دل زهرای مظلومه خون شد | ... |
با خودمان چه می کنیم؟
انحراف و تغییر ارزشها آنقدر آرام اتفاق میافتد که کمتر کسی متوجّه آن می شود. وقتی به خودمان می آییم، میبینیم خیلی چیزها را از دست دادهایم و از راه دور افتادهایم..
مخاطبم فقط عدّهای خاص است: آقایان مذهبی نما و خانمهای چادری نما! آنهایی که اوّلین نکته در صفحات مجازی تان متنهای بلند بالا در مورد حیا و عفّت و عشق به چادر و شهدای غریب سوریه است؛ آنهایی که از هر چهار تا پستشان، یک عکس رهبر است و ادّعای ولایت مداری شان تمام صفحه را پرکرده است.
آنهایی که متن نوشتهاند در غربت حضرت زهرا سلام الله علیها و افتخار کرده است به اینکه امانتدار عفّت ایشان هستند؛ امّا برای تصویر همان پست، زنانگی محض دستها و صورتهایی است که به امید تعریف و تمجید مذهبی نماها قاب شده اند!
با این وضع شیعه هستیم؟!
هنوز هم باید دل زهرای مرضیه خون بشه؟
جالب است تعریف و تمجید آنها نسبت به همدیگر:
- به به! چقد انگشتر فیروزه به دست شما میآید!
- چقدر با چادر خانم تر هستید. کاش همهی چادری ها بصیرت شما را داشتند!
کافی است جنسیت زن و مرد در شبکههای اجتماعی مشخّص شود تا از همان «التماس دعا» گفتنها و «سلام علیکم» کردنها، پیامهای خصوصی باریدن بگیرد!
حیا زن و مرد ندارد. به قول صادق آل محمّد علیه السلام: «دین ندارد کسی که حیا ندارد.»
حیا، یعنی آقای مذهبی! عکسهای خودش را برای تمجید دختران راه به راه بر صفحه اش نگذارد.
حیا، یعنی با هر تلنگر و جملهای، باب آشنایی – یا در اصطلاح روشنفکری: «دوستیهای انسانی و دور از جنسیت»- را باز نکنند؛ چرا که خداوند میفرمایند: «زنان را در پنهانی دوست خود نگیرید.»
حیا، یعنی بدانی که ارتباط پنهانی با نامحرم، رزق معنوی تان را از بین میبرد و روشنای قلب و چشمتان را خاموش میکند. چشم بی نور، راه درست را نمیبیند.
حیا، یعنی خانم مؤمن عفیف، آب و غذا خوردن و راه رفتن و مهمانیهای خصوصیاش را علنی نکند و طنّازی هایش را خرج نگاه هر مردی.
چگونه شرم نمی کنیم؟!
حیا، یعنی حضرت زینب سلام الله علیها. بانویی که شبهنگام فقط به زیارت قبر رسول الله(صلی الله علیه و آله) میرفتند، امیرمومنان علیه السلام و برادرانشان همراهیشان میکردند و هنگام رسیدن به مزار مطهّر، چراغ قبر را کم نور میکردند تا کسی حتّی هالهای از صورت نازدانهی مولا را نبیند.
ما خودمان را مسخره کرده ایم!
پیرو کدام مَسلکیم؟
ما شیعهی کدام مذهب و تفکّریم.
هر کسی باید تکلیف خودش را با خودش مشخّص کند.
حدّ وسطی وجود ندارد: یا زینبی هستیم یا یزیدی!
«اَلَم یعلم بّأنَّ اللهَ یَرَی؟
آیا نمیدانی که خداوند حتماً تو را میبیند؟»
برای چه کسی کار میکنیم؟ سرباز مولا و اسلامیم یا عملهی شیطان؟ ما فقط مسئول خودمان نیستیم. مسئول آبرویی که از مذهب میبریم هم هستیم. مسئول دیر شدن ظهور مولایمان هم هستیم. مسئول بدبینی مردم به چادریها و یقه آخوندیها.
مسئول خالی شدن پشت نظام و رهبرمان به بهانهی تو زرد بودن مذهبیها.
ما شیعه به دنیا آمدیم و شیعه، ماهیتش مسئولیت داشتن است.
واقعا با این روش که می رویم به کجا می رسیم؟!
[یکشنبه 1400-06-28] [ 11:59:00 ق.ظ ]
|