی، جامعه اسلام را به پیکر واحد تشبیه کرده و می‌فرماید: «داستان مؤمنان در همگامی و مهربانی نسبت به هم، چون داستان جسد است. هنگامی که بعضی از اعضای انسان دچار رنجی می‌گردد، سایر اعضای بدن انسان واکنش نشان داده و دچار تب و بی‌خوابی می‌گردند»

(مجلسی، ۱۳۶۰ش، ج۱۵، ص۲۸۷).

امام خمینی

بی تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملّت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزة الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملّت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.

صحیفه امام، ج 7 ، ص251

امام خامنه ای

شيعه و سني نبايد بگذارند دشمن از اختلافاتشان سوء استفاده كند.

حديث ولايت، ج 8، ص 79

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
نظر از: خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو] 

سلام
بسیار خوب بود، ممنون
موفق باشید

1395/02/18 @ 20:16
نظر از: خادم المهدی [عضو] 

سلام مفید بود

1395/02/18 @ 17:20
نظر از: متین [عضو] 

سلام و احترام.
عالی بود .ممنون .

1395/02/17 @ 17:16
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 

با سلام و احترام
ضمن تشکر و تبریک به مناسبت مبعث رسول گرامی اسلام
مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
موفق باشید.

1395/02/17 @ 13:01
نظر از: ... [بازدید کننده]

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمدم که این گره ها وا شود همین!

اصلا بنا نبود ز سرت وا کنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم

حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا

من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا

آقا برای تو نه ! برای خودم بد است

هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا

من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی

وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین

شاید غلام خانه زهرا کنی مرا

1395/02/16 @ 23:03
نظر از: ... [بازدید کننده]

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمدم که این گره ها وا شود همین!

اصلا بنا نبود ز سرت وا کنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم

حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا

من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا

آقا برای تو نه ! برای خودم بد است

هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا

من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی

وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین

شاید غلام خانه زهرا کنی مرا

1395/02/16 @ 23:02


فرم در حال بارگذاری ...