نسخه بدلهای شیطان | ... |
شیطان استاد ساختن نسخه بدل است. راه بالا رفتن آدمها را که میبیند، نسخهای برای سقوطشان طراحی میکند. نگاه کنید به دور و بر خودمان. همیشه هر کار خوب، یک نسخه بدل هم دارد که بد جور حال و حس معنوی را میتواند از بین ببرد.
این جلسه «نمایی از نسخهبدلهای شیطان» را با هم میبینیم.
قسمت هفتم روایت انسان
اداره کنندگان جامعه
ادامه مطلب :
پس از مدتی از اختلاط شهرهای سفید و سیاه گذشت، جامعه به وحدت نسبی رسید.قران کریم درباره این دوره از حیات میفرماید: کان الناس امه واحده این آیه به دوران قبل از ظهور حضرت نوح است.
البته وحدت جامعه در این دوره حول محور پرستش ابلیس و مناسک ابلیسی شکل گرفته بود.هنوز جامعه به مرحلهای نرسیدهاند که یک نفر اداره جامعه را به عهده بگیرد و جامعه به صورت شورایی اداره میشد.
در تمام شهرها مناسبات اجتماعی مسئله پرستش بود. پرستش محوری بود.که فرهنگ و آداب و رسوم جامعه حول آن شکل میگرفت و تمام رفتارها و اخلاقهای شهروندان متناسب با آن رقم میخورد. کسانی که در این دوره جامعه را اداره میکردند دو گروه ملا و مترفین بودند.
البته پرستش به دوگونه الهی و ابلیسی مطرح بود.وقتی انبیا وارد جامعهای میشدند. حول محور پرستش خدا مناسک توحیدی را درست میکردند و در مقابل نیز ابلیس شروع به مناسک سازی و تولید آداب و رسوم غیر خدا را رواج میداد.
انواع بت پرستی و مناسک شیطان پرستی و انواع رفتارهای غیرالهی محصول پرستش غیر خداست که در نظم زنجیرهوار با یکدیگر در ارتباط هستند. ابلیس در مقابل مناسک توحیدی که انبیاء میآوردند سکه بدل آنها را تولید میکرد و تلاش میکرد تا از طریق این تاسیسات ابلیسی با ایجاد شبکهای منظم از مناسک، انسانها را در دام خودش گرفتار کند.
او برای پاسخ به نیازه فطری انسانها تاسیسات و مناسک خودش را به عرضه میکرد و از این راه جامعه انسانی را به انحراف میکشاند. انبیا نیز تلاش میکردند تا برای پاسخ به نیازهای مختلف انسانها را در مسیر پرستش خدا قرار دهند و از مسیری که خداوند فرموده است نیازهای آن ها را برطرف کنند و آنها را از گرفتار شدن در شبکه ابلیسی نجات دهند.
آغاز مهاجرتها
هرچند زندگی در بکه، شهری در کنار مکه آغاز شد اما به مرور زمان جمعیت انسانها در این منطقه رو به افزایش گذاشت . از آن جایی که منطقه یک ظرفیت محدودی داشت و قابلیت گنجایش تمام انسانها را در آن منطقه نداشت به مرور زمان دو خط مهاجرت از بکه آغاز شد که یکی از آنها به سمت شمال (مدیترانه) و دیگری به سمت شرق (میانرودان)بینالنهرین حرکت میکرد. البته این مهاجرتها به آرامی صورت گرفته است و به مرور زمان پیش رفته است چرا که آن ها از مناطق پیش رویشان خبری نداشتند.
پرستش، مرور مناسبات اجتماعی
فطرت و غریزه انسانی تنوع طلب است و این تنوع طلبی در حوزه های مختلف حیات انسان مثل غذا، تفریح و رفتار جاری است. به همین خاطر میل به ایجاد تکثر و تنوع در حوزه رفتار و اخلاق در انسان شکل میگیرد که به آن فرهنگ یا آداب و رسوم گفته میشود.
اگر تمام این رفتارها و آداب و رسوم را به منزله برادههای آهن تصور کنیم یک آهن ربا میتواند تمام آنها را به صورت منظم به دور خودش جمع کند و آن هم مسئله پرستش است. از طرفی پرستش به دوگونه متصور است یکی پرستش خدا و دیگری پرستش غیر خدا .
۱_ کسانی که محل رجوع مردم هستند.
۲_کسانی که اهل بریز و بپاش هستند.
وقتی انبیا وارد جامعهای میشوند حول محور پرستش خداوند مناسک توحیدی درست میکنند .
همچنین وقتی ابلیس وارد جامعهای میشود شروع به مناسک سازی و تولید آداب و رسوم حول محور پرستش غیر خدا میکند. انواع بت پرستی و مناسک شیطان پرستی و انواع رفتارهای غیر الهی محصول پرستش غیرخداست که در یک نظم زنجیره وار با یکدیگر در ارتباط هستند که هرکدام از آنها دیگری را تایید کرده یا به آن شتاب میدهد.
انسانها از نظر طبیعی نیازهایی دارند که این نیازها اعم از فردی و اجتماعی می باشد مانند نیاز به غذا، پوشش، ازدواج، ارتباط و…. . انسان برای پاسخ به این نیازها میتواند از دو طریق عمل کند یکی از پاسخ ها از راه پرستش خداست که در این صورت باید به انبیاء مراجعه کنند و وارد شبکه مؤمنان شوند.
همچنین میتواند این نیازها را از طریق پرستش شیطان پاسخ دهد که در این صورت باید وارد شبکه ابلیس شود. مثلا اگر انسان برای پاسخ به نیاز غذا خوردن به انبیا ء مراجعه کند انبیا به او غذاهای حلال و طیبات را معرفی میکنند اما شیطان همین نیاز را به گونه دیگری پاسخ میدهد و غذاهای حرام و خبائث را در سر راه اوقرار میدهد.
یا به عنوان مثال یکی دیگر از نیازهای انسان، نیاز به عبادت کردن است که انبیا آن را با ملاقات کلمات پاسخ میدهند اما ابلیس برای پاسخ به این نیاز مسیر دیگری را پیشنهاد میدهد که آن مسیر همان راهی است که ابلیس پس از اخراج قابیل از دهکده آدم به او عرضه کرد.
هنگامی که ابلیس قابیل را محزون یافت و دلیلش را از او پرسید:قابیل پاسخ داد:در دهکده آدم هنگامی که انسانها از این زندگی دلگیر میشدند اذکاری میگفتند و به ملکوت عالم میرفتند و با کلمات ملاقات میکردند اما این جا هیچ راهی برای آن وجود ندارد .
ابلیس به او پاسخ داد: آنها همه فریب بوده، اکنون من به تو نوشیدنی را میدهم که با خوردن آن همان حال خوش برایت ایجاد میشود. قابیل نوشیدنی را خورد و به جای آن که به ملکوت عالم راه پیدا کند به هپروت رفت و دچار توهم شد.
قرآن میفرماید انما الخمر و المیسر و النصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان (المائده۹۰)که طبق روایات مربوط به آیه شراب به دست خود ابلیس ساخته شده است.
تاسیسات ابلیسی
نکته مهم آن است که در غالب موارد ابلیس نسخه بدل مناسک انبیاء را میسازد خودش توانایی ساخت از ابتدا را ندارد؛ به عنوان مثال: در شهر آدم پرستش خدای یگانه رواج دارد ولی ابلیس اصل پرستش را میگیرد و به جای مصداق درست آن چند خدای سنگی را برای پرستش قرار میدهد. همچنین در شهر آدم رابطه شرعی بین زن و مرد برقرار میشود که به آن نکاح میگویند اما در شهر قابیلیان به جای آن رابطه نامشروع و زنا جایگزین میشود.
به مجموعه مناسک ابلیسی که در مقابل مناسک توحیدی ساخته میشود تاسیسات ابلیسی گفته میشود که در مقابل آن تاسیسات الهی قرار دارد. هرکدام از این تاسیسات مانند شبکهای است که انسان در یکی از آنها قرار میگیرد و هرکدام از اجزای این شبکه با سایر اجزای خودش در ارتباط است مثلا خداوند میفرماید:
ای پیامبران از غذاهای طیب و پاک تناول کنید و سپس عمل صالح انجام دهید. از این دستور الهی برمیآید که عمل صالح مستقیما وابسته به غدایی است که انسان تناول میکند و اگر حلال نباشد اصلا عمل صالح از انسان سرنمیزند.
انبیاء الهی در صدد خدمت به نوع بشر هستند نه یک فرد یا گروه خاص؛ به همین خاطر برخی از تاسیسات الهی که توسط انبیاء صورت میگیرد مربوط به تمام انسانها اعم از مومن و کافر میشود؛ مانند برخی از اکتشافات و اختراعات که توسط انبیاء به بشر تعلیم داده شده است. اما ابلیس فقط به کسانی خدمات میدهد که ولایت و زعامت او را قبول کرده باشند و او را بپرستند.
علت این تفاوت آن است که یکی از وظایف انبیاء مراقبت از نسل بنی آدم است اما ابلیس قسم یاد کرده آست که نسل انسانها را از بین ببرد. به همین خاطر ممکن است ابلیس در مسیر تولید مثل انسانها نیز خلل ایجاد کند، مرگ و میر را زیاد کند و یا رفتارهای خلاف فطرت انسانی را در مسیر انسانها قرار دهد.
برخی از مناسک ابلیسی انسانها را به کام مرگ میکشاند اما ابلیس از این اتفاق خوشحال میشود. پس میتوان گفت تاسیسات انبیاء هم خدمت به مومنین محسوب میشود و هم خدمت به اصل و اساس بشریت.
از این رو مردم را از آلوده شدن به تاسیسات ابلیسی باز میداشتند و از همین جا بود که حلال و حرامها آغاز شد.
هرچند در شهرهای مختلط مناسک ابلیسی به شدت رواج داشت و مومنین در استضعاف به سر می بردند
حقیقت حلال و حرامها
انبیا تلاش میکنند که انسانها وارد شبکه ابلیسی نشوند و در دام شیطان گرفتار نشوند. از همین نقطه است که حلال و حرامها جدا میشوند. انبیا الهی با لذت بردن انسانها هیچ مخالفتی ندارند بلکه فقط مسیری را به آنها نشان میدهندکه گرفتار شبکه ابلیس و دامهاییکه ابلیس برای آنها پهن کرده است نشوند. اِنالله غیور و من غیرته حرم الفواحش ما ظهر منها و ما بطن، یعنی خداوند غیرت دارد و از همین روست که گناهان آشکار و نهان را حرام کرده است. پس میتوان گفت افعال حرام همگی نهیهایی است که خداوند برای انسانها صادر کرده است تا آنها را از ورود به شبکه ابلیسی باز دارد.
تلاش انبیا برای خروج از استضعاف
حالا در دورهای هستیم که مهاجرتها آغاز شده و شهرهای دیگری نیز علاوه بر بکه تاسیس شدهاند.
قدرت در شهرهای مختلط به دست انسانهای کافر افتاده و دینداران و خداپرستی در استضعاف و خفا به سر میبرد.
یکی از راههایی که میتوان دین و خداپرستی را از استضعاف خارج کرد و دوباره مومنین را به عرصههای اجتماعی برگرداند، پرداختن به علم و دانش است. از راه ترویج علم و دانش و ارتباط با افراد در یک جامعه میتوان اهداف تربیتی و اسلامی را هم منتشر کرد. شاید ظاهر این کار همان ترویج دانش و تعلیم و آموزش یک مدرسه باشد اما در ضمن همین آموزشها و تعلیم دانشها میتوان مسائل دینی و الهی را نیز به فراگیران منتقل کرد.
در این فضا نوه هبهالله ادریس نبی بر خلاف فضای سیاه حاکم بر جامعه جوانی بود که به شدت اهل معنویت و خدا پرستی بود.
او که برای عبادت با پروردگار ساعتها به بیابانها میرفت و مجذوب عبادت خدا میشد اما اصلا انسان گوشهگیر و منزوی نبود؛ او که انسان تاثیر گذاری در عرصه اجتماع بود به دنبال ساختن تشکیلاتی بود که به صورت مخفیانه خط خدا پرستی را در این شهرهای سیاه حفظ کنند. او در حالی این تشکیلات سری و مخفیانه را میسازد که مومنین در تقیه به سر میبرند و اگر کفار و قدرت حاکم بر شهرها از تلاشهای این جوان با خبر شوند به شدت با او برخورد خواهند کرد. او در یکی از فراخوانهایی که به صورت مخفیانه داد ۱۰۰۰ نفر از مومنین را دور خود جمع کرد و سپس در یک فرایند منظم از میان آنها هسته اصلی مؤمنان خالص را گزینش کرد. تشکیل جلسات ذکر پروردگار و عبادت به دور از جمع کفار از جمله کارهایی است که در این جمع مومنانه صورت میگیرد.
در این فضا مومنین یا در تقیه به سر می برند و یا با استفاده از زور و اجبار و فشارهای اجتماعی تلاش میکنند تا آنها را از صحنه اجتماع و مناسبات اجتماعی خارج کنند.البته مومنین باید تلاش کنند که خط اصیل ایمان و هدایت ولو به صورت اندک در جامعه باقی بماند و خط انتقال معارف از بین نرود تا برای نسل بعدی امکان انتخاب ایمان باقی باشد و جامعه به صورت کامل به سوی ابلیس حرکت نکند؛ این وظیفه سنگین مومنین است که باید به هر طریقی که شده آن را انجام دهند..
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1402-03-10] [ 07:14:00 ب.ظ ]
|