با توجه به سخنان دکتر ها که از شبکه سلامت صحبت می کردند مبنی بر اینکه هرگز نمی توان تشخیص صد در صد داد که جنین ناقص

است و یا تشخیص نقص  جنین خیلی مشکل است و با کوچکترین اشتباه بزرگترین اشتباه منجر می گردد.

نمونه های زیادی که بعد از غربالگری که جنین ناقص است یادم دارد و لی مادر عاقل از سقط جنین خود داری کرده وکودک سالم بدنیا آورده

است!

و از سوی دیگر مادرانی که به این سخن باور کردند وکودکانشان را کشتند و در این مادرانی که جان خودرا از دست دادند. به مادر گفتند

کودک شما کبد ندارد و باید سقط شود مادر بی خبر از حیله ها را بردند برای سقط جنین !کودک که حاظر نبود کشته شود و دوست داشت

به زندگی ادامه دهد با فشار آمپول از مادر جدا نشد !

به جراحی متوسل شدند تا دست های کودک را که برای زنده ماندن به جان مادر چسبیده بود جدا کنند ولی رگ مادرش را بریدند و کودک و

مادر هردو از زندگی محروم شدند!چه کس به این پرسشها  پاسخ می دهد؟

اولا مجوز سقط جنین را از کجا می آورند در حالیکه هیچ کدام از مراجع فتوای سقط جنین برای جنین ناقص نداده اند. فقط زمانی که جان

مادر در خطر مرگ باشد مجاز می باشد.

فعلا نقشه پنهان دشمن اجرا می شود و بعد از ببیست سال کشف می کنیم که این کار هم دنباله اهداف کاهش جمعیت بوده است.

_____________________________________

 

?هشدار جدی دکتر روازاده در خصوص جلوگیری از سقط جنین به بهانه تشکیل نشدن قلب جنین

بسمه تعالی
❌سونوگرافی نکن، نُخبه جمع کن!

?اکنون که به برکت روشنگری های دلسوزان و اندیشمندان ایران اسلامی آحاد مردم از اهمیت موضوع جمعیت و ازدیاد نسل امت محمّدی (ص) مطلع شده اند و دیگر کسی به شعار شیطانی “دو تا بچه کافیه” اعتماد نمی کند و آسیبهای روش تک فرزندی در خانواده برای عموم روشن شده است، نوبت به طراحی دسیسه ای دیگر از سوی دشمنان امت اسلامی است تا بتوانند نسل مسلمانان خصوصاً شیعیان را نابود کنند.

?سونوگرافی های زود هنگام به وسیله دستگاههای تقریباً مستعمل و معیوب و توسط افراد فاقد تبحّر، دعوی تشکیل نشدن قلب جنین زیر دو ماه را بر سر زبانها انداخته اند و اضطراب بسیار شدیدی را برای مادران جوان به ارمغان آورده اند و زنان را عملاً مجبور به سقط جنین می کنند.

?بعد از یکبار سونوگرافی با این ادعا که ضربان قلب جنین ثبت نشده است، به مادر می گویند که این جنین قلب ندارد پس دستور می دهند به طرفۀ العینی بستری شود و جنین بی گناه را سقط کند و می گویند اگر در اقدام به سقط کوتاهی کنی، چنان و چنین می شود….

?اینجانب دکتر روازاده، با تجربه چندین ساله خود در امر طبابت سوگند یاد می کنم که این بار حتماً و حتماً عجله کار شیطان است. بیش از 95 درصد از این جنین هایی که توصیه به سقط مظلومانه شان می شود اگر سقط نشوند، بعد از گذشت یک ماه در سونوگرافی بعدی از قلب سالم و رشد طبیعی برخوردار خواهند بود و همه کودکانی که توصیه به کشتنشان در دوره جنینی کرده اند همگی در آینده افرادی تیزهوش و سالم و نخبه خواهند شد.

?به مادران عزیز و پاکدامن کشورم توصیه می کنم، اگر به شما گفته شد که جنین قلب ندارد بستری نشوید و اقدام به سقط نکنید، به هیچ عنوان این حرف را نپذیرید و مضطرب نشوید. به خدا توکل کنید و یک ماه دیگر هم صبر کنید. جنینی که قلب نداشته باشد و رشد نکند به صورت طبیعی در رحم می میرد و دست هوشمند و قدرتمند طبیعت این جنین مرده را به آرامی و بدون هیچ عارضه ای از رحم شما طی یک دوره مشابه دوره عادت ماهیانه دفع می کند. پس عجله نکنید و پیش از موعد دست به قتل کودک دلبند خود نزنید و عوارض خطرناک و گاهی جبران ناپذیر یک عمل جراحی کورتاژ رحم را به جان نخرید که قطعاً باعث نازائی های احتمالی و کوتاهی عمر شما می شود.
از سونوگرافی های مکرر در دوران بارداری بپرهیزید. اگر شما جوانید و سابقه معلولیت در خانواده خود ندارید، به هیچ وجه نیاز به آزمایش، سونوگرافی و غربالگری ندارید.

?با آرامش، به خدا توکل کنید و فرزند دلبندتان را در صدف وجودتان با عشق و محبت بپرورانید. در طول بارداری حتماً تغذیه سالم داشته باشید و با ایمان به خدا خوشحال و سرزنده این دوران را سپری کنید تا فرزندی سالم، صالح و تیزهوش داشته باشید.
? دکتر حسین روازاده✅
????????
?مجله طب اسلامی
عضویت:
https://telegram.me/joinchat/BReSSTwJztIOUOdB5lBzyA

سایت:
eslamteb.com

صفحات: · 2

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
نظر از: سلاله [بازدید کننده]  

زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن.
و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد.
نشنید.
فریاد کشید: خدایا! با من حرف بزن صدای رعد و برق آمد.
اما گوش نکرد.
به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا! بگذار تو را ببینم ….ستاره ای درخشید.
اما …… ندید.
فریاد کشید : خدایا! معجزه کن ……نوزادی چشم به جهان گشود.
اما ….. نفهمید.
از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت: خدایا به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی.
محبت و عشق و دوستی ها را دید .
اما همچنان دنبال خوشبختی ……دوید و دوید و دوید
او هیچ درنیافت و دور شد …..دور

1393/12/19 @ 14:06
نظر از: معین فر [بازدید کننده]

سلام.خوبین؟مدتهاست سرمیزنم امانظرنمیدم؛راستش خیلی سرم شلوغه؛دلم گرفته بودبهااشهیدعبداللهی وپدردرددلکردم گفتم دلتنگ شهدام؛ازسال 82نتونستم برم زیارت محل شهادت؛شب شبش زنگ زدن دعوت شدیم ان شاءالله 4فروردین عازمیم؛ بچه هااولین باره که میرن ان شاءالله آخرین بارشون نباشه؛خدایایاریم کن؛تا فرزندانم رارهروواقعی اهل بیت وشهداتربیت کنم؛خدایاممنون که همیشه کنارمی؛
_____________________________________
سلام التماس دعا خوش به سعادتت

1393/12/19 @ 08:00
نظر از: فریبا نوروزی(طلبه) [بازدید کننده] 

سلام خانم ممنون از ازینکه اطلاعات مفیدی رودر اختیار مان قرار می دهید ……..
__________________________________
سلام موفق باشی

1393/12/03 @ 20:19
نظر از: سلاله [بازدید کننده]

سلام خانم پریروز خیلی گرفته به نظر میرسیدین خدایی نکرده بازم کمرتون درد میکنه یا از چیزی ناراحتین ؟ قصد دونستن ندارم یا خدایی نکرده فضولی رو ندارم امروزم نیومدین ناراحت شدم درسته دعای من اگه پاک کنه گناهامو هم کمه که پاک کنه ولی به مستجاب شدن دعابرای دیگرونو یقین دارم. براتون دعا میکنم که زود زود خوب بشین من اینو از یه سیدی یاد گرفته‌ام که خودش سرطان داره ولی برای دیگرون دعا میکنه و خدا هم دعاشو همیشه مستجاب میکنه
_________________________________
سلام ممنونم از دعا با اخلاصتون
موفق باشی عزیزم

1393/12/03 @ 20:14
نظر از: سلاله [بازدید کننده]  

غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست

غنچه آن روز ندانست که این گریه ز چیست !

باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل

گریه باغ فزون تر شد و چون ابر گریست

باغبان آمد و یک یک همه گلها را چید

باغ عریان شد و دیدند که از گل خالی است

باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل ؟!

گفت : پ‍‍ژمردگی اش را نتوانم نگریست

من اگر ز روی هر شاخه نچینم گل را

چه به گلزار و چه گلدان دگر عمرش فانی است

همه محکوم به مرگند چه انسان ، چه گیاه

این چنین است همه کاره جهان تا باقی است !!!

گریه ی باغ از آن بود که او میدانست

غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست !!

رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود

می رود عمر ولی خنده به لب باید زیست.

1393/12/03 @ 19:58
نظر از: سلاله [بازدید کننده]  

غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست

غنچه آن روز ندانست که این گریه ز چیست !

باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل

گریه باغ فزون تر شد و چون ابر گریست

باغبان آمد و یک یک همه گلها را چید

باغ عریان شد و دیدند که از گل خالی است

باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل ؟!

گفت : پ‍‍ژمردگی اش را نتوانم نگریست

من اگر ز روی هر شاخه نچینم گل را

چه به گلزار و چه گلدان دگر عمرش فانی است

همه محکوم به مرگند چه انسان ، چه گیاه

این چنین است همه کاره جهان تا باقی است !!!

گریه ی باغ از آن بود که او میدانست

غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست !!

رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود

می رود عمر ولی خنده به لب باید زیست.

1393/12/03 @ 19:58
نظر از: سرباز ولایت [بازدید کننده] 

سلام ممنون از حضورتون و ممنون از نظرتون
باز هم به ما سری بزنید
________________________
سلام ممنونم

1393/12/01 @ 01:20
نظر از: سرباز ولایت [بازدید کننده] 

سلام ممنون از حضورتون و ممنون از نظرتون
باز هم به ما سری بزنید

1393/12/01 @ 01:16


فرم در حال بارگذاری ...