همه متوجه رفتار عجیب خانم منشی شده بودن | ... |
آمد بهم گفت: دنبال کار هستم، اگر شما قبول کنی بروم سر کار، حس می کنم که کارم اشتباه نیست.
پرسیدم چه کاری؟
گفت: منشی یک مطب می شوم.
پرسیدم: دکتر مرد است یا خانم؟
-دکتر مرد است.
-فردا بیا باهم برویم یک جایی!
-رفتیم مطب دکتر چشم، یک شماره گرفتم و منتظر نشستیم.
منشی با آرایش غلیظ نشسته بود، بعد از هر سه مریض، یک سینی چای و بیسکوییت می برد به اتاق دکتر و در را هم می بست!
بعد از اینکه از اطاق بیرون می آمد، و پشت میزش می نشست؛دائما با انگشت هایش بازی می کرد، و بی اختیار ادا اطوار در می آورد، همه مریض ها مرد و زن متوجه رفتار عجیب منشی شده بودند.
نوبت ماشد، داخل شدیم، یک اتاق نیمه تاریک، که چراغ کم نوری کنار دکتر روشن بود، بعد از معاینه چشم خارج شدیم.
- دیدی این یک منشی بود، تو به عنوان یک طلبه می خواهی در چنین فضایی منشیگری کنی!
اگر این آقای دکتر از جهت دینی مسلمان واقعی بود، یک مرد را استخدام می کرد!
ولی او یک دختر را استخدام کرده که هم برای خودش جاذبه جنسی دارد و هم برای مشتری هایش و علاوه بر این حقوق کمتری به او می دهد!
و این یعنی بردگی جنسی
[شنبه 1397-05-13] [ 10:17:00 ق.ظ ]
|