من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 3
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

شهر زیر آب قوم نوح ...

شهری که با مردمش در ته دریای مدیترانه ماند

اهل فیلم دیدن هستید، فیلم‌های هالیوودی. هیچ وقت فیلمی دیده‌اید از مردم شهری که شهرشان زیر آب است؟

شهری که برای خودش تمدنی دارد، شهروندانی دارد، حاکم و ملکه‌ای دارد و نگهبانانی که از شهر در برابر جهان بیرون حفاظت می‌کنند. شهری که اتفاقا قدرتمند هم هست.
حالا چشم‌هایتان را ببندید و توی تاریخ زندگی انسان دنبال شهری بگردید که زیر آب رفته باشد. شهری که تمدنی کهن داشته باشد.
این ویژگی‌ها شما را یاد نوح نمی‌اندازد و شهری که نفرین شد و زیر آب رفت؟
این خط و ربط‌ها گوشه ذهن‌مان باشد یادمان بماند، آن شهر افسانه‌ای که معمولا به نیمی هم از آن یاد می‌شود و گاهی رنگ و بوی شهر آرمانی می‌گیرد، همان شهری است که از سمت خدا گرفتار عذاب شد.
اصلا برای همین، بیایید اسم این جلسه را بگذاریم: «شهری که غرق شد.»



#روایت_انسان
#روایت_جلسه_دهم

#قوم_طغیانگر

انسان‌های زمان نوح در دوره‌ای زندگی می‌کردند که به کتاب قانون نیاز داشتند تا زندگی آنان را تنظیم کند و اجتماعات انسانی را اداره کند.به مجموعه‌ای از قوانین که ناظر به ساحت‌های مختلف حیات انسان است شریعت می‌گوییم .

صفحات: 1 · 2

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1402-04-07] [ 11:06:00 ق.ظ ]

ویروس انحرافی ابلیس ...

 

ویروس انحرافی ابلیس

آن قبل‌ترها، وقتی یک‌بار زمین بد جور پر بوده از ظلم و جور، خدا کسی را فرستاده که منجی اهل ایمان باشد.
آن سال‌ها هم مومنین حتما نسل پشت نسل منتظر بوده‌اند و به هم وعده ظهور می‌دادند. وعده آمدن کسی که قرار بوده بساط بدکاران را بر هم بزند.
نوح، همان وعده خدا بوده. اولین پیامبری که کتاب آسمانی داشته و قرار بوده به یاد مردم بیاورد که راه‌شان چقدر هم‌سو با معیارهای زندگی الهی هست یا نیست.
اسم این جلسه را هم به همین خاطر این‌طور گذاشته‌ایم: «خدا گفته بود منجی می‌آید، خدا راست گفته بود.»

 

الان در حال روایت کردن ماجرای انسانی هستیم که تقریبا ۷۵۰۰ سال از عمر او گذشته است.

به مرور زمان جمعیت انسان‌ها در بکه رو به افزایش گذاشت و این سرزمین ظرفیت گنجایش این حجم از جمعیت را در خود نداشت. به همین دلیل به مرور زمان مهاجرت‌ها از بکه به سوی سرزمین‌های  دیگر آغاز شد.

دو خط مهاجرت از بکه شکل گرفته است که یکی بسوی شمال شرق، یعنی بین‌النهرین(میانرودان)  و دیگری به سوی شمال یعنی منطقه دریای مدیترانه بود.

سرزمین‌های شمالی به لحاظ موقعیت و امکانات زندگی بسیار مستعد بود چرا که دارای زمین‌های حاصلخیز و آب و هوایی بسیار مناسب بود. اولین مهاجران که به این منطقه رسیدند در همان جا اتراق کرده و اولین شهرها را در این منطقه بنا کردند.

در این منطقه کشاورزی و دامداری رونق بسیاری پیدا کرد و بخاطر وجود آب و غذای کافی برای دام‌ها برخی از زحمت‌ها و مشقت‌های کشاورزی و دامداری برداشته شد و مردم وقت بیشتری برای رسیدگی به زندگی‌‌ی خود پیدا کردند. لباس‌های فاخر و خانه‌های خشتی‌گلی برای اولین بار در این منطقه ساخته شد و حالا انسان‌ها برای اولین بار از زندگی دنیایی خود بیش از پیش لذت می‌بردند.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[دوشنبه 1402-03-29] [ 01:17:00 ب.ظ ]

نسخه بدل‌های شیطان ...

نسخه بدل شیطان

شیطان استاد ساختن نسخه ‌بدل است. راه بالا رفتن آدم‌ها را که می‌بیند، نسخه‌ای برای سقوط‌شان طراحی می‌کند. نگاه کنید به دور و بر خودمان. همیشه هر کار خوب، یک نسخه بدل هم دارد که بد جور حال و حس معنوی را می‌تواند از بین ببرد.

این جلسه «نمایی از نسخه‌بدل‌های شیطان» را با هم می‌بینیم.

قسمت هفتم روایت انسان

اداره کنندگان جامعه

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1402-03-10] [ 07:14:00 ب.ظ ]

آقازاده حضرت آدم ...

حسادت قابیل


روایت پنجم
فریدون مشیری در شروع یکی از شعرهایش که من خیلی دوست می‌دارم نوشته است: «از همان روزی که دست حضرت قابیل / گشت آلوده به خون حضرت هابیل / از همان روزی که فرزندان آدم / زهر تلخ دشمنی در خون‌شان جوشید /آدمیت مرده بود / گرچه آدم زنده بود»
شاید ما در این دوره دنبال رد آدمیت باشیم، شاید به تعبیر مشیری نگران باشیم از آدم‌هایی که زنده‌اند اما آدمیتی ندارند.
مشیری شعرش را این‌طور ادامه می‌دهد: «بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب / گشت و گشت / قرن‌ها از مرگ آدم هم گذشت / ای دریغ! / آدمیت بر نگشت»
چطور است نام این جلسه را بگذاریم: «زهر تلخ دشمنی»، بعد با هم فکر کنیم چه شد؟ این زهر از کجا آمد و با جان آدم‌ها چه کرد؟

 

بخش پنجم روایت انسان
ما در باره حضرت آدم و خلقتش و هبوطش و توبه او سخن گفتیم. و تلاش آدم برای زندگی روی زمین آغاز شد. در شهر خودش بکه مناسک توحیدی را ترویج می‌کرد. یکی از مناسک قربانی بود. این قربانی سرآغازی شد برای یک رقابت بین فرزندان آدم حالا باید ببینیم این رقابت چگونه شروع شد و به کجا انجامید.

مسئله دعوا درگیری فرزندان آدم مسئله جدی در ادیان هست هم که اختلافات و گزارش‌های متعددی وجود داره هم در فرقه‌های شیطان پرستی و ابلیسی وجود دارد. بصورت خاص عده‌ای که اهل عرفان کابالا هستند ریشه این مناسک یهودی را برمی‌گردانند به قابیل که قابالا و ق را به ک تبدیل شده به کابالا. شده است. و عرفان‌های فرماسونری هم از این کابالا پیروی می‌کند.

اصولا این شخصیت یعنی کابالا که اولین پیرو حزب ابلیسی هست توسط ادیان تکذیب و توسط فرقه‌های شیطان پرستی تایید می‌شود.
مهمترین و بهترین گزارشی که می‌تواند این مطلب را برای ما روشن کند گزارشی است که قرآن برای ما داده است. جالبه قرآن بنای بر کلی‌گویی و اجمال داره و تفصیل حوادث را بهش نمی‌پردازه اما چون این مطلب اثر تمدنی ویژه‌ای در لحظه‌های شروع تمدن‌های انسانی دارد
اتفاقا بصورت تفصیلی قرآن به آن پرداخته

بدون هیچ مقدمه ای اول سعی می‌کنم گزارش کاملی از آن ماجرا را عرض می‌کنم.قران کریم می فرماید: ﴿۲۷﴾وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفت‏ حتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفت‏ خدا فقط از تقواپيشگان مى ‌پذيرد (۲۷)

به پیامبر می‌گوید: داستان حقیقی ماجرای دو فرزند آدم را به یهودی.ها بگو. جالبه اینجا جایی هست که پیامبر با یهودی‌ها حرف می‌زند.این آیه نشان می‌دهد که یک گزارش غلطی نزد بنی‌اسرائیل از ماجرای دو فرزند آدم وجود داره اصلا هم دنبال این نیست که اسامی این دو را بگوید.

که هابیل بود یا قابیل بود.قراره لُب درگیری و حقیقت را گزارش کند.امکان اینکه این گزارش در کتب آسمانی ادیان قبلی تحریف شده
و از بین رفته باشه. اما گزارش شفاف در دست رسول الله است، می‌خواهد برای بنی‌اسرائیل زمان خودش بیان کند. اذ قربا قربانا فتقبل احد هما ولن تقبل من الاخر این روایت را پیامر از کجا نقل کن از وسط ماجرا یعنی نقطه کلیدی که گره ماجرا است. قرار شد دو قربانی برای خدا آورده شود توسط فرزندان آدم انتخاب شود تا معلوم شود که کدام یک بعد آدم جانشین او خواهد بود.

این قربانی‌ها توسط خدای متعال از یکی قبول شد و از دیگری قبول نشد.
چه اتفاقی افتاد؟ بلافاصله آن که باخته بود از آنکه برده بود کینه و حسادت زیادی بدل گرفت. به همین دلیل رو کرد به نفر برنده و گفت قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖحتما تورا میکشم!
فرایندی رخ می‌دهد که جوانه حسادت تبدیل به کینه می‌شود و این کینه تبدیل به درختی می‌شود که برادر را با برادر تا حدی دشمن می‌کند که حاضر است او را به‌ قتل برساند.

این‌ها سوالات بجایی است که باید در آینده نزدیکی به پاسخ آن‌ها بپردازیم.اما جواب آن طرفی که قرار است به او حمله شود کیست؟ می‌گوید: من ابتدا دست به قتل تو نمی‌زنم من شمشیری بروی تو نمی‌کشم . چون تو هنوز مرتکب جنایت نشدی، دفاع می‌کنم اگر حمله کنی .دفاع یک امر عقلایی است. ولی پیش دستی نمی‌کنم چون قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ قربانی از پرهیز گاران قبول می‌شود.

تو نمی‌توانی با از گود بیرون‌کردن من، تنها فردی شوی که قربانی تو قبول شود.خدا دستش بسته نیست وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ یعنی چون فقط یک گزینه وجود دارد مجبور به انتخاب شود. ملاک پذیرش قربانی، تقوی و اخلاص است. تو با کشتن من از دایره دین خارج می‌شوی.

شروع می‌کند به نصیحت کردن برادر. نصیحت هابیل به قابیل اثری ندارد . چه اتفاقی می‌افته. فقتله و اصبح من النادمین. با حسادت علاوه بر قبول نشدن قربانی مُهری بر پیشانی قابیل که از خاسرین است تا ابد می‌ماند. این گزارش را رسول‌الله از قرآن برای بنی اسرائیل بیان می‌کند.

حالا باید برویم ببینیم تفصیل ماجرا و اتفاقات مهمی که منجر به این رقابت عجیب و خونین شده چه زمینه‌های در شهر وجود داشته که به اینجا انجامیده که برادری برادر دیگر را بکشد. اولین برادرکشی . حضرت آدم از سوی خداوند مامور شد که وصی خود را برای بعد از خودش انتخاب کند. انتخاب وصی پیامبر .

پیامبری به معنای این است که با مردم صحبت بکند وحی را به آن‌ها برساند.هم ریاست است هم ولایت و سرپرستی است.هم قدرت معنوی است. محل جمع مردم است. همه چیز در پیامبری جمع است. بنابراین منصب خواستنی است. بسیاری از انسان‌ها دندان تیز کرده‌اند تا به این مقام برسند. در تمام روایت انسان یکی از مهمترین منصب‌هایی دعوایی است که جنگ روی آن هست، وصایت یک پیامبر است.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[جمعه 1402-02-08] [ 04:59:00 ب.ظ ]

کاش آدم در بهشت می‌ماند ...

روایت انسان بخش دوم

در جلسه دوم، سراغ یک قصه آشنا می‌رویم: قصه سجده فرشته‌ها به آدم و سرکشی شیطان.
این قصه را همه ما شنیده‌ایم اما احتمالا چیزهایی هست که تا به حال به آن‌ها دقت نکرده‌ایم یا متوجه‌شان نشده‌ایم.
ماجرای روز اول ما در جهان، روز خلقت، بر خلاف انتظار نه در آرامش و امنیت بلکه در بستری از تنش و تهدید شروع می‌شود.
این جلسه دوم ماست: «ما خلیفه شدیم، او رانده شد

۱-عالم دانشگاه تربیت خلیفه الله

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1402-01-16] [ 06:05:00 ب.ظ ]

کسی بود ولی هنوز آدم نبود ...

کسی بود ولی هنوز آدم نبود

به نام خداوندی که آدم و آدمیت را آفرید
بحث جدید در باره روایت انسان هست.

این محتوا، بحث غریبی است. انگار وقتی ماجرا را می‌شنوید، داستان پریان برای‌تان زنده می‌شود، ماجرایی که پر است از موجودات غیر انسانی و جهانی که متفاوت است با جهان تجربه شده ما.این حس شما، حس درستی است، حق دارید.
شاید یکی از دلایلش این باشد که این‌جا با حرف‌های تازه و جدیدی رو به رو هستیم و این طبیعی است که حرف تازه همیشه کمی غریب به نظر می‌آید.
شاید هم دلایلش این باشد که در این بحث تلاش می‌کنیم با واژه‌هایی انسانی، جهانی فرا انسان را روایت کنیم.
این جور وقت‌ها مرز خیال و واقعیت خیلی به هم نزدیک می‌شود. این جور وقت‌ها کلمه‌ها و تصویرها و جمله‌ها همان‌قدر که می‌توانند واقعی باشند، خیالی به ذهن می‌آیند.
 این جلسه اول ما است: «کسی بود اما هنوز آدمی نبود.»
#روایت_انسان_بخش_اول

۱-تاریخ یا روایت؟
-قبل از اینکه وارد اتفاقات خلقت و آفرینش انسان بشویم باید بررسی کنیم که اولا این اتفاقات در کجا افتاده و دوم زمینه‌های تحقق آن را هم بررسی کنیم.باید عوالمی که قرار است آدم در آن ها آفریده شود بررسی کنیم.
بحث ما تاریخ نیست چون تاریخ یعنی اینکه عده‌ای وقایعی را تجربه کرده باشند و سپس آن را برای ما نقل کنند. اما می‌دانیم هنوز آدمی خلق نشده است. از طرف دیگر دست‌رسی به موجوداتی که در آن زمان بوده‌اند نداریم.
نتیجه:ناگریزیم که به سراغ منابع وحیانی برویم.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[یکشنبه 1402-01-13] [ 10:37:00 ق.ظ ]