ایمان خوشگل عمل خوشمزه

???استاد

بنده ترجیح دادم کمی از دونسته‌های خودمون رو واکاوی کنیم

یعنی بشینیم ببینیم چرا خیلی می‌دونیم ولی کم عمل می‌کنیم

یا بهتره بگم چرا حوصله یا انگیزه ی عمل به دونسته‌هامونو نداریم

 

???استاد

 

بودن یا نبودن…

مساله واقعا این نیست!

مساله چگونه بودن است!!

اگر باشیم و از صحنه ای که پیش رومون هست و می‌دونیم که نباید نگاهش کنیم،نتونیم و یا نخوایم که چشم برداریم…

 

و یا وقتی که صبح زود یه چشمی،خیلی حرفه ای ،طوری که خوابمون نپره،یه نگاه به ساعت میندازیم و می‌بینیم که فقط کمی تا قضا شدن نماز صبحمون فرصت باقیه، ولی بازم نمی‌تونیم از جامون کنده شیم…

ادامه مطلب :

 

???استاد

 

یا وقتی وسط دیدن فوتبال،یهو برق بره یا کاری پیش بیاد،مثلا مادرمون یادش بیافته همین الان دقیقا فلان چیزو تو خونه نداریم و دقیقا هم همین الان لازمه،و ما چنان تلخ میشیم که تا چند روز کسی نمیتونه بمون نزدیک بشه…

 

یا خیلی چیزای دیگه…

 

خیلی از جوگیر شدن هارو هم میشه مثال زد

 

طرف رفته لباس بخره،جو میگیرتش حس میکنه فروشنده عمو یا خالشه! اینقد باش گرم میگیره فروشنده خجالت میکشه

 

یا تا پاش میرسه دانشگاه یا شمال یا خارج از کشور فک میکنه باید پوششو رفتار و حتی ادبیاتشم تغییر کنه

امان از جو گیر شدن‌هاااا

 

???استاد

 

به کسی برنخوره ها

ولی اگر اینطوری هستیم معلومه تا حالا در میدان نبرد با شیطان، همچین هنر خاصی بخرج ندادیم

 

???استاد

 

بیشتر اوقات آدم‌ها متقارن با آگاهی و باورهاشون رفتار می‌کنن یا حرفی می‌زنن…در کل عکس العمل نشون می‌دن

اما پیش میاد مواردی که می‌دونن فلان حرف یا رفتار اشتباهه ولی باز انجامش دادن

 

???استاد

 

همین جوگیر شدنها خیلی وقتها کار دست آدم میدهند

 

انجام یک عمل در گروی دو چیز هست:

 

۱)آگاهی

 ۲)انگیزه

 

 اگر به ترتیب نام ببریم میشه:

بینش(آگاهی)-> گرایش(انگیزه)->کنش(عمل)

خب بیشتر ما آگاهیَ رو داریم…ولی انگیزه‌هَ رو نه…

حالا از کجا انگیزه گیر بیاریم؟!

 

???استاد

هدف داخل در انگیزه هست

 

پیشنهادهای زیادی برای تقویت انگیزه هست. دوست دارم اینجا به مهمترین‌هاش اشاره ای کنیم:

پیشنهادهای مادی

پیشنهادهای معنوی

 

???استاد

 

از پیشنهاد های مادی یکیش اصلاح مزاج هست.یعنی غلبه های مزاجی برطرف بشه و هرکس با هر طبعی که داره بتونه راحتتر رفتار و عملکرد درست رو از خودش نشون بده.

 

میدونین که طبع اون چیزیه که ما طبقش آفریده شدیم و قابل تغییر نیست

هیچ طبعی هم بر طبایع دیگه برتری نداره

هر کدوم نقاط قوت و ضعف خودشو دارن

مشکل وقتی شروع میشه که دچار غلبه مزاجی میشیم

مثلا اگر سردی بهمون غلبه کنه دیگه انگیزه و همت لازم رو نخواهیم داشت

یا اگر گرمی غلبه کنه توی کنترل بعضی غرایز به سختی می‌افتیم

 

چاره‌ش اصلاح مزاجه که گفتیم

 

می‌تونیم گذاشتن تشویقی برای خودمون رو هم جزو پیشنهادهای مادی بشمریم

مثلا اگر از مشتری های پروپاقرصِ جوکر یا برف بی صدا می بارد هستیم،اون رو ساده در اختیار خودمون قرار ندیم

بیاییم برای خودمون شرط بذاریم که مثلا اگر تا قسمت بعد تونستم دفعات عصبی شدنم رو به نصف برسونم،اجازه دارم قسمت بعدی رو ببینم

 

 

???استاد

الماس هم در فشار و سختی الماس شد…

 

البته اول کار خیلی سخت بنظر میاد…بعد از یه مدت راحت میشه

دقیقا مثل ورزش

 

البته در کنار تشویق،میتونیم از عوامل بازدارنده یا تنبیه هم استفاده کنیم

یه راهش اینه که یک دست خودمونو به عنوان نماینده‌ی وجدانمون انتخاب کنیم.

این دستِ مسئول، اجازه داره در مواردی که شما باید بلند شی ولی تنبلیت میاد، شمارو یه نیشگون حسابی بگیره و تا بلند نشدی وِلِت نکنه

 

???استاد

 

شاید خنده دار بنظر بیاد ولی تجربه شدس

 

مخصوصا برای نمازصبح بلند شدن

چون همون نیشگون آدمو از فاز خواب در میاره

 

???استاد

 

یا وقتی باید نبینی ولی نمی‌تونی، بیاد جلوی چشمات

یا وقتی نباید بگی بیاد جلوی دهنت

حتی اجازه داره دستِ دیگه رو کنترل کنه و جلوشو بگیره

هیچکسم حق نداره بش بگه بالا چشمت ابروعه

چون نماینده ی وجدانه!!!

 

???استاد

داشتیم میگفتیم یه دست وجدان برای خودمون انتخاب کنیم

 

شاید بنظرتون خنده‌دار بیاد ولی امتحان

 

 

???استاد

 

عملکرد این جریان دقیقا مثل عملکردیه که در تلقین وجود داره

اگر شما یک روز از صبح که بلند شدی دائم به خودت تلقین کنی که بی نشاط و بی روحیه ای…زودرنجی و تحمل هیچ سازمخالفی رو نداری…اونروز واقعا اخلاق خوبی نخواهی داشت

و برعکسش هم صادقه

 

???استاد

 

البته خود تلقین هم یه راهکاره که بعدا در موردش حرف میزنیم

اینجا چون داریم از دست فیزیکی استفاده میکنیم جزو پیشنهادهای مادی شمردیمش

 

???استاد

 

 

همینکه پیامبر عزیزمون(من نوشتنی صلواتو فرستادم شمام خوندی زیرلب بفرست) یادآوری کردن کسی که صبح خودشو با این فکر شروع کنه که امروز در حق هیچ کس ظلمی نکنم، مثل اینه که در راه خدا جهاد کرده؛ خب چه معنی ای می‌تونه داشته باشه؟!

 

 

 

???استاد

یعنی من از صبح که بلند شدم تصمیم بگیرم در حق کسی ظلم نکنم…

حالا می‌خواد مادر و پدرم باشن…همسرم باشه…بچه هام باشن…شاگردم باشه…استادم باشه…همکارم باشه…راننده تاکسی باشه…مسافرم باشه…مشتریم باشه…پاکبان محل باشه…یا حتی خودِ من باشه(می‌دونین که گناه در درجه‌ی اول،ظلمِ به خود اَستش!!!)

 

???استاد

خب من وقتی با این فکر صبحمو شروع کنم دائم دارم به خودم میگم :امروز قراره ظلم نکنیا!

چند دقیقه میگذره دوباره یادم میاد: قراره امروز ظلم نکنیا!

همین که دائم دارم به خودم یادآوری می‌کنم می‌شه تلقین

 

 

???استاد

 

وقتی هم ما دستِ وجدان برای خودمون انتخاب می‌کنیم در واقع داریم تلقین می‌کنیم که این دست، مسئول جلوگیری از گناهه…

و اثرش رو هم خیلی زود می‌بینیم

بعدا بیشتر راجبش صحبت می‌کنیم

 

???استاد

 

و اما سند روایت

المحاسن.جلد یک.صفحه‌ی ۲۹۲

 

???استاد

 

همونطور که شیطون برای به گناه کشیدن ما خلاقیت به خرج میده مام باید یه ذره خلاقیت برای گناه نکردن داشته باشیم یا نه!؟

 

 

???استاد

 

 

خیلی جواب میده .

بنده هر روز میگم باید مواظب زبانم باشم ، خداروشکر خیلی خیلی موفق بودم

 

???استاد

میتونین بنویسین

جاهایی که زیاد میشینین یا رد میشین جلوی چشم ّبذارین

 

 

???استاد

میشه زبون رو مسئول تذکر کرد

همونکه میگن تذکر لسانی..?

 

مهجده انتظاری

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...