از صفات برجسته و معروف امام حسن(ع) حلم و بردبارى بود. به گونه ‏اى كه «الحِلْمُ الحَسَنِیَّه» در فرهنگ اسلامى ضرب-المثل شده است. بردبارى و سعه صدر آن حضرت به اندازه‏اى بوده است كه سرسخت‏ترین دشمنان او نیز به این صفت همواره اعتراف داشتند. نقل مى‏كنند وقتى جنازه مطهر امام حسن(ع) را پس از ممانعت عده ‏اى از دفن آن دركنار مرقد رسول خدا(ص)، به طرف بقیع حمل مى‏كردند، ناگهان امام حسین(ع) متوجّه شدند كه مروان یكى از سرسخت‏ترین دشمنان برادر بزرگوارش امام حسن در تشییع حضور دارد. امام حسین(ع) از این كار او متعجب شدند و سپس از وى پرسیدند: «شما كه تا برادرم زنده بود همواره مایه اندوه او بودید. چه شده كه اكنون در تشیع جنازه‏ اش شركت كرده اید؟» مروان گفت: «آرى این كارها را در حق كسى انجام دادم كه حلم و خویشتن دارى او با كوه‏ها برابرى داشت.»
هم‏چنین امام حسن(ع) در حیات خویش اسوه عبادت و زهد و تقوا و پارسایى بود؛ در دورانى كه دنیاپرستى سرلوحه برخى حاكمان همچون معاویه شده بود؛ چنان‏كه امام صادق(ع) در خصوص عبادت آن حضرت می‏فرمایند: «حسن بن على(ع) عابدترین مردم زمان خود بودند. آن گاه كه به نماز مى‏ایستادند اعضاى بدنش از شدّت خضوع در برابر عظمت پروردگار عالم به لرزه در مى‏آمد و رنگ مباركش دگرگون مى‏شد.» از امام باقر(ع) نیز روایت شده است كه امام حسن(ع) حدود بیست بار از مدینه به قصد زیارت خدا پیاده رفت و مى‏فرمود از خدا شرم دارم كه غیر پیاده به دیدارش بروم.
روزى امام حسن مجتبى(ع) از راهى عبور مى‏كردند. مردى از اهل شام با آن حضرت روبه‏رو شد و بدون مقدمه شروع به ناسزا گفتن نسبت به امام(ع) كرد. حضرت امام حسن(ع) هیچ عكس العملى نشان نداد. وقتى آن مرد از ناسزا گفتن باز ایستاد، امام(ع) به او نزدیك‏تر شده، با تبسم به او سلام كردند؛ آنگاه فرمودند: «اگر اجازه بدهید حاضرم به شما كمك كنم. اگر چیزى لازم دارى آن‏را برایت فراهم كنم یا اگر راه را گم كرده‏اى آن‏را به تو نشان دهم و اگر گرسنه‏اى ترا سیر كنم. اگر فقیرى ‏بى ‏نیازت سازم. به هرحال اگر حاجتمندى حاضرم در برآوردن حاجت تو بكوشم.» چون مرد شامى این رفتار را از امام حسن(ع) دید، ناگهان به گریه افتاد و گفت: «اَشْهَدُ انَّكَ خَلِیفُة اللّهِ فى ارضِهِ؛ گواهى مى‏دهم كه تو خلیفه خدا در روى زمین هستى.»
 شهادت در اوج مظلومیت‏
حكومت اموى پس از تحمیل صلح بر امام حسن(ع) گرچه به بسیارى از اهداف خود رسیده بود، ولى همچنان وجود امام حسن(ع) مانع از به اجرا درآوردن برخى از نیّات پلید آنان بود. ازجمله اهدافى كه معاویه دنبال مى‏كرد تعیین جانشین براى خود بود. وى از اجراى این تصمیم كه برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن(ع) بود وحشت داشت و مى‏دانست كه اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین كارى دست بزند، بدون‏شك با مخالفت شدید وى روبه رو خواهد شد. بر این اساس تصمیم گرفت از هر راه ممكن امام را به شهادت برساند. پس از بررسى‏هاى زیاد جعده همسر امام را مناسب‏ترین فرد براى تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید. آن گاه به‏ صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده، به او قول داد كه اگر امام را به شهادت برساند او را به همسرى یزید درخواهد آورد. بدین وسیله جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنى مسموم كرد و طولى نكشید بر اثر آن، امام حسن(ع) به شهادت رسید.
 وصایاى آموزنده امام حسن(ع) به جُناده‏
جُنادَه بن اَبى اُمَیه پس از مسموم شدن امام حسن(ع) به حضور آن حضرت رسید. پس از احوال پرسى، به امام عرض كرد:اى فرزند رسول خدا؛ مرا موعظه كن. امام(ع) مطالب بسیار مهمّى بیان كردند و ازجمله فرمودند: «اى جُناده خود را براى سفرى كه در پیش دارى پیش از فرا رسیدن اجل مهیا كن. بدان تو همواره دنیا را طلب مى‏كنى و مرگ هم تو را طلب مى‏كند. اندوه روزى را كه هنوز نرسیده است بر روزى كه در آن هستى باور مكن… بدان در مال حلال دنیا حساب و در حرام آن كیفر و عقاب و در اموال شبهه ناك عتاب هست… براى دنیاى خود به گونه‏اى تلاش كن كه گویى همیشه در آن باقى‏خواهى ماند و براى آخرت به گونه‏اى كار كن كه گویى همین فرداخواهى مُرد. اگر طالب عزّت‏بى‏عِدّه وعُدّه و هیبت‏بى‏مُلك و سلطنت هستى از خوارى و ذلّت گناه و نافرمانى خدا پرهیز كن و به اطاعت از فرمان او خود را ملزم ساز.»
 تشییع پیكر مظلومانه كریم اهل بیت(ع)
چون امام حسن(ع) را مسموم كردند و حال ایشان دگرگون شد برادرشان امام حسین(ع) به بالین آن حضرت حاضر شدند. وقتى جویاى احوال او گشتند امام حسن(ع) فرمودند: «خود را در اوّلین روز از روزهاى آخرت و آخرین روز از روزهاى دنیا مى‏بینم.» در ادامه، این‏گونه وصیت فرمودند: «گواهى مى‏دهم به وحدانیت خدا و این‏كه براى او شریكى نیست و تنها او سزاوار پرستش است. هركه اطاعت او را در پیش گیرد رستگار مى‏شود و هركه نافرمانى‏اش كند گمراه مى‏گردد و كسى‏كه از گناهان و تقصیراتش به نزد او توبه كند هدایت مى‏شود. اى حسین، جنازه مرا در كنار جدم رسول خدا(ص) دفن كن به شرط آن كه كسى مانع این كار نباشد. اگر تو را از این كار باز داشتند مبادا بر آن پافشارى كنى؛ چون راضى نیستم به‏خاطر این كار قطره‏اى خون به زمین ریخته شود.» با این وصیت حضرت بود كه وقتى در تشییع پیكر آن حضرت دشمنان مانع شدند و حتى تابوت ایشان را تیرباران كردند، بنى ‏هاشم دست به شمشیر نبردند و سكوت اختیار كردند و پیكیر پاك حضرت امام حسن(ع) را مظلومانه در غربت بقیع دفن كردند؛ بقیعى كه همچنان صحنه مظلومیت امام حسن(ع) را نمایانگر است. 2
• از صفات برجسته و معروف امام حسن(ع) حلم و بردبارى بود. به گونه‏اى كه «الحِلْمُ الحَسَنِیَّه» در فرهنگ اسلامى ضرب-المثل شده است. بردبارى و سعه صدر آن حضرت به اندازه‏اى بوده است كه سرسخت‏ترین دشمنان او نیز به این صفت همواره اعتراف داشتند.
• موعظه امام حسن(ع) به جناده بن ابی‏امیه: «اى جُناده خود را براى سفرى كه در پیش دارى پیش از فرا رسیدن اجل مهیا كن. بدان تو همواره دنیا را طلب مى‏كنى و مرگ هم تو را طلب مى‏كند. اندوه روزى را كه هنوز نرسیده است بر روزى كه در آن هستى باور مكن… بدان در مال حلال دنیا حساب و در حرام آن كیفر و عقاب و در اموال شبهه ناك عتاب هست… براى دنیاى خود به گونه‏اى تلاش كن كه گویى همیشه در آن باقى‏خواهى ماند و براى آخرت به گونه‏ اى كار كن كه گویى همین فرداخواهى مُرد.

 

صفحات: · 2

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...