خون گلوی اصغر در آسمان | ... |
شتر آب نخورد نعره زد، با خودم گفتم، امروز تو آب را به روی حسین و خاندانش بستی، امروز عاشورا است و تو شتر غنیمتی را از خیام حسین با خود میبری، این همان خون گلوی علی اصغر است که رود را خونین کرده است!
مرد به شترش هی زد، شتر تشنه بود. مرد هم تشنه بود. رسید به دره ای که همیشه آب گوارایی از آن عبور می کرد. شتر به طرف دره روان شد. قرظه بن عبیدالله از دور برق خورشید را در آب می دید، وقتی به آب رسید، دیگر آب نبود، خون بود!!!
این سزای مردمی بود که با دشمنان اهلبیت همگام شده بودند.
منبع: مقتل سید الشهدا
[پنجشنبه 1401-05-27] [ 09:26:00 ق.ظ ]
|