?بخش سیزدهم
تطبیق شخصیت های قرآن با مردم
تاریخ را به قرآن عرضه کنیم.
عرضه به قرآن به چه معناست؟
مراجع برای تشخیص احکام، از روایات و قرآن استنباط می کنند.
برای راستی آزمایی روایت یک راهش مطابقت دادن با قرآن است.
اگر با آیه قرآن همخوانی داشت از آن روایت حکم شرعی را استنباط می کنند.

?در مورد تاریخ هم باید همین اتفاق بیفتد

تا گرفتار تحلیل غلط تاریخ نشویم.

یا در تله مورخین دروغگو گیر نکنیم

ادامه مطلب :

?خصوصا تاریخ اسلام و مخصوصا تاریخ امیر المومنین علیه

السلام، برای فهم تاریخ باید به روش و سبک زندگی یعنی

سیره اهل بیت مراجعه کنیم

?گرفتاری اینجاست در مطالعه سیره و تاریخ گرفتار

تحلیل های نادرست می‌شویم.

از کجا و با چه شاقولی تاریخ امیر المومنین را درست دریابیم

تا گمراه نشویم.

?قرآن محکم ترین پشتوانه تاریخ است

متاسفانه با قرآن ارتباط درستی نداریم

نه اینکه قرآن نمی خوانیم، حفظ نمی کنیم

چه قرآن خواندنی، بیشترداعشیها حافظ قرآن هستند.

مردم لیبی از َشش میلیون نفر دو میلیون نفر حافظ هستند.

گرفتار زندگی نکبت بار هستند

قرآن چرا نجات نداده

?یه خاطره از یه استاد می گفت بعد از روضه منزل

آیت الله بهجت، بدیدن ایشان رفتم، فرمودن مداح همش

از غریبی امام زمان و دلتنگی برایش خواند. مگر با عدلش

یعنی با قرآن چه کار کردید که دنبال امام زمان هستید

?پیامبر مگر برای بعد از خودش مارا به عترت و قرآن

سفارش نکرده است

خصوصا در زمان غیبت مارا به قرآن سفارش کردند

?قرآن یعنی امام زمان به شکل لفظ و معنا، امام زمان اگر

به شکل

لفظ باشد یعنی قران، قرآن به شکل انسان باشد می شود امام زمان

?معادل امام زمان در میان موجوده از آن چه استفاده ای کردیم

فقط جز خوانی و صوت خوانی و حفظ کافی است،

یا همه اینها مقدمه است برای شناخت

?قرآن تبیان لکل شی حتی نفسه قرآن خودش را

و اهل بیت را معرفی می کنه

ما اشتباهی متوجه شدیم، گمان کردیم که اهلبیت باید قرآن را معرفی کند.

این قرآن است که مارا به

در خانه‌اهل بیت می برد

?قرآن است که پیامبر را معرفی می کند، امیر المومنین

را معرفی می کند

قرآن دست ما را میگیره می بره در خونه اهل بیت

?باید از قرآن آدرس بگیریم، تا راه از چاه بشناسیم.

?مثل نرم افزار 《دال》 که حتی لازم نیست بهش نگاه کنی ،

فقط به صداش گوش کنی بهت میگه به راست برو بعد از چراغ

قرمز به چپ برو و در میدان دور بزن …. یعنی انقدر بهش اعتماد

داری فقط گوش میدی

?واحساس ترس و گم‌شدن نداری حتی در کشور خارجی باشی.

قرآن همه گذشته و آینده و حال را برایت روشن کرده‌است

?اگر قرار بود قران از کسانی که مرده اند سخن بگوید

که خودش هم باید می مرد، قرآن چقدر پشت سر مرده ها

حرف میزنه!!!

میگه فرعونیان، قارون ها بودند و ابراهیم و لوط موسی هم چنین بودند.

?قرآن کتاب تاریخ یا کتاب داستان نیست

طبق روایتی که فیض کاشانی در وافی جلد ۹ از قرآن بیان

کرده است

قرآن به چهار بخش تقسیم می شود نزل علی اربعه ارباع

یک چهارم حلال ها، یک چهارم حرام ها، یک چهارم سنت، یک چهارم
خبر قبلی ها خبر بعدی ها و خبر الانی ها.

یعنی عده هستند

که می‌دانند چه اتفاقی می افته

روایت بعدی:

?روایت از امام باقر داریم، قرآن اولش بر آخرش جاری هست

شهید مطهری میگه شمر زمانه ات را بشناس

فرعون زمانه ات را بشناس

تا قیامت همه آدم های قرآن زنده هستند

?اگر مرده بودند که قرآن هم مرده بود

برای همه انسانهادر قرآن یه آیه هست. امام باقر فرمود: قرآن سه

دسته است از جهت محتوا . یک بخش در باره ما و دوستان ما.

و بخش دوم برای دشمنان مان و دشمنان قدیمی ما

یک بخش در باره سنت است

اگر آیه ای در باره قومی نازل شد و ان قوم مردند

اول قرآن بر آخرش جاری است

یعنی همه زنده هستند تا آسمان و زمین هست.

امام صادق فرمود: هر آدم خوبی که در قرآن اسمش آمده یا ما

هستیم یا شیعیان ما هستند

و هر آدم بدی در قرآن اسمش آمده یا دشمنان ما هستند یا از

دشمنان قدیمی

و معادلی در دنیا داره ، آل سعود نتانیاهو ، آیت الله ها

برای ما هم معادلی در قرآن وجود داره. مثلا اگر کسی متکبر است

معادل قرآنیش ابوجهل است، خیلی متکبر بود ،

حتی موقع مرگ هم از اینکه شخص قد کوتاهی سرش را جدا کند

ناراحت بود، آرزو کرد کاش از فرزندان عبدالمطلب سرم را جدا
می کرد.

?برای همین قرآن زنده است.در باره اهل بیت هم در قرآن هم

معادل داره

اگر گفتید معادل پیامبر در قرآن چه کسی است؟

?حضرت موسی معادل پیامبر ماست

امیرالمؤمنین هم معادل هارون است

پیامبر فرمود تمام اتفاقات بنی اسرائیل در باره امت من وجود داره
حتی اگر توی سوراخ رفته باشند

قرآن میگه بیا پیش من تاادرس علی واقعی بهت بدم که علی قلابی

بهت تحویل ندن

?امیر المومنین فرمود: لکل قوم سامری، سامری قوم ما

ابوموسی اشعری است

چون سامری حضرت موسی یه‌شعار داشت، بعد گوساله پرست

کردن مردم ،با دیدن مردم تبی با شدت ۵۰ درجه گرفتارش می کرد. می گفت لا مساس،

به من دست نزن ونزدیک نشو

?چون بعد گوساله پرست کردن امت موسی گرفتار نفرین حضرت

موسی شد، مجبور شد در بیابانها زندگی کند، چون اگر کسی را

می‌دید تب می کرد

ابوموسی اشعری هم همش می گفت لاقتال نجنگید نجنگید،

دشمن حمله می کرد به شیعیان، شعارش نجنگید بود

?سامری چشم برزخی داشت، وقتی که جبرئیل برای عبور اسرائیل

از دریا به شکل انسان در امد، سامری دیداز زیرپاش یه مشت گل

برداشت و نگه داَشت برای روز مبادا

?هر کسی میتونه از اتفاقات زندگیش متوجه بشه که

معادل قرآنی او کیست

اگر اتفاقات شهوی برایش پیش بیاد ، معادلش حضرت یوسف است،

اگر اختلاسهای مالی در زندگی دارد ، معادلش قارون است

?اگر زیاد توهین می شنوه و کسی به حرفش گوش نمیده ،

معادلش حضرت لوط است

اگر گرفتار بیماری و حوادث سخت است و صبوری می کند ،

معادلش ایوب است

?امام صادق فرموده است، ما هر کدام نهنگی داریم،

وسفارش ذکر یونسیه را برای همین نهنگ های دنیاست

ما در زندان دنیا افتادیم باید ذکر یونسیه بخوانیم

?شخصیت ما در تغییر است شاید امروز یوسف باشیم

چندی بعد یونس شویم و در آخر سامری شویم

?در تاریخ معاصر خودمان از این چهره ها زیاد داشتیم.

روزی در زندان ساواک بود یعنی در دهان نهنگ و یونس بود، بعد از

مدتی سامری شد، و رهبرگمراهی مقلدانش شد

وسفارش و طرفداری از منافقین می کرد، ” این ها بچه مسلمون

هستند،” در حالیکه وقتی پسرش را در بمب گذاری هفت تیر به

شهادت رساندن ، اینهارا محارب دانست
https://www.mehrnews.com/news/4881026/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%84%D9%88%D8%AD-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B7%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF

?فرعون وقتی سفره می انداخت ۱۰۰۰ نفر را غذا میداد.

سامری بسیار بخشنده بود

قرآن میگه نباید فریب چند تا کار خوبش بشی

نعم العبد انه اوب، نگفت خیلی زیبا بودنورانی بود. ایوب بدنش پراز

کرم شد ، میگه ایوب بسیار خدا را یاد می کرد

?باید دستمان درقران باشه تا گمراه نشویم

باید با تدبر در قرآن مهندسی معکوس کرد

تدبر یعنی به عقب برگشت کردن

ببنیم رشد من درچیه؟

با معادل سازی از قرآن که شرایط من باکدام شخصیت

قرآنی مطابقت داره

?وقتی امام خواست نمازبخونه حسین نمیر ملعون به امام

توهین کرد که نماز توقبول نمیشه

حبیب گفت ای حمار نماز تو قبول میشه
نماز نوه پیامبر قبول نمیشه

 

امام حسین فرمود حبیب ولش کن تو مومن آل فرعونی

مومن آل فرعون در آن قوم کافرتنها بود و آمد از تعدادی مومن

دفاع کرد و به شهادت رسید

حبیب هم اهل کوفه بود از میان کوفیان بی وفا جدا شد و به امام

پیوست.

امام معادل سازی می کنه که تو مثل مومن آل فرعون هستی

شب عاشورا به خیمه امام سجاد میره، ازش می پرسه چه

می خواهی؟

پاسخ می ده می خواهم که چیزی نخواهم

امام تحسین می کنه ومیگه تو مانند ابراهیمی که هنگامی که

درآتش بود گفت خدا می‌بینه و من چیزی نمی خواهم

و در مورد حرمله فرمود مانند قاتل شتر صالح هستی

?حالا به نظر شما عزیزان معادل قرآنی ما

چه شخصیت‌هایی هستند؟

یوسف یا یونس یا زلیخا یا عایشه یا ایوب، یل ابولهب یا آسیه یا

قاتل شتر صالح….