روایت پنجم
فریدون مشیری در شروع یکی از شعرهایش که من خیلی دوست میدارم نوشته است: «از همان روزی که دست حضرت قابیل / گشت آلوده به خون حضرت هابیل / از همان روزی که فرزندان آدم / زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید /آدمیت مرده بود / گرچه آدم زنده بود»
شاید ما در این دوره دنبال رد آدمیت باشیم، شاید به تعبیر مشیری نگران باشیم از آدمهایی که زندهاند اما آدمیتی ندارند.
مشیری شعرش را اینطور ادامه میدهد: «بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب / گشت و گشت / قرنها از مرگ آدم هم گذشت / ای دریغ! / آدمیت بر نگشت»
چطور است نام این جلسه را بگذاریم: «زهر تلخ دشمنی»، بعد با هم فکر کنیم چه شد؟ این زهر از کجا آمد و با جان آدمها چه کرد؟
بخش پنجم روایت انسان
ما در باره حضرت آدم و خلقتش و هبوطش و توبه او سخن گفتیم. و تلاش آدم برای زندگی روی زمین آغاز شد. در شهر خودش بکه مناسک توحیدی را ترویج میکرد. یکی از مناسک قربانی بود. این قربانی سرآغازی شد برای یک رقابت بین فرزندان آدم حالا باید ببینیم این رقابت چگونه شروع شد و به کجا انجامید.
مسئله دعوا درگیری فرزندان آدم مسئله جدی در ادیان هست هم که اختلافات و گزارشهای متعددی وجود داره هم در فرقههای شیطان پرستی و ابلیسی وجود دارد. بصورت خاص عدهای که اهل عرفان کابالا هستند ریشه این مناسک یهودی را برمیگردانند به قابیل که قابالا و ق را به ک تبدیل شده به کابالا. شده است. و عرفانهای فرماسونری هم از این کابالا پیروی میکند.
اصولا این شخصیت یعنی کابالا که اولین پیرو حزب ابلیسی هست توسط ادیان تکذیب و توسط فرقههای شیطان پرستی تایید میشود.
مهمترین و بهترین گزارشی که میتواند این مطلب را برای ما روشن کند گزارشی است که قرآن برای ما داده است. جالبه قرآن بنای بر کلیگویی و اجمال داره و تفصیل حوادث را بهش نمیپردازه اما چون این مطلب اثر تمدنی ویژهای در لحظههای شروع تمدنهای انسانی دارد
اتفاقا بصورت تفصیلی قرآن به آن پرداخته
بدون هیچ مقدمه ای اول سعی میکنم گزارش کاملی از آن ماجرا را عرض میکنم.قران کریم می فرماید: ﴿۲۷﴾وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفت حتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفت خدا فقط از تقواپيشگان مى پذيرد (۲۷)
به پیامبر میگوید: داستان حقیقی ماجرای دو فرزند آدم را به یهودی.ها بگو. جالبه اینجا جایی هست که پیامبر با یهودیها حرف میزند.این آیه نشان میدهد که یک گزارش غلطی نزد بنیاسرائیل از ماجرای دو فرزند آدم وجود داره اصلا هم دنبال این نیست که اسامی این دو را بگوید.
که هابیل بود یا قابیل بود.قراره لُب درگیری و حقیقت را گزارش کند.امکان اینکه این گزارش در کتب آسمانی ادیان قبلی تحریف شده
و از بین رفته باشه. اما گزارش شفاف در دست رسول الله است، میخواهد برای بنیاسرائیل زمان خودش بیان کند. اذ قربا قربانا فتقبل احد هما ولن تقبل من الاخر این روایت را پیامر از کجا نقل کن از وسط ماجرا یعنی نقطه کلیدی که گره ماجرا است. قرار شد دو قربانی برای خدا آورده شود توسط فرزندان آدم انتخاب شود تا معلوم شود که کدام یک بعد آدم جانشین او خواهد بود.
این قربانیها توسط خدای متعال از یکی قبول شد و از دیگری قبول نشد.
چه اتفاقی افتاد؟ بلافاصله آن که باخته بود از آنکه برده بود کینه و حسادت زیادی بدل گرفت. به همین دلیل رو کرد به نفر برنده و گفت قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖحتما تورا میکشم!
فرایندی رخ میدهد که جوانه حسادت تبدیل به کینه میشود و این کینه تبدیل به درختی میشود که برادر را با برادر تا حدی دشمن میکند که حاضر است او را به قتل برساند.
اینها سوالات بجایی است که باید در آینده نزدیکی به پاسخ آنها بپردازیم.اما جواب آن طرفی که قرار است به او حمله شود کیست؟ میگوید: من ابتدا دست به قتل تو نمیزنم من شمشیری بروی تو نمیکشم . چون تو هنوز مرتکب جنایت نشدی، دفاع میکنم اگر حمله کنی .دفاع یک امر عقلایی است. ولی پیش دستی نمیکنم چون قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ قربانی از پرهیز گاران قبول میشود.
تو نمیتوانی با از گود بیرونکردن من، تنها فردی شوی که قربانی تو قبول شود.خدا دستش بسته نیست وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ یعنی چون فقط یک گزینه وجود دارد مجبور به انتخاب شود. ملاک پذیرش قربانی، تقوی و اخلاص است. تو با کشتن من از دایره دین خارج میشوی.
شروع میکند به نصیحت کردن برادر. نصیحت هابیل به قابیل اثری ندارد . چه اتفاقی میافته. فقتله و اصبح من النادمین. با حسادت علاوه بر قبول نشدن قربانی مُهری بر پیشانی قابیل که از خاسرین است تا ابد میماند. این گزارش را رسولالله از قرآن برای بنی اسرائیل بیان میکند.
حالا باید برویم ببینیم تفصیل ماجرا و اتفاقات مهمی که منجر به این رقابت عجیب و خونین شده چه زمینههای در شهر وجود داشته که به اینجا انجامیده که برادری برادر دیگر را بکشد. اولین برادرکشی . حضرت آدم از سوی خداوند مامور شد که وصی خود را برای بعد از خودش انتخاب کند. انتخاب وصی پیامبر .
پیامبری به معنای این است که با مردم صحبت بکند وحی را به آنها برساند.هم ریاست است هم ولایت و سرپرستی است.هم قدرت معنوی است. محل جمع مردم است. همه چیز در پیامبری جمع است. بنابراین منصب خواستنی است. بسیاری از انسانها دندان تیز کردهاند تا به این مقام برسند. در تمام روایت انسان یکی از مهمترین منصبهایی دعوایی است که جنگ روی آن هست، وصایت یک پیامبر است.
ادامه »