قسمتمان دیدار روی چون ماه امام خامنه‌ای شد، خدا را سپاس گذارم در زمانه‌ی غیبت که توفیق زیارت امام غایب را ندارم، خداوند جایگزین دلتنگی هایم را با دیدار نایبش تسکین می دهد.
هنگام برگشت از دیدار که پر از امید و نشاط بودم، سوار بر تاکسی به طرف فرودگاه می رفتیم.
هنگام اذان شد، راننده پرسید: ساعت پروازتان چند است؟
گفتم 40/5 دقیقه.
راننده گفت: اجازه می‌دهید در مسجد نماز بخوانیم.
خوشحال شدم که نماز را اول وقت می خوانیم، ولی تعجب کردم که راننده تاکسی در شهری مثل تهران، هنگام کار نماز اول وقت بخواند!
کنار مسجدی توقف کرد، نماز را خواندیم و حرکت کردیم.
راننده متوجه تعجب ما شده بود، گفت: همسرم که خیلی هم مذهبی نبود، دچار بیماری سختی شد؛ بعد از سختی ‌های بسیار مدت سه روز بیهوش شد.
بعد از سه روز از کما خارج شد. با سختی و لکنت زبان،گفت: من رفتنی هستم، فقط اجازه دارم که به شما بگویم که سؤالات سختی از شما بعد از مرگ خواهند پرسید.که مهمترین ها :
اول نماز اول وقت
دوم استغفار بسیار
سوم عفو و گذشت
چهارم احسان و نیکی به دیگران است. همسرم از دنیا رفت.از آن موقع مراقب نماز اول وقتم هستم.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...