تور گردشگری آنلاین | ... |
ایرانگردی با قرآن
من از سرزمین زیبای ارس برایتان گزارش می نویسم.
همیشه مشتاق بودم تا از نزدیک سرنوشت مناطق جغرافیایی امت هایی را که از طرف خداوند گرفتار عذاب شده اند، ببینم؛ و اکنون سرزمین اصحاب ارس است که قرآن برایمان معرفی می کند.
گزارشی مستند از قرآن.
حتما داستان قوم ارس را در آیه 38سوره فرقان وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَٰلِكَ كَثِيرًا با عنوان اصحاب الرس خوانده اید.
روایت این گردشگری را از زبان امیرالمومنین به تماشا می نشینیم.
در تفسیر صافی ذیل کلمه رس از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وقتی امیرالمومنین در ماه رمضان در بستر استراحت می کرد ،مردی از بنی تمیم از حضرت تقاضا کرد تا در باره اصحاب رس برایش توضیح دهد.
حضرت فرمود تو از اخباری می پرسی که تا کنون کسی سؤال نکرده است.
یافث بن نوح بعد از طوفان در کنار نهر «رود شاب» درخت صنوبر کاشته بود. این درخت مورد احترام مردم بود.
قوم رس مردمی بودند که درخت صنوبر را می پرستیدند،این قوم بعد از عصر سلیمان زندگی می کردند.12 شهر داشتند که در کنار رود ارس در بلاد مشرق واقع شده بود. شهر رود ارس از بزرگترین شهرها بود که گواراترین آب را داشت.آن12 شهر از این آب سیراب می شدند.
نامهای آن شهر ها عبارت بود از آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند، فروردین، اردیبهشت،خرداد، تیر ،مرداد، مهر، شهریور.بزرگترین شهر که مرکز پایتخت آن شهر بود ، شهر اسفندیار بوده است.
پادشاه آن «ترکوذبن عابود» که فرعون معاصر حضرت ابراهیم بود، چشمه آب ارس و درخت صنوبر در این شهر بود که به سایر شهرها هم کشیده شده بود ودر هر شهر کاشته بودند.
درخت سر بفلک کشیده مقدس بود که کسی حق نداشت نه از آب چشمه بنوشد نه به درخت نزدیک شود.
اگر کسی تخلف می کرد به قتل می رسید.هرسال در هر شهر و قریه جشن می گرفتند و قربانی می کردند و به میان اتش می انداختند.
شیطان هم در این معرکه بازی می کرد ،به میان درخت صنوبر رفته و صدایی شبیه کودکان تولید می کرد و می گفت از شما راضی هستم.
در این هنگام سجده کنندگان از سجده برمی خواستند، شراب می نوشیدند و شادی می کردند.
خداوند پیامبری به نام حنظله را براین قوم مبعوث کرد، تا هدایت شوند. قوم ارس نپذیرفتند، به ناچار پیامبرشان از خدا خواست تا درخت را بخشکاند.
دعای پیامبر مستجاب شد، روز عید، قوم ارس دیدند درختشان خشک شده است عصبانی شدند که خدایمان از ما ناراحت شده است، پس باید این پیامبر را که با سحرش درخت را خشکانده است به قتل برسانیم.
به نقلی در کف همان چشمه چاهی کندند و او را در آن چاه زنده بگور کردند، پیامبر همچنان راز و نیاز می کرد تا از دنیا رفت.
خداوند برای این قوم که پیامبرشان را به قتل رسانده بودند، بلا نازل کرد.
عده ای از این قوم که مومن بودند برای فرار از بلا نزد عالمشان رفتند، او آنها را به پناه بردن به غار هدایت کرد. آنها به آن غار پناه بردند و به عجز ولابه در پیشگاه خداوند مشغول شدند.
بعد از چند روز بلا آمد و قوم ارس را نابود کرد از غار خارج شدند.
پ ن
وجه تسمیه جلفا یعنی بافنده، از قدیم الایام جلفا کانونی برای تولید کرم ابریشم بوده و اکنون در روستاهای این شهر ادامه دارد.سفر های مارکوپلو هم از اروپا به این شهر برای تجارت ابریشم بوده است.
ساکنی بومی جلفا در دوره صفویه به علت تهاجم عثمانی و قتل و غارت ارامنه به جلفای اصفهان منتقل شده اند، بنابراین ساکنین کنونی این منطقه از روستاهای اطراف به جلفا مهاجرت کرده اند که شیعه هستند.
رود ارس رود مرزی بین ایران و شوروی سابق است
از شهرهایی که برای آن قوم مقدس بوده است، آثار باقیمانده خرابهای به نام بهمن در جلفا وجود دارد.
شهری به نام مغری در کناره روستای دوزال وجود دارد که همان شهر مهر است.
بخش خروانا همان شهر خرداد بوده است.و اردوباد که آن سوی رود ارس در کشور خودمختار آذر بایجان قرار گرفته است همان شهر اردیبهشت است.
غاری که مومنان قوم ارس به آن پناه بردند، آن طرف رود ارس در کنار شهر نخجوان با نام غار اصحاب کهف قرار دارد .
از آن تاریخ بعد از نزول عذاب کناره های رود ارس هیچوقت سبز و خرم نیست، در حالیکه هرجاییکه آب شیرین جریان دارد؛ مردم از برکات آب استفاده می برند ولی کناره ارس چنین چیزی وجود ندارد.در تمامی سواحل رود ارس جز درخچه ها گز خودرو چیزی نمی بینی.
قبر جرجیس نبی در دره شام واقع شده است که در نقل ها همان حنظله پیامبر است که بدست قوم ارس به قتل رسید.
کرامتی از کرامات جرجیس نبی
وارد مقبره شد بعد از کمی استراحت چشمش به در سبز رنگی افتاد که یه کناری به دیوار تکیه داده بود، باخودش فکر کرد این بیخود مانده و موریانه نابودش می کند ؛ بهتر است با خودم به خانه ببرم و استفاده کنم.
با طناب به کمرش بست و راه افتاد ، نیمه های راه خسته شد خواست که استراحت کند. آهسته طناب را باز کرد و کمرش را به تپه نزیدک کرد که در نیفتد . طناب را رها کرد ولی در از کمرش جدا نشد. وحشت زده شده بود، به پشت به زمین خوابید و هرچه تلاش کرد در جدا نشد. افرادی که از مسیر ده عبور می کردند، خواستند کمکش کنند فایده ای نداشت. آخر فرستادند دنیال پیرمرد مومن از ده ،آمد کنار گوشش آهسته گفت در را از کجا آورده ای بگو تا راحت شوی .نگفت ،پیرمرد گفت اگر می خواهی ابرویت حفظ شود بگو.
مرد ناچار در گوش پیرمرد گفت از مقبره جرجیس آورده ام.
پیرمرد گفت ببر همانجا تا از در جدا شوی. مرد با کمک افراداززمین برخاست راهآمده را بازگشت به مقبره رسید در حالیکه اشگ می ریخت از جرجیس نبی پوزش طلبید و خواست تا اورا ببخشد و در را از اوجدا کند.
منبع:کتاب جرجیس پیامبر
شدت آب ارس هم به حدی خطرناک است که ظاهرا آن را آرام می بینی ولی فشار آب در عمق بسیار زیاد است که اگر یک کامیون در آن بیفتد بلافاصله غرق میشود.
یادمان شهدای شهریور 1320 برای جلوگیری از ورود متفقین و روس هاچهار نفر غیورانه جنگیدن و در نهایت مظلومانه به شهادت رسیدن، عظمت این سربازان باعث شد فرمانده دشمن آنها را با احترام در کنار پل رود ارس دفن کرد.
قبور شهدا شهریور در کنار پل آهنی که مرز بین ایران و شوروی سابق است که بر اثر بی عرضگی قاجار از ایران جدا شده است.این ریل از جهت اندازه باریل راه آهن ایران متفاوت است؛ یهنی قطار آنها نمی توانست وارد ریل آنها شود.
شناسنامه شهدای شهریور 20 که ماجرای شهادت و دفاع جانانه سربازان وطن است.
کاروانسرای خواجه نظر
مجسمه تجار ابریشم
رودخانه ارس از ارتفاعات هزار برکه در جنوب ارزروم در کشور ترکیه شروع میشود و از نزدیکی دوالو تا قره دونی در مرز ایران جریان دارد. این رودخانه زیبا نزدیک به ۱۰۷۲ کیلومتر طول دارد و از غرب به شرق سرازیر شده و از استانهای اردبیل، آذربایجانغربی و آذربایجان شرقی میگذرد و در نهایت به دریای خزر وارد می شود.آب آن شیرین و انواع ماهی آبهای شیرین را دارد.آب رود همیشه شفاف بوده این روز ها به علت بارانی بودن آب و هوا سیلابی شده است.
آبشار آسیاب خرابه یکی از قشنگترین نقاط دیدنی طبیعی در آذربایجانشرقی است. این آبشار زیبا حدود 80سال پیش محل آرد کردن گندم های مردم آن اطراف بوده است ،به دلیل آب فراوان یک آسیاب آبی که در آنجا قرار داشته است، به این نام معروف شده است.من دهسال پیش با یک خانم مسنی همسفر بودم ، می گفت وقت دختر بچه بودم همراه پدرم برای آرد کردن گندم به آبشار آسیاب خرابه می رفتم که نامش خرابه نبود.
روستای زیبای دوزال در کنار رودخانه ارس در مرز کشور ارمنستان در بخش سیهرود شهر جلفا جای گرفته است. این روستای بینظیر، امامزادههای فراوانی مربوط به دوره سلجوقیان را دارد که در میان آنها امامزاده شعیب که برادر امام رضا علیه السلام در برج دوزال قرار دارد. مردم دوزال همیشه فکر می کردند که فقط یک برج باستانی روی کوه قرار دارد. تا اینکه یکی از اهالی مومن چندین شب پی در پی در عالم رؤیا دید که شخصی از او می خواهد تا وی را از زیر خاک خارج کند.
با اهالی تصمیم می گیرند زیر برج را که درخاک مدفون بود کنار بزنند، بعد از برداشتن خاک ها دریچه های مقبره باز شد.
معلوم شد که در زمان هجوم عثمانی ها یا افاغنه برای حفاظت از مقبره مردم آن را با پوشاندن خاک مخفی کرده بودند.
ساخت برج تاریخی دوزال به قرن هفتم هجری قمری و دوره حکومت ایلخانان میرسد. عین همین برج در نخجوان وجود دارد که مقبره خانمی از امامزاده ها مدفون است شاید نامش حلیمه خاتون باشد.می گویند معمار هر دو برج را یک نفر انجام داده است.
باسلام و عرض ادب
پدر بزرگ اینجانب مرحوم ملا حسن بیژنی یکی از کسانی بود که روبروی لشکر شوروی ایستاد و کشته شده بود ،مادر بنده این قضیه را از یکی دوستانش که باهم سربازای بودند فهمیده بود ، هم رزمش گفته بود که همه در حال فرار بودند اما ملا حسن تفنگ برداشت و مقابل دشمن ایستاد، هر چه التماسش کرده بود که فرار کند ، اما فرار نکرد ، و در آخر کشته شد ، و آن دوستش با پای پیاده ، برگشته بودن به ابادان ، سپس به شهرستان باغملک در الخورشید ، و قضیه را برای برادر مرحوم ملا حسن بیژنی تعریف کردند و ایشان هم هیچ گونه اقدامی نتوانستن بکنن
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-04-19] [ 03:14:00 ب.ظ ]
|
روحشان شاد پس یکی از شهدا پدر بزرگ شماست