… حضرت سخت می گریست و سخن التیام بخش فرشتگان در حال ایشان تاثیری نداشت.

صدای بال فرشته ای دیگر به گوش رسید،

حاضران شگفت زده شدند.

او بر وجود مبارک پیمبر صلی الله عله و آله نازل شد. 

این فرشته پس ا ز سلام و درود و تعظیم به پیشگاه حضرت،هدیه ای از سوی خداوند همراه آورده و تقدیم جناب ایشان کرد.او باخود مقداری از تربت حسین علیه السلام  را آورده بود.خاک را در ظرف بلورین و شیشه ای گذاشته بود.

ظرف را نزدیک حضرت برد و در آن را گشود؛عطر تربت شفابخش حسین علیه السلام، در اتاق پیچید و همه فرشتگان را حاضر مدهوش خود کرد.

فرشته عرض کرد یا رسول الله این خاکی است که خداوند به آن شرافت اعجاز،شفای هر درد، امان از هر بلا و ایمنی از هر مصیبتی را عطا کرده است و نیز خداوند وعده داده است که هرکس در حائر و زیر قبه حسین علیه السلام دعا کند،خواسته او را برآورده خواهد کرد.

او گفت حضرت حق به پاس مصیبتی که حسین علیه السلام پذیرای آن می شود،نه نفر از امامان بعد ایشان را از فرزندان او قرار داده است و آخرین فرزند او مهدی منتظر است که دنیارا با حضورش پر از عدل و داد خواهد کرد…#

#منبع: دردانه خدا

اول روضه ای که روی زمین خوانده شد روضه ی جبرئیل برای آدم ابوالبشر بود. که حضرت جبرئیل روضه ی عطش را خوانده بود. در روایت داریم وقتی توبه ی حضرت آدم مستجاب نشد جبرئیل نازل شد و گفت: خدا را به پنج تن آل عبا قسم بده دعایت مستجاب می شود. حضرت آدم اسم پنج تن را قسم داد دعایش مستجاب شد. حضرت آدم به جبرئیل گفت: جبرئیل نام پیامبر و علی و حسن و فاطمه: را آوردم دلم منقلب نشد اما تا نام حسین را آوردم دلم شکست، غم به دلم آمد، اشکم جاری شد. جبرئیل چه رمزی در این نام است؟ جبرئیل گفت: ای آدم این حسین نوه پیامبر آخر الزمان است. که در میان دشمنان اسیر می شود. دشمن دور او را می گیرند. ای آدم اگر آن لحظه در زمین کربلا باشی می شنوی که آقا ندا می دهد «وآغربتاه، وآعطشاه، وآقلّة ناصراه»[1] آیا کسی هست مرا یاری کند؟ آیا کسی هست برایم آب بیاورد؟ عطش اول لب و دهان آدم را خشک می کند. اگر کمی شدت پیدا بکند جگر انسان می سوزد. آقا فرمود: «اسقونى شربةً من الماء»[2] ای قوم آبی بیاورید جگرم از عطش می سوزد. اگر عطش شدتش از این هم بیشتر بشود این روضه ای است که جبرئیل خواند. ای آدم آن قدر این عطش بر حسین7 شدت پیدا می کند که جلوی چشمش را تاریک می دید. بین او و آسمان لایه ای از تاریکی می آید. ای آدم بین حسین و آسمان هاله ای از دود پیدا می شود. کسی هم جواب حسین را نمی دهد. «فلم يجد أحداً من أنصاره قد بقي!»[3] یک وقت آقا دیدند سینه ی مبارکشان سنگین شده است. «والشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ»[4]

خدایا به حق محمد و آل محمد گناهان ما را ببخش و بیامرز. حق همه حق داران گردن ما را ادا بفرما. در ظهور آقا امام زمان تعجیل بفرما. همه ما را از شیعیان خالصش قرار بده. در دنیا و آخرت ما را آنی از قرآن و اهل بیت جدا نگردان. مقام معظم رهبری، علماء، مراجع و جوان هایمان در پناه امام زمان حفظ بفرما. به مریض های اسلام لباس عافیت بپوشان. آرزوی مکه و مدینه و کربلا را به این دل ها نگذار. اموات، شهداء، امام راحل و گذشتگان اموات و شهدای این جمع را با انبیاء و اولیائت محشور بگردان.

 

حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد

 

[1]. (جمعی از نویسندگان/ ذخيرة الدارين فيما يتعلق بمصائب الحسين7/ ص : 312).

 

[2]. »(جمعی ازنویسندگان/ مقالات/ ج9/ ص : 8).

 

[3]. (الشيخ جواد محدثى/ بلاغ عاشورا/ ص: 45).

 

[4]. (مجلسی/ بحارالأنوار/ج98/ ص:290).


موضوعات: تاریخ  لینک ثابت