امام خمینی به ملوکوت اعلی پیوست

با حیرت به پهنه آسمان نگاه می‌کردم، که چهار سفید پوش را دیدم که چهار گوشه تابوت سفیدی گرفته بودند و به طرف فضای لایتناهی می‌بردند.از خواب پریدم به ساعت دیواری نگاه کردم ساعت 20/22  شنبه سیزده خرداد بود.
هنوز همسرم از مسجد برنگشته بود.
از تلویزیون اطلاع داده بودند حال امام خمینی بد شده ،با تجمع در مساجد دعا کنید.
هنوز کنار سجاده‌ام بودم، با این خوابی که دیده بودم ،اشکم سرازیر شد و ترس و نگرانیم زیاد شد به حدی که دیگر هیچ روزنه امیدی برای سلامتی امام خمینی در قلبم وجود نداشت.

ادامه مطلب :

>


دیر بود که همسرم از مسجد برگشت، حال ملتهب مرا دید، سعی کرد با امیدوار کردن مرا آرام کند.
چیزی از خوابم نگفتم،چون مراحل تعبیر خواب را می‌دونستم که نباید قبل از طلوع آفتاب به کسی گفت.
سردرد شدیدی همراه با دلشوره داشتم، چون آن روزها فعالیت منافقین داخلی و هماهنگی با خارجی‌ها، اکثریت مردم را نگران کرده بود که بعد از امام چه خواهدشد.

سردرد شدید همراه با دلشوره مانع از خوابیدنم می شد.


از پنجره حیاط را نگاه می‌کردم، روی درخت انجیر یک پرچم سبز بود، که با وزش شدید باد پرچم به هوا رفت، در همان لحظه یک پرچم سبز دیگر روی درخت نشست.
از خواب پریدم. به ساعت نگاه کردم چیزی به صبح نمانده بود.


ساعت 7 تلویزیون را روشن کردم، که صدای صوت قرآن پخش می‌شد، دلم هری ریخت که حتما خوابم تعبیر شده که صدای اخبارگو را شنیدم که می گفت رهبر آزادگان جهان ،روح خدا به ملا اعلی پیوست.


و اما دلشوره من با خواب دومی که دیده بودم التیام یافت، که بدون رهبر نخواهیم ماند.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: زهرا سادات [عضو] 
5 stars

احسنت

1399/03/13 @ 12:15
پاسخ از: محمدی [عضو] 

آجرک الله

1399/03/13 @ 15:50
نظر از: ریحانة الحسین(س) [عضو] 
5 stars

فداییان رهبریم

1399/03/13 @ 08:40
پاسخ از: محمدی [عضو] 

زنده باشی

1399/03/13 @ 10:52
نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
5 stars

سلام احسنت

1397/03/16 @ 14:48
پاسخ از: محمدی [عضو] 

ممنونم

1397/03/16 @ 20:30


فرم در حال بارگذاری ...