جهل و تاریکی جزیره العرب فراگرفته بود، تعصب های قبیله ای بیداد می کرد. دخترکشی، فساد و تباهی کشت و کشتارآئین عرب بود. خانه ای که حضرت ابراهیم علیه السلام برای عبادت خدا ساخته بود، مرکز بت های کوچک و بزرگ شده بود.مردم مکه ازاوج خدا پرستی به دره بت پرستی سقوط کرده بودند.و اندکی یکتا پرستان نیز در غبار تاریکی گم گشته بودند. آئین های مسیحیت و یهودیت نیز دچارانحراف و انحطاط شده بودند.خلاصه جهان گرفتار کفر و گم گشتگی شده بود. تا اینکه اراده خداوند بر این شد
تا وجود نازنینی را که تمامی خلقت به خاطر او بنا شده است به عالم هستی هدیه کند و جهان تاریک را دوباره روشن سازد. بدین گونه پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله اسلام چشم به جهان گشود.
آری او آمد با مهری از نبوت وندایی از غیب که میگفت نام کودک محمد ااست.
او آمد با نوری که تمامی تاریکی ها با آن روشن شد و با نشانه هایی که در موقع تولد و شیرخوارگی و جوانی با خود به همراه داشت، حکایت از ملکوتی بودن ایشان میکرد.پاودینی آوردکه کاملترین دین الهی بود.آئیینی از جنس نور،همه اشبرطبق فطرت پاک انسانی .آئین یکتا پرستی،نوعدوستی،یتیم نوازی و ظلم ستیزی. همه و همه حکایت از آسمانی بودن این دین و آورده اش می کند.

واکنون این بشریت هوشمند است که با پیروی از این دین یگانه خود را از منجلاب پستی خارج کند وتا ثریا اوج گیرد، ولیمتاسفانه وطن پیامبر بزرورگوار اسلام در تسلط ابوجهل ها و ابوسفیان ها وابو لهب گرفتار است و داعش مولود همان تفکرات جاهلیت است که خون هزارن انسان بیگناه را ریخته و می ریزد.

کشور عباسی

موضوعات: مباحث فرهنگی  لینک ثابت