وقتی از نعمت هایی که خدا بهش داده بود براش شمردم ،

گفت همه برای اینه که شما به من یاد دادی هرچی می خوام  تو سجده  هام از خدا بخوام.

یادتون میاد اولین روزی که “در گفتگوی صمیمی با مدیر “برامون از دعا کردن گفتید، وخاطره اولین دعایی که برای داشتن همسر خوب، وقتی که همش 7سال داشتید ورفته بودید حرم حضرت معصومه وبعد از زیارت مادرتون به شما گفته بود:« دخترم سرت بزار روی مهر واز بی بی بخواه تا برات یه شوهر مؤمن قسمت کن وشماهم بما یاد دادی تا همیشه تودعاهامون از خدا همسر وفرزند خوب بخواهیم.

ادامه مطلب :

من بهش گفتم : تو خودت از اول دست تو گذاشتی  تو دست  خدا، خوب هرکسی که خدا دست شو

بگیره بهش بهترینهارو میده.بهش گفتم یادت میآد روزیکه مدرسه تون به حد نصاب نرسید و اومدی  مدرسه

ما ثبت نام کنی، وقتی مصاحبت تموم شد گفتی خانم  منو  از کی تحقیق می کنی گفتم ازهمسایه

هاتون، گفتی من خودم به شماهمه چیز و می گم، تو خانواده فقط من اهل نمازم!! منهم گفتم خوب مهم

اینه که تو خودت راهت رو پیداکردی آفرین.

بعدش گفتم هم درس هاتو رو خوب خوندی وتحقیقت هم برتر شد وهنوز سطح دو رو تموم نکرده سطح

سه قبول شدی وهنوز سطح سه رومشغول بودی تو دانشگاه با عنوان مسئول فرهنگی کار پیدا کردی !

ویه ازدواج موفق داشتی با یه خانواده خوب که اول وقت سر نمازن ،همسرت هم استادیار دانشگاهه وخدا

یه پسر خوب هم بهت داده؛ همه کارهاتوخدا سامان داده چون تو بدون اینکه باکسی حرف بزنی با خدا

حرفهاتو زدی