به نام خداوندی که آدم و آدمیت را آفرید
بحث جدید در باره روایت انسان هست.

این محتوا، بحث غریبی است. انگار وقتی ماجرا را می‌شنوید، داستان پریان برای‌تان زنده می‌شود، ماجرایی که پر است از موجودات غیر انسانی و جهانی که متفاوت است با جهان تجربه شده ما.این حس شما، حس درستی است، حق دارید.
شاید یکی از دلایلش این باشد که این‌جا با حرف‌های تازه و جدیدی رو به رو هستیم و این طبیعی است که حرف تازه همیشه کمی غریب به نظر می‌آید.
شاید هم دلایلش این باشد که در این بحث تلاش می‌کنیم با واژه‌هایی انسانی، جهانی فرا انسان را روایت کنیم.
این جور وقت‌ها مرز خیال و واقعیت خیلی به هم نزدیک می‌شود. این جور وقت‌ها کلمه‌ها و تصویرها و جمله‌ها همان‌قدر که می‌توانند واقعی باشند، خیالی به ذهن می‌آیند.
 این جلسه اول ما است: «کسی بود اما هنوز آدمی نبود.»
#روایت_انسان_بخش_اول

۱-تاریخ یا روایت؟
-قبل از اینکه وارد اتفاقات خلقت و آفرینش انسان بشویم باید بررسی کنیم که اولا این اتفاقات در کجا افتاده و دوم زمینه‌های تحقق آن را هم بررسی کنیم.باید عوالمی که قرار است آدم در آن ها آفریده شود بررسی کنیم.
بحث ما تاریخ نیست چون تاریخ یعنی اینکه عده‌ای وقایعی را تجربه کرده باشند و سپس آن را برای ما نقل کنند. اما می‌دانیم هنوز آدمی خلق نشده است. از طرف دیگر دست‌رسی به موجوداتی که در آن زمان بوده‌اند نداریم.
نتیجه:ناگریزیم که به سراغ منابع وحیانی برویم.

ادامه مطلب :

۲-موجوداتی قبل از انسان
-قبل از خلقت انسان خداوند موجوداتی را آفریده بود. آن‌ها مشغول پرستش خدا بودند. « یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم من قبلکم لعلکم تتقون.» ( ای مردم خدایی را بپرستید که شما و موجودات پیش از شما را آفرید.) بقره ایه۲1

- روایت ابوحمزه ثمالی از امام سجاد: خداوند در ابتدا نور محمد و آل محمد را به صورت اشباحی نورانی آفرید( و آن‌ها را در غیب عالم قرار داد) .امام فرمود: به خدا قسم که او هزاران عالم و هزاران آدم آفرید و تو در آخرین آن عوالم هستی!بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الایمه الاطهار، ج ۲۵ ص26

۳-روایت امام علی علیه السلام
روایت امام علی از موجودات پیش از آدم:

الف) خلقت زمین و آسمان:
- موجوداتی بوده‌اند که در زمین و آسمان خداوند را تقدیس می‌کردند.
- خلقت زمین قبل از خلقت آسمان بوده است.
-زمین در بین تمام موجودات و در بین تمام عوالم اهمیت فراوانی داشته است.
- همه عوالم و موجودات اتفاقات زمین را رصد می‌کردند. اخبار زمین در صدر اخبار و روزنامه‌ها شبکه‌ها پیگیر بودند.
بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الایمه الاطهار، ج ۴۵ ص۳۲

ب) خلقت فرشته‌ها:
-فرشته‌های بالدار را خداوند آفرید و آن‌ها را در میان طبقات آسمان جای‌داد شب و روز خداوند را تقدیس می‌کردند که در بین آن‌ها جبرییل، اسرافیل، میکاییل و عزرائیل را برگزید.

ج) خلقت اجنه
- سپس خداوند اجنه‌ی بالدار را آفرید که در پرواز پایین‌تر‌‌ از ملائکه بودند.انتهای پروازشان ابتدای پرواز ملائکه بود، مجاز نبودند بالاتر بروند.
- اجنه از موجوداتی به نام مارج و مارجه به وجود آمدند.
والجان خلقناه من قبل من نار السموم.الحجر ۲۷
وخلق الجان من مارج من نار الرحمن ۱۵
- خداوند اجنه را در طبقات هفتگانه زمین جای داد و آن‌ها صبح وشام مشغول تقدیس و تسبیح خدا بودند.
-اجنه هم به آسمان‌ها می‌رفتند با ملائکه گفتگو می‌کردند با آن‌ها می.آسودن و از آن‌ها می‌آموختند.در محضر هم بودند.
-دریافتی که ما الان از زمین داریم یک شی تو پر است و طبقه‌ای در آن سراغ نداریم.

د) خلقت انسان نماها:
- سپس خداوند طبقه سوم موجودات را آفرید كه تن و جان داشتند و قیافه‌ای شبیه به انسان داشتند بدون بال پر، به نام نسناس .
این موجودات یعنی جن و نسناس با هم تعامل و ارتباط داشتند و همگی خداوند را پرستش می‌‌کردند.
-روی دوپا راه می‌رفتند، قیافه انسان داشتند، اما از بنی‌آدم نبودند.
-آن‌ها را هم در میانه و پشت زمین جا داد.

ه)-نافرمانی نسناس‌هاواجنه
-سپس گروهی از اجنه و نسناس‌ها از فرمان خداوند سرپیچی کردند و فساد و تباهی به بار آوردند.شروع به کارهای گناه کردند. به یکدیگر ستم کردند.خون یکدیگر را به ناحق ریختند. منکر خدا شدند.
-بین گروه مومن و گروه کافر جنگ شد.
- خداوند گروه اجنه مومن را به آسمان برد و بال و پر گروه اجنه نافرمان را از آنان گرفت.
- نسل گروه نافرمان نسناس‌ها و گروهی از اجنه کافر به واسطه امداد الهی از بین رفت.
با واسطه ملائکه تمام گرو‌ه‌های نافرمان منقرض شدند. مجددا خلق جدیدی آفریده شد.علل الشرایع ج۱، ص۱۰۵

و)-عزازیل عابد!
- یکی از اجنه اظهار ایمان می‌کرد از اول هم ایمان نداشت. چون فهمید با ایمان می‌تواند به مقامات بالا برسد و قدرتمند شود. ولی در واقع مومن نبود. او دنبال کسب قدرت و مقام بود .
-حارث یا عزازیل جزو گروه اجنه مومنی بود که به آسمان رفت. شروع کرد از خودش حالات مومنانه نشان دادن . در آسمان اول هزار سال نماز خواند.نمازهایی زیبا و با اشک وآه و ناله به درگاه خدا
-رفتار ظاهری عزازیل او را محبوب آسمانیان کرد و آن‌ها از خداوند درخواست کردند که عزازیل را در بین آن‌ها قرار دهد.شیطان عبادت می‌کند در حد لالیکا، فهمیده است که نان، قدرت، مقام در عبادت است تا جاییکه اجنه مومن هم به او غبطه می‌خورند. خداوند قصاص قبل از جنایت نمی‌کند.چون ظاهرا عبادت می‌کند.
-به خاطر اعمال صالحی که داشت خداوند او را ارتقا درجه داد وارد آسمان اول شد در آسمان‌ هم محبوب آسمانیان شد تا جایی که ملائکه از خداوند خواستند تا او را به آسمان‌های بالاتر ارتقا یافت، نهایتا به آسمان هفتم راه یافت. -فرشتگان آسمان هفتم هم او را گرامی داشتند.
-نسبت آسمان‌ها به یکدیگر مانند انگشتری در بیابان بسیار وسیعی است. هر آسمان بالاتری از آسمان پایین بسیار بزرگتر است.پس ما با عوالمی بسیار بزرگ مواجه هستیم.دعای جوشن کبیر الکافی الاسلامیه ج ۸ ص۶

ز)-اخراج و طرد
- خبری مبنی بر طرد شدن یکی از مقربان از لوح محفوظ میان ملکوتیان پخش شد. خیلی نگران شدند که مبادا یکی از آن‌ها باشد.
-یکی از آسمانیان طرد خواهد شد و لعنت اولین و آخرین بر او خواهد بود.
-همگی تلاش می‌کردند که طرد نشوند.
-آسمانیان و ملایکه، از عزازیل درخواست دعای خیر می‌کردند.
-عزازیل در آسمان چهارم منبری داشت که ملایکه را موعظه می‌کرد.
-پیامبر در شب معراج آن منبر را در حالت شکسته شده دید.خدا ابتدا بر اضلال کسی ندارد بلکه هدایت را برای او می‌خواهد.
-بر سجده گاه عزازیل جمله و لعنته الله علی ابلیس نقش می‌بست.تا هشداری باشد برای او مراقب خودش باشد.
-عزازیل خودش را در معرض طرد شدن نمی‌دید و به خودش اطمینان داشت!
- این حالت خطرناکترین حال است که مغرور شود و خود را دور از گمراهی بداند. در حقیقت شروع گمراهی و گم هدفی است.

ح)-خبر آفرینش خلیفه خدا
-خبر تعیین جانشین برای خدا بر روی زمین در آسمان‌ها پیچید توجه همه ملکوتیان را به خود جلب کرد.
-خداوند فرمود: می‌خواهم موجودی را به عنوان خلیفه و جانشین خلق کنم و او را از زمین می‌آفریند.و اذ قال ربک للملایکه انی جاعل فی‌الارض خلیفه قالوا اتجعل فیهامن یفسد فیها و یسفک الدماء ونحن نسبح..بقره 3۰
-عزازیل به آن موجود جدید حسادت کرد.ولی حسادت را توی دل نگه داشت.وقتی من خلیفه نیستم ، مانعش می‌شوم.سعی کرد در این پروژه خدا دخالت کند تا پیش نیاد.
- ملائکه و عزازیل فهمیدند که آن‌ها جانشین نخواهند شد بلکه موجود جدیدی است. «خداوند فقط با نیت بد کسی را کیفر نمی‌کند اما با نیت خوب پاداش می‌دهد.برای همین به عزازیل فرصت داد» عزازیل حسادت کرد .مثل یک بچه زرنگ که توی کلاس قبل از اینکه نمره بیست بگیرد حذفش می‌کند
- عزازیل ،سراغ زمین آمد او را متقاعد کرد که برای خلقت آدم به ملائکه خاک ندهد.زمین گفت: چگونه ندهم. عزازیل گفت به عظمت خدا قسم بده از تو برای خلق او خاک نبرند. این خلق جدید در تو خون ریزی می‌کنند تو را به آتش جهنم می‌کشند. عزازیل که در آسمان‌ها تیله بازی نمی‌کرد. برای خودش در جایگاه معلم فرشته‌ها بوده.در گروه ملائکه مقرب می‌شناختنش. وقتی نام چهار ملایکه مقرب را می‌شمردند جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و عزازیل

-جبرائیل و اسرافیل و میکاییل به ترتیب برای گرفتن خاک از زمین درخواست کردند، زمین که فریب عزازیل همان ابلیس را خورده بود حاضر نشد خاک بدهد.با ناله و التماس که من نمی‌توانم از سیاره دیگری بگیرید . ملایکه مقرب دست خالی برگشتند.
-خداوند عزرائیل را از بین ملائکه مامور برای آوردن خاک کرد. فقط عزرائیل به حرف‌های زمین اعتنایی نکرد و یک مشت خاک آورد.
- خداوند هم جدیت او را دید او را مامور قبض روح آدم کرد.چون مانند سه ملائکه دیگر به سخنان زمین اهمیت نداد. برای همین می‌تواند جان انسان‌ها را بگیرد.برداشتن خاک از زمین: قصص الانبیا راوندی ص ۸- 41

ط)آفرینش جسم آدم
- جسم آدم از خاک زمین خلق شد .
- جسم آدم خلق شد و در معرض دید ملائکه بود.سعد السعود سید بن طاووس ص۳۳
- ملائکه جسم آدم را بزرگ می‌شمردند و احترام می‌کردند، به او غبطه می‌خوردند.
- ابلیس به جسم آدم توهین می‌کرد و دشمنی با او را آغاز کرد.می‌گفت: خلیفه‌الله بودن در شأنیت تو نیست، به تو نمی‌آید. داستان‌های عزازیل (شیطان) در تفاسیربرهان و نورالثقلین ذیل آیه «والجان خلقناه من قبل…» و ذیل « انی جاعل فی للارض خلیفه » بیان شده است.گفتگوی شیطان همان عزازیل باجسد آدم : تفسیر قمی ج ۱ ص ۳۶
- پس از ۴۰ سال روح که در جسم آدم دمیده شد.

این بحث با کمک خداوند ادامه دارد