من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 10
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 6
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

باد آورده را باد میبرد ...

وقتی آرزویت فقط پول باشه

برای معرفی حوزه تازه تاسیس، با بهانه‌های گوناگون توی حوزه مراسم می‌گذاشتم و دعوتشون می‌کردم. اکثرا مادرانی که مدعی دین داری بودند و دختر 16 _ا7 ساله داشتند. از باب فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين، تا از هر خانواده ای یک نفر مناسب برای طلبگی جذب حوزه شوند. اتفاقا همیشه این مادران خودشان شرکت می‌کردند، اگر شام، یا افطاری بود نوش جان می‌کردند و سخنرانی ها را گوش می‌دادند. در این میان یکی که خیلی ادعا داشت، دخترش را فرستاد دانشگاه. با چه عشوه و طنازی توانست پسر خرپولی را عاشق خود کند.

بیشتر افراد جامعه گمان می‌کنند اگر پول باشد همه مشکلات حل خواهد شد!حال آنکه خدا سخن دیگری دارد. وَ لا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ بنده خدا خوشحال از اینکه دخترش را به شوهری داده است که تا خرخره اش پول دارد. تمام مغازه های کنار خیابان شهر بنام پدر شوهرش بود.

اکثرا جایی که پول فراوان هست فساد عصیان هم هست. إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى. داماد پول دار با مشروب خواری و دوستان ناباب که همیشه مگسانند گرد شیرینی خوش گذرانی می‌کرد. نیمه شبی از شب‌ها، از دوستان شرور مست، هوس دیدار با رفیق دیرین خود کردند. با عربده کشی به خانه اش هجوم آوردند، که کجایی چرا نیستی؟! داماد پولدار برای حفظ آبرو پیش در و همسایه با شلیک چند گلوله خواست فراریشان دهد که یک شرور مست قالب تهی کرد. نتیجه‌اش قصاص قاتل شد.

بیشترین هزینه را به وکیل و غیره دادند، باد آورده را باد می برد. همسرش با دوتا فرزند یتیم حسرت به دل ماند.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-03-12] [ 11:19:00 ق.ظ ]

تشویق یا انحراف نوجوان ...

علم بهتر است یا ثروت

نصحیت امروز بسیاری از مربیان مدارس به دانش آموزان این است که درس بخوانند، تا موفق باشند. دانش‌آموزی که موفقیت را در پولدار شدن می‌داند، در راه مدرسه به منزل، مغازه‌داری را می‌بیند که درس نخوانده و صاحبِ مغازه‌ای جذاب و گرانبهاست، با خود می‌گوید: «درس که در آن پول نیست، معلم بی‌دلیل بر درس خواندن تأکید می‌کند! »

بنابراین، معلم باید با توجه به عوامل محیطی استدلال خود را انتخاب نماید و نباید اینگونه با دانش آموزان سخن گوید؛ چراکه پیام‌های جامعه و پیام‌های محیط جهانی، این برداشت محدود از نتیجه درس خواندن را تأیید نمی‌کند. نیز اینگونه است پدری که در برخورد با بی علاقگی فرزندش به درس، جامع‌نگری ندارد و به صورت تک بعدی به فرزندش نصیحت می‌کند و نتیجه‌ای نمی‌گیرد؛ امّا پدر جامع نگر و اهل شناخت در چنین شرایطی، فرزند را به مشاوره ارجاع می‌دهدو مشاور با نگاه سیستمی، آسیب‌های متنوعی را که از محیط خانواده، جامعه، دوستان و خصوصیات شخصی او می‌شناسد، در نظر میگیرد و راه حل پیش نهاد می‌کند.

خصوصا که از رسانه هر هفته با مسابقات هنگفت به کودک و جوان تلقین می‌کند، که با خرید فلان برند میتونید 50میلیون برنده شوید یا با شرکت در مسابقه nمقدار پول به جیب خواهی زد!

یا وقتی که کوهی از اسکناس در شهر در حرکت است، وبه دنبال فرد میرود، برای کودک جای سوال به وجود میاد که برای چی درس بخوانم؟!

نکته حائز اهمیت در برخورد با مسائل فرهنگی، داشتن نگاه سیستمی است. حال سوال اینجاست که سیستم چیست و چه نقشی در مدیریت فرهنگی دارد؟

دو عامل برجسته در بررسی مشکلات خانواده با نگاه سیستمی(فضای خانوادگی و محیط بیرونی) وجود دارد. اگر مشاور، مسائل جامعه را با نگاه سیستمی ببیند و تحلیل کند، ا طلاعات بیشتری در اختیار خواهد داشت و درمان‌های موفق‌تری را دنبال خواهد کرد. برای فهم فرهنگ، نگاه سیستمی ضروری است.

سیمستم مجموعه‌ای از عناصر و اجزاست که درصدد تحقق هدف خاصی هماهنگ شده‌اند و با هم ارتباط مفیدی دارند.

این گونه فرهنگ سازی نشان ازضعف سیستم است. معلمان و خانواده و فرهنگ همه باید یک خط را دنبال کنند که افزایش دانش را برای تولید علم بدانند که ثروت را به همراه دارد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1399-12-15] [ 08:36:00 ب.ظ ]