من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 25
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 2
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

حضرت علی علیه السلام برتر از انبیا ...

 

سوال و جواب صعصعه بن صوحان با علی علیه السلام در علت افضل بودن علی علیه السلام برانبیا  هنگامیکه در بستر شهادت بود.

صعصعه عرض کرد :«مرا خبر دهید ،شما افضل هستید یا آدم علیهاالسلام ؟»

حضرت فرمودند:«قبیح است که مرد خودرا تعریف و تزکیه بنماید ولکن از باب نعمتهای خداداده خود را بازگوکن می گویم من از آدم افضل هستم».

صعصعه عرض کرد :«به چه دلیل افضل از آدم علیه السلام هستی؟»

حضرت فرمودند:«برای آدم علیه السلام همه قسم وسایل رحمت در بهشت فراهم بود،فقط از یک شجره گندم منع گردید ولی او از آن شجره منهیه خورد واز بهشت وجوار رحمت حق خارج شد. ولی خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود ،من به میل واراده خودم  چون دنیارا قابل توجه نمی دانستم از گندم نخوردم.

صعصعه عرض کرد :«شما افضل هستید یا نوح علیه السلام ؟»

صعصعه عرض کرد : «به چه دلیل؟»

حضرت فرمودند:«نوح علیه السلام قوم خود را دعوت کرد ولی آنها اطاعت نکردند وبه او آزار رساندن تا درباره آنان نفرین کرد؛ اما من بعد از خاتم الانبیاصلی الله علیه وآله با آن همه صدمات واذیتهای بسیار فراون که از این امت دیدم، ابدا در باره آنها نفرین نکردم وصبر نمودم.

صعصعه عرض کرد : «شما افضل هستید یا ابراهیم علیهاالسلام ؟»

حضرت فرمودند:«من از ابراهیم افضل هستم».

صعصعه عرض کرد :« به چه دلیل؟» حضرت فرمودند:«ابراهیم علیه السلام عرض کرد«خدایا به من نشان بده که چگونه مرده را زنده می کنی تا قلبم اطمینان پیداکند

ولی ایمان من به جایی رسید گفتم اگر پرده بالا رود وکشف حجب گردد، یقین من زیاد نخواد شد».

صعصعه عرض کرد : «شما افضل هستید یا موسی علیهاالسلام ؟»

حضرت فرمودند:«من از ابراهیم افضل هستم».
    صعصعه عرض کرد : «به چه دلیل؟» حضرت فرمودند:وقتی خداوند اورا مامور کرد تا برای دعوت فرعون به مصر برود،عرض کرد: من یک نفر را کشته ام  می ترسم یک نفر را با من همراه کن،اما وقتی رسول اکرم از جانب  خدا مامورم کرد بروم در مکه بالای بام کعبه وآیات سوره برائت را بر کفار قریش قرائت کنم ،باآنکه کمتر کسی بود که پدر یا برادر و عم و خال او بدست من کشته نشده باشد، ولی نترسیدم و اطاعت کردم و ماموریت را انجام دادم.

 صعصعه عرض کرد :    «شما افضل هستید یا عیسی علیه السلام ؟

حضرت فرمودند:«من ازعیسی علیه السلام افضل هستم».

صعصعه عرض کرد : «به چه دلیل؟» حضرت فرمودند: پس ازآنکه مریم«سلام الله علیها» بواسطه دمیدن جبرییل  و به قدرت  خدا حامله شد ، همین که زمان وضع حمل رسیدبه او وحی شد که بیت المقدس محل عبادت است نه خانه ولادت اما من وقتی مادرم را درد زاییدن گرفت در حالتی که وسط مسجد الحرام  بود،به مستجار کعبه متمسک گردید وعرض کرد :الهی به حق این خانه و آن کسی که این خانه را بنا کرده، این درد زاییدن را برمن آسان گردان؛ همان ساعت دیوار شکافته شد، مادرم را با ندای غیبی به داخل خانه دعوت نمودند ومادرم وارد شد ومن در همان خانه کعبه به دنیا آمدم.

منبع: اللمعة البیضاءص۲۲۰

موضوعات: فرهنگی, تاریخ  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-03-06] [ 10:56:00 ق.ظ ]

دلنوشته های رمضانیم5 ...

 

 

اگر علی بود
خدا آن دم، آدم می سرشتش
گمان منظورش علی بود
یقین ابلیس هم سجده می کرد
اگر دستور سجده برعلی بود
زلیخا از جمالش محتضر بود
اگر یوسف جمالش چون علی بود
ثمود عاد را معبود حق بود
اگر آنها پیمبرشان علی بود
زقوم لوط فسقی بر نمی خواست
اگر آن قوم را رهبر علی بود
پسر از نوح ، سرپیچی نمی کرد
اگر جای پدر ، آنجا علی بود
یقین نمرود هم شیعه می گشت
اگر آن بت شکن آنجا علی بود
به فخر، نیل دنیا را آب می برد
اگر موسی به همراهش علی بود
مسیح هرگز به معراجش نمی رفت
که آن جا ، از شوق دیدار علی بود
محمد (ص)را رسالت سر نمی یافت
اگر مولا کسی غیر از علی بود
فلک هرگز وجودش را نمی یافت
اگر علت کسی غیر ازعلی بود
علی از پشت ضربت نمی خورد
چو در مسجدیکی یار علی بود
بشر را تا چه حدهیچ عقل و دل نیست
که برخی را فقط دشمن علی بود


مهجده انتظاری

موضوعات: سروده های طلاب  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-04-07] [ 05:33:00 ب.ظ ]

بی مهدی نمی خواهم ...

 

اگر صد عالمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

کمـال آدمـم بخشنـد بی مهدی نمی خواهم

اگر بعد از هزاران سال مردن بر تن بی جان

مسيحايی دمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگـر از تشنگـی آتـش برآيـد از نفس‌هـايم

به هر دم صد يمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

گـر از تجليـل بنشـاننـد بـر تخت سليمان

هزاران خاتمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

غـلام آستــان اهـل‌ بيـت عصمتــم، آری

اگر جام جمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگر هنگـام نــاداری بـه قـدر وسعت عالم

طلا و درهمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگر با دست عيسی بـر تن مجروح از رأفت

سراپا مرهمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

گـدای سامــرايم گــر هـزاران بـار آقايـی

به خلق عالمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگر «ميثم» هزاران حور و غلمان در جنان با هم

شراب دائمم بخشنـد، بی مهدی نمی خواهم

 

غلامرضا سازگار

 

موضوعات: شعر  لینک ثابت
[شنبه 1392-04-01] [ 03:15:00 ب.ظ ]