خمینی مشهد | ... |
بازجو وارد اتاق شد. بعد ـ چنان که گویی با دیدن من غافلگیر شده ـ گفت: این چیست؟
این هم در زندان یک نوع سؤال معروف است، چون من هرگز نشنیدم که بازجویی در مورد یک زندانی بگوید: این کیست؟
بازجو پاسخ داد: این خامنهای است و از مشهد است. مرد تازهوارد، مثل اینکه با شنیدن نام من شگفتزده شده باشد، گفت: عجیب! این همان است؟ این همان کسی است که میخواهد «خمینی مشهد» بشود؟ این هم عبارتی بود که در پروندهی من بارها تکرار شده بود: میخواهد خمینیِ مشهد باشد! بعد افزود: دکتر! او مرد خطرناکی است. سپس سرش را تکان داد و خطاب به من گفت: خامنهای! تو از اینجا جان سالم به در نمیبری
پ ن
با اینکه باز جو های طاغوت اکثرا بیسواد و پر از حماقت بودند ولی این موضوع را بخوبی تشخیص داده بودند که او خمینی خواهد شد.
وقتی خداوند بخواهد موسی را در بغل فرعون حفظ میکند، همانگونه که یوسف را در چاه و زندان بزرگ کرد؛ امام خامنه ای را در زندان های طاغوت نگه می دارد.
کتاب را حتما بخوانید «دل خونی که لعل شد» خاطرات رهبر معظم انقلاب از روز های کودکی تا زندان و شنکنجه توسط ماموران ساواک.
[یکشنبه 1398-04-30] [ 11:49:00 ق.ظ ]
|